بازدید 2440

فوتبال دولتی و دولت غیرفوتبالی

وحید نمازی
کد خبر: ۶۳۴۷۲۶
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۰ 24 October 2016
1- فدراسیون فوتبال مقروض است ، استقلال و پرسپولیس بدهی دارند و هر روز هم به لیست بدهکاران آنها افزوده می شود. فوتبال صد در صد دولتی سال ها است که به بن بست رسیده و هر بار که بر لبه پرتگاه بی آبرویی و ورشکستگی به مویی بند شده ، دولت با هزینه کردن از بیت المال ، مرهمی سطحی بر زخم های چرکین تا به استخوان نفوذ کرده فوتبال گذاشته تا باز هم به تولید بدهی مشغول شود. 

گفته اند فدراسیون فوتبال 15میلیارد تومان بدهی قطعی دارد که البته ممکن است بیشتر هم بشود. فدراسیونی که باید تیم ملی اش را به جام جهانی ببرد ، تیم های پایه اش را اداره کند و البته بخش عمده ای از درآمدهای تخمینی اش بابت قراردادهای تبلیغات محیطی را هم از دست داده ، چگونه می تواند به تولید برنامه های میان مدت و بلند مدت بپردازد؟ از آن سو ، دولتی ماندن پرسپولیس و استقلال با حدود دویست میلیارد تومان بدهی! را چگونه می توان توجیه کرد؟ آیا دولت توان تامین سرمایه لازم برای تادیه این همه بدهی و باز کردن زنجیرهای بسته شده به پای این دو باشگاه را دارد؟ آیا ثبات لازم در مدیریت و نحوه اداره این دو باشگاه به اندازه ای هست که سرمایه گذاران و اسپانسرهای بزرگ را مجاب کند که با آسودگی خاطر ، پولشان را با هدف بازگشت اصل سرمایه و سودی معقول در آنجا هزینه کنند؟

 آیا صرف بکارگیری تعدادی پیشکسوت ، چهره های فعال اقتصادی و مدیران گروه های مالی و بانک ها در هیات مدیره این دو باشگاه به معنی فراهم کردن شرایط استقلال مالی سرخابی ها از دولت و خودکفایی آنها است؟ از سوی دیگر ، رویگردانی نسبی دولت و وزارت ورزش طی چند سال گذشته از فوتبال و ایجاد زاویه با تیم ملی در دوره وزیر مستعفی ورزش ، کار را برای تعامل فوتبال با دولت سخت تر کرد و رویکرد غیرفوتبالی دولت را به رخ کشید که تنها مشکلات پیشین را افزایش داد. فوتبال تا روزی که در اختیار دولت بماند که به جای نقش حمایتی و تبیین سیاست های کلان ، در برابرش قرار گرفته و دست و پایش را هم بسته ، راه به جایی نخواهد برد.

2- چرا هر بار که پرسپولیس به اهواز می رود ، "باران سنگ" می آید؟ رییس هیات فوتبال خوزستان دوباره گفته که او و همکارانش آنچه در توان داشته اند برای برگزاری مناسب بازی پرسپولیس با استقلال خوزستان در استادیوم غدیر به کار گرفته اند ، اما کنترل نیروهای انتظامی در بازرسی های اولیه و البته جداسازی هواداران دو تیم از هم به اندازه کافی موثر نبوده تا عده ای به دلیل سنگ پرانی به شدت مجروح شوند. چرا در داربی پایتخت یا بازی های پرسپولیس و استقلال مقابل تراکتورسازی در تهران که با حضور انبوه آذری زبان های خونگرم و متعصب به تراکتور برگزار می شود ، سر کسی نمی شکند ؟

 اکثر آنهایی که روز پنجشنبه در اهواز ، غرق به خون شدند از مردم اهواز بودند و فقط به جرم تشویق کردن تیم غیر همشهری شان محکوم به سرشکستگی بودند. آیا در انگلیس و با آن سابقه سیاه در پرورش هولیگان ها ، اگر یک شهروند لیورپول در بازی مقابل منچستریونایتد در آنفیلد ،  یونایتد را تشویق کند هم سرش را می شکنند یا اینکه با وجود تمام دشمنی فوتبالی و حتی غیرفوتبالی که بین دو شهر و دو تیم وجود دارد ، تماشاگران حریف در استادیومی که میهمان هستند ، جایگاه مناسب ، دور از تماشاگران میزبان و البته کاملا حفاظت شده توسط پلیس برخوردار هستند؟ 

بی تردید صرف انرژی بدون انجام هماهنگی با دیگر دستگاه ها و البته بکار نگرفتن تدبیر در انجام امور ، تنها به خستگی بیش از حد می انجامد و البته چنین وقایعی را هم به دنبال دارد. و صد البته در بروز وقایعی اینچنین ، فقر مطلق فرهنگی در دشمن پنداشتن هواداران رقیب و منظور کردن عقب ماندگی ها و کمبودهای خودمان به پای آنها ، هیولای دیگری است که باید ریشه اش را در عدم آگاهی عمومی کافی و همت نگماردن بر آموزش نسل های تازه جست.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار