بازدید 42286
اتفاقی دردناک در حاشیه نمایشگاه دفاع مقدس؛

اشک‌های فرزند خردسال شهید، دل همه را ریش کرد

فرزند خردسال شهید در آغاز ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت تصویر پدرش روبه رو می‌شود و تصور می‌کند که پدرش آمده و بالای غرفه روی بلندی ایستاده است؛ تصوری که موجب می‌شود پسربچه با عجله به سمت پدر بدود و زمانی که پای ماکت می‌رسد و می‌فهمد که پدرش نیست، زیر گریه بزند و دل همه را ریش کند.
کد خبر: ۶۲۶۰۷۴
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۲ 25 September 2016
فرزند خردسال شهید در آغاز ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت تصویر پدرش روبه رو می‌شود و تصور می‌کند که پدرش آمده و بالای غرفه روی بلندی ایستاده است؛ تصوری که موجب می‌شود پسربچه با عجله به سمت پدر بدود و زمانی که پای ماکت می‌رسد و می‌فهمد که پدرش نیست، زیر گریه بزند و دل همه را ریش کند.

به گزارش «تابناک»، در حاشیه نمایشگاه دفاع مقدس در قم، خانواده شهید سعید سامانلو، از شهدای عملیات آزادسازی دو شهر نبل و الزهرا(س) سوریه به غرفه شهدای مدافع حرم دعوت شده بودند که ورود این خانواده شهید به این غرفه با اتفاقی جانسوز همراه بود.
 
اشک‌های فرزند خردسال شهید دل همه را ریش کرد
 
فرزند خردسال شهید سامانلو در بدو ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت ساخته شده از تصویر پدرش روبه رو می‌شود و به این تصور که پدرش آمده و روی سنگر ساخته شده ایستاده، با عجله به سمت پدر می‌دود؛ تصوری که با نزدیک شدن پسربچه به ماکت و فهمیدن واقعیت، رنگ می‌بازد تا چشمان پسر پر از اشک شود و ناظران را منقلب کند.

اتفاقی تلخ که دل همه را ریش می‌کند؛ از جمله همسر شهید که نظاره گر این رویداد بوده و با دیدن رنج محمد حسین خردسال، به یاد می‌آورد که در گذشته در غیاب پدر شهیدش چه شرایطی را تحمل کرده است و ماجرا را این گونه بازگو می‌کند؛

قصد بازدید از نمایشگاه را داشتیم که [محمد حسین، فرزند شهید] با تمثیل پدرش روبه‌رو و کمی هیجان‌زده شد. خدا داعشی و دشمنان اسلام را لعنت و نابود کند. ما واقعا از برگزارکنندگان چنین نمایشگاه‌هایی در سراسر کشور ممنون هستیم که ترویج فرهنگ شهید و شهادت را به نحو احسن انجام می‌دهند.

اشک‌های فرزند خردسال شهید دل همه را ریش کردمحمدحسین کوچک باید با واقعیت روبه‌‌رو شود تا بفهمد دشمنان پدر قهرمانش را چه کردند؟
 
محمدحسین و علی خوشحال‌اند که اگر پدر فداکارشان نیست، مردمی هستند که یاد آنها را زنده نگه می‌دارند.

محمدحسین بعد از رو‌به‌رو شدن با تصویر پدر آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکس‌های یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیل‌ها هستیم.

من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن، فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک می‌کنم. یادم می‌آید وقتی بچه بودم زمانی دلم به درد می‌آمد که حس می‌کردم، مردمی که پدر من به خاطرشان رفته حتی یاد و خاطره او را زنده نگه نمی‌دارند.

شاید با یادآوری خاطرات پدر، اشک از چشمانم سرازیر می‌شد اما آن اشک سریع تبدیل به شعف و شادی می‌شد و می‌گفتم خدایا مواظب این مردم عزیز باش؛ پدر من که برای آسایش آنها رفت، آنها هنوز پدر مرا در خاطر دارند و یادش را زنده نگه داشته‌اند.


تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۸
در انتظار بررسی: ۱۲۱
انتشار یافته: ۶۲
سلام و صلوات خدا بر شهیدان
به مولا دست بوس و نوکر خانواده های شهدا هستم خدا بهشون صبر بده از رفاه و آسایشون زدند تا زن و فرزندم در آسایش و امنیت باشند. هر چه ما برای این خانواده شهدا خدمت کنیم کم است.
ذوالفقار حیدریم یکباره طوفان می کنیم

پایگاه کفر را با خاک یکسان می کنیم

خدشه ای وارد شود بر مرقد آل علی

کربلا را تا مدینه بیت الاحزان می کنیم
عزیزمممم
خیلی دردناکه . انشالله خدا به حق روح این شهید بزرگوار به خانواده اش مخصوصا پسر کوچولوی دوست داشتنی شون صبر بده
کمی هم به فکر شاد و خندان کردن ملت باشید. همش که نباید از راه غم به مردم نگاه کرد. لااقل کودکان را غمگین و دلتنگ نکنید.
خدا بهشون صبر بده انشاله
روحت شاد مرد.بسیار متاثر شدم کسی که بچه داره خوب درک میکنه
بمیرم...
خدا لعنت کنه داعش رو و خدا به شما و خانواده شهدا صبر بده
از خون جوانان وطن لاله دميده...
دل همه را ریش کرد یعنی چی؟ از گویش یک شهر و محله تیتر میزنی؟!؟!؟
تیتر بزن دل همه شکست
یا حاضران را متاثر کرد
اگر که قسمت من نیست تا حرم بروم / بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم...
آن فروریخته گلهای پریشان در باد* کز پی جام شهادت همه مدهوشانند
نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد* تا نگویند که از یاد فراموشانند
مردان حقیقت که به حق پیوستند ، از قید تعلقات دنیا رستند .
چشمی به تماشای جهان بگشودند ، دیدند که دیدنی ندارد ، بستند
خدا صبر دهد به خانواده های شهدا واقعا مرهم یاد خداست که آرومشون میکنه
سر کار گذاشتن این طفل معصوم رنجدیده با دلی آکنده از درد کار خوبی نیست.
شهدا شرمنده اییم
لا اله الا الله ، چه اتفاق دردناکی رخ داده ، خداوند به این بچه و خانواده اش صبر و پاداش بهشتی عنایت فرماید . باور بفرمایید اشکم درآمد . خداوند شهدا را دوست دارد و به حرمت همین شهدا این فرزند خردسال شهید گرانقدر را هم محفوظ و عاقبت بخیر میکند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
زجر دادان بچه ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
آقا كمتر با احساسات پاك بچه ها بازي كنيد
دلم براي اين كودك خيلي سوخت . لطفا نسبت به اين مسائل دقت كنيد ميدونيد اين بچه چه حالي اون لحظه داشته . بنظر من اصلا كار درستي نبوده ، خدا پدرش رو بيامرزه
صحنه دردناکی بود انشالله شهادت نصیب ما هم شود .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
انشالله چرا نميري سوريه يا يمن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
ان شاءالله نصیب همه تون بشه به آرزوتون برسید.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
ان شاءالله
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
در باغ شهادت ، باز ، باز است ...
خدا رحمتش که... حیف از این جوونهای مملکت که پر پر میشن یکی یکی
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
اینها برای اسلام و ایران پرپر میشن که اوج شرف و افتخاره ولی ظاهرا شما دوست داری همه واسه غرب پرپر بشن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
حیف از ما اگه با سکته و تصادف از این دنیا بریم
ناشناس
| Canada |
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
حیف از آن جوانانی که رو به شراب و رقص و پارتی می‌اورند والا این جوانان راه انسان شدن را طی کردند و در قیامت مشخص می‌شود کدام گروه بدبخت شدند و کدام گروه به سعادت ابدی رسیدند.
خداوند متعال ريشه ظلم وظالمان رابكند وبه خانواده هاي عزيز مدافعان حرم كه ولي نعمت ماهستند صبر واجر عطا نمايد.
لااله الا الله . شهدا شرمنده ایم .
نازنینم ، پسرک معصومم چه بگویم؟؟
این کاری که با این بچه کردین مصداق بارز کودک آزاریه ... واقعا با چه تفکری بچه رو بردن تو نمایشگاه و از این شاهکارشون چنین عکسهایی گرفتند ... مادر این بچه ها چرا اینقدر بی توجه بودن و چنین کاری کردن
قضیه سوریه باید یه جوری فیصله پیدا کنه، واقعا سوریه (غیر از حرم و شیعیانش) ارزش فدا کردن این جوانا رو نداره
با سلام و تسليت و تهنيت به خانواده هاي معظم شهداي حرم

شهادت في سبيل الله نهايت آرزو و آمال همه ما مسلمانان و شير بچه هاي حيدري است و در اين شكي نيست
ولي كدام يك از ما در مقابل فساد اداري بعضي از كاركنان ايستاده ايم كه همان ها به اين خانواده هاي محترم انگ دريافت دستمزد در مناطق عملياتي را مي زنند
آيا همين ها نيستند كه اگر نبودند بنا بر فرمايشات مقام معظم رهبري الان در كرمانشاه و همدان بايد با داعش و عوامل استكبار و صهيونيسم مبارزه مي كرديم
اميد وارم روزي شهامت اين را داشته باشيم با فساد اداري مبارزه جدي داشته باشيم
كه اين شهامت پايه گذار شهدات خواهد بود
يا حق
کاش قبل از آن که بچه را درچنین وضعی قرار بدهید شرایطی فراهم میکردید که یک مشاور ترجیحا روانشناس با اوصحبت وزمینه را آماده میکرد.به دور از شعار وبه دور از خبرنگاران.
ما فراموشکاریم...
خیلی دلم سوخت. خدا به خانوداده شهدا صبر بده.
مسئولین ما در مقابل این خونها باید جوابگو باشیم بخود بیایید.
آفرین بر صبر زینب گون شما
اجر شما فقط با اباعبدالله
واقعا دردناک بوده و قابل تصور نیست
آیا مادر این بچه می داند چه ضربه روحی سنگینی به این کودک بیچاره وارد کرده قلب کوچک بچه ها طاقت این زجر رو نداره.اون طفل بیچاره هنوز درک درستی از دشمن و شهید ندارد تنها چیزی که براش مهمه وجود پدر و مادرش هست .کودکی که هنوز فرق ماکت با انسان را درک نمی کند چطور انتظار داریددر ک کند که پدرش کجا و چگونه کشته شده.
آیا درد نبود پدر برایش کافی نبود؟چرا کودکان بیچاره رو شکنجه روحی می کنید.واقعا تاسف آوره،
اخه این چه کاریه
واقعا برای طراح این ماکت و اون عکاس و مسئولان این نمایشگاه که اشک این پسر بچه و مادرش رو دراوردند و همچنین برای شما که عکس این عمل غیر انسانی رو با افتخار تو سایت گذاشتید متا سفم . هرقدر هم که زور بزنید کارتون رو توجیه کنید فایده نداره
آخه سوریه به ما چه .دلم درد گرفت ...
خدایا تورا به مظلومیت شیعه و سرسلسله اش،به اضای هر گلی که چیدی برای خود و کاستیهای ما، مارا محروم کرد از استشمام عطر دل انگیزش...صدها و هراران غنچه به جامعه ی ما عنایت بفرما و تورا به حق خودت دیگر باغبان مارا برسان به محمد و آل محمد
خدا رحمتش کنه ولی کسی شعورش اونجا نمیرسید این اتفاق رو پیشبینی کنه. اون بچه که شهادت نمیفهمه باباشو میخواد نباید میزاشتن با این ماکت روبرو بشه
ان حزب الله هم الغالبون ،همه مامدیون خون شهدا وعاشق وقدردان آنها وخانواده هایشان هستیم.شهدا را به دل سپرده ایم.انشاء ا... مارا شفاعت کنند.
دردناک است.
از خودم خجالت می کشم ...
مسوولین نمایشگاه می توانستند کمی مردانگی به خرج دهند و پیش از حضور این طفل معصوم ماکت پدرش را بردارند که این طور دل این بچه را زخم نزنند و بعد برای تبلیغات خود این خود از دل این بچه هزینه کنند
یادمان باشد اگه بچه هامان با آرامش میخوابن با امنیت به مدرسه میرن و شاد و خوشحال زندگی میکنند مدیون رنج یتیمی محمدحسین ها وامثال او و فداکاری پدرانشان هستیم که دشمن را در خارج از مرزهای ایران متوقف کردند
خوب یعنی چی این کار که ماکت شهید رودرست کنند وبعدبه خانواده اش نشون بدهندوبااحساسات اونها بازی کنند
بی تاب بی تاب شدم یاحسین به فریادمان برس
اشک چشمام بند نمیاد دلم به درد اومده خیلی. این پسر برا درک نبود پدر خیلی کوچیکه.
چه حرفی میشه زد.... خدا بهشون صبر بده و به ما درک
قابل توجه همه مسئولین
درخت تنومند این انقلاب با دستان شهدا و صبوری خانواده های معزز آنان آبیاری شده
در پاسداری از آرمانها و ارزشها با دقت و ظرافت عمل شود که مبادا شرمنده و خجالت زده این دنیا و آخرت شویم
جدا كه دردآوره و اشك انسان را در مي آورد. خدا به خانواده اين شهيد عزيز بخصوص پسرش آرامش عطا كنه. نمي دانم چي بگم چشمام پر اشكه
خدایا همتی عطا فرما تا شرمنده شهدا نباشیم.
واقعا که شرم آوره..فکر نمیکنم زجر دادن یه کودک بیگناه کار قشنگی باشه.پدر شهیدش هم از دیدن این صحنه قلبش به درد میاد.واقعا که بعضی کارهای بی برنامه داغ دل عزیزان رو تازه میکنه.متاسفم
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار