بازدید 7896

ترامپ در خدمت ساختار ميليتاريستي آمريکا

ابراهيم متقي
کد خبر: ۶۹۶۶۲۱
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۷ 22 May 2017
سفر منطقه‌اي دونالد ترامپ به عربستان و اسرائيل بر اساس نشانه‌هايي از گسترش نظامي‌گري، تهديد و ايجاد ائتلاف عليه ايران همراه بوده است. گرچه محور اصلي سفر دونالد ترامپ به عربستان مربوط به فروش تسليحات متعارف زميني، هوايي، دريايي و سيستم ضدموشک است، اما ريک تيلرسون وزير امور خارجه آمريکا در رياض به اين موضوع اشاره دارد که ايران بايد آزمايش موشکي خود را متوقف سازد. بيان چنين رويکردي نشان مي‌دهد که وزير امور خارجه آمريکا با ادبيات شبه تهديد به استقبال دولت جديد و انتخابات فراگير ايران مي‌آيد.الگويي که مبتني بر نشانه‌هايي از تهديد ديپلماتيک بوده و مي‌تواند به حوزه‌هاي ديگري از روابط منطقه‌اي ايران و ايالات متحده تسري يابد.
 
بيان چنين رويکردي از سوي تيلرسون به مفهوم آن است که ايالات متحده از سياست تبعيض راهبردي در محيط منطقه‌اي بهره مي‌گيرد؛ سياستي که نشانه‌هاي آن را مي‌توان در گسترش بحران‌هاي منطقه‌اي و خشونت‌هايي دانست که عربستان در محيط منطقه‌اي به کار گرفته است. در چنين شرايطي است که عربستان علاوه بر انجام مذاکرات نظامي و امنيتي دوجانبه با آمريکا، زمينه برگزاري ديدارهايي را در رياض به وجود آورده که محور اصلي آن را مي‌توان گسترش ائتلاف با آمريکا و مقابله با ايران در محيط منطقه‌اي دانست.
 
عادل احمد عبدالجبير، وزير امور خارجه عربستان از سفر ترامپ اظهار رضايت مي‌کند. نامبرده سفر ترامپ به عربستان را سفري تاريخي براي اين کشور در منطقه مي‌داند. قرارداد تسليحاتي عربستان و آمريکا تلاشي براي مقابله با قدرت منطقه‌اي ايران و روح جنبش‌هاي انقلابي در منطقه محسوب مي‌شود. الگوي رفتاري ترامپ در محيط امنيت منطقه‌اي خاورميانه و غرب آسيا تابعي از الگوي رفتاري و اهداف عمومي سياست منطقه‌اي ايالات متحده خواهد بود.فروش تسليحات به کشورهاي محافظه‌کار منطقه، حمايت از امنيت اسرائيل، مشارکت تاکتيکي و عملياتي با کشورهاي عرب محافظه‌کار را مي‌توان در زمره الگوهاي نسبتا ثابت آمريکا در محيط منطقه‌اي دانست.
 
سفر منطقه‌اي ترامپ به عربستان و اسرائيل نماد جهتگيري راهبردي آمريکا و الگوي رفتاري تيم سياست خارجي و امنيتي دونالد ترامپ را منعکس مي‌سازد.سفر ترامپ به عربستان و اسرائيل به مفهوم آن است که اولويت‌هاي سياست خارجي، امنيتي و راهبردي ايالات متحده در دوران جديد ماهيت منطقه‌اي دارد. عربستان در زمره کشورهاي منطقه‌اي محسوب مي‌شود که قابليت لازم براي هدايت موج محافظه‌‌کاري عليه قدرت منطقه‌اي ايران را داراست. در نگرش ترامپ و تيم راهبردي آمريکا، فروش تسليحات به عربستان و کشورهاي منطقه‌اي گام اول نظم منطقه‌اي جديد محسوب مي‌شود.
 
فروش تسليحات آمريکايي به عربستان نه‌تنها براي دونالد ترامپ و ساختار ميليتاريستي ايالات متحده به عنوان منشا درآمد اقتصادي از طريق همکاري با کشورهاي صادرکننده نفت محسوب مي‌شود، بلکه چنين اقدامي به مفهوم آن است که عربستان در آينده نقش موثرتري براي مقابله با موج انقلابي منطقه‌اي ايفا مي‌کند. روندي که عربستان از سال 2011 به بعد در دستور کار قرار داده، با اهداف منطقه‌اي ايالات متحده در دوران دونالد ترامپ هماهنگي دارد.
سفر منطقه‌اي ترامپ به عربستان داراي آثار و پيامدهاي راهبردي خواهد بود. قرارداد 300 ميليارد دلاري تسليحاتي را که بخش اول آن به ميزان 110 ميليارد دلار نهايي شده است، مي‌توان به عنوان تلاشي براي محدودسازي قدرت راهبردي ايران در منطقه بويژه سوريه، عراق، يمن و لبنان دانست. کارگزاران سياست خارجي و امنيتي آمريکا در دوران ترامپ، روند محدودسازي ايران در محيط منطقه‌اي را از طريق گسترش همکاري‌هاي تاکتيکي با عربستان، ترکيه و اسرائيل آغاز کرده‌اند.
 
همکاري‌هاي راهبردي ترامپ و عربستان را مي‌توان در چارچوب سازماندهي نظم منطقه‌اي جديد تبيين کرد. فروش تسليحاتي آمريکا به عربستان بيانگر اين واقعيت است که سياست امنيتي و راهبردي آمريکا در فرآيند موازنه منطقه‌اي ايران ماهيت نامتقارن و خارج از حوزه سرزميني دارد. در چنين شرايطي آمريکا تلاش دارد تا موقعيت خود را از طريق ائتلاف منطقه‌اي عليه ايران ارتقا دهد. کنفرانس رياض نماد چنين فرآيندي در سياست امنيتي و راهبردي آمريکا محسوب مي‌شود.
 
موضوعاتي همانند فروش تسليحات، بازدارندگي کشورهاي منطقه در برابر قدرت موشکي ايران از طريق فروش سيستم ضدهوايي تاد،‌ مبارزه با تروريسم و آينده سياسي کشورهاي بحران‌زده منطقه‌اي همانند سوريه را مي‌توان اصلي‌ترين نشانه‌هاي کنش راهبردي آمريکا و عربستان در محيط منطقه‌اي دانست.کشورهاي ياد شده تلاش دارند تا نظم محافظه‌کارانه جديدي را در غرب آسيا ايجاد کنند که معطوف به مقابله با موج‌هاي کنش انقلابي و مقاومت منطقه‌اي باشد.
 
ترامپ تلاش دارد تا مقابله با گروه‌هاي تکفيري را از طريق کارگزاران سياست منطقه‌اي همانند ترکيه و عربستان پيگيري کند. اعزام نيروهاي نظامي عربستان به خاک سوريه به‌عنوان يکي از نشانه‌هاي چنين سياستي در فضاي موازنه تهديد منطقه‌اي خواهد بود. محور اصلي سياست امنيتي و راهبردي مايک پومپئو را مي‌توان مقابله با گروه‌هاي تروريسم تکفيري دانست. پومپئو همانند دونالد ترامپ بر اين اعتقاد است که رهبران سياسي کشورهاي منطقه‌اي همانند عربستان فاقد هرگونه کنترل مؤثر بر کارکرد گروه‌هاي تروريستي هستند.
 
چنين رويکردي به‌مفهوم آن است که سياست منطقه‌اي آمريکا در برخورد با ايران مبتني بر محدوديت‌هاي راهبردي بيشتري در سال 1396 خواهد بود. در چنين شرايطي، محدوديت‌هاي راهبردي عليه دولت عملگراي حسن روحاني افزايش خواهد يافت. بخش قابل توجهي از کارگزاران راهبردي کابينه ترامپ در زمره منتقدان اصلي قابليت موشکي ايران نيز محسوب مي‌شوند. ايالات متحده در چهار دهه گذشته همواره تلاش داشته تا زمينه‌هاي لازم براي کاهش قدرت تاکتيکي، عملياتي، اقتصادي و راهبردي ايران را به‌وجود آورد.
 
دونالد ترامپ در سفر منطقه‌اي خود به عربستان و اسرائيل درصدد است تا زمينه‌هاي ارتقاي قدرت بازيگراني را به وجود آورد که ائتلاف عليه ايران را در دستور کار قرار داده‌اند. آمريکا از الگوي محدودسازي قدرت ايران توسط بازيگران منطقه‌اي بهره گرفته و چنين فرآيندي را براساس سازوکارهايي همانند ارتقاي قدرت نظامي بازيگران منطقه‌اي در موازنه با ايران ادامه مي‌دهد.تضادهاي سياسي و امنيتي کشورهاي عربي با ايران تحت تاثير نظامي‌گري منطقه‌اي گسترش خواهد يافت.
 
این یادداشت نخستین بار در روزنامه جام جم منتشر شده است.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر