کمتر از پنج ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، مقارن با پنجم دی ماه جاری بود که «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» با برگزاری یک نشست خبری اعلام موجودیت کرد. اگر تعریف جبهه را به عنوان سازمانی که نمایندگان سیاسی طبقات و اقشار مردمی برای نیل به یک هدف مشترک در آن متحد میشوند و به خاطر منافع مشترکی که در برنامه جبهه منعکس میشود، تلاش میکنند؛ بپذیریم، از عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب چنین برمی آید که خواهان قرار دادن همه نیروهای انقلاب اسلامی با تأکید بر ساختار مردمی و بافت از پایین به بالاست.
به گزارش «تابناک»، هرچند بنا به تعریف مستند به مصوبه مجلس شورای اسلامی جبهه سیاسی باید ائتلافی سیاسی از احزاب دارای پروانه فعالیت در زمینه فعالیت مشخص باشد که با اطلاع کمیسیون احزاب موضوع ماده 10 این قانون شکل میگیرد، حضور نیروهای سیاسی مستقل و غیرحزبی و قشرهای مختلف مردم در این جبهه بلامانع به نظر می رسد.
ضرورت تشکیل جبهه ای فراگیر چه بود؟بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال92 و عدم توفیق اصولگرایان عمدتا به دلیل تکثر کاندیداهایی که خود را متعلق به اصولگرایان می دانستند، ضرورت تأسیس حضور جبهه ای منسجم و متحد برای تصمیم گیری و تصمیم سازی در عرصه انتخابات و فعالیت های سیاسی بیش از پیش احساس شد. در آن انتخابات، با اینکه صحبت از ائتلاف سه گانه شده بود، این اتفاق در عمل رخ نداد و نتیجه ای جز آرای پخش شده بین چند کاندیدا برای کاندیداهای اصولگرا عاید نشد.
هماهنگی با رفتار انتخاباتی مردمهرچند نتیجه انتخابات 9 اسفند مجلس شورای اسلامی، در شهرهای بزرگ از جمله تهران به نفع اصولگرایان نبود، حاوی تجربه ای مفید بود. اگر چه هیچ یک از چهره های اصولگرا از لیست اصولگرایان نتوانستند وارد مجلس شوند، با نگاهی به میزان آرا مشخص می شد، چه سی نفر اول و چه سی نفر دوم در انتخابات مجلس حوزه انتخابیه تهران دارای رأی هایی بودند که به صورت لیستی داده شده بود. این رفتار مردم در انتخابات مجلس دهم در حقیقت رفتاری نو و قابل توجه بود که توانسته بودند به لیست ها اعتماد کنند و از رأی دهی پراکنده به افراد بپرهیزند. احتمالا اصولگرایان نیز مانند اصلاح طلبان به این نتیجه رسیده اند که برای جذب آرا مردم نیاز به ساماندهی نیروهای خود در قالب جبهه ای منسجم هستند که جلوی تشتت و بی انسجامی در فعالیت های انتخاباتی را بگیرد و همه نیروهای بالقوه خود را با کمترین هدررفت به نفع خود بالفعل کند.
بافت هیأت مؤسس جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامیهیأت مؤسسان جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی متشکل از چهره های اصولگراست که به نوعی شامل طیف های مختلف این جریان سیاسی می شود. یحیی آل اسحاق از نیروهای هیأت های مؤتلفه اسلامی است و به همراه مهدی چمران رئیس شورای فعلی شهر تهران و علیرضا مرندی وزیر اسبق بهداشت و درمان سه چهره سنتی اصولگرای هیت مؤسس این جبهه را تشکیل می دهند.
نادر طالب زاده و حمید رضا بابایی از چهره های نزدیک به جبهه پایداری به همراه مهدی محمدی هم از دیگر اعضای هیأت مؤسس جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی هستند. مرضیه وحید دستجردی از وزرای کابینه احمدی نژاد و عضو جبهه یکتا که سخنگویی این جبهه را به عهده گرفته است از دیگر اصولگرایان این جبهه تازه تأسیس محسوب می شود. حجتالاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان، رضا روستا آزاد و محمود خسروی وفا هم از دیگر چهره های شناخته شده این جبهه هستند. به نظر می رسد، بافت این جبهه اگرچه با انتقاد برخی مواجه شده شامل بیشتر طیف های جریان اصولگرایی باشد.
اهدافی که این جبهه برای خود تعریف کرده استجبهه مردمی انقلاب اسلامی با اعلام موجودیت خود اعلام کرد: آمده اند تا تحول ایجاد کنند و راه را برای حضور موثر و مستمر مردم در اداره کشور هموار کرده و موانع حرکت رو به جلو و عوامل سدکننده پیشرفت را از سر راه بردارند. شعار اصلی شان مبارزه با فساد است. می گویند مشکلات اقتصادی موجود، شایسته نظام جمهوری اسلامی و در شأن مردم انقلابی و فداکار این سرزمین نیست و فساد اداری و فساد اقتصادی با ارقام نجومی و دریافتهای نامتعارف و ناعادلانه مدیران و صاحب منصبان از آستانه تحمل مردم فراتر رفته است.
هدفشان معرفی کاندیدایی برای انتخابات از دل مردم و نیروی انقلابی است. آنها معتقدند فراجناحی هستند و اصولگرا - اصلاح طلب در این جبهه معنا ندارد. هر که پایبند به ارزش های انقلاب اسلامی است، جزو این جبهه مردمی محسوب می شود. می خواهند تصمیماتش از پایین به بالا باشد؛ یعنی مردم تصمیم بگیرند و هسته مرکزی جبهه اجرا کند. هر که مردم انتخاب کردند، می شود گزینه نهایی این جبهه برای انتخابات.
دایره جبهه مردمی نیروهای انقلاب با چه طیف هایی همپوشانی دارد؟
وحید دستجردی با استقبال از پیوستن همه گروه های انقلاب به جبهه مردمی گفته است: اینکه جبهه مردمی دست هر گروهی را که در جهت گفتمان مردمسالاری حرکت کند، میفشارد و مذاکرات مختلفی در این باره صورت گرفته و ادامه دارد، گفت: این جبهه با حضور تشکلهایی که حامی انقلاب هستند، شکل گرفته و ممکن است در این میان، برخی سوءتفاهمات باشد، اما تلاش میکنیم برای وحدت آنها را جلب کنیم.
مهمترین معضل های کشور از دید جبهه مردمی نیروهای انقلاب چیست؟رسمی ترین مواضع جبهه مردمی نیروهای انقلاب را باید از زبان سخنگوی این جبهه شنید. خانم وحید دستجردی که در نشست های خبری متوالی دیدگاه های جبهه را در مورد مسائل مختلف ابراز می کند. او در مورد وضعیت موجود کشور از لحاظ اقتصادی و اجرایی بدون تعارف حرف زده و گفته است: نظر جبهه، «نه» قاطع به وضع اجرایی موجود در کشور است. آنچه را در سیستم اجرایی کشور میبینیم در شأن ملت نمیبینیم، بنابراین برای اصلاح این وضع تلاش میکنیم. این تلاش به معنای آری یا نه گفتن به کسی نیست، بلکه به معنای آری گفتن به اصلاح وضع موجود است. ما در جهت وحدت معتقدان به مرامنامه جبهه تلاش میکنیم. همه نظریات پیشنهادی و نقدها برای ما قابل پذیرش است.
مذاکره با پایداری برای هماهنگی با جبهه مردمیهرچند بیشتر نیروهای اصولگرا موافقت ضمنی و عینی خود را با تشکیل و فعالیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب ابراز کرده کرده اند، شنیده ها حاکی از عدم اعلام موضع موافق برخی گروه های اصولگرا نیز هست. سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه کدام یک از جریانات اصولگرایان محوریت این جبهه را نپذیرفتند، گفته است: همه کسانی که معتقدند مشکلات کشور باید حل شود به حامیان این جبهه پیوستهاند که افراد تأثیرگذار در این جمع هستند. با جبهه پایداری در حال مذاکره هستیم و این مذاکرات ادامه دارد.
جبهه مردمی یا جامعه روحانیت! کدام یک محور تصمیم گیری اصولگرایان خواهند بود؟درست است که ریش سفیدی و شیخوخیت جریان اصولگرا در چندین انتخابات گذشته بر عهده جامعه روحانیت مبارز بوده است و پس از درگذشت آیت الله مهدوی کنی و مرحوم عسکراولادی چهره هایی همچون آیت الله موحدی کرمانی سعی در ایجاد وفاق در بین نیروهای اصولگرا داشتند؛ اما با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی این پرسش پیش می آید که جامعه روحانیت یا جبهه مردمی کدام یک محور تصمیمات اصولگرایان خواهند بود. سخنگوی جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی در این باره می گوید: اصل، وحدت نیروهای انقلابی است؛ جامعه روحانیت مبارز هرچه را صلاح بدانند، اعلام خواهند کرد، ما حمایت آیات موحدیکرمانی و یزدی را داریم، البته هر زمانی که خودشان صلاح بدانند، اعلام حمایت خواهند کرد. این جبهه برخاسته از مطالبات مردمی است و آنچه برخواهد آمد از دل مردم است. زودهنگام نمیتوانیم کاندیدایی داشته باشیم، باید برنامهها و سیاستها مشخص شود و زمانی که کار پخته شد، بعد از مجمع عمومی و در نهایت نزدیک به مجمع عمومی سوم کاندیدای نهایی اعلام خواهد شد.
مهمترین حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی چه کسانی هستند؟پس از اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب، برخی از چهره های سیاسی فرهنگی و هنری کشور از این جبهه اعلام حمایت کردند که در لیست های 190 نفره و 500 نفره اسامی آنها منتشر شد. با نگاهی به این لیست ها برخی اسامی نام آشنای سیاسی که به چشم می خورد عبارتند از محسن رضایی،رضا تقی پور، حجتالاسلام سیدمحمدرضا میرتاج الدینی، سید محمدحسن ابوترابیفرد،حجت الاسلام علیرضاپناهیان، لاله افتخاری، حجت الاسلام خاموشی، معصومه آباد، مهرداد بذرپاش، غلامعلی حدادعادل، الهه راستگو، علیرضا زاکانی، احمد سالک، عباس شیبانی، لطف الله فروزنده، جبار کوچکینژاد، الیاس نادران، محمدباقر ذوالقدر، محمدعلی تسخیری و... .
البته وحید دستجردی سخنگوی جبهه در یک نشست مطبوعاتی تلویحا به حمایت آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله یزدی از جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز اشاره کرده است.
آسیب هایی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید از آن دوری کند: مهدی فضائلی فعال رسانه در یادداشتی ضمن استقبال از جبهه مردمی نیروهای انقلاب به آسیب هایی که می تواند گریبان این جبهه نوپا را بگیرد اشاره کرده است که قسمت هایی از آن عبارت است از: هرچند یکی از لوازم این تغییر، تغییر در مدیریت دستگاه اجرایی کشور است و هرچند مثل آفتاب تابان! روشن است که دولت ناکارآمد فعلی نمیتواند، در تراز و شأن مورد نیاز انقلاب اسلامی و مردم ایران تصمیم بگیرد و اقدام کند اما این هدفگذاری لوازم دیگری هم دارد و با «نه به روحانی» محقق نمیشود!
معرفی چهرهای کارآمد برای تصدی قوه مجریه و پیگیری اقدامات اصلاحی در دستگاههای دیگر از جمله قوه قضاییه، از دیگر لوازم دستیابی به این تغییر است.
سومین مطلب، پرهیز مجدانه از هر نوع موضعگیری و رفتاری است که احساس دوقطبی جدیدی را به وجود آورد.
دوستان هم جبههای متوجه هستند، یکی از دلایلی که رهبر حکیم انقلاب موافق ورود مجدد آقای احمدینژاد به رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ نبودند، ظرفیت وی برای ایجاد دوقطبی دوباره در جامعه بود؛ لذا باید مراقبت کنند، جای خالی احمدینژاد را پر نکنند!
هدفگذاری «نه به روحانی» ضمن اینکه هدف کوچکی برای این حرکت بزرگ به شمار میرود، به شکلگیری دوقطبی کمک میکند.
پرهیز از ورود به دوقطبیهای جعلی و نازل دیگر مانند برجام و ضد برجام،موافق و مخالف کنسرت،موافق و مخالف شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و موافق و مخالف شادی مردم از دیگر مواردی است که باید مورد مراقبت کامل باشد.
چهارمین نکته، پرهیز مؤکد از ورود به هر نوع مجادله درون جبههای است.ممکن است برخی دوستان غالباً مخلص و پرشور و حرارت اما شاید کمتوجه به اولویتبندی مسائل، قلم و زبان از نیام کشیده و دوستان هم جبههای خود را مورد اعتراض قرار دهند و اسباب شادی رقبا را فراهم آورند.
شفافیت، معرفی تیم ریاستجمهوری و بهرهگیری از شیوههایی جدید، مؤثر و کمهزینه در تبلیغات ازجمله این نوآوریها میتواند باشد.
بعد از مدتها در فرصت معقول تری از انتخابات جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تشکیل شده و باید دید آیا این جبهه خواهد توانست به اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی که برای خود تعیین کرده است دست یابد؟ یکی از اساسی ترین کارکردهای تشکیل جبهه های سیاسی و انتخاباتی همگرا کردن نیروهای نزدیک به هم یا نیروهای هم هدف دور از هم است. باید دید تاکتیک ها و استراتژی های راهبران جبهه چگونه خواهد توانست تشتت منجر به تضعیف نیروهای مردمی همفکر خود را بکاهد. ساختار از پایین به بالا که بحق ساختار معقول تشکل ها و احزاب و ائتلاف ها در سراسر جهان است چگونه موجبات قوت و تحکم و سودمندی جبهه مردمی را تضمین خواهد کرد و آغوش باز جبهه مردمی نیروهای انقلاب تا چه حدی خواهد توانست از نیروهای مختلف وفادار به انقلاب اسلامی یارگیری کرده و نیروی آنها را برای تصاحب کرسی های شوراهای شهر و روستا و مسند ریاست جمهوری تجمیع کند.