بازدید 42225

ادامه نقد «فروشنده» فرهادی همراه با خاطره گویی فراستی از شبی که رنگ جیرانی پرید!

مجری و گرداننده برنامه هفت در ادامه ادعا کرد، این فروش 120 میلیاردی در شش ماه پیش بینی خودِ او بوده، ولی یک سرچ ساده نشان می‌دهد، افخمی در فروردین ماه روی آنتن زنده هفت پیش بینی کرده بود، فروش کل سینمای ایران تا انتهای سال 150 میلیارد تومان باشد... فکر نمی‌کنم 25 سال دیگر سینمایی باشد و تا آن موقع تلویزیون‌های بزرگ جای سینماها را گرفته و سینماها جمع شده است.
کد خبر: ۶۲۵۴۸۴
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۰ 23 September 2016
ادامه نقد «فروشنده» فرهادی با توقف پرداختن به سینمای جنگ
بهروز افخمی همان گونه که وعده داده بود، در صورت ادامه نقدش، بیشتر به «فروشنده» نقد وارد خواهد کرد و در همین راستا مطابق با گفته خودش، این هفته موضوع این برنامه که سینمای جنگ بوده کنار گذاشته و به بهانه انتخاب «فروشنده» به عنوان نماینده سینمای ایران برای اسکار، این برنامه را نیز به نقد هفتمین فیلم اصغر فرهادی اختصاص داد تا روند برنامه «هفت» با نوعی شخصی‌سازی و لجبازی بچه‌گانه گره بخورد.
 
به گزارش «تابناک»؛ برنامه سینمایی هفت امشب ـ جمعه 2 مهرماه ـ ساعت 22:30 روی آنتن شبکه سه سیما رفت و مطابق با رویه معمول، در ابتدای این برنامه به فروش سینمای ایران اشاره شد و بهروز افخمی مطابق با رویه معمولش ادعا کرد، پیش‌بینی‌هایش درباره میزان فروش سینمای ایران رخ داده است.
 
افخمی در این زمینه گفت: امشب فروش کل سینمای ایران از 120 میلیارد تومان عبور می کند؛ یعنی سه برابر شش ماهه اول سال گذشته. البته این میزان فروش، بیشتر از فروش کل سینماهای مکانیزه است که آن عدد چیزی کمتر از 110 میلیارد تومان را نشان می دهد که با احتساب سینماهای غیرمکانیزه و هنروتجربه این عدد به بیش از 120 میلیارد تومان رسیده است. پیش بینی می شود تا انتهای سال این عدد به بیش از 200 میلیارد تومان یعنی 30 میلیون مخاطب برسد.
 
مجری و گرداننده برنامه هفت در ادامه ادعا کرد این فروش 120 میلیاردی در شش ماه پیش بینی خودِ او بوده؛ اما یک سرچ ساده نشان می‌دهد، افخمی در فروردین ماه روی آنتن زنده هفت پیش بینی کرده بود فروش کل سینمای ایران تا انتهای سال 150 میلیارد تومان باشد. ظاهراً گراننده برنامه هفته، قدرت حافظه مردم را نادیده گرفته است.

افخمی در برنامه برنامه هفت با اشاره به انتخاب فیلم «فروشنده» به عنوان نماینده ایران در اسکار 2017 گفت: این موضوع سبب شد تا مخاطبان بسیاری از ما بخواهند با توجه به ناقص و یکسویه بودن نقد گذشته درباره فیلم «فروشنده»، درباره این فیلم و اساسا فیلم نماینده ایران در اسکار پیش رو بیشتر صحبت کنیم.

این کارگردان سینما ادعا کرد: دوست داشتیم بحث گرمتر و پرتعدادتر بود؛ اما هم کسانی که مخالف اند و هم کسانی که موافق این فیلم اند، به نظر خیلی دوست ندارند در این باره با هم جدل کنند و روبه روی هم بنشینند؛ اما امشب شهاب اسفندیاری و مسعود فراستی در این باره روبه روی هم می نشینند.
 
پس از پخش یک میان‌برنامه درباره کارنامه اصغر فرهادی که همراه با قضاوت‌های شخصی بود، «مسعود فراستی» در میز نقد شخصی‌اش به همراه شهاب اسفندیاری به نقد و بررسی فیلم سینمایی «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی پرداختند.
 
شهاب اسفندیار در آغاز این بحث خطاب به فراستی و شیوه نقدش گفت: اولا لازم است بر خلاف تصور عامه درباره مسعود فراستی ستایش کنم از نقد سازنده او در نقد پس از انقلاب. در زمانی که هنوز ابراهیم حاتمی کیا این کارگردانی فعلی نبود، مسعود فراستی با نقد و تعریف فیلم او را شناساند. یا کتابی که درباره «زیر نور ماه» رضا میرکریمی یا «بچه های آسمان» مجید مجیدی... .

اسفندیاری درباره نقدهای قابل دفاع فراستی گفت: در نقدهای اخیر مسعود هم نقد «ایستاده در غبار»، «چ» نقدهای بسیار استوار و جدی است و کسی حس دشمنی او با فیلمساز را نمی کند. برای همین است که من می خواهم به شدت انتقاد کنم، چرا مسعود فراستی و برنامه هفت کاری می کنند تا عقلانیت از نقد دور شود و فضای دوقطبی شکل گیرد که مخالفت با نقد او به مثابه دینداری و بی دینی، ناموسی و بی ناموسی و... شود. گویی مینی است که زیر پای یک فیلم کار می گذارد. بعد از انفجار بمب، یکسری خوشحالی می‌کنند و یکسری توی سر خودشان می‌زنند.
 
ادامه نقد «فروشنده» فرهادی همراه با خاطره گویی فراستی از شبی که رنگ جیرانی پرید!
 
اسفندیاری درباره علت حساسیت زا بودن رویه «هفت» گفت: چون شما در تلویزیون جهموری اسلامی نقد می کنید برخی فکر می کنند همه اینها توطئه هایی است که کشیده شده است یا کسی از او خواسته چنین کاری کند. حال اینکه این طور نیست. اصلا موضع او موضع حکومتی نیست. برعکس برخی از نقدهای مسعود فراستی ضد مصالح جمهوری اسلامی است. حالا وقتی کلمات و تعابیری مسعود فراستی استفاده می کند که هیجانی و احساساتی است، برخی از حزب اللهی ها گمان می کنند باید احساس تکلیف کنند و به پا خیزند. لذا به جای ایجاد یک فضای هیجانی مطابق نقدهای مکتوب مسعود فراستی، فضای عقلانی ایجاد کنیم.

شهاب اسفندیاری با اشاره به اینکه برخی تصور می‌کنند با توجه به سوابق فراستی -تواب بودن و تا مرز اعدام رفتن- نخ فراستی دست شخص دیگری است و به همین دلیل، به برخی فیلم‌ها نظیر فروشنده، نقدهای شدیدی وارد می‌کند، عنوان کرد که برخی اوقات خودش هم چنین فکری می‌کند که نکند چنین چیزی است.
 
شهاب اسفندیاری در ادامه از فراستی می پرسد فکر نمی کند ادبیاتش درباره عباس کیارستمی و این که چه کسی وطن فروش است و چه کسی نیست اشتباه است؟ به گفته اسفندیاری او حتی به فیلم‌های «محمد رسول الله» و «پایان نامه» نیز رحم نکرده است. فراستی در پاسخ می‌گوید وظیفه اش به عنوان منتقد این است که با فیلم مهم خوب و مهم بد باید مواجه شود و مواجه شدنش را اعلام کند.
 
اسفندیاری در ادامه با اشاره به فضاسازی که از برنامه «هفت» و بحث همجنس بازی در جشنواره کن و حول و حوش «فروشنده» به راه افتاد، اشاره کرد و گفت: جوی به وجود آمده بود که هر کس از «فروشنده» حمایت کند، بی ناموس است. حتی به حاج آقا خاموشی [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی] می‌گفتند تو حاضری با خانواده ات فیلم را ببینی؟ انگار که «فروشنده» فیلم پورن است!
 
افخمی در واکنش به نقد اسفندیاری گفت قصد داشته به جشنواره فیلم کن تذکر بدهد!
 
فراستی در مقابل گفت: در تمام نقدهای من چه آنجا که یک ساعت وقت داشتم و چه آنجا که سه دقیقه وقت داشتم دو خط را دنبال کردم. یک خط فرم است و دیگر خط جهان. آن خط هم این است که من این مملکت را تحت هیچ شرایطی نمی فروشم و به مزایده نمی گذارم. اصولم را هم نمی فروشم. نقد را هم نمی فروشم. من با صدای بلند میان روشنفکران می گویم من از سال 57 تا الان به صورت تئوریک طرفدار جنگ تحمیلی هستم و مخلص رزمندگانش هستم.

این منتقد ثابت هفت برای اینکه ثابت کند، آدمِ شخص خاصی نیست، ادعا کرد: تو به درستی می دانی که ایستادن روی نظرات خسارت دارد. من فریدون جیرانی را در نقد فیلم «پایان نامه» دیدم رنگش پریده، گفتم چه شده. گفت می دانی چه شده؟ امشب بدترین شب هفت است. فیلم، فیلم نظام است و تو هم که هیچ چیزی حالی ات نمی شود! گفتم نگران نباش. گفت مراقب باش! حواست باشد. گفتم من برایم این چیزها مهم نیست. مسئله من فیلم است و بابتش هزینه خواهم داد. رفتیم. در میز نقد گفتم یک پلان مثبت در فیلم نداری! از رهبری و انقلاب و ... صحبت کرد. گفتم ربطی ندارد اینها را در فیلم ات نداری. دوستانی که آن زمان بودند چنان جوی راه انداختند که فیلم، فیلم نظام است و نقد هیس! منتقدان زمان پشت من آمدند که تو روی مین برو تا ما حرف بزنیم. لذا من وظیفه ام می دانم به عنوان منتقد تا با فیلم خوب یا بد مواجهه شوم و مواجهه ام را اعلام کنم و از آن نترسم.

افخمی رشته کلام افخمی را ادامه داد و ادعا کرد: فشار روی منتقدین فروشنده آنقدر زیاد است که سعید قطبی زاده می گوید بخاطر فشارهای وارد بر من، درباره نقد این فیلم به هفت نمی آیم!
 
در ادامه بحث نقد فیلم مطرح شد و فراستی گفت: فروشنده در همه زمینه ها ماقبل بد است. در زمینه فیلمنامه هنوز فیلمنامه نیست و دو کانسپت است. در زمینه کارگردانی آن قدر بد است که اگر کسی غیر از فرهادی آن را کارگردانی کرده بود، هو می کردند. اشتباهات فاحشی دارد. بیش از 40 جامپ کات در تئاتر داریم. دوربین به جای رودست، روی کول است!

او ادعا کرد: اصل فیلمنامه که درباره تجاوز بوده است اساسا حذف شده است. این اصلا ترفند فرهادی است که نمی تواند تعلیق یا سوسپانس ایجاد کند و لذا با حذف یک بخش اصلی، غافلگیری در بخش انتهایی فیلم ایجاد می کند. تعلیق آدم خودش را می خواهد کارگردانی خودش را می طلبد.

منتقد ثابت هفت گفت: واکنش ما به مسأله اساسا «چه» هست، نه «چگونه». چه چیز اتفاق افتاده است؟ او خوشحال است که مردم پر سؤال از سالن سینما بیرون می آیند؟ پرسؤال از چه چیز؟ از جهان و قصه ای که برایم ساختی که شاکله های داستانی که نساختی و هنوز نمی دانم؟ مخاطبان هنوز نمی دانند درحقیقت چه روی داده است. او در مصاحبه هایش یک جا می گوید تجاوز شده، یک جا می گوید نشده. و او از این سؤالاتی که ساخته کیف می کند. ما فیلم می بینیم تا شیوه و چگونگی را تجربه کنیم نه «چه» را. تمام سؤالات حول فیلم فرهادی درباره «چه» است.

افخمی در ادامه گفت: پرسش این است که اساسا می شود درباره فیلمی که یک قاعده استثنایی را طرح می کند، می توان یک نتیجه اجتماعی گرفت؟

اسفندیاری پاسخ داد: اساسا نمی توان فیلمنامه نویس را بخاطر طرح یک سوژه استثنایی برای طرح یک مسأله اجتماعی مزمت کرد. اما اولا یک تم ادامه دار در فیلم های اخیر فرهادی، مسئله اخلاق و قضاوت زود اجتماعی است. فیلم های فرهادی دشواری قضاوت اجتماعی را برای مخاطبان جا می اندازد. این نسبی گرایی نیست که شما گفتید. این فیلم نسبی گرا نیست.

فراستی ادعا کرد: این فیلم مشکل اصلی شخصیت دارد. در ابتدای فیلم شهاب حسینی روی پشت بام خطاب به دیگری می گوید این شهر را باید ویران کرد و او جواب می دهد این شهر یکبار ویران شده است و بنا شده و این شده. بهتر نمی شود! این شعار سیاسی است که برای دهن آن فرد نیست و بدون شخصیت پردازی از زبان او زده می شود! در این صورت حرف می شود موضع کارگردان. اینجا این دیالوگ بین این دو نفر چه چیزی است؟ من می گویم میخواهی متلک بیندازی، خب بگو متلکت را اما در شخصیتت. اینجا فقط کانسپت است. فرهادی یک دکمه دارد به اسم "حریم خصوصی" و برای این دکمه می خواهد کُت بسازد. نه قصه دارد، نه شخصیت دارد. وقتی شهاب حسینی در ابتدای فیلم در کلاس درس درباره فیلم «گاو» حرف میزند و می گوید برخی رفته رفته گاو می شوند، می خواهد بگوید آخر فیلم خودش گاو شد؟! بعد سیلی می زند؟ شخصیت پاره پاره است. نه تیپ است نه شخصیت. همه اش فرهادی است که خود را به کاراکترها سنجاق می کند.

او افزود: اصل مسئله فیلم چیست؟ بحث درست بعد از تجاوز است. یعنی داستان اینجاست. هیچکاک یک قصه ای دارد؛ شوهری وارد خانه می شود می بیند به زنش تجاوز شده. می روند بیرون و زن اولین مردی را که می بیند می گوید این بوده، من آن فرد را در انتقام می کشد! ولی فروپاشی روانی به حدی است که این فقط یک مرحم است. شب وارد وقتی خانه می شود و صبح از خانه بیرون می روند، زن مجددا اولین مردی که می بیند می گوید این فرد بوده! یعنی فاجعه. یعنی ویرانی روانی برای این خانواده. در فروشنده نیز قصه از پلان آخر فیلم شروع می شود و بعد تمام می شود. بعد از داستان تجاوز و تعدی، رابطه بین این دو آدم مسئله است. نه پیرمرد و نه آن تئاتر مسخره. تمام درون این دو آدم مسئله است. فیلم دقیقه 121 است که در دقیقه 122 هم تمام می شود.

اسفندیاری گفت: فرهادی تنها می گوید با یک انقلاب همه مشکلات را نمی شود حل کرد. این شخصیت که یک شخصیت روشنفکر و امروزی است برایش یک اتفاق می افتد. حادثه تعرض و ورود یک فرد غریبه به خانه اتفاق مهمی است و روان آن مرد را نابود کرده است. و قصه همین است. چطور می گویید قصه ندارد؟ اوج قصه تجاوز است. اگر سینمای فرهادی قصه ندارد، کیارستمی قصه دارد؟

وی افزود: آقای فراستی امروز دوره هیچکاک و تارکوفسکی گذشته و الان دیگر دوره نولان است. این دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی تمام شده است. من طرفدار سینمای متعهد، اخلاقی، پیام دار و... هستم. و با سینمای هنر برای هنر مخالفم. اما وقتی در این سینما با دو فیلمساز اجتماعی دغدغه مند اینگونه برخورد می کنیم، اگر #فروشنده را بخاطر پیام دار بودن بکوبیم، پس تمام فیلم های دفاع مقدس ما را باید بکوبیم.

فراستی گفت: من با سینمای پیام دار یا فرهادی مشکلی ندارم. مشکل اینجاست این پیام باید در قصه بگنجد. این فیلم فرهادی قصه ندارد. تم فیلم فرهادی، تم تجاوز و فحشا است که بعد از انقلاب تابحال نداشته ایم. از این تجاوز به پیام هایی که تو می گویی می رسیم.
 
اسفندیاری در مقابل گفت: آیا تماشاگران فرصت می کنند به این اشکالات منطقی که بسیاری از آن ها را هم قبول ندارد، فکر کنند؟ یا آنقدر مسحور می شوند که فرصت نمی کنند فکر کنند؟ که اگر این بد است، پس فیلمنامه خوب چیست؟ فیلم های فرهادی دشواری قضاوت اخلاقی را به تصویر می کشد که این با نسبی گرایی متفاوت است. از نظر او وحشت به خاطر تجاوز در تمام فیلم هست اما ترس از بردن آبروی پیرمرد نیز وجود دارد و برای همین رعنا محکم درباره این موضوع نظر می دهد.

فراستی به دیالوگ شهاب حسینی درباره این خراب شدن شهر اشاره می کند و می گوید این دیالوگ این دو نفر نیست. این حرف های کارگردان است. ما از پشت کوه آمده ایم؟ نمی فهمیم منظور کارگردان را؟ می خواهد متلک سیاسی بگوید. خب بگو، اما درست! از نظر او کارگردان فیلم تحت عنوان فلسفه اخلاق و نسبی گرایی، سعی دارد حرف های خودش را بزند. فراستی معتقد است در فیلم نه پیرمرد و نه تئاتر مسأله نیستند. بلکه رابطه دو نفر مسأله است، که این موضوع دقیقه 121 شروع می شود و 122 هم فیلم تمام می شود!

اسفندیاری درباره دیالوگ خراب شدن شهر از فرهادی دفاع می کند و می گوید فرهادی معتقد است با یک انقلاب نمی شود همه چیز حل شود. او با اشاره به این که اعتقادات همه مثل هم نیست می گوید: ما از موضع دیدگاه خودمان در حوزه دینی مسائل را می بینیم. یک نفر هم از جنبه دیگری به این تعارض اخلاقی پرداخته است. چه اشکالی دارد.
 
شهاب اسفندیاری خطاب به فراستی می گوید: اگر فرهادی داستان ندارد، کیارستمی دارد؟ دوره دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی گذشته و الان دیگر دوره نولان است! او به فراستی و منتقدان فروشنده می گوید وقتی فروشنده را برای پیام داشتنش می کوبید باید همه فیلم های دفاع مقدس را هم بکوبید!
 
در ادامه افخمی وارد بحث شد و به نکته مهمی اشاره کرد: وقتی فیلمی اینقدر می فروشد باید دید مردم در آن چه می بینند. در فروشنده قصه هست اما این قصه ای که ما می بینیم نیست، مردم فکر می کنند داستان پرداختن به تجاوز است و این برای آن ها جذاب است. فراستی هم معتقد است به جز جایزه کن، قطعا تم ممنوع و حساس تجاوز باعث فروش بالای فیلم است.

اسفندیاری در قبال موضع افخمی و فراستی درباره این که تم تجاوز باعث شده فیلم بفروشد پرسید: یعنی می گوید پیام باعث شده یک فیلم بفروشد و افخمی پاسخ می دهد این فیلم یک آتراکسیون (نمایش عامه پسند) است.
 
فراستی گفت تا هفته پیش ده ها هزار سؤال از او شده و گفته است چیزی نمی داند و تنها نکته ای که قبل از دیدن فیلم گفته درباره دختر امیر قطر به عنوان سرمایه گذار آن بوده است.

شهاب اسفندیاری در ادامه بحث درباره فیلم فروشنده اصغر فرهادی با اشاره به اینکه فروشنده فیلم ایده آلش نیست و در میان آثار فرهادی رقص در غبار را بیشتر دوست دارد کنایه جالبی به فراستی می زند: موضعم این است که اگر بیست سال بعد خدای نکرده فرهادی از دنیا رفت مسعود یک نامه ننویسی که خیلی آدم خوبی بود و وطن فروش نبود و این ها.

فراستی هم خیلی سریع پاسخ می دهد من این ها را درباره کیارستمی نگفتم! او در ادامه باز هم تأکید می کند، فیلم در تمام موقعیت ها طرف پیرمرد و تظلم خواهی است ولی اسفندیاری معتقد است برداشت مخاطب این نیست حتی اگر فرهادی هم این را بخواهد. فراستی معتقد است سیلی به این پیرمرد به خاطر توحش و خشونت جاری در جامعه است ولی اسفندیاری می گوید این سیلی به خاطر خیانتی است که مرد به زن وفادار خود کرده است.

فراستی در ادامه می گوید من به فیلم بی غیرت و بی ناموس نگفته ام اما اسفندیاری می گوید شاگردان او چنین چیزهایی را می گویند. اسفندیاری از فراستی می پرسد آیا از بردن آبروی پیرمرد دفاع می کند؟ یا اگر از یک روحانی در این باره پرسیده شود به نظرش چه جوابی خواهد داد؟ فراستی اما در جواب می گوید رابطه زن و مرد خراب است و هیچ رابطه عاشقانه ای ندارند. زن ابدا اخلاق گرا نیست. و از اسفندیاری می پرسد زن چرا می خواهد مرد خشونت خود را ادامه ندهد؟ چرا حاضر به شکایت نیست؟ و مرد هم که اخته است! از نظر اسفندیاری فضای اداری و شکایت به دلیل تجاوز سخت است و این یک دیدگاه رایج در جامعه است.
 
بهروز افخمی می گوید بر خلاف معمول که وقتی فیلمی روی پرده است آن را نقد نمی کنند، به خاطر انتخاب شدن «فروشنده» برای اسکار آن را نقد می کنند و ادامه می دهد: کلک زدن و پنهان کردن از خود فیلم شروع شد و اگر این طور نبود نمی توانست از روی سر ایستاده در غبار و ابد و یک روز رد شود و به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شود. اسفندیاری در پاسخ افخمی می گوید: شما نمره سایت متاکریتیک را نشان دادید که فرهادی را بزنید. اما عملا تبلیغ آن را کردید. چون به هر حال فیلم جزو ده فیلم برتر سینما از نظر منتقدان است و این اعتباری است که نباید آن را تحقیر کرد.
 
اسفندیاری در ادامه با اشاره به بابک انوری و آنا لیلی امیرپور که در خارج از ایران مشغول فیلمسازی اند می گوید ما با فیلمسازانی مواجه هستیم در دنیا که نام ایرانی را با خود همراه دارند و تأکید می کند، اسکار افتخاری برای فرهادی نیست و چیزی به او اضافه نمی کند. فرهادی اسکار خود را گرفته است. از نظر او گرفتن اسکار ربط زیادی به پخش کننده آمریکایی دارد و اگر فیلم دیگری ممکن بود جایزه بگیرد و فیلمساز ایرانی دیگری مطرح شود انتخاب فیلم های دیگر درست بود؛ اما در حال حاضر شانس دیگر فیلم ها صفر است! افخمی در پاسخ به اسفندیاری می گوید، همه فیلم های فهرست اولیه هشت تایی از فروشنده بهترند و اگر انتخاب می شدند، می توانستند به دنبال پخش کننده خوب بروند!
 
فراستی معتقد است فروشنده اگزوتیک است، اما اسفندیاری می گوید شما فیلم گذشته را هم گفتید اگزوتیک، این اصطلاحی است که آژانس های مسافرتی به کار می برند...آیا واقعا کسی گذشته را ببیند دوست دارد برود پاریس؟
 
اسفندیاری می گویند فراستی هنوز در دهه پنجاه و شصت مانده و جالب است که فراستی هم این موضوع را تأیید می کند.
 
اسفندیاری ادامه می دهد: سینما عوض شده، تغییر کرده و نباید در یک دوره ماند.

فراستی بی توجه به انتقاد اسفندیاری باز هم تأکید می کند فروشنده دارد جامعه و خانواده را می زند و این به خاطر گرفتن جایزه است به همین دلیل هم اسکار رفتن آن برایش سؤال است.

اسفندیاری به این انتقاد هم جواب می دهد. او با اشاره به این که جدایی نادر از سیمین فیلمنامه ای بومی داشته و کمتر کسی فکر می کرده در اسکار دیده شود می گوید: فرهادی فیلم خودش را می سازد.

فراستی هم در جواب می گوید کانسپت جدایی این است که این مردم دروغگو هستند و شخصیت اصلی می خواهد. به همین دلیل بچه اش را از ایران ببرد که اسفندیاری در پاسخ می گوید فراستی خیلی شعاری با مسأله برخورد می کند.

اسفندیاری می گوید، همیشه قشر مذهبی امل نشان داده شده و همیشه ما در کلونی زندگی می کنیم که برخی می گویند آن یکی عقل ندارد و آن یکی می گوید، این ها دین ندارند اما فرهادی در جدایی نادر از سیمین شخصیت راضیه را قرار داده. تنها کسی است که حاضر نیست دروغ بگوید و این مزیت بسیار مهمی است. فرهادی با مخملباف فرق دارد. این مسأله را ببینید!
 
در بخشی از نقد هفت، افخمی گفت: فکر نمی‌کنم 25 سال دیگر سینمایی وجود داشته باشد و تا آن موقع تلویزیون‌های بزرگ جای سینماها را گرفته و سینماها جمع شده است.
 
ادامه نقد «فروشنده» فرهادی همراه با خاطره گویی فراستی از شبی که رنگ جیرانی پرید! 
در بخش دوم و پایانی این برنامه بهروز افخمی با پوریا آذربایجانی، کارگردان و مهدی داور تهیه کننده فیلم سینمایی «اروند» گفت وگو کردند. مهدی داوری درباره مشکلات اصلی سینمای ایران گفت: نمایش یکی از مشکلات اصلی فیلم هاست و سینمادارها مشخص می کنند که کدام فیلم نمایش داده شود. حتی حوزه هنری هم که باید حمایت کند این کار را نمی کند. ما الان شش سینما بیشتر نداریم و حتی سینماهای حوزه را هم به بهانه این که پر است در اختیار ما نمی‌گذارند که به نظرم این بحث قابل پیگیری است... فیلم چگونه می تواند بدون سالن با مردم ارتباط برقرار کند؟

او در پاسخ به این پرسش افخمی که این تعداد سالن چه کیفیتی دارند، گفت: نه کیفیت خوبی ندارند. سینمای سرگروه ما آفریقاست و با این که تجهیزات خوبی دارد، کیفیت نمایشش برای بیست سال پیش است!
 
آذربایجانی هم در راستای صحبت های داوری ادامه داد: در سالن سینما می نشینی می بینی رنگت که نیست. نور درست نیست و صدا هم نیست. دیگر چه از فیلمت می ماند؟ با این که فیلم با سرمایه شخصی ساخته شده اما این اتفاق خوب افتاد که هر چه او به عنوان کارگردان خواسته در اختیارش بوده است و این به نقش تهیه کننده برمی گردد.

افخمی گفت از فیلم معلوم است خوب خرج آن شده و از داوری می پرسد بازیگران تخفیف دادند؟ داوری پاسخ داد: بازیگران تخفیف خودشان را دادند اما کار بسیار سخت بود و سعید آقاخانی برای دومین یا سومین بار نقش جدی بازی کرد و کار سختی هم به عهده داشت.
 
آذربایجانی درباره بازی گرفتن از سعید آقاخانی در نقش یک جانباز اعصاب و روان گفت: به یک منطقی با آقاخانی رسیدیم، کسانی که قرص های اعصاب استفاده می کنند مدام در حال فراموش کردن خاطرات بد هستند و خب او نمی توانست این قرص ها را مصرف کند اما تصمیم گرفت همه چیز را فراموش کند و جز یونس به چیزی فکر نمی کرد. 15 روز بعد هم او را دیدم دستش به همان حالت مانده بود و پایش می لنگید.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲۹
انتشار یافته: ۵۳
تابناک من واقعا نمیدونم دلیل اصلی شما در مورد طرفداری از فیلم فروشنده چیه؟ یه مقدار توضیح بده ببینیم این سایتی رو که داریم هر روز میخونیم حرف حسابش چیه. نظرتون راجع به مخالفتها و انتقادها چیه؟
به نظر من مسایل چالشی رو هر روز دارید بیشتر پوشش میدید.
هذیان گوئی های فراستی خوانده نمی شود.
من همین الان برنامه رو دیدم باورم نمیشد ایا این نقد بود یا پدرکشتگی؟ اخه حسادت وبغض تا این حد؟؟؟؟؟ واقعا متاسفم واسه فراستی و خوشحالم از اینکه فیلمسازان باسوادی مثل اقای فرهادی داریم که وجود این نقادان .... رو تحمل میکنند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
من به عنوان یه آدم عادی میگم فروشنده فیلم چرتی بود و با اینکه از فراشتی خیلی خوشم نمیاد نظرش درسته مشکل اینه شما دو ایران دو قطبی ایجاد کردید
خداییش این فراستی فیلم فرهادی رو گذاشته بود زیر میکروسکوپ همه چیزش رو به دقت آنالیز کرده بود و واقعا نقدش و ایراداتی که وارد می کرد درست بود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
داداش گلم،آخه کدوم یک از این شخصیت هایی که فیلم فروشنده داره در ایران عمومیت داره؟که بعد ما بخوایم این فیلم رو به عنوان نماینده ایران در جشنواره های جهانی قرار بدبم؛یعنی همه ی ما ایرانی ها مثل شخصیت های فیلم "فروشنده" و "قصه ها" هستیم؟؟؟؟؟؟؟
کلا فرهادی بی غیرته چون چیزی رو تو فیلمش گفته که شما دوست ندارید و حقیقت جامعه است شماها هم با غیرتید چون واقعیت رو تحریف می کنید و می گید وجود نداره خدایا من شخصا ازت تقاضا دارم اگر این تعریف بی غیرتی و با غیرتی است من را جز بی غیرت ها قرار بده.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
ببخشید اشتباه منفی دادم
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
ادب داشته باش
فقط می تونم بگه دم فراستی گرم که خوب حال روشنفکرای قلابی رو می گیره
پاسخ ها
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
و دم مردم گرم که خوب حال شما دلواپسای قلابیو میگیرن (منفیاتو نگا)
اسفندیاری درباره دیالوگ خراب شدن شهر از فرهادی دفاع می کند و می گوید فرهادی معتقد است با یک انقلاب نمی شود همه چیز حل شود.

یکی نیست به آقای اسفندیاری بگه شما از کجا می دونی نظر فرهادی اینه؟کجای فیلم به این اشاره شده؟
فراستی انصافا هم با سواده و هم شجاعت داره حرفش رو بزنه ولو عوام نپسندن
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
خوش به حال تو که عوام نیستی و حرفهاش رو میفهمی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
برای تخریب کردن سواد لازم نیست. من هم می توانم به راحتی همین کامپیوتری که پیش رویم هست را خراب بکنم برایش سواد لازم نیست
بنام خدا
بخشی ازفروش فیلم فروشنده بخاطر نگاه زیاده خواهانه ای است که از 88 شکل گرفت و تا هنوز جریان دارد .زیاده خواهان بازی بهم زن بعد از آنکه نتوانستند در انتخابات ریاست جمهوری 88 بازی را ببرند یا بهم بزنند ، زیاده خواهی و انحصار گری را به جامعه کشیدند و تا هنوز به بر آن شیوه هستند و در هر بخشی از جامعه می روند بازی را ببرند یا بهم بزنند و فروش بالای فروشنده بخاطر تبلیغات وسیع و همه جانبه جریانی است فقط فروشنده که نیست ، موضوع کنسرتها .شجریان و هر چیزی که از سوی جریان حمایت شود با ید که برنده شود و بدینوسیله قدرت خود را حفط می کنند اما غافل از اینکه سینما ، کنسرت و فضا هایی از این دست متفاوت از انتخابات و اکثریت داشتن در این دست فضا ها به معنا اکثریت انتخاباتی نیست اما جریان زیاده خواه و انحصار گر و خوش بحالها می خواهد اینگونه القا کنند که همه جا اکثریت دارد و برنده است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
ما که نفهمیدیم چی گفتی همه چیز و به همه چیز ربط دادی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
جان ؟؟؟؟؟؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
دوست عزیز به نظر مردم نگاه کن ببین اکثریت کجاست
کاملا معلومه لا افخمی و فراستی مشکل شخصی دارید
تابناك دست و پا نزن
فراستي برند شده
برند خوب
بچه گانه بودن اصرار آقای افخمی برنقدفیلم آقای فرهادی راقبول ندارم کمی ادبیات خودرااصلاح کنید.اگردوباردرباره یک فیلم جنجالی برنامه گذاشتندنمی شود گفت اصراربچه گانه بلکه این یک موقعیت سنجی قابل تقدیرازسوی آقای افخمی است
سلام خسته نباشید
در متن بالا نویسنده نوشته است " با یک سرچ ساده" !!! یعنی چی؟؟؟ چرا آدمها اینقدر به مسایل فرهنگی از جمله زبان فارسی بی تفاوت شدند. به کار بردن واژه های بیگانه در نوشتارهای شما و نیز دیگر جاها کم نیست.چرا اینجوری است؟ حالا شما این رفتار را که حتما از گونه ای اندیشه سرچشمه می گیرد بگذارید کنار نامه گروهی از آموزگاران درباره مخالفت با به کار بردن واژه های فارسی. به راستی که انسان برای سرنوشت این کشور کهن و باستانی و آینده خودمون نگران میشه. به واقع در گذشته اینجور نبود.
حسودهای نادان....
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
تابعین فرهنگ پرشکوه هرکس باما نیست برماست
اگر حسادت را از ایرانی ها بگیرید اینجا بهشت می شود .
تو آدم شخص خاصی نیستی ؟!!! آره من هم رییس جمهور آمریکام !!!
والا من هر روز افخمی افخمی میشنیدم فک.میکردم کیه الان فهمیدم همین مجریه هست قیافش به اون آدمای خخخخخخ بیخی بابا
فراستی نقد نمیکنه نفرت نامس ، میگه فیلمنامه اصلا فیلمنامه نیست اونم فیلمی که بخاطر فیلمنامش از کن جایزه گرفته کنی که همین اقایون زمانی میگفتن برخلاف اسکار و گلدن گلوب سیاسی نیست بعد برای این بد بودنم دلایل سینمایی نمیاره به خاطر یه دیالوگ که کنایه سیاسی داره میگه فیلمنامه بده !!
فروش فیلمم ربطی به حرفای این اقایون نداره فروشنده حتی تبلیغم نشده از ماهواره یا صدا و سیما فروش فیلم بخاطر اسم فرهادی ، شهاب حسینی ، ترانه علیدوستی و بازتاب جوایز فیلم تو تلگرام و فضای مجازی و البته موضوع فیلمه که تو ایران چیز جدیدیه .
اقای فراستی به شاهکار اسکورسیزی یعنی راننده تاکسی میگه فیلم بدیه بعد توانایی نداره حتی یه دلیل واسه حرفش بیاره ایشون با سواده خیلیم خوب ولی منتقد خوبی نیست برخلاف چیزی که افخمی میخواست القا کنه هیچ تاثیریم تو سینمای ایران نداشته یعنی شما ببین ادعارو که میگن فراستی باعث شهرت خاتمی کیا شد !!!! فراستی که تا قبل از برنامه هفت و ادبیاتش و حرکات طنز گونش هیچکس نمیشناختش !
میگن حرفای سیاسی و اجتماعی تو فیلم در نیومدن اتفاقا فیلمنامه اونقدر خوبه که تو بستر داستانی تجاوز ما شاهد نقد خیلی از مسائل اجتماعیم هستیم
زنی که به نیازهای شوهرش اهمیت نمیده ، جامعه ای که روشنفکرش هم هنوز افکار سنتی داره و جدال درونی که مردم با خودشون سر سنت و مدرنیته دارن ، اثقلابی که شد ولی خیلی مشکلات. پابرجا موند بلکه بدترم شد که همشم مقصر نظام نیست خود مردم هم مقصرن و ...
اقای افخمی بجای خودزنی بلدی یه فیلم خوب بساز
متاسفم آقای فراستی برای تو و وقتی که تلویزیون به تو میده....
فرهادی هم مثل هر نخبه دیگر ایرانی در سالهای اخیر طعمه تنگ نظری فرهنگی است اون هم از طرف آدم های کوچک و بیکار
نگاهی به کارنامه ضعیف و بی کیفیت افخمی بیاندازید خصوصا در سالهای اخیر بعد ببینید توهین و تهمت به فیلمی که در حال پخش است یعنی چه؟
فیلمی که تحسین میلیون ها بییننده را به همراه دارد چطور در تلویزیون ملی ایران هتک حرمت می شود
ولی باور کنید این سقوط فرهنگی یعنی جزیره های دیکتاتوری کوچک کام نخبگان را در کوتاه مدت و مردم را در دراز مدت تلخ می کند
هرچند زمان پاسخ محکمی به همین کج فهمی ها می دهد ...
اين افخمي طفلكي داره از حسادت ميتركه...
فیلم فرهادی همچین فیلم فوقولاده ای نیست الکی بزرگش کردن
پاسخ ها
هادی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
سوادت منو کشت. واقعا که فیلم فرهادی فوقولاده نبود.
فراستی متوجه اصل بازی نیست
این بازی بین تعدادی رانتیر است که با پول مفت نفت فیلم بی محتوا می سازند در واقع ملت رو فیلم می کنند فرهادی و افخمی ....ولی فراستی یا نمی فهمه یا از این خان نعمت چیزی به او هم میرسه که اینقدر جوش میزنه
کاری که فراستی میکنه نقد نیست،نقد باید با منطق و دلیل و برهان باشه نه حرف های سلیقه ای و شخصی که مثلا این دیالوگ واسه اون آدم و نیست و اصل مساله فیلم تجاوزه که واسه عوام جذابه و . . .
امان از حسادت.فرهادی دشمن زیاد داره چون آدم خیلی موفقیه.
نقد خود تابناک از هفت خیلی بدتره کاملا یکطرفه و به سود فروشنده با فعلهای " ادعا کرد" و....
چرا توی این کشور هرچی تو بورسه کسی حوصله گفتن و شنیدن نقد رو نداره بالاخره دونفر یکی در موافقت و دیگری در مخالفت صحبت کرد اند و مردم نظاره گر خودشان درست وغلطشان را می فهمند و این خیلی خوبه
جواب دندان شکن :عصر هیچکاک وتارکوفسکی گذشته جناب فراستی الان عصر کریستوفر نولانه ...از دهه شصت بیا بیرون ....واقعا اگر دو تا از فیلم های نولان را می دید این فراستی دیگر دنبال تیپ وکاراکتر و...نمی رفت ....دیالوگ عمیق وبا معنی ...از هر زبانی گفته بشه ...فرقی نداره جناب فراستی
یک زمانی اگر به دختری تجاوز می شد برادرش -قیصر- چندین خون به پا می کرد الان اگر به زنی تجاوز بشه شوهرش یه کشیده به متجاوز می زنه
این همه ادم فیلم دیدند و بازم میخوان ببینند اونوقت هیشکی نمیفهمه فقط فراستی و افخمی میفهمن؟؟؟؟؟؟؟این جور نقد توهین به تماشگره........یعنی شما هیچی نمیفهمید و من دارم اگاهتون میکنم
من نمی دونم چرا اینقدر بحث رو الکی به حاشیه می کشید ؟!
بالاخره هر فیلمی منتقدانی داره و برای پیشرفت سینما نقد لازمه ؛ بعضی از نقدها هم منطقی بود و باید تعصب نسبت به فیلم و کارگردان رو کنار بگذاریم ...
خيلي جالبه در قسمت نظرات مردم ، افراد با حرفاي عجيب و غريب و معمولا بي محتوا حداقل اند كه از مثبت ها و منفي ها مشخصه.
ولي باز عبرت نمي گيرند.
آخه فراستي اگه چيزي بارش بود پاي ثابت هفت نميشد.
ما ها نه بلدیم نقد کنیم و نه انتقاد پذیریم.توی تمام این نظرات یه نفر نیومد درست از فیلم دفاع کنه یا اونو نقد کنه و فقط داریم به فرهادی یا فراستی یا افخمی یا بقیه فحش میدیم.به نظر من فراستی واقعن به فیلم نقدای درستی وارد کرد اما اسفندیاری نتونست دلیل خوبی برای دفاع از فروشنده بیاره و همش از بحث بیرون بود و اخرشم که معلوم شد فروشنده فیلم محبوبش هم نیس. من با کلی ذوق و شوق به دیدن فروشنده رفتم و خیلی نا امید شدم.حتی نمایشنامه مرگ فروشنده رو هم خونده بودم.آخرش هم نفهمیدم تئاتر یا فیلم گاو واقعن چه نقشی تو روند فیلم داشتن. فروشنده یکی از ول ترین فیلمایی بود که تو عمرم دیدم
چه لجبازی و بچه بازی اخه... فیلم رفته اسکار قراره نقد بشه اشکالش چیه...
نکنه اقای فرهادی و فیلم هاش دارای قداست شده و نباید اصلا درباره اش نقدی نوشت...
چرا همه چیز و همه کس رو سیاه یا سفید میبینیم
طرفدارای اقای فرهادی ایشون رو در حد قدیس بالا بردن که فیلم هاش وحی منزله و اصلا نباید بهش ایراد گرفت و مخالفان فراستی هم اصلا گوش نمیدن که چی میگه و فقط میخوان مخالفت کننن با نقدهاش
فراستی فیلم رو نقد میکنه منهای کارگردان اما بعضی دوستان فراستی رو نقد میکنن منهای حرفهاش...
هیکدوم از کسانیکه مخالف اقای فراستی و نقدهاش هستن حتا یک جمله کارشناسی در رد نظرات ایشون نمیگن و تنها با گفتن بد و بیراه و توهین با ایشون مخالفت میکنن...
ایشون استدلال و برداشت کارشناسی خودش رو از فیلم گفته شما هم نظر کارشناسی خودتون رو در رد صحبت های فراستی بگید نه اینکه با چند تا جمله ی توهین امیز و گنده گویی شلوغش کنید...
چرا تمام ماهایی که از ازادی بیان دفاع میکنیم و شعار زنده باد مخالف من میدیم تحمل یک نقد سینمایی مخالف رو هم نداریم و با بد و بیراه گفتن میخوایم جواب مخالفمون رو بدیم....
ظاهرا فقط بلدیم شعار زنده باد مخالف من سر بدیم اما تو عمل کافیه یه نفر نظر مخالف ما داشته باشه تا خرخره ش رو بجوییم...
بعدشم اخه چرا بعضی از ما اینقدر جو گیر هستیم یه دفعه یکی مثل فرهادی رو در حد خدا بالا میبیریم و اینقدر بزرگش میکنیم که دیگه نشه حتا یه نقد و یه حرف مخالف فیلم هاش زد...
امان از تفاوت شعار و عمل و امان از سیاه و سفید دین مطلق ادم ها و نظراتشون...
واقعا که....
تو تمام کامنتهایی که با فراستی مخالفن حتا یه استدلال منطقی در رد و مخالفت نقد های ایشون ندیدم تنها فحش و تمسخر و بد و بیراه دیدم...
کسی که استدلال قوی و منطقی برای رد نظری داشته باشه هیچوقت توهین و فرافکنی نمیکنه...
این حرفهای فراستی چه ربطی به کارشناسی فیلم و نقد سینمایی دارد تا کسی پاسخی به او بدهد. او میگوید این فیلم ضد خانواده، ضد جامعه، ساختارشکن، به "چه" نپرداخته و به "چگونه" پرداخته و غیره. این حرفهای اداره منکرات است و نه یک منتقد سینمایی، حقیقت این است که افرادی مثل فراستی در رقابت بین صدا و سیمای بی کیفیت از یکطرف و بعضی از فیلمهای باکیفیت سینمای ایران از اولی حمایت میکند و احتمالا دستمزدی هم سر ماه به حسابش میریزند.
آقای فراستی خیلی باسواد هستش و کاملا منطقی نقد می کرد. واقعا اگه نقد رو دیده باشید کاملا متوجه می شید که اسفندیاری حتی نمی تونست جواب بده و به طور کاملا مشخص بی ربط جواب می داد. متاسفم برای فرهادی بی دین که مردم را با این فیلم سطح پایین مسخره خودش کرده.
من کاری به درستی یا نادرستی نطرات و نقدهای فراستی به فیلم ندارم اما برخورد همراه با توهین و تمسخر در مواجهه با نظرات کارشناسی ایشون رو قبول ندارم
اینگونه برخوردهای تند و همراه با توهین و بدون استدلال نسبت به نظرات فراستی یا به طور کلی هر منتقدی در هرجایی نتیجه عکس میده و شنوندگان این بحث ها احساس کنن که نقدهای ایشون درست و کارشناسیه و اگر نادرست هستش میشه با بحث منطقی جواب ایشون رو داد و اینکه اینگونه توهین میشه یعنی مخالغان نظر ایشون دلیل قانع کننده و منطقی برای مخالفتشون ندارن و ناچارا رو به توهین و فحاشی میارن...
سؤالهای زیادی در مورد فیلمهای آقای فرهادی وجود دارد برخی اساسی تر و برخی اهمیت کمتری دارند.اما سؤال اصلی آن است که آقای فرهادی شما جامعه تان راچگونه می بینید؟
دید شما چیست؟ و آیا حاضرید از دیدتان در یک مناظره و نه با استفاده از پوشش هنرتان سینماکه هنری یکسویه است٬ دفاع نمایید.
فیلمهایتان به لحاظ سبک برای من سینما رو که سوادی در هنر سینما ندارم به لحاظ فرم و انتقال معنا و پیام زیباست، اما این کافی نیست،زیرا که پیام ممکن است گمراه کننده باشد!
سؤال اصلی آن است که از دید ایشان:

"آیا جامعه ما یک جامعه بیمار و رو به احتضار است با بیماری لاعلاج، یا یک جامعه در حال تحول و رو به رشد که گاه تب هم می کند​؟

و اگر اولیست، چرا؟"
موضوعی به این اهمیت مسکوت باقی مانده است.سایه این سؤال درتمامی فیلمهای ایشان گسترده شده است.
سؤال دیگری هم هست، به تمامی فیلمهای ایشان امعان نظر خاص و جوایز زیادی داده شده
الا یک فیلم که در انتقاد به جامعه فرانسه بود. آن هم فیلم زیبایی بود.پس چرا توجهی به آن نشد؟

درآخر٬انتقاد و گله ای بسیار بزرگتر به جامعه ما وارد است، چرا همین امکانات به افراد مثبت اندیش داده نشد؟
برعکس من فکر میکنم فرهادی در فروشنده تصویری از افراد جامعه داده که در واقع خیلی فراتر از حد لیاقت افراد این جامعه است و من این میزان شعور رو تا بحال در افراد این جامعه ندیدم!
مشکل ما بیماریهای جنسی و فقر و اختلاف طبقاتی نیست...ما باید از این دروغگویی دست برداریم که هی بجای بررسی نقد سازنده فقط میخوایم از دلاوری ها و گل و بلبل های مملکت صحبت بشه. یک جامعه ی متوهم متعصب.
برچسب منتخب
# غزه # ماه رمضان # عید نوروز # کاظم صدیقی # دعای روز هشتم رمضان # دعای سال تحویل
وب گردی