بازدید 6139
۱

قاتل: براي حل اختلاف رفته بودم

کد خبر: ۶۹۴۸۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۸ 17 May 2017
مرد جواني كه سال گذشته در يك درگيري برادرزنش را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاكمه شد.
 
به گزارش جوان، هفتم خردادماه سال 95، مأموران پليس از قتل پسر نوجواني در قرچك ورامين باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به پسر 19 ساله‌اي به نام نيما بود كه با ضربه چاقوي دامادشان كشته شده بود. پدر مقتول كه در محل حضور داشت به پليس گفت: چند ماه قبل به خاطر مشكل پيش آمده با دامادم اختلاف پيدا كرده بوديم. او ساعتي قبل به خانه ما آمده بود تا با هم صحبت كنيم كه منجر به درگيري شد. در آن درگيري دامادم با چاقو به گردن پسرم ضربه زد و از محل گريخت.
 
با انتقال جسد به پزشكي قانوني مأموران سياوش 22 ساله را شناسايي و بازداشت كردند. او در بازجويي‌ها با اقرار به جرمش گفت: چند ماه قبل مادر‌زنم در بيمارستان بستري بود.
همسرم اصرار يك شب در بيمارستان به عنوان همراه بماند، اما مخالفت كردم و خواستم به خانه برويم. پدرزنم به خاطر اينكه به همسرم اجازه ندادم تا شب را در بيمارستان بماند، ناراحت  و از آن به بعد باعث كينه شد. مدتي به خاطر اين مسئله با هم اختلاف داشتيم تا اينكه يك روز به آنها زنگ زدم كه منجر به درگيري لفظي شد.
 
او در خصوص قتل گفت: ماه‌ها گذشت تا اينكه روز حادثه تصميم گرفتم به خانه آنها بروم و با هم صحبت كنيم. وقتي پدرزنم جلوي در آمد با هم درگير شديم. در آن درگيري نيما گاز اشك‌آور زد و چاقو كشيد. بلافاصله چاقو را از دست او گرفتم و به سمت او پرتاب كردم.
 
بعد از توضيحات متهم بود كه در تحقيقات يكي از شاهدان حادثه به مأموران گفت: سياوش دروغ مي‌گويد. مقتول گاز اشك‌آور نداشت و چاقو براي خود متهم بود.
 
بعد از بررسي‌هاي لازم، سياوش به جرم مباشرت در قتل روانه زندان شد و اين پرونده بعد از صدور كيفرخواست تكميل و به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
 
روز گذشته اين پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي قربان‌زاده و دو مستشار قرار گرفت. بعد از قرائت كيفرخواست اولياي‌دم در جايگاه درخواست قصاص كردند.
 
 در ادامه متهم بار ديگر ماجرا را شرح داد. سپس در جواب هيئت قضايي بنا به استناد مدارك پزشكي قانوني مبني بر اينكه علت فوت بر اثر فرورفتن چاقو در گردن مقتول بوده است، گفت: من چاقو را به سمت او كشيدم و در گردنش فرو نبردم. سپس در حالي كه اشك مي‌ريخت، در آخرين دفاعش گفت: در آن درگيري قصد كشتن نداشتم و براي حل اختلاف رفته بودم. از اولياي دم مي‌خواهم مرا ببخشند.
 
در آخر هيئت قضايي وارد شور شد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حالا میذاشتی زنت یه شب پیش مادرش بیمارستان میموند چی میشد مگه ؟؟ مشکل داشتی از اول تو
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی