بازدید 2745

بعد از٢٤ سال مادرم را ديدم

کد خبر: ۶۲۵۸۸۷
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱ 25 September 2016
در ساعت هفت عصر روز ١٤مهرماه سال گذشته مردم منطقه اجاره‌دار تهران با ماموران كلانتري ١٠٩ بهارستان تماس گرفتند و گفتند كه از خانه يك پيرزن تنها كه در همسايگي‌شان است بوي تعفن مي‌آيد.
 
به گزارش اعتماد، ماموران كلانتري با هماهنگي مقام قضايي وارد خانه پيرزن شدند و جسد خونين او را در اتاق خوابش ديدند در حالي كه يك چاقو از پشت وارد بدنش شده بود.
 
هيچ اثري از تخريب و جابه‌جا كردن وسايل خانه در محل قتل ديده نمي‌شد. تجسس‌هاي اوليه پليسي نشان مي‌داد كه عامل جنايت خيلي راحت وارد خانه شده و بدون اينكه نياز به تخريب وسايل خانه داشته باشد سرقتي را انجام داده و پا به فرار گذاشته است. ماموران پليس در مرحله بعدي گوشي موبايل پيرزن را مورد بررسي قرار دادند و كشف كردند كه آخرين تماس پيرزن با پسرش بوده است. به اين ترتيب تحقيقات براي دستگيري پسر جوان كليد زده شد. حالا يك سال از قتل پيرزن گذشته و پسر جوان به وسيله ماموران آگاهي دستگير شده است. او در دومين جلسه بازجويي در مقابل قاضي ايلخاني نشست و قتل مادرش را انكار كرد.
 
 چطور شد كه بعد از مدت‌ها مادرت را پيدا كردي؟
 
در ٢٤ سالگي پسرعمه‌ام در يك تماس تلفني به من گفت كه مادرم را مي‌شناسد و مي‌داند كجا زندگي مي‌كند. من همان موقع به خانه عمه‌ام رفتم و آدرس خانه مادرم را گرفتم. بعد از چند ساعت انتظار بالاخره خانه مادرم را پيدا كردم و او را ديدم. در حالي كه او به‌شدت معتاد بود و مواد مصرف مي‌كرد.
 
رابطه‌ات با او چطور بود؟
 
مادر من دوبار ازدواج كرده. او از همسر اولش يك پسر دارد و من هم پسر همسر دومش هستم. من از مادرم ناراضي بودم چون من را از بچگي رها كرد و رفت. او با ٥٣ سال سن رفتارهاي غيراخلاقي داشت. رفت و آمدهاي مشكوك دختروپسري كه مدام به آنجا مي‌رفتند و مي‌آمدند و مواد مصرف مي‌كردند. خانه پدرم در منطقه افسريه است. او كارمند بازنشسته ايران اير است. پدر و مادرم بعد از ٢٠ سال همديگر را ديدند و من هم مادرم را از دوماهگي تا ٢٤ سالگي نديده بودم.
 
وقتي او را در اين وضعيت ديدي چه كار كردي؟
 
او را براي ترك به كمپ بردم اما بعد از مدتي از آنجا بيرون آمد و دوباره شروع به مصرف كرد. اين را وقتي فهميدم كه ديدم مدت طولاني در دستشويي است و همين كه در را باز كردم ديدم در حال مصرف است. همانجا با هم درگير شديم او جاسيگاري كريستال را محكم به سرم كوبيد. روزهاي اول با يكي از دوستانم كه در خارج از كشور زندگي مي‌كرد درباره مشكل مادرم صحبت كردم. او مدت‌ها به من مشاوره مي‌داد تا جايي كه ديگر مشكل مادرم برايم مهم نبود.
 
از قتل چگونه با خبر شدي؟
 
 من هيچ‌وقت به خاطر مواد به او توهين نكردم و او را مادر خودم صدا مي‌زدم. هر چند وقت يك‌بار به ديدنش مي‌رفتم به خاطر همين با او قهر كردم و ديگر اطلاعي از او نداشتم تا اينكه فهميدم پليس دنبالم است و مادرم كشته شده.
 
تحقيقات درباره اين پرونده در شعبه هشتم دادسراي جنايي تهران همچنان ادامه دارد.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار