لزوم دفاع از آزادیهای مشروع و حقوق عمومی مردم توسط قوه قضاییه و لزوم اصلاح آن از درون که روز گذشته در بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین قضایی کشور ایراد شد و همچنین امضای قرارداد نفتی ۸ / ۴ میلیارد دلاری که روز گذشته بین ایران و شرکت توتال فرانسه، دو موضوع اصلی است که در روزنامههای هر دو جریان سیاسی کشور بازتاب داده شده است.
به گزارش «تابناک»، دو بخش از بیانات مقام معظم رهبری در یادآوری وظایف قوه قضاییه از جمله دفاع از آزادیهای مشروع مردم و حقوق عمومی و نیز لزوم اصلاح قوه قضاییه از درون محورهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب بود که در بیشتر روزنامههای صبح امروز به عنوان تیتر اول یا یکی از تیترهای اصلی صفحه نخست جای گرفته است. روزنامههای ایران، اطلاعات، ابرار، اعتماد، بهار، خراسان، جوان و شرق با انتخاب تیتر از جمله «دفاع از آزادیهای مشروع وظیفه قوه قضاییه است» دفاع از آزادیهای مشروع مردم را مهمترین بخش سخنان روز گذشته مقام معظم رهبری قلمداد کرده اند. گروهی دیگر از روزنامهها از جمله ابتکار، شهروند، قانون، جمهوری اسلامی و ستاره صبح با اشاره به ضرورت اصلاح قوه قضاییه از درون این بخش از سخنان مقام معظم رهبری را برجسته کرده بودند.
روز گذشته، رهبر معظم انقلاب، لازمه پیشرفت کارها در دستگاه قضایی و ایجاد تلقی عمومی از قوه قضائیه به عنوان مجموعهای «نجاتبخش، امیدبخش و آرامشبخش» را برخورد جدی با تخلفات دانستند و با قدردانی از اعزام بازرسان نامحسوس و ناشناس به شهرهای مختلف با هدف کشف و برخورد با تخلفات افزودند: هر چه میتوانید، بازرسیها را افزایش دهید و قوه قضائیه را از درون اصلاح کنید.
ایشان همچنین با اشاره به صلاحیتها و جایگاه قانونی بسیار بالا و ویژه این قوه و تأثیرگذاری آن در مدیریت کلان کشور، نگاه تحولی در همه عرصههای قوه قضاییه را ضروری برشمردند و گفتند: قوه قضاییه باید پرچمدار حقوق عمومی در جامعه شود و در هر زمینهای که لازم بود، از حقوق مردم با قدرت دفاع، و با متخلفان و قانون شکنان مقابله کند.
اما موضوع دیگری که بازتاب وسعیی در روزنامههای امروز دارد، به قرارداد نفتی امضا شده بین ایران و شرکت توتال فرانسه مربوط میشود؛ قراردادی که موافقین، آن را بزرگترین قرارداد نفتی پسابرجام مینامند. موافقین دولت، از امضای این قرارداد با عنوان روز تاریخی صنعت نفت ایران یاد میکنند و این اتفاق را سدشکنی نفتی و امضای بزرگ میدانند، ولی مخالفین حرف دیگری میزنند و از آن به عنوان قرارداد ننگین یاد میکنند.
گلابی برجام و توتالچای، دو تعبیر برای یک قرارداد
هرچند بیشتر روزنامههای سه شنبه، یکی از تیترهای اصلی خود را به این مسأله اختصاص داده بودند، برخی روزنامهها، از جمله رسالت در برابر امضای این قرارداد، سکوت کرده و هیج تیتر مثبت و منفی برای آن در صفحه نخست خود در نظر نگرفته بود.
بیشتر روزنامههای حامی دولت و اصلاح طلب با انتخاب تیترهای کوتاه و استعاری، قرارداد نفتی اخیر را اتفاقی مثبت و در مسیر گشایشهای پسابرجامی دانسته اند. روزنامه همدلی با انتخاب تیتر «دستاورد نفتی انتخابات ۹۶»، امضای این قرارداد را از نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری قلمداد میکند.
شهروند تعبیر امضای بزرگ را برای گزارش قرارداد ایران – توتال فرانسه تیتر اول خود انتخاب کرده است و روزنامه قانون برای آن تعبیر خونی تازه در رگهای صنعت نفت به کار میبرد.
روزنامه شرق از اتفاق نفتی روز گذشته به عنوان سدشکنی نفتی یاد میکند که اصولا راه را برای قراردادهای مفید دیگر باز خواهد کرد.
روزنامه آفتاب یزد نیز با تیتر کردن «بفرمایید گلابی برجام» از قرارداد اخیر به عنوان میوه برجام یاد میکند. گلابی برجام کلید واژهای بوده است که مدتها توسط منتقدان برجام در نقد دستاوردهای برجام استفاده میشد. آفتاب یزد در گزارشی با تیتر بفرمایید گلابی برجام از زبان سیدحمید حسینی کارشناس نفت و فعال اقتصادی ایرانی در بخش پتروشیمی درباره این قرارداد نوشته است: «اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است. دیروز اولین آثار برجام را در بحث قراردادهای نفتی مشاهده کردیم، البته پیش ازاین شاهد افزایش فروش نفت و ورود به بازار اروپا بودیم، اما آنچه که دلواپسان بعد از برجام مرتبا مطرح میکردند این نکته بود که شرکتهای اروپایی به ایران نخواهندآمد و کارشان وقت تلف کردن و حرام نمودن بودجههای ایران است. اینکه توتال به ایران آمده و قراردادی را در فاز ۱۱ پارس جنوبی بسته، اولین ثمره قراردادی برجام است، ثمرهای که برجام نفتی را محقق کرده است. " به نظر میآید که آن گلابیهای وعده داده شده برجامی که امثال رئیسی و مخالفین حسن روحانی آن را به سخره میگرفتند امروز زودتر از هر زمان دیگری رسیده است و آماده چیده شدن از درخت اعتدال رئیس دولت یازدهم است. بفرمایید گلابی برجام... .
روزنامه وطن امروز که رویکردی انتقادی به بیشتر تصمیمات و اقدامات دولت دارد، با نقدی تند نسبت به این قرارداد، از آن به عنوان قرارداد «توتالچای» یاد کرده است. توتالچای در حقیقت تداعی کننده قرارداد ترکمانچای در تاریخ است. این روزنامه در بخشی از گزارش خود با همین عنوان نوشته است: بازگشت مجدد توتال به پارسجنوبی نه تنها خبر خوبی برای صنعت نفت و گاز کشورمان و نقطه روشنی در کارنامه وزارت نفت دولت یازدهم محسوب نمیشود، بلکه اتفاقی عجیب و تأسفآور است و باید منتظر عواقب آن باشیم.
روزنامه کیهان با رویکرد انتقادی از این اتفاق نفتی اقتصادی، برای این قرارداد تعبیر پاداش دولت به خیانتهای فرانسه را به کار برده است و در گزارش خود در این باره مینویسد: فرانسویها جایزهای از دولت یازدهم دریافت کردند که بهت همگان را برانگیخت. شاید خود فرانسویها هم تصور نمیکردند که پس از سالها خیانت علیه ایران و زدن ضربههای آشکار و پنهان به این کشور، بدون کوچکترین مانعی، چنین پاداشی دریافت کنند.
شرکت فرانسوی توتال در حالی در قالب یک کنسرسیوم با ایران قرارداد بست که سهمی ۵۰ / ۱ درصدی در این کنسرسیوم دارد و شرکتهای CNPC چین و پتروپارس ایران هم به ترتیب سهمی ۳۰ و ۱۹ / ۹ درصدی در آن دارند. ارزش این قرارداد که اولین قرارداد با استفاده از مدل جدید قراردادهای نفتی (IPC) با شرکتهای خارجی در دولت یازدهم محسوب میشود، ۸ / ۴ میلیارد دلار و مدت زمان آن، ۲۰ ساله است که قابلیت تمدید تا ۲۵ سال هم دارد. قرار است اولین تولید این فاز ۴۰ ماهه آغاز شود و ظرف ١٠ سال هزینه سرمایهگذاری آن از محل در اختیار قراردادن بخشی از محصول فاز ١١ پارس جنوبی یعنی میعانات گازی تسویه شود.
نقض آتشبس توسط طراح آنعلیرضا زاکانی دو روز پس از پیشنهاد آتشبس یکطرفه، فرمان آتش به اختیار علیه قرارداد نفتی داد. پیشنهاد آتشبس یکجانبه علیه دولت که چند روز قبل توسط علیرضا زاکانی یکی از منتقدان شناخته شده دولت و فرد نزدیک به جریان پایداری ارائه شده بود و در یکی دو روز اخیر، موضوع بحث و تحلیل برخی رسانهها قرار گرفته بود، روز گذشته و پس از واکنش او به امضای قرارداد نفتی ۴ / ۸ میلیارد دلاری ایران با توتال فرانسه دستخوش تغییری شد که روزنامه وقایع اتفاقیه از آن به عنوان نقض آتش بس یاد میکند.
روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارش صفحه نخست خود، به بررسی امکان و احتمالات عملی شدن آتش بس سیاسی بین دولت و منتقدان میپردازد. در این گزارش که در آن نظر آیت الله غرویان و محمد هاشمی نیز در واکنش به این پیشنهاد مطرح شده، آمده است: در میان کسانی که عنوان «آتشبس» را نه راهی برای گفتوگو که بابی برای دمیدن به آتش اختلافات میدانند، محمد هاشمی، از فعالان سیاسی و برادر آیتالله هاشمیرفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام دیده میشود. او در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه اشخاصی که این سخنان را بر سر زبان میآورند، شناخت درستی از جامعه اسلامی و اخلاق محمدی (ص) ندارند، گفت: «باید از آنها پرسید که مگر جنگی در داخل وجود دارد که اکنون باید دنبال آتشبس باشیم؟ متأسفانه این لفظ، لفظی تحریککننده و منشأ سوءاستفاده دشمنان است. آنها این کلمه را اینگونه معنی میکنند که جنگی درون نظام برقرار است که برای خاتمه آن اعلام آتشبس کردهاند. بر این عقیدهام که استفاده از لفظ آتشبس نه در شأن ملت ایران است، نه نظام. اگر آتشی هم هست در داخل نیست. بله ما دشمنانی در خارج داریم که در کمین نشستهاند تا زهر خود را به ما بریزند؛ بنابراین باید با اتحاد و توکل به خداوند مکر آنها را نقش برآب کنیم. واژه آتشبس نه واقعی است، نه مثبت بلکه نشأتگرفته از روحیه منفیگراییای است که در برخی افراد وجود دارد. از نظر روانشناختی هم کسانی که این حرفها را میزنند یک رویکرد منفی نسبت به مسائل کشور دارند. در ایران انتخاباتی در کمال آرامش انجام و در جریان آن مسائلی طرح شده که بیشتر کاربرد انتخاباتی داشته است تا اینکه یک واقعیت بوده باشد. گزافه و خلافگویی و تهمتهایی نیز عنوان شده است. مردم نیز همه این ادعاها را از طریق رسانههای مختلف شنیده و تصمیم خود را گرفتهاند. اینکه کدام یک از این حرفها سره یا ناسره بود را ملت تشخیص داد و با رأی و حضور خود پای صندوقها یک طرف را بر دیگری ترجیح داد. این انتخاب باید برای همه مسئولان محترم باشد و بعد از اعلام نتیجه دیگر نباید این سخنان مطرح شود. اکنون وقت همکاری و مشارکت همگانی برای حل مشکلاتی است که گریبان کشور را گرفته است. مقامات و مسئولان نظام هم از رهبری گرفته تا رئیسجمهوری و سران قوا بر وجود معضلات اساسی در ایران و ضرورت حل آنها تأکید و تصریح دارند.
مقامات به درستی میگویند که نمیتوان برای برطرفکردن این چالشها به خارج از مرزها چشم دوخت بلکه این مهم نیاز به همکاری همه گروهها دارد. هر کس در هر منصبی است باید در این رابطه تلاش کند و حتی امکانات مردمی دراینراستا به کار گرفته شود. این مشکلات باید توسط خود ما حل شود، نه اینکه بیاییم و با بهانهگیری و حرفهای پوچ و بعضا مغرضانه بر حجم آن بیفزاییم. من همیشه مخالف این سبک و سیاق مواجهه با مشکلات داخلی بودهام و اکنون نیز هستم.»
بوسه خبرساز مشاور روحانیروزنامه شرق در گزارشی، واکنشها به دستبوسی حسام الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور از آیت الله جنتی در مراسم ترحیم همسر آیت الله علم الهدی را ـ که با واکنشهای زیادی در فضای مجازی و رسانهای کشور داشت ـ بهانهای برای مرور گذشته و روایت عملکرد او کرده است.
گزارش نویس شرق در مطلبی با عنوان بوسه خبرساز مینویسد: حتی زمانی که به عنوان مشاور، وارد هسته اولیه تیم تبلیغاتی- انتخاباتی حسن روحانی در کارزار یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شد، نام و چهرهاش رسانهای نبود، فضای تبلیغات انتخاباتی که کمی داغ شد، او با اظهارنظرهای جنجالیاش در فیسبوک و گوگلپلاس به شهرت رسید. ادبیات و سبک سخنوریاش سبب شد شخصیت حقیقی حسامالدین آشنا از سوی رسانهها مورد کنکاش قرار بگیرد.
او چهرهای امنیتی – اطلاعاتی است که واکاوی کارنامه سیاسی- مدیریتیاش عایدی چندانی ندارد و هرچه حاصل میشود به تحصیلاتش در دانشگاه امام صادق و شاگردی آیتالله مصباح یزدی بازمیگردد و دامادیاش در خانواده حجتالاسلام قربانعلی درینجفآبادی.
یکشنبه شب انتشار عکس بوسیدن دست آیتالله احمد جنتی از سوی حسامالدین آشنا در شبکههای مجازی، موجی خبری ایجاد کرد. این تصویر در حاشیه مراسم ترحیم همسر حجتالاسلام احمد علمالهدی، امامجمعه مشهد ثبت شده بود.
این عکس در کمترین زمان ممکن به پربازدیدترین خبر رسانهها بدل شد و کمتر از ۹ ساعت پس از آن، آشنا به میدان آمد و در کانال تلگرامیاش، نقلقولی از اظهارات حسن روحانی در ایام انتخابات در تبریز را بازنشر کرد: «ما همه میتوانیم با وحدت و اتحاد و همبستگی و آرامش، با کمک از رهبر عزیز و فرهیختهای که من حاضرم برای برخی امور دهها بار دست ایشان را ببوسم، مشکلات را حل کنیم». او ۲۰ دقیقه بعد این پست را ویرایش کرد و نوشت: «میتوان حرمت استادان را نگه داشت، ولی از مواضع خود کوتاه نیامد».
آب امنیتی میشودصحبتها در مورد بحران آب در سالیان گذشته، این بار با تشکیل کمیسیون امنیت آب، وارد مرحله جدیدی شده و توجه رسانهها و افکار عمومی را بیشتر و جدیتر از گذشته به خود جلب کرده است. روزنامه شهروند که در اغلب شمارههای خود، سعی میکند جایی برای اخبار و تحلیلهای اجتماعی در صفحه اول روزنامه اختصاص دهد، در شماره امروز خود با گزارشی تحت عنوان آب امنیتی میشود نوشته است: در آن به مشکلات و اختلافات آبی کشور در برخی مناطق و در ارتباط با همسایگان میپردازد.
در گزارش شهروند آمده است: هرچند این روزها بحران آب در کشور به یک موضوع مهم تبدیل شده است، بعد از سخنان علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی در تأیید وجود بحران آب در کشور، این موضوع بیش از پیش در معرض توجه قرار گرفته است. طی روزهای گذشته نیز دو همایش بزرگ در خصوص مسائل زیستمحیطی و بحران گردوغبار که آن هم ریشه در بیآبی منطقه دارد، برگزار شده است؛ اما باید گفت که بحران آب در ایران و تنشهای آبی ایران با کشورهای همسایه خود موضوع جدیدی نیست. شاید وقتی عبارت «بحران آب» را میشنویم نخستین مفهومی که به ذهن متبادر میشود، تشنگی باشد؛ اما این مسأله تنها یک بعد کوچک از این بحران است. اگر آب نباشد امنیت غذایی نیز به خطر میافتد. ایران در صورت کمبود آب به راحتی در تولید مایحتاج غذایی مورد نیاز خود در خواهد ماند و بعد رفته رفته شاهد سیل مهاجرت مردم از استانهای کمآب به استانهای پرآب خواهیم بود. در چنین شرایطی تقسیمات استانی کاملا به هرجومرج کشیده میشود. زیرساختها از پاسخگویی درخواهند ماند و بخشهایی عظیمی از کشور غیرقابل سکونت میشود و در بخشهای دیگر نیز شاهد تجمیع بیش از اندازه جمعیت خواهیم بود.
ایران همواره بر سر تقسیم آبهای مرزی با همسایگانش اختلاف داشته است و بیش از ۲۵ جنگ در طول ۴۰۰ سال گذشته را بر سر همین مسأله تجربه کرده است؛ البته آخرین آنها جنگ هشت ساله ایران و عراق بود که بهانهاش رژیم حقوقی اروند بود. اگر چه صدام بنای حمله به ایران را داشت و این مسأله تنها بهانه بود، اما همین مسأله ثابت میکند که حتی قراردادها و معاهدات اینگونهای بر سر آب نیز نمیتواند مانع از جنگ میان دو کشور شود. در آن سوی ایران در مرز ایران و افغانستان بیش از ۱۳۰ سال است که ایران و افغانستان بر سر حقآبه رود هیرمند با هم مناقشه داشتهاند. باید به این هم توجه داشت که سهم خاورمیانه از آب شیرین جهان تنها یکدرصد است؛ بنابراین کاملا بدیهی است که آب در خاورمیانه به یک منبع استراتژیک و بسیار مهم تبدیل شود. کشورها هر کدام تلاش میکنند تا با ترفندهای مختلف سهم برخورداری خود را از آب بیشتر کنند.
در آخرین نمونه از این تنشها، کردستان عراق آب سرریز به قسمتهای مرکزی و جنوبی عراق را به میزان ۷۰ درصد کاهش داده و مدعی است این کار را در پاسخ به احداث سدی از سوی ایران بر روی رودخانهای در سردشت به کردستان عراق میریزد، انجام داده است. کردستان عراق مدعی است که با احداث این سد ۸۰ درصد از حقآبه خود را از دست داده است. مقامات کرد اعلام کردهاند در حال مذاکره با ایران برای حل این مشکل هستند. رودخانههای مرزی ایران حدود ۸۹ رودخانه است که شامل ۱۷ رودخانه مشترک با کشورهای همجوار، ۴ رودخانه ورودی و ۶۸ رودخانه خروجی است.
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است: سد دوستی یکی از جلوههای همکاری بین دو کشور در زمینه منابع آبی مشترک است که بین ایران و ترکمنستان صورت پذیرفت.
متأسفانه به دلیل عدم همکاری سهجانبه کشورهای ایران، ترکمنستان و افغانستان در زمان ساخت سد، اخیرا کشور افغانستان با توجه به ثبات نسبی و نیاز شدیدش به آب درحال ساخت دو سد بر روی رودخانه هریرود است که در صورت ساخت آنها بشدت بر رواناب ورودی به سد دوستی تأثیر میگذارد و ذخیرهسازی، تنظیم آب و تأمین آب کشاورزی دشت سرخس را با مشکل جدی مواجه میکند.
ترکیه به عنوان همسایه شمال غرب ایران و اثرگذار در منطقه غرب کشور، در فضای هیدروپلیتیکی دنیا بهعنوان یکی از کشورهای تکرو مطرح شده و به نوعی در خلافِ جریانِ همکاری، محور جهانی برای استفاده عادلانه و منطقی بر مبنای اصل عدم اضطرار به غیر، حرکت میکند؛ بنابراین با توجه به اینکه بیش از ۹۸ درصد آب کشور عراق، وابسته به رودخانههای دجله و فرات و به طور کلی خارج از این کشور است، فراوانی طرحهای توسعه در ترکیه در بالادست این حوضه و کمشدن منابع آب سطحی، وابستگی این کشور به آبهای زیرزمینی را نیز افزایش میدهد. زمانی که موضوع دستگیری عبدالله اوجالان و حمایت سوریه از کردها به وجود آمد، ترکیه سوریه را تهدید کرد که در صورت ادامه حمایت از کردها، مانع از جریان آب فرات به سوریه خواهد شد.
به طور کلی طی ۴۰ سال اخیر به واسطه سیاستهای ترکیه، سه چهارم آب ورودی به عراق کاسته شده و بدیهی است که از این پس عراق برای تأمین آب مورد نیاز خود حتی به ایران نیز فشار وارد کند. علاوه بر سوریه، عراق نیز از اقدامات ترکیه نسبت به فرات تحتتأثیر قرارگرفته است. از سال ۱۹۹۲ که سد آتاتورک ساختهشده است، بسیاری از مزارع کشاورزی جنوب عراق خشکشده و به کانونهای ریزگردی تبدیلشده است که ایران را نیز تحتتأثیر قرار داده و هر سال نیز بر گستره آن افزوده میشود؛ بهطوریکه منشأ ۷۵ درصد از ریزگردهای عربی در ایران، عراق است.
حال اگر همه این تنشها و کانونهای بحران را در کنار یکدیگر قرار دهید و بعد به اختلافات همه این کشورها در خصوص مسائل سیاسی خاورمیانه نگاهی بیندازید، درخواهید یافت که حل بحران آب تا چه اندازه نیازمند دیپلماسی فعال همه کشورهای منطقه و رسیدن به درک مشترک است.
گزارش یک حقه انحصاری!روزنامه جوان مسائل و حواشی مطرح درباره تغییرات در بیان قیمت برای مصرف کننده پژو ۲۰۰۸ را موضوع گزارش خود کرده است و با عنوان گزارش یک حقه انحصاری از روند پیش فروش و تعیین قیمت و وضعیت انحصاری شرکتهای خودروساز و سیاستهای دولت در این راستا انتقاد میکند. جوان نوشته است: وقتی رئیسجمهور برای عقد قرارداد با پژو به فرانسه رفت، مدیران خودروساز ایرانی گفتند پژو ۲۰۰۸ را حدود ۷۰ میلیون تومان به مردم عرضه میکنیم. حالا، اما حرف از ۱۰۴ میلیون و ۱۲۰ میلیون است. چرا آن زمان قیمت را پایین اعلام کردند؟ برای آنکه حضور رئیس دولت در کشوری که هم پلیس بد مذاکرات هستهای بود و هم میزبان تروریستهای جهنمی، برای مردم خوشایند باشد و خریدن یک خودروی نیمشاسی خارجی با یک قیمت برابر با کشورهای دیگر، آنها را راضی کند، اما حالا مردم را در حلقه انحصار و حقه قدیمی انداختهاند، با ۴۵ میلیون اضافه پرداخت ناقابل! بهنظر میرسد اینجا یکی از جاهایی است که قوه قضائیه برای احقاق حقوق عمومی مردم میتواند ورود کند. در حالی که این روزها فرانسه میزبان کفتارهای تروریست است و تاریخ ارتباط سیاسی و اقتصادی ایران با این کشور نقاط مثبتی ندارد، همچنان بخشهای مهم اقتصادی کشور را در اختیار شرکتهای آنها قرار میدهیم و دردآورتر آن است که با تولید مشترک محصولاتی را به مردم کشور ارائه بدهیم که حداقل ۴۶ درصد گرانتر از قیمتهای جهانی این خودرو است که در کشورهایی مانند انگلیس، امارات و سرتاسر اتحادیه اروپا عرضه میشود!
در بخشی دیگر از این گزارش میخوانیم: رقم پیشفروش نشانهای از وجود انحصار و اعمال غیرقانونی است و خودروسازان میتوانند به طور خودسرانه و بدون توجه به حقوق مشتریان خود محصول خود را عرضه کنند. فایننشال تایمز زمانی که قرار بود برای تکان دادن سهام شرکت فرانسوی مطلبی بنویسد و ارزش آن را بالا ببرد، درباره این محصول مشترک نوشته بود: «بدنه خودرو به طور محلی توسط یکی از شرکتهای تابعه IKCO تولید میشود که TAM نامیده میشود و باعث میشود تا خودرو حداقل ۳۰ درصد نیاز محلیسازی را داشته باشد و قیمت خودروی جدید ۷۷۰ میلیون ریال برآورد شده است، اما درز قیمت نهایی به رسانهها قیمتی حدود ۱۰۴ میلیون تومان (۱۰۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان) بوده است، البته این احتمال وجود دارد که مدلهای تحویلی مشتریان برای ماهها و سالهای آتی (۹۷) با افزایش قیمت نیز مواجه شود! اینها در حالی است که هاشم یکهزارع مدیرعامل ایران خودرو در اردیبهشت ماه سال جاری قیمت پژو ۲۰۰۸ را بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان اعلام کرده بود و در زمان عقد قرارداد با فرانسه که روحانی در این کشور حضور یافته بود، قیمت خودروی پژو ۲۰۰۸ را ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان اعلام کردند.
سودی برای همه از جیب مصرفکننده! این خودرو که هم سایز با رنو کپچر و کوچکتر از تیولی کرهای است بار دیگر فرصتی برای سوداگری شده که هم دولت، هم خودروساز و هم دلالان (که معمولاً به طرز عجیبی در اولین عرضهها منجر به بالا رفتن بیش از ۱۰ میلیون تومان قیمت خودروها در بازار و در عرضههای بعدی میشوند)، سود کنند. هم اکنون برخی دلالان که قرار بوده در ثبتنام این خودروی گران شده دیگر ورود نکنند، حوالههای خود را در سایتهای مجازی تا ۱۵ میلیون تومان بالاتر از قیمت پیشخرید یعنی ۷۵ میلیون تومان عرضه میکنند، لذا اگر بخواهیم با احتساب این سودهای حاشیهای به قیمت عرضه شده خودرو به مردم بنگریم، باید بگوییم که متأسفانه بازار انحصاری ایجاد شده برای خودروهای فرانسوی و به خصوص این خودروی شرکت پژو بازدهی منفی ۶۰ درصدی دارد و مردم ایران خودروی ۲۰۰۸ را در توافقی میان خودروساز فرانسوی، دلالان و خودروساز ایرانی حدود ۴۵ میلیون تومان بیشتر از مردم حاشیه خلیجفارس میخرند!
رقابت گرانفروشی در شرکتهای انحصاری! اما نکته قابل تأمل دیگری که احتمالاً در هیچ جای دیگر جهان مصداق ندارد، رقابت گرانفروشی میان شرکتهای انحصاری در همکاری با شرکتهای خودروساز فرانسوی است، به عنوان مثال در سوی دیگر خودروسازی سایپا به عنوان بازیگر انحصاری دیگر صنعت خودروسازی در تعامل با شرکتهای زیرمجموعه رنو و در تولید خودروهای ساندرو و ساندرو استپ وی نیز چنین جفای گرانفروشی به مردم دارند. ساندرو اتوماتیک حدود ۵۳ میلیون تومان در کشور عرضه میشود در حالی که همین خودرو با حدود ۶ هزار پوند در انگلیس عرضه میشود و ساندرواستپوی نیز که اکنون در بازار ۶۳ میلیون تومان به فروش میرود، با قیمت حدود ۷ هزار پوند عرضه میشود که با احتساب تبدیل ارز با قیمت بازار آزاد حدود ۲۹ / ۵ و ۳۴ / ۳ میلیون تومان است. به عبارت بهتر هر ایرانی این خودروها را با ۲۴ و ۲۸ میلیون تومان گرانتر خریده و حدود ۸۲ تا ۸۳ درصد ارزش افزوده منفی را در شرکت سایپا در کار مشترک با شرکت رنو به ثبت رسانده است.
سنگپراکنیها برای ترساندن روحانی/ جریان اصولگرا بسیار نسبت به یاران خود بیمعرفت است«شرق» در نشستی با حضور صادق زیباکلام و احمد شیرزاد، به بررسی دلایل ایجاد فضای کمتر تجربه شده بعد از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم پرداخته و برای گزارش این نشست سنگ پراکنیها برای ترساندن روحانی است را انتخاب کرده است.
در گزارش شرق از زبان صادق زیبا کلام آمده است: حملات تریبونی به دولت و رئیسجمهور کاهش مییابد؛ چون راه به جایی نمیبرد.. تا قبل از اینکه به این نشست برسم، چند رسانه تماس گرفتند و درباره برخی زمزمههای اصولگرایان درباره آشتی با دولت سؤال کردند. اما من میخواهم ماجرا را متفاوت ببینم. پرخاش تندروها رگی است که گرفته است و دلیل آن، ۲۴ میلیون رأی است. حتی خودشان را شوخی شوخی آماده کرده بودند که انتخابات به دور دوم برود. حسابشان هم درست بود؛ چون معمولا در مرحله دوم انتخابات، آرا ریزش میکند. اما اصولگرایان به دلیل اینکه طرفداران خود را در هر دو مرحله به صحنه میآورند؛ ریزش رأی کمتری دارند. بخشی از پرتاب سنگها به دولت به خاطر ۲۴ میلیون رأی است. اما من میخواهم از منظر دیگری نگاه کنم. چهار سال آینده ایران بهگونهای اجتنابناپذیر، مهمترین مسئله سیاسی ما پوستاندازی جناح راست است. من دغدغه اصلاحطلبان و روحانی را ندارم؛ چراکه با همین ضریب زاویه به جلو میآیند. دو سال دیگر انتخابات مجلس یازدهم است، باز هم همین حالت که یکسوم از لیست امید برنده شود و مستقلان هم بیایند، اتفاق میافتد و خیلی لازم نیست تجزیه و تحلیل کنیم که اصلاحطلبان و دولت دوازدهم به کدام سمتوسو میروند؟ ریلگذاری مشخص است؛ آنچه نامشخص است که میتواند هم خوب و هم بد باشد و البته خطرناک است، سمتوسوگیری اصولگرایان در این چهار سال است. طیف گستردهای که یک سر آن جبهه پایداری است تا سر دیگر که آقای دکتر علی لاریجانی و دکتر احمد توکلی بهعنوان تیپ معتدل و میانهرو هستند، با تحولات آینده چه میکنند. من بهعنوان استاد علوم سیاسی برایم مبهم است که این پوستاندازی چگونه خواهد بود؟
در بخش دیگری از این نشست، احمد شیرزاد نظر خود درباره دلایل بالا بودن نقدها و فشارها علیه روحانی را چنین بیان میکند: روحانی در دولت اول میخواست وسط دو جناح را بگیرد، اما اصولگرایان آقای روحانی را به تجربه تلخی رساندند. بخشی از جناح اصولگرا خیلی ناجوانمردانه عمل کرد درحالیکه خیلی تعاملیتر میتوانست عمل کند. آقای روحانی از قبل از انقلاب با نظام بوده؛ همیشه مواضعش مواضع رسمی نظام بوده و در جریان جامعه روحانیت مبارز بوده است. حالا ناگهان به دلیل اینکه مقداری حرفهای متفاوت میزند، صراحتا به ایشان تهمت میزنند که انگلیسی بوده است. خب آن روز که رفیق شما بود، اینطور نبود؟ من میخواهم از تندروهای جریان مقابل خواهش کنم اگر فردا هم میخواهید درباره لاریجانی و محمدرضا باهنر همین حرفها را بزنید، الان به ما بگویید. چطور ناطق نوری وقتی ریشسفید شما بود، چهرهای ولایی و انقلابی بود؟ جریان اصولگرا بسیار نسبت به یاران خود بیمعرفت است. مگر آیتالله هاشمی اصولگرا نبوده است؟ این بیمعرفتی همه را کلافه میکند. طبیعی است این نوع رفتارهای نسنجیده، آقای روحانی را بدون اینکه خودش برنامهریزی داشته باشد به این جمعبندی میرساند که نمیتوان با این طیف حشر ونشر داشت.
فشار بسیار زیاد این روزها به این دلیل است که از طریق فضای رعب و وحشت روحانی را مهار کنند و بترسانند، اما نمیدانند که اشتباه کردند. من به عنوان یک اصلاحطلب حرفی ندارم که برای پیشبرد امور و ایجاد آرامش در کشور، دکتر روحانی فضایی هم به جریان مقابل بدهد؛ چه اینکه در دولت اول خود کاملا این روش را پیاده کرد. اما شما فردی را به عنوان میهمان به مراسم عید میآوری که یک گوینده با دو خط شعر، چهار سال کار طاقتفرسای دولت وی را زیر سؤال ببرد. آن مداح که فرد مهمی نیست؛ میزبان نهایت بیاحتیاطی را کرده که در خانه خود، با میهمان چنین رفتاری را انجام داده است. این رفتار از حافظه دکتر روحانی، مردم و اصلاحطلبان پاک نمیشود.