بازدید 25486

قاب‌های کمتر دیده شده از تنها جنگ خیابانی در کشورمان

او که با شروع جنگ به عنوان عکاس و خبرنگار خود را به خرمشهر رسانده بود، تا سقوط شهر و تبدیل آن به خونین شهر، همگام با رزمندگان کشورمان به نقاط مختلف شهر سر می‌کشید، خبر تهیه می‌کرد و عکس می‌گرفت و نشان داد، ترسی از اتفاقات احتمالی ندارد و به خوبی آگاه است که کجای تاریخ ایستاده!
کد خبر: ۶۲۵۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۰ 24 September 2016
از تجاوز صدامیان به میهنمان چند روز گذشته بود؛ اما خرمشهر هنوز با قدرت مقاومت می‌کرد. به گونه ای که دشمن تنها برخی مناطق پیرامونی شهر را به دست آورده بود و هنوز راه زیادی برای رسیدن به مرکز شهر داشت چراکه سد مقاومت نیروهای مردمی و ارتشی های مستقر در شهر به شدت مقاومت می‌کرد؛ مقاومتی حماسی که کمتر کسی تجربه لمسش را به دست آورد.

به گزارش «تابناک»، در روزگاری که انقلاب تازه پیروز شده بود و امکانات تصویربرداری مثل امروز فراوان و در دسترس عموم نبود، یکی از کارگردانان مشهور کشورمان و چند مستندساز دیگر تصاویری از روزهای آغازین جنگ به ثبت رسانده‌اند که به قدر یک گنجینه ارزش دارد؛ تصاویری که می‌توان با آنها به سی و شش سال پیش رفت و چیزهایی درک کرد که با شنیدن داستان های آن روز هم ممکن نیست، چه برسد به دیدن فیلم هایی اغراق شده و روایت های گاه عجیب و غریبی که از آن روزها طرح می‌کنند.

البته از آن روزها تصاویر زیادی در دست نیست و همین دلیلی دیگر برای بالا بردن ارزش قاب های برجای مانده از روزهای نخست جنگ تحمیلی و مقاومت مثال زدنی خرمشهر است. تصاویری مستند که یکی از معدود افراد باقی مانده در شهر به ثبت رسانده تا چند ده سال پس از آن واقعه بزرگ، دستمایه ای برای درک گوشه ای از حال و روز مدافعان میهنمان در دست باشد، به ویژه آنکه تغییر نسل فرصت درک جنگ را از بخش بزرگی از جمعیت کشورمان گرفته است.

رسول ملاقلی پور، یکی از مستند کنندگان آن روزهاست؛ کارگردان نام آشنا و فقید ایرانی که در روزهای ابتدایی تجاوز صدامیان، خود را به خرمشهر رساند و ثبت لحظاتی را عهده دار شد که حالا بخشی از تاریخ معاصر کشورمان است و به رغم تلخی هایی که داشت، به یکی از غرورآفرین ترین اتفاقات تاریخ کشورمان بدل شد؛ حکایت مقاومت، سقوط، اشغال، آزادسازی و البته تحمیل یکی از بزرگترین شکست های دشمن در تاریخ.

او که با شروع جنگ به عنوان عکاس و خبرنگار خود را به خرمشهر رسانده بود، تا سقوط شهر و تبدیل آن به خونین شهر، همگام با رزمندگان کشورمان به نقاط مختلف شهر سر می‌کشید، خبر تهیه می‌کرد و عکس می‌گرفت و علاوه بر اینها فیلمبرداری از گوشه ای از اتفاقات آن روزها را نیز عهده دار شد و نشان داد، ترسی از اتفاقات احتمالی ندارد و به خوبی آگاه است که کجای تاریخ ایستاده!

ماحصل چنین روحیه ای در برخی مستندسازان و عکاسان آن دوران، تصاویری است از نخستین و تنها جنگ خیابانی رخ داده در کشورمان در دوران معاصر؛ اتفاقی که به این صورت در هیچ شهر دیگر کشورمان رخ نداد و تکرار نشد و از این روی، تعداد بسیار اندکی از هموطنانمان تجربه حضور در آن را به دست آوردند و با جزئیات آن آشنا شدند؛ تنها شماری از نیروهای مردمی (اعم از زن و مرد)، ارتشی های مستقر در منطقه و تکاوران نیروی دریایی و معدود داوطلبانی که خود را سریع به این خطه رسانده بودند.

آن هم در شرایطی که دشمن از مرز شلمچه تا پل نو را با سرعت طی کرده و در آنجا به دست نیروهای مقاومت تا ساعت های متمادی زمین گیر شده و تلفات داده بود و پس از کش و قوس های فراوان به شهر رسیده و تلاش داشت عقب افتادن از برنامه اش برای فتح شهر را هر جور که شده جبران نماید. تلاشی که سد مقاومت ایرانیان مانع از تحققش بود و خدا می‌داند اگر معدود روایت های مانده از آن مقاومت و تصاویر ثبت شده در دوربین امثال ملاقلی پور نبود، چقدر درباره چند و چونش اطلاع داشتیم.

چند قاب از روزهای ابتدایی جنگ و مقاومت بی مانند خرمشهر را به روایت مرحوم ملاقلی پور و سعید صادقی ببینید تا بیشتر اوضاع روزهای نخست دفاع مقدس دستتان بیاید؛
 
منازل مسکونی اداره برق - پیوستن قهرمانان ارتش به مردم در دفاع از شهر - عکاس: رسول ملاقلی پور
منازل مسکونی اداره برق - پیوستن قهرمانان ارتش به مردم در دفاع از شهر - عکاس: رسول ملاقلی پور
عکاس: رسول ملاقلی پور
عکاس: رسول ملاقلی پور
خیابان فخر رازی، جنب مدرسه مهرگان - تکاوران نیروی دریایی مشغول مبارزه با دشمن - 10 مهر 1359 - عکاس: رسول ملاقلی پور
خیابان فخر رازی، جنب مدرسه مهرگان - تکاوران نیروی دریایی مشغول مبارزه با دشمن - 10 مهر 1359 - عکاس: رسول ملاقلی پور
پشت بام یکی از خانه ها در خرمشهر - نیروهای ارتش، سپاه و مردم دوشادوش هم مشغول نبرد - عکاس: رسول ملاقلی پور
پشت بام یکی از خانه ها در خرمشهر - نیروهای ارتش، سپاه و مردم دوشادوش هم مشغول نبرد - عکاس: رسول ملاقلی پور
خیابان 40 متری خرمشهر - 2 مهر 1359 - عکس: سعید صادقی
خیابان 40 متری خرمشهر - 2 مهر 1359 - عکس: سعید صادقی
انتقال نیروهای مردمی به مناطق درگیری - 5 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
انتقال نیروهای مردمی به مناطق درگیری - 5 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
مسجد جامع خرمشهر - 3 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
مسجد جامع خرمشهر - 3 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
مسجد جامع خرمشهر، ستاد هماهنگی مدافعان شهر بود - عکاس: سعید صادقی
مسجد جامع خرمشهر، ستاد هماهنگی مدافعان شهر بود - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مردمی با تجهیزات سبک خود بارها لشکرهای زرهی عراق را تا لب مرز به عقب راندند - 5 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مردمی با تجهیزات سبک خود بارها لشکرهای زرهی عراق را تا لب مرز به عقب راندند - 5 مهر 1359 - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مردمی مدافع خرمشهر تدارکات مناسب نداشتند و نان، پنیر و هندوانه تنها غذای آنان بود - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مردمی مدافع خرمشهر تدارکات مناسب نداشتند و نان، پنیر و هندوانه تنها غذای آنان بود - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مدافع علاوه بر جنگ، وظیفه کمک و غذا رسانی به معدود اهالی خرمشهر که در شهر مانده بودند را نیز داشتند - عکاس: سعید صادقی
نیروهای مدافع علاوه بر جنگ، وظیفه کمک و غذا رسانی به معدود اهالی خرمشهر که در شهر مانده بودند را نیز داشتند - عکاس: سعید صادقی
 
 
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۶
انتشار یافته: ۳۵
دمشون گرم .
درود به شرف شما ننگ بر فطرت عوام فریبان و اختلاسگران
پاسخ ها
سید
| Iran, Islamic Republic of |
۰۷:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
احسنت
درود بر روح پاکشون
لعنت خدا بر صدام جنایتکار
این است غیرت ایرانی . ننگ بر بی غیرتانی که خون این مردم شریف را توشیشه می کنند
زنهای دلیر هم وطن را اسلحه به دست که دیدم به خودم افتخار کردم.آفرین
فقط یه نکته دست اونهایی که همچین شیر مردانی را اموزش و رشد دادند هم درد نکنه
موندم ایا نیروی های نظامی امروزمون هم مثل اون روزها اموزش داده شده اند؟؟؟
درود بر شهیدان راه وطن که با خون خود خاک پاک ایران عزیز را از گزند ناپاکان روزگار حفظ کردند.
لعنت به جنگ و آدمهای خود خواهی که باعث به وجود آمدن آن می شوند
خدا مرحوم ملاقلي پور رو بيامرزه که عکسهاي اون حقيقت رو نمايان کرد و گرنه ما براي هميشه فکر مي کرديم که تکاوراي نيروي دريايي فقط دنبال گاو صندوق طلا بودند و با جنگ هيچ کاري نداشتند
پاسخ ها
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
دوست عزیز ما زمان جنگ بچه بودیم و از خرمشهر اومدیم اهواز ،اما برادرم و پسر خاله هام موندن و کلی جنگ خیابونی کردن.همیشه برادرم میگه اگه تکاورای منطقه سوم ارتش نبودند هم خرمشهر خیلی زودتر سقوط میکرد و هم آبادان اشغال میشد.کلی شهید دادند
زنده باد شرف ایرانی.و درورد بر روح پاک پسرعموی شهیدم حمید زارع میرک آباد
درود به شرفشون.
هر که با ایران درافتد ور افتد یادش بخیر چه روزهایی بود اگرچه بسیاری از جوانان با غیرت ما ومردم بی گناه شهید شدند ولی خاطرات خوبی بود
درود بر روح بزرگتان درود بر شرف وغیرتتان من بخود می بالم از وجود هموطنان غیوروپاکدلی مثل شما، از خدامیخواهم بمن اراده دهد همچو شما به میهن خدمت کنم ، آرزو دارم ناپاکان دستشان از این کشور کوتاه شود.
جنگ واژه ای است که نامش لرزه بر تن آدم می اندازد، خوشا به حال آنان که مردانه جنگیدند، ایستادند، صبر کردند و رفتند و به دشمن روی خوش نشان ندادند.
آقا مگر ارتش هم توی جنگ بوده؟ما که این سالهادر تلویزیون و تبلیغات فقط سپاه رو دیدم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
اگر ارتش نبود الان به صدام باید می گفتیم خان دایی اما گویا بعضی ها تمایلی به به ابراز این موضوع ندارند. چرا؟ .........
دلم گرفت.اونا اونجا تو چه فازي بودن مردم امروزه تو چه فازيند.
ام - یک ، یادت بخیر !
زن ایرانی چقدر تغییر کرده خدا.....
چرا نقش بی بدیل ژاندارمری قهرمان اون زمان که قبل از همه نیروها در مرز با لشگر عراق درگیر شد هیچ وقت بیان نمیشه؟؟؟ واقعا چون دیگر این نیرو اسمی ازش نیست باید خاطراتش هم از بین بره؟؟؟
یاد اون روزهای خونگرمی و گذشت و ایثار بخیر
خاطره تکاوران تیپ بی نظیر نوهد زنده باشد وسلامتی دریادارسیاری که از همان تیپ باشرف بودن از خدا آرزو دارم تو یه مستند دیدمشون آدم بسیار وطن دوست وبا شرفی هستند ولایق فرماندهی
ولی کیمیا پارسا و خانوادش تو عکس ها نبودن
بیچاره نیروهای ارتش که دفاع و مقاومت اصلی رو اونها تا اخرین نفر انجام دادند اما فیلم و سریال و نوحه و سرودش نصیب افراد بی نام و نشان فراری از شهر شد.
مدیون خون او شهیدان هستید اگر منتشر نکنید.
خرمن آتش نبندد راه بر عزم خلیل

نوح را آسیمه سر دریای طوفان کی کند
دست خودم نیست هر و قت یاد خاطرات اون روزها میافتم یا مثل حالا تصویری از اون بچه های دلیر و مظلوم می بینم که با دست خالی در مقابل دشمن ناباورانه مسلح ایستادن، که احتمالاً همه اونها شهید هم شدن بی اختیار اشکام سرازیر می شه. ایکاش می دونستید چقدر جربزه می خواد ادم در چنین شرایطی مرد باشه و جلوی دشمن بایسته. واقعا که درود برغیرتشون، شجاعتشون، مردانگیشون، اگه الان بودن هزار بار می بوسیدمشون.
باید به احترام این دلیرمردان و شیر زنان تمام قد ایستاد
واقعا دمشون گرم. ان شاالله که ما به عنوان نسل جدید همین روحیه رو حفظ کنیم.
درود خدا و مردم ایران بر این شیر مردان و شیر زنان.
دلم پر شد اشک ریختم چه شیرمردانی داشتیم و چه شیرزنانی . دوستان هنوز که هنوز است کسی نمی داند بر ما در اون روزها چه گذشت امام عزیز روحت شاد چه زیبا فرمودی : تاریخ نویسان بشکند قلمتان اگر ننویسید بر خمینی و یارانش چه گذشت جنگ را ما اداره کردیم ما تشنگی و گرسنگی کشیدیم ما صحنه هایی دیدیم که شاید دیدنش در فیلمهای سینمایی هم لرزه بر اندام انسان بیندازه اما متاسفانه گروهی اندک جنگ رو به نفع خودشون مصادره کردن و در رسانه ملی هم چنان سخن سرایی می کنند که ..... از طرفی سریال کیمیا را می سازند که بزرگترین توهین به تکاوران و اندک نیروی مردمی مدافع شهر است بروید خاطرات ناخدا صمدی را بخوانید بروید از دریادار سیاری که آن روزها جز کلاه سبزهای نیروی دریایی و با درجه پایین بود بپرسید در خرمشهر چه گذشت اگر دفاع و حماسه ای که نیروهای ما آفریدند در کشور دیگری بود بارها از اون فیلم ساخته بودن تلوزیون ما نیز که سریالی ساخت یک دختر را ناجی شهر معرفی کرد کاش قدر ارتشیان مدافع شهر در اون ایام رو می دونستن کاش می رفتید می دیدید اون قهرمانها امروز در چه حالی هستند کاش نسل امروز می دیدن یا بهشون می گفتند دختران جوان چه رشادتها در کنار برادرانشان نشان دادند حیف و صد حیف که یادمون رفت
اين تصاوير اشكهايم را جاري كرد
ايا مثل اين دلاوران ديكر پيدا خواهد شد
روح همگی شهدای دفاع مقدس قرین رحمت الهی
برچسب منتخب
# غزه # ماه رمضان # عید نوروز # کاظم صدیقی # دعای روز هشتم رمضان # دعای سال تحویل
وب گردی