هميشه آنچه كه به ماهيت تخصصي يك مساله صدمه زده ورود غير كارشناسانه به موضوعاتي بوده كه نيازمند اشراف اطلاعاتي به علوم مرتبط و تخصص هاي لازم است؛ مهمي كه انگار ساليان سال در پس رفتارهاي پوپوليسي و احساسي مردم و مسئولان گم شده است تا نهايتا ما با جامعه اي رو به رو باشيم كه قريب به اتفاق نسخه هاي پزشكي ، سياست هاي خرد و كلان و راهكارهاي كسب و كار و مانند آن را براي يكديگر تجويز ميكنند و در اين ميان تخصص است كه جاي خود را به تجربه هاي كف خياباني مي دهد و پيشگيري تبديل به يك آسيب اجتماعي پنهان مي شود.
جالب آنكه اين رفتار رفته رفته رنگ جدي تري به خود مي گيرد و به مرور زمان، قشر رده بالا و كارشناسان را در مي نوردد و بدتر اينكه بعد از گذشت چند دهه به يك ضد فرهنگ رايج در جامعه بدل مي شود كه از جانب عامه مردم مورد حمايت قرار مي گيرد و آنان را تشويق مي شوند تا بيشتر و بيشتر در اين ضدفرهنگ پويا باشند.
مجموعه اتفاقاتي كه اخيرا در برنامه ورزشي ٩٠ صورت گرفته ، مصداق ديگري از همين موضوع است كه يك برنامه ورزشي در عين وظايف و رسالت رسانه اي خود سهوا يا عمدا درگير موضوعات اجتماعي و از اتفاق كم ارتباط و چه بسا بي ارتباط با مقوله ورزش مي شود تا در چند روز اخير با شايعات و حواشي مختلفي همراه شود.
اينكه چگونه مي توان بين ريزش ساختمان تجاري پلاسكو و مسائلي از اين دست ارتباطي با مقوله ورزش پيدا كرد ، سوالي است كه بنابر رسالت حرفه اي رسانه و اصحاب آن ، اين برنامه را در سايه انتقادات قرار دهد.
همان طور كه اظهارنظر غيركارشناسانه درباره ورزش ، اهالي اين عرصه را آزرده خاطر ميكند و موضوعات مهمي چون خصوصي سازي فوتبال را در سايه رقابت هاي سياسي و جناحي فلج كرد؛ قطعا در طرف مقابل نيز شرح واقعه پلاسكو و حفظ اين روند كمتر بي شباهت با آن نخواهد بود.
شايد برگشت به عقب و همچنين توجه به شاخص ها و عوامل تاثيرگذار سابق در جلب مخاطب به مراتب نقش بهتري در تقويت دوباره اين برنامه داشته باشد. به ويژه آنكه چنين برنامه اي با توجه به مخاطبان گسترده رسالت سنگين تري در خصوص ترويج فرهنگ هاي صحيح اجتماعي داشته كه قطعا اين مساله با تهيج افكار عمومي نسبت به موضوعات غير مرتبط با تخصص مجريان آن از جمله پلاسكو و امثالهم محقق نخواهد شد.