بازدید 3276

قصد آدم‌ربایی نداشتم

کد خبر: ۷۱۵۴۱۵
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۵ 25 July 2017
يوسف، پسربچه 3/5 ساله كه 27 تيرماه با دسيسه‌اي زنانه ربوده شده بود، به آغوش خانواده‌اش بازگشت.

به گزارش جوان، خبر گم شدن اين كودك ساعت 19:30 روز سه‌شنبه 27 تيرماه به مأموران كلانتري 128 تهران‌نو گزارش شد. 

لحظاتي بعد از اعلام گم‌شدن كودك بود كه تيمي از مأموران پليس راهي محل كه خانه‌اي در خيابان ايران مهر بود، شدند. 

پدر يوسف در شرح ماجرا گفت:امروز همراه همسر و پسرمان يوسف براي ميهماني به خانه يكي از بستگانم آمديم. او در حالي كه كلاه نقابدار قرمز با طرح مرد عنكبوتي به سر داشت و مشغول بازي بود، از خانه خارج شد.

 هنوز زمان زيادي نگذشته بود كه به دنبال يوسف رفتيم، اما از او خبري نبود. بعد از مطرح شدن شكايت، پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس ويژه قتل در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.

تحقيقات ميداني پليس بعد از بررسي دوربين‌هاي مداربسته ساختمان‌هاي اطراف حكايت از اين داشت كه زني حدوداً 40 ساله در حالي كه عينك آفتابي به چشم داشت، يوسف را زير نظر می‌گیرد و بعد از اينكه اطمينان پيدا مي‌كند كسي مراقب كودك نيست، دست وي را مي‌گيرد و از محل دور مي‌شود. 

همزمان با تحقيقات پليس، عكس يوسف به سرعت در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر مي‌شود و خانواده‌اش براي يافتن كودك از شهروندان درخواست كمك می‌کنند.

 در حالي كه بررسي‌ها در جريان بود، ساعت 20 روز يك‌شنبه اول مردادماه زني با خانواده يوسف تماس گرفت و مدعي شد كه كودك نزد اوست و قصد بازگرداندن او را دارد. 

بعد از آن بود كه خانواده يوسف پليس را از ماجرا با خبر كردند. مأموران پليس سرانجام در جريان بررسي‌هاي خود، محل تردد زن ناشناس را در خيابان دماوند، حوالي بزرگراه امام علي شناسايي کردند و او را در حالي كه يوسف را به همراه داشت، بازداشت كردند.

 متهم در اولين تحقيقات مدعي شد كه كودك را ندزديده و براي نجات وي از سرگرداني او را با خود به خانه برده است. 

او گفت: روز حادثه براي انجام يك مصاحبه به محلي در خيابان پاسداران رفتم. در مسير برگشت در حال عبور يوسف را ديدم كه در كوچه سرگردان است. احتمال دادم كه خودروهاي عبوري با او برخورد ‌کنند و دچار حادثه شود، به خاطر همين بدون اينكه به پليس خبر دهم، او را با خودم به خانه بردم.

 سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات بيشتر در اين‌باره جريان دارد.

گفت و گو با متهم

چطور شد كه تصميم گرفتي بچه را با خودت ببري؟

او در خيابان سرگردان بود، به خاطر همين او را با خودم به خانه بردم.

از قبل يوسف يا خانواده‌اش را مي‌شناختي؟

نه. اصلاً نديده بودمشان.

چطور شد با او مواجه شدي؟

در حال عبور بودم كه متوجه بچه شدم. فهميدم كه راهش را گم كرده و سرگردان است. همان لحظه مردي كه بچه را زير نظر داشت خودش را به او نزديك كرد و شروع به حرف زدن با او كرد. احتمال دادم كه آدم‌ربا باشد، به خاطر همين آن مرد را از يوسف دور كردم. اسمش را پرسيدم كه جواب نداد. نشاني خانه‌اش را هم پرسيدم كه گفت خانه‌مان آن طرف خيابان است. دستش را گرفتم و به آدرسي كه داد بردم، اما بعداً گفت كه اشتباه كرده است. چند خيابان را بالا و پايين كرديم، اما آدرس را نمي‌دانست.

چرا همان لحظه به پليس خبر ندادي؟

اشتباهم همين بود كه به پليس نگفتم.

پس انگيزه‌ات دزديدن بچه بود؟

نه. قصدي براي دزديدنش نداشتم. نمي‌خواستم به دام آدم‌رباها بيفتد يا ماشين به او بزند.

واقعاً نمي‌دانستي كه بايد به پليس خبر بدهي؟

گفتم كه اشتباه كردم، خبر ندادم. چون بچه خسته و گرسنه بود، او را به خانه بردم تا خانواده‌اش پيدا شوند.

چطور پيدا شوند؟

حتماً به دنبال بچه مي‌آمدند. با خودم گفتم يوسف را به خانه مي‌برم و با او حرف مي‌زنم، شايد بتواند آدرسي از خانواده‌اش بدهد كه اين طور نشد.

وقتي به خانه رفتي حرف نزد؟

نه. خيلي خسته بود و زود خوابش برد.

يعني وقتي بيدار شد، بهانه پدر و مادرش را هم نگرفت؟

برايم عجيب بود كه اصلاً سراغي نگرفت. گفت كه پدرش با موتور به دهات رفته و مادرش هم دهات است. تصميم داشتم اگر تلاشم نتيجه نداد به پليس خبر دهم.

در اين مدت يوسف را از خانه هم بيرون بردي؟

بله. چند بار با هم به پارك رفتيم. برايش چند دست لباس هم خريدم.

در خانه تنها بودي يا كس ديگري هم داشتي؟

تنها هستم. چند سال قبل از شوهرم جدا شدم و از شهرستان به تهران آمدم و جايي مشغول كار شدم.

يوسف را با خودت سر كار مي‌بردي؟

نه. در اين مدت مرخصي گرفتم و از او مراقبت مي‌كردم.

چطور شد كه خانواده‌اش را پيدا كردي؟

ماجرا را به يكي از دوستانم گفته بودم. او تلفن خانواده‌اش را در شبكه‌هاي اجتماعي ديده بود و شماره را به من داد. من هم تماس گرفتم و همراه يوسف سر قرار رفتم. آنجا بود كه براي بردن بچه هجوم آوردند و من دستگير شدم.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار