ماجرای مردی که ماشینهای مردم را آتش می‌زد!

اعتماد نوشت:

مدتی پیش ماموران کلانتری ١٥ آبادان در جریان آتش زدن چندین خودرو در یکی ازخیابان‌های منطقه «سده» به نام «بهمن» قرار گرفتند. ماموران در تحقیقات اولیه پی بردند صاحبان خودروهایی که دچار آتش‌سوزی شده‌اند هیج اختلافی با کسی ندارند و به احتمال زیاد این آتش‌سوزی‌ها هیچ ربطی به هم ندارد.

تحقیقات پلیسی درباره این پرونده ادامه داشت تا اینکه عصر روز سه‌شنبه گذشته زن جوانی با ماموران پلیس آبادان تماس گرفت و گفت: «در میدان سده سوار ماشینم بودم که ناگهان دیدم مردی با یک ظرف چهار لیتری بنزین در دستش جلوی راهم را گرفت. مرد قصد آتش زدن ماشینم را داشت اما من بعد از تلاش موفق شدم از دست او نجات پیدا کنم. »

در ادامه تحقیقات ماموران پلیس موفق به شناسایی چند مظنون در این پرونده شدند. اما این افراد پس از دستگیری گفتند که در ماجرای آتش زدن خودروها بی‌گناه هستند. تا اینکه عصر چهارشنبه ٧ مهرماه زن جوانی در تماس با پلیس در حالی که ترسیده بود و به سختی صحبت می‌کرد، گفت: « مرد جوانی با در دست داشتن دو ظرف پر از بنزین از بالای دیوار وارد حیاط خانه‌اش شده است. »

خیلی زود تیمی ازماموران کلانتری ١٥ آبادان به خانه زن جوان رفتند و مشخص شد که مرد آتش افروز با سر و صدای زن جوان قبل از حضور ماموران پا به فرار گذاشته است. ماموران با استفاده از تصاویر به دست آمده از دوربین مداربسته یکی از همسایه‌ها، چهره مرد آتش افروز را شناسایی کردند. به این ترتیب عکس این مرد در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار گرفت. بعد از ٢٤ ساعت گشت‌زنی نامحسوس در منطقه سده آبادان مرد آتش افروز در حالی که دو ظرف یک لیتری بنزین در دست داشت دستگیر شد.

سوابق مرد آتش‌افروز در اداره پلیس مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که او یکی از متهمان سابقه‌دار در زمینه مواد مخدر است. این مرد مدتی پیش برای دیدن پدر و مادرش از یزد به آبادان آمده بود و در این مدت هفت خودرو را به همراه یک موتور و یک خانه آتش زده بود.

متهم ٤٠ ساله این پرونده که امیرعلی نام داشت با چهره‌ای آرام و مطمئن در اداره پلیس به ماموران گفت که جن‌ها به او دستور داده‌اند تا ماشین‌ها را آتش بزند و او در این ماجرا بی‌گناه است.

او ادامه داد: «من اعتیاد شدیدی به مواد مخدر «شیشه» دارم و دوماه پیش برای دیدن پدر و مادرم از یزد به آبادان آمدم. از نخستین روزی که وارد آبادان شدم جن‌ها سراغم آمدند و دستور دادند تا دو خودروی گرانقیمت را که جلوی یک تعمیرگاه پارک شده بود به آتش بکشم. همین‌طور جن‌ها تهدیدم کرده بودند که اگر کامیون مرد همسایه‌مان را آتش نزنم پدر و مادرم را می‌کشند. من دستورهای‌شان را اجرا می‌کردم تا اینکه بالاخره دستگیر شدم.

این متهم پس از اعتراف به آتش‌افروزی‌هایش به دستور بازپرس پرونده روانه زندان شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.»