گذشت یکسال از کلاهبرداری تاریخی بلوچستان

خلیل رئیسی مهر: یک سال از فاجعه تاریخی که بر مردم بلوچستان وارد شده بود گذشت،صبح روز شانزدهم خرداد ماه سال ۱۳۹۵ بود که شخصی بنام (س.ا.م) پس از بیش از هفت سال فعالیت در زمینه خرید و فروش خودرو پژو ۴۰۵،پژو پارس و پراید و یا به عبارتی دیگر ثبت نام انواع خودرو با قیمت بسیار پائین تر از کارخانه و نمایندگی ها در بلوچستان و با تحویل اوایل سی روزه و بعد کمتر و بیشتر به یکباره و بدون اطلاع قبلی تلفن همراهش خاموش شد،با آنکه تلفن دفترش همچنان پاسخگو بود و منشی دفتر وی به خیل عظیمی از تماس ها جواب میداد اما هیچ خبری از خود شخص نبود و منشی ایشان نیز اظهار بی اطلاعی می نمود،گمان میرفت در مراسم ارتحال حضرت امام رفته باشد اما...حدود ساعت نه صبح شانزدهم خرداد ماه ۹۵ بود که هزاران نفر از مردم مالباخته استان در بهت و سردرگمی بزرگی فرو رفته بودند چرا که میلیاردها تومان پول بدون هیچگونه سند و مدرکی صرفا از طریق اعتماد متقابل به یکدیگر به شخص مذکور پرداخت کرده بودند.

 

البته تا قبل از آن روز هنوز از عمق فاجعه خبر دقیقی و موثقی در اختیار نبود که چه تعداد افراد و چه مبلغی دست آن شخص داده بودند!

 

مردم بی دفاع و مظلوم بلوچستان فارغ از اقدامات مرسوم سایر هموطنان که معمولا تحصن و ... را انتخاب میکنند.با نجابت تمام خونسردی خود را حفظ کردند و در تهران گرد هم جمع شدند تا چاره ای بیندیشند.اوایل برداشت بر این بود و شواهد نیز نشان میداد که تعداد مالباختگان انگشت شمار بوده بنابراین با سهولت بهتر میتوان تصمیم گیری کرد اما طولی نکشید که عمق فاجعه حکایت دیگری روایت میکرد تماسهای رد و بدل شده مردم به یکدیگر نشان میداد که هزاران نفر مالباخته درگیر این کلاهبرداری شده اند.علیرغم مراجعه تعدادی از مالباختگان به دفاتر روزنامه ها و خبرگزاری های پایتخت آنچنان که باید این معضل رسانه ای شود متاسفانه نشد و هم اینک و با گذشت حدود یکسال نیز هیچ روزنامه و خبرگزاری استانی و کشوری این موضوع اصلی مردم بلوچستان را پوشش نداده است.بلوچستان هم رسانه ای ندارد!

 

 قبل از ادامه داستان اندکی به عقب بازمیگردیم به زمانی که شخص متهم توانسته بود حدود هشت سال پیش با استفاده از ارتباطات پدر خود با تعدادی از کشاورزان بلوچستان با خرید لوازم و قطعات تراکتور اعتماد آنان را بدست بیاورد و با توجه به رونق کشاورزی در آن زمان و در منطقه دشتیاری افرادی را از قوم و طائفه خاصی علاوه بر خرید و فروش قطعات و لوازم تراکتور به سمت ثبت نام خودرو با قیمت بسیار پائین تر سوق دهد.طولی نکشید با توجه به ترغیب (س.ا.م) افراد زیادی از منطقه دشتیاری و بعد از آن چابهار مبادرت به ثبت نام خودرد نمودند و تمامی دارایی خود را در این کار سرمایه گذاری کردند.روزها و سال ها سپری میشد و کوچکترین تاخیری در تحویل خودرو اتفاق نیفتاد بنابراین اعتماد نیز بیشتر و بیشتر گردید تا اینکه در اواخر سال ۱۳۹۲ چهار سال پس از ثبت نام خودرو توسط این شخص و تبلیغاتی که در منطقه انجام میگرفت مردم بیشتری با توجه به بیکاری ملموس در بلوچستان دارایی های خود را صرف ثبت نام خودرو کردند.شخص متهم وقتی با زیرکی و ترفندهای خاص خود توانسته بود بازار خود را از آن طائفه به کل بلوچستان گسترش دهد بنابراین حسابی بازار ثبت نام خودروی ارزان در تمامی استان داغ شد.هزاران نفر سوار خودروی ارزان قیمت شدند.بعضی این شخص را فرشته ای از طرف خداوند!! برای مردم مظلوم بلوچستان و بعضی دیگر نیز با تفسیرهای متفاوتی سعی نمودند تا خود را اغنا کنند و به سمت ثبت نام خودرو کشیده شوند.

 

وقتی این شخص خیل واریزیها را میدید تصمیم جدیدی گرفت و پیشنهاد داد تا بجای تحویل خودرو در بلوچستان،خودرو را به محض ترخیص از کارخانه به یکی از نمایندگی های سطح شهر تهران بفروشد و سود حاصل از فروش آن را واریز کرده و اصل پول را مجدد خودرو ثبت نام کند!! پیشنهادی که میدانست افراد بیشتری جذب می شوند.همین پیشنهاد و ترفند بود که میرفت تا فاجعه ای تاریخی در بلوچستان را رقم بزند.روزها و سال ها سپری میشد میزان سود دهی هم نسبت به وضعیت ثبت نام افراد کمتر و بیشتر و به طبع آن حرص و طمع نیز بر عقل و منطق غلبه کرد و هزاران نفر از مردم را که بعضا دام ها و طیور خود،طلاهای همسران،زمین و منازل و ... خود را میفروختند و از اقشار مختلف و سرمایه داران بنام منطقه نیز در اینکار سرمایه گذاری نمودند حتی این حرص و طمع به گونه ای پیش رفت با توجه به فراهم نمودن کل مبلغ ثبت نام توسط یک نفر، یک خودرو را با بیست نفر شریک ثبت نام می نمودند و به همان میزان سودها را تقسیم میکردند.چند سال گذشت و فضای کسب و کار در بلوچستان بشدت رونق گرفته بود!!!!دیگر میرفت تا افراد بیشتری وارد کارزار شوند.تا اینکه آن روز که مصادف بود با رحلت حضرت امام خمینی (ره) فرا رسید.روزی که در تاریخ بلوچستان سالیان سال فراموش نخواهد شد.روزی که ثابت شد با حرص و طمع انسان را از عرش به فرش میرساند.روزی که دیگر برای همه ثابت شد نمیشود یک شبه پولدار شد.

 

اما در پایان ضمن تقدیر و تشکر ویژه از تمامی کسانی که در صحنه بودند و همراه و همگام با مالباختگان در جهت احقاق حقوقشان تلاش بی وقفه نمودند.

 

تقدیر و تشکر ویژه می شود از استاندار و مجموعه استانداری و همچنین فرماندهی محترم انتظامی استان تقدیر و تشکر ویژه می شود از دادستان محترم استان که هم اینک دستور رسیدگی به پرونده داده اند.

 

تقدیر و تشکر ویژه می شود از مولانا عبدالحمید که با دغدغه پیگیر این معضل بودند و همچنین مولانا نقشبندی و مولانا کوهی.

 

در پایان ضمن گلایه از دوستان و همکارانم در رسانه های استان که این معضل تاریخی را آنگونه که از حجم و عمقش پیداست ندیدند و رسانه ای نکردند.امیدوارم دیگر رسانه های کشوری هم حداقل در کنار مالباختگان باشند.قطعا کسی از کلاهبرداری میلیاردی آنگونه که باید خبر داشته باشد ندارد و این یک ضعف رسانه ای را همراه داشته است.