بازدید 11651
۹
متهم پرونده «بنیتا»:

شب سرقت «بنیتا» موضوع را به کلانتری اطلاع دادم!

کد خبر: ۷۱۷۲۰۳
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۷ 31 July 2017
پزشکی قانونی دیروز در حالی اعلام کرد عاملان مرگ «بنیتا» کوچولو جنون ندارند که یکی از متهمان مدعی شد شبی که خودرو حامل دختر کوچولو را به سرقت بردند به کلانتری خاتون آباد رفته و موضوع را به مأموران پلیس اطلاع داده اما آنها توجهی نکردند. با این حال پنج روز بعد و با مشاهده عکس بنیتا در شبکه‌های مجازی، موضوع را به یکی از دوستانش اطلاع داده است. او هم مأموران را به متهمان رسانده و بدین‌ترتیب جسد دختر کوچولو پیدا شده است.

به گزارش روزنامه ایران، مرد شیشه‌ای و همدستش که خودرو پراید حامل نوزاد 8 ماهه را در مقابل چشمان پدرش ربوده بودند صبح شنبه به دستور آرش سیفی بازپرس شعبه 4 دادسرای جنایی تهران به پزشکی قانونی منتقل شدند تا از نظر روانی تحت بررسی قرار گیرند. پس از آزمایش های صورت گرفته، متخصصین اعلام کردند متهمان پرونده هیچ مشکلی نداشته و در صحت و سلامت روانی به سر می‌برند. متهمان این پرونده دیروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار جنایی «ایران» جزییات تازه از این حادثه مرگبار را فاش کردند.
 
 هر چه زودتر قصاصم کنید
 
محمد، متهم اصلی پرونده است، همان مردی که خودرو را به سرقت برد و آن را با کودک شیرخواره رها کرد.
 
زمانی که خودرو را به سرقت بردی، با سر و صدای پدر بچه متوجه شدی که داخل ماشین بچه است، چرا توقف نکردی یا بچه را به محل امنی نبردی؟ در آن لحظه به تنها چیزی که فکر می‌کردم فرار بود. چون شیشه می‌کشم یادم نیست آن موقع چه اتفاقاتی افتاد. تنها چیزی که به یاد دارم این بود که فقط می‌خواستم فرار کنم و دستگیرنشوم.
 
بعد از اینکه ماشین را رها کردی به سراغ بچه نرفتی؟ نه ازترس، حتی یک بار هم سراغش نرفتم.
 
کنجکاو هم نبودی که ببینی چه بلایی سر بچه و ماشین آمده است؟ می ترسیدم، اصلاً حتی یک لحظه‌ام فکرنمی کردم که ممکن است بچه داخل ماشین بمیرد. با خودم می‌گفتم صاحب مغازه ابزار فروشی که در نزدیکی محل رها کردن ماشین بود بی‌شک خودرو و بچه را پیدا کرده است. اما از شانس بد من مغازه در آن مدت تعطیل بود.
 
آخرین بار چه زمانی آزاد شدی؟ دی ماه پارسال بود. 17 ماه به اتهام 130 سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت بودم و پدرم سند خانه‌اش را گذاشت و من از زندان آزاد شدم.
 
بعد از آن دوباره سراغ دزدی رفتی؟ بله، در این مدت که آزاد بودم حدود 40 سرقت دیگر انجام دادم.
 
از زمانی که ماشین پدر بنیتا رابردی، چند سرقت انجام دادی؟ هیچی، اینقدر ترسیده بودم که از خانه همسرم بیرون نمی‌آمدم.
 
با همسرت چطور آشنا شدی؟ من مواد فروش بودم و او هم خریدار مواد. پارسال او را که 38 ساله بود به عقد موقت خودم در آوردم.
 
در این مدت در فضای مجازی هم عکس بنیتا را ندیدی؟ من اهل تلگرام و فضای مجازی نیستم. اما همسرم هست. او اگر هم دیده و به من هم نشان داده باشد، آنقدر من در دنیای «شیشه» ای خودم غوطه ور بودم که هیچ چیزی نفهمیدم.
 
چرا جلوی موهایت را رنگ کردی؟ عروسی دعوت بودم و قرار بود چند روز قبل به عروسی بروم که دستگیر شدم.
 
زمانی که ماشین را رها کردی بچه زنده بود؟ بله، آن موقع داشت گریه می‌کرد.اما وقتی ماشین را رها کردم خواب بود.
 
فکر نکردی که بچه در آن دما با ماشینی که شیشه‌هایش بالاست نمی‌تواند نفس بکشد؟ اصلاً نمی‌دانم. من نه شیشه‌ای را بالا دادم و نه پایین. همانطوری که دزدیدم همانطوری هم رهایش کردم.
 
با خودت نگفتی وقتی یک بچه به این کوچکی را در آنجا رها کنی، ممکن است برایش اتفاقی رخ دهد؟ متهم سکوت می‌کند.
 
پشیمان هستی؟ خیلی، اگر زمان به عقب برگردد، بچه را یک جا رها می‌کنم تا پیداش کنند یا اینکه او را به خانواده‌اش برمی گرداندم.
 
تحصیلاتت چقدر است؟ تا پنجم دبستان درس خواندم.
 
چند سال است «شیشه» مصرف می‌کنی؟ 13 سال قبل.متأسفانه رفیق ناباب مرا به دام اعتیاد انداخت و روزی 1 گرم مواد می‌کشیدم. «شیشه» زندگی‌ام را نابود کرد.
 
چند سابقه کیفری داری؟ 5 بار تا به حال بازداشت شده ام. نخستین بار سال 88 بود.
 
به چه اتهاماتی تا به حال دستگیر شدی؟ سرقت، مواد فروشی، مصرف مواد و درگیری.
 
وسایل سرقتی را چقدرمی فروختی؟ معمولاً از هر سرقت 100 تومان گیرم می‌آمد که همه را خرج خرید مواد می‌کردم. اما شغل اصلی‌ام موتورسازی است.
 
الان چه احساسی داری؟ دلم می‌خواهد هر چه زودتر قصاص شوم. من باعث سرافکندگی خودم وخانواده‌ام شده ام. کاری کرده‌ام که هیچ جای جبرانی ندارد. دوست دارم هر چه زودتر به مجازاتم برسم تا ازعذاب وجدان نجات یابم.
 
دوبار با پلیس تماس گرفتم اما...
 
مهدی، دومین متهم پرونده، مرد جوانی است که ادعا می‌کند پس ازسرقت خودرو، دوبار با پلیس تماس گرفته وآنها را درجریان قرار داده است. مرد جوان که متأهل است و دو فرزند دارد درباره جزییات روزحادثه به خبرنگارما توضیحاتی داد.
 
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ با محمد رفتیم مشیریه تا مواد بخریم که چشممان به خودرو روشن افتاد. پیشنهاد سرقت را خود محمد داد و خودش هم ماشین را دزدید. وقتی او خودرو  پراید را برداشت من اصلاً نمی‌دانستم داخل ماشین بچه‌ای هست. من هم سوار ماشین پرایدم که با آن به مشیریه آمده بودیم شدم و از آنجا رفتم.
 
بعد از آن محمد را ندیدی؟ دیدم، 20 دقیقه بعد زنگ زدم که گفت سمت پاکدشت است.بعد هم آدرس داد و من هم به سراغش رفتم و تازه آن موقع بود که از ماجرای بچه با خبر شدم. به محمد گفتم بچه را ببر تحویل بده. من خودم بچه دارم و می‌دانستم که پدر و مادرش چه می‌کشند.
 
بعد چه اتفاقی افتاد؟ ضبط و باند ماشین را باز کردیم و من از محمد جدا شدم.
 
بعد از آن ماجرا سراغ محمد نرفتی؟ کنجکاو نبودی ببینی برای بچه چه اتفاقی افتاده است؟ سراغ محمد نرفتم. اما همان شب به کلانتری خاتون آباد رفتم و به مأموری که آنجا بود گفتم من و محمد بچه محل هستیم. من ساکن بالای پاکدشت هستم و محمد ساکن پایین پاکدشت. به مأموران گفتم او ماشینی را دزدیده که داخلش دختر بچه‌ای بوده است. محمد شیشه‌ای است و معلوم نیست چه بلایی سر بچه بیاید. آنها هم به من گفتند پیگیری می‌کنیم. اما افسوس که...
 
چطور متوجه شدی که مأموران موضوع را پیگیری نکردند؟ فکر کنم روز سه‌شنبه بود که داشتم تلگرام را چک می‌کردم که چشمم به عکس دختر بچه‌ای افتاد. او برایم آشنا بود و مطلبی که در زیر آن نوشته بود مطمئنم کرد که او همان دختر بچه‌ای است که محمد با خودرو پراید دزدیده است. تازه آن موقع بود که فهمیدم محمد بچه را تحویل نداده است. به همین دلیل برای یکی از دوستانم ماجرا را تعریف کردم و از او خواستم که به پلیس زنگ بزند.
 
تا آن موقع در فضای مجازی و روزنامه‌ها عکس بنیتا را ندیده بودی؟ نه، اهل روزنامه خواندن نیستم.
 
چند تا بچه داری؟ یک پسر 2 ساله و دخترم هم 9 ساله است.

مرگ «بنیتا» قتل عمد یا غیرعمد؟


دو نفر از قضات باسابقه و پیشین دادگاه کیفری استان تهران، درباره اینکه آیا پرونده مرگ هولناک کودک هشت ماهه‌ای به نام «بنیتا» که درجریان سرقت خودرو پدرش ربوده شد و به علت رها شدن درگرما جان سپرده است قتل عمد محسوب می‌شود یا خیر، توضیحاتی ارائه کردند.
 
«حسن تردست» رئیس اسبق شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و قاضی ویژه قتل دراین باره گفت: «فجیع بودن جنایت و اینکه افکار و احساسات عمومی را هم جریحه‌دار کرده، نباید ما را از اجرای قانون و عدالت دور کند و باعث شود از عدالت غفلت کنیم. ما درباره جنایتکارترین جنایتکاران هم باید عدالت را رعایت کنیم. در مورد این موضوع نمی‌شود یک حکم کلی داد. اگر رها کردن بچه با انگیزه و متهم علم داشته باشد که این رها کردن منجر به فوت می‌شود طبق مقررات قانون مجازات اسلامی، اتهامشان قتل عمد است و مجازات هم قصاص خواهد بود. البته در یک رویه دادرسی و تحقیقات تخصصی از متهمان می‌توان پی برد که این پرونده از مصادیق قتل عمد است یا غیرعمد.حال آنکه نمی‌شود با مطالب جراید و رسانه‌ها، داوری منصفانه‌ای دراین باره کرد، زیرا باید تحقیقات جامعی صورت گیرد. اگر چنانچه آنها با توجه به شرایط شخصیتی و دیدن بچه‌ داخل ماشین، از سرقت منصرف شده باشند و خودرو را رها کرده باشند، انگیزه قتل عمد تضعیف می‌شود. اما اگر رها کردن کودک داخل ماشین از روی عصبانیت باشد، فرق می‌کند. در هر صورت در تحقیقات است که می‌توان به زوایای مختلف موضوع رسید.»
 
 تردست به تسنیم می‌گوید: «قتل عمد به عنصر معنوی جرم که انگیزه است برمی‌گردد. باید انگیزه آنها را در رها کردن این طفل معصوم مد نظر قرار داد. دستگاه قضایی نباید تابع احساسات عمومی باشد بلکه باید تابع رسیدگی عادلانه باشند و جَو نباید ما را از عدالت غافل کند.» قاضی نورالله عزیزمحمدی، رئیس سابق شعبه 71 دادگاه کیفری یک استان تهران هم درباره درباره ماجرای مرگ بنیتا و اینکه آیا عمل متهمان، قتل عمد است یا شبه عمد، می‌گوید: در ماجرای این کودک هشت ماهه چند جرم رخ داده است. نخست اینکه خودرو به سرقت رفته که جرم مستقل است و مجازات خودش را دارد.باید توجه داشت اگر کسی را که نمی‌تواند از خود محافظت کند  در محلی رها کنند، جرم مستقلی محسوب می‌شود و دو سال حبس دارد. حالا که این دختربچه فوت کرده، قتل عمد و مصداق بند پ ماده 290 قانون مجازات اسلامی است.پس در این پرونده، دو حکم تعزیری و یک حکم قصاص وجود دارد که هم قصاص و هم احکام تعزیری قابل اجراست و از بین احکام تعزیری، حکم اشد اجرا می‌شود. اقدام متهم اصلی این پرونده مصداق بارز قتل عمد است، چون می‌دانستند اگربچه را رها کنند او خیلی زود می‌میرد. پس به نظرم آنها بچه را به طورعمدی رها کردند تا بمیرد.»
 
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۴
انتشار یافته: ۹
ریشه های این اتفاق از اطراف خودمون منشا میگیره که نسبت بهشون بی تفاوت شدیم.وقتی دیدن کودکان ۴ یا ۵ ساله در حال تکدی گری سر چهار راه ها برای ما امری عادی شده و از طرفی این کودک بیگناه در آینده به یک فرد خلافکار و معتاد تبدیل میشه باید انتظار حوادث بسیار بدتر از اینها رو در آینده ای نه چندان دور داشته باشیم
همه ی سارقان ایران باید بفهمند که قتلهایی بویژه از نوع فجیع با پاسخ کوبنده و قاطع ملت و دستگاه قضایی مواجه میشود و برای همیشه به جرم و جنایت آنان خاتمه خواهد داد.
گزارش یکی از سارقان مبنی بر گزارش آدم ربایی به کلانتری خاتون آباد باید بدقت پیگیری شود.
باید قاتلین و افرادی که کوتاهی کرده اند به اشد مجازات تنبیه شوند,مماشات دیگر کافیست,موضوع جان انسان هاست,شوخی که نیست
همه اینها بخاطر بی تفاوتی مسئولین و مردم نسبت به اسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد و فقر و نابرابری های اقتصادیه این بی اعتنایی و بیتفاوتی مثل تف سر بالاست !!
بسیار قابل توجه:
1- دوربین های کلانتری باید چک شوند اگر این جانی راست میگوید که به کلانتری اطلاع داده آنوقت دیگر واویلا!!!
2- این بابا خودش میگوید 130 فقره جرم دارده اونوقت دادستان اصرار دارد که: نه! کمتر است!!!
3- جالبه که میگه اگر زمان به عقب برگرده بچه را یک جایی رها میکنه! نمیگه که این سر قت را انجام نمیدم!! یعنی بالفطره جانی و مجرم است...
4- فقط اعدام! بنده داوطلبانه و برایگان حاضرم چهارپایه را از زیر پاهایشان بکشم!
5- شیشه ای ها معمولا توهم میزنند و چرت و پرت می گویند اما این دلیل نمیشود کلانتری به اظهارات آنها بی توجه باشد. یک پلیس حرفه ای هرگز اینکار را نمیکند. تنها خرجش اعزام حتی یک مامور موتور سوار بود...
چند بار دستگیر شده بود؟؟؟ چند بار آزاد؟؟ احتمالا بیت المال زیادی کرده که صرف گرفتن و آزاد کردن اوباش میکنید. جزای سرقت قطع دست است چرا اجزا نشده؟ 130 بار سرقت !!!!!!!!!!!!!!! عجب امنیتی داریم
اگر مجرمین اطلاع داده باشند و پلیس پیگیری نکرده باشه که وامصیبتا!!!!
هرچند احساسات همه جریحه دار شده ولی باور این قضیه که بچه را رها کرده باشند تا بمیرد سخت است.اصلا چه سودی از مرگ بچه نصیب سارقان می شود؟اگر بزرگسال بود شاید می توانستیم بگوئیم قصد کشتن او را داشته اند تا شناسایی نشوند ولی آنها حتی ماشین را در بیابان هم رها نکرده اند بلکه جلو دید همه گذاشته اند لذا با بند ب ماده 290 همخوانی ندارد.بند ب ماده 290:در بند «ب» ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی سابق آمده بود یکی از موارد قتل عمومی این است که شخص کاری انجام دهد که نوعا کشنده است؛ هرچند قصد کشتن نداشته باشد. این مورد در قانون سابق قتل عمد محسوب می شد، مثلا شخص با چاقو کسی را می زند، هرچند قصد قتل نداشت، اما چون عمل او کشنده بود قتل عمد محسوب و فرد به قصاص محکوم می شد. اما در بند «ب» ماده ۲۹۰ قانون فعلی مصوب سال ۹۲، قانون سابق تصحیح شده که اگر فرد مرتکب عملی شود که نوعا کشنده باشد هرچند قصد ارتکاب آن و نظیر آن را نداشته و آگاهی نداشته باشد که این عمل نوعا موجب جنایت یا نظیر آن می شود، قتل عمد محسوب نمی شود. مقنن به قانون قبلی شرطی را اضافه کرده است که فرد باید مطلع باشد عمل او موجب قتل می شود؛ یعنی قصد و اطلاع از عمل نوعا کشنده خود داشته باشد وگرنه از مصادیق قتل شبه عمد است و فرد فقط به پرداخت دیه محکوم خواهد شد. اما اینکه قاضی چگونه احراز می کند که متهم از کشنده بودن عمل خود آگاهی داشته و نیز قصد و نیت قتل داشته است را با توجه به اوضاع و احوال قضیه و تعریف عرف از آن عمل ارتکابی و همچنین نظریه کارشناسان دادگستری و پزشکی قانونی احراز می کند
خدا به دادمون برسه اگر واقعا پلیس کوتاهی کرده باشه

وامصیبتاااا
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر