«تابناک»؛ محمود ملکی؛ ما و سعودی ها از دیپلماسی بریده ایم، ولی هنوز به جنگ هم نرسیده ایم؛ در دوره جنگ سردیم و جنگ نرم! جنگ سرد، همان جنگ روانی و تبلیغاتی است؛ کشورها عملا نمی جنگند و به تبلیغات و عملیات ایذایى علیه یکدیگر بسنده می کنند. سلاح جنگ تبلیغاتی هم قلم است و بیان.
به گزارش «تابناک»، ما اکنون با کشوری وارد جنگ تبلیغاتی شده ایم که بیشتر کشورها، زبان و خطی را که آنان بدان تکلم می کنند و می نویسند، می فهمند و از قضای روزگار، زبان و خط ما را نمی فهمند! جالب اینکه ما حتی در زمره آن غالب افراد جهان هم نیستیم که زبان عربی را می فهمند و می دانند! ما در وسط معرکه جنگ تبلیغاتی با عربستان، نه زبان عربی را می فهمیم و نه کسی زبان ما را می فهمد! شاید «ما زبان عربی بلد نیستیم» کمی مبهم است. بله؛ قرار نیست همه ما زبان عربی بدانیم، اما برای به سرانجام نیک رساندن این کارزار، باید برخی حتما این زبان را بدانند و بتوانند خود نیز به زبان آنها و بقیه مردم جهان بنویسند و حرف بزنند! وقتی دیپلماسی متعارف و رسمی به بن بست می رسد، این زبان، کلمات و جمله ها هستند که به میدان می آیند تا افکار عمومی پیرامون دور و نزدیک را در کاراز تبلیغاتی، دست کم آگاه سازند. برخی حتما باید زبان عربی را بشناسند.
همه دیپلمات های ما باید بدانند! اما قریب به اتفاق دیپلمات های ما زبان عربی بلد نیستند؛ شاید اگر از آنان که اتفاقا متخصص میزهای عربی-آفریقایی هستند پرسیده شود که تازه ترین مناظرات سیاسی در جهان عرب چیست بی خبر باشند؛ شاید از آخرین تحولات جهان عرب در همین بیست و چهار ساعت گذشته بی اطلاع باشند! شاید از آخرین هشتک های ساخته شده در جهان عرب در شبکه های اجتماعی خبر نداشته باشند و ندانند چه اخباری در دنیای عرب که اتفاقا خیلی هم دور نیست و همین بیخ گوشمان است، تبدیل به ترند شده است.
به راستی چه تعداد از دیپلمات های ما خود را در دل این جنگ سرد عربستان با ایران می بینند و لازم می دانند که به آن فکر کنند؟ اکنون که سعودی ها ترمز دیپلماسی متعارف را کشیده اند، دیپلمات های ما ـ رسمی و غیر رسمی ـ چه اندازه از این بار جنگ تبلیغاتی را بر دوش می کشند؟ به چه میزان هر روز صبح روزنامه های مطرح جهان عرب در بین دیپلمات های ما رد و بدل می شود؟ این روزها غیبت ایرانیان در مناظرات اصلی سیاسی خاورمیانه به وضوح به چشم می آید. ایرانیانی که هرچند بستر حضور برایشان فراهم نیست، از آن سو خود نیز محتوای حضور را فراهم نکرده اند!
سیاستمداران ما باید برای زیستن در حال و هوای منطقه، عربی بدانند! نه اینکه دیپلمات ها فقط باید بدانند؛ سیاستمداران ما هم ابزار مقابله را نمی دانند و نمی شناسند؛ چند سیاستمدار دولتی و غیر دولتی می شناسیم که بتواند از پس یک مناظره نفس گیر با یک سیاستمدار عرب، به زبان عربی برآید؟ سیاستمداران ما برای جنگ سرد تبلیغاتی با کشوری چون عربستان چقدر در چنته دارند؟ جنگ سرد تبلیغاتی این روزها با سعودی ها جنگ قلم است و بیان!
چرا سیاستمداران ما با جهان عرب بیگانه اند! انگار ما جزیره ای دور افتاده ایم از همه جهان به ویژه از همه همسایگان مان و به ویژه در جهان عرب!
مشاهده کنید، در انبوه مطبوعاتی که صبح ها بر دکه های مطبوعاتی این کشور می بینید، یک روزنامه مطرح عربی، یک مجله، یا هفته نامه و ماهنامه دیده نمی شود! ما کجای این دنیا زندگی می کنیم!
همسایگانی که دور تا دور ما را گرفته اند، حتی ترکیه ترک زبان و افغانستان فارس زبان، عربی می دانند! نه اینکه عاشق این زبان هستند، نه؛ می خواهند در جنگ تبلیغاتی منطقه شان نیازشان را برطرف کنند تا از قافله تحولات دور و برشان جا نمانند! سیاستمداران دولتی و غیر دولتی ما کجا هستند و به چه می اندیشند؟روزنامه نگاران ما هم برای شرکت در این کارزار قلمی و بیانی، باید عربی بدانند! زبان ندانی روزنامه نگاران وطنی، قصه پر غصه ای است. کافی است هم اکنون از سایتی، روزنامه ای یا خبرگزاری خواسته شود آبروی یک هموطن را در داخل کشور بریزند. در کسری از ثانیه، سوژه ی مورد نظر نابود می شود! اما در یک جنگ تبلیغاتی با طرفی همچون سعودی ها، هیچ در چنته نداریم. از روزنامه نگار و خبرنگار دولتی که با هزار نوع رانت در خبرگزاری های با پول بیت المال یا دولت یا در صدا و سیما، خود را وصله کرده اند، تا کنون آبی برای این جنگ تبلیغاتی برای این کشور گرم نشده است! جالب اینکه به شیوه همه کارهای داخلی مان تصور می کنیم با بی آبرو کردن دشمنان خارجی مان در داخل، قدمی برداشته ایم؛ غافل اینکه همه سر و صداهای نامفهوم ما برای دنیای خارج از ایران در حد هیاهویی است که از بیرون یک ورزشگاه صد هزار نفری شنیده می شود.
دیپلمات ما، سیاستمدار ما یا روزنامه نگار ما برای زیستن در حال و هوای منطقه پر از تلاطم خاورمیانه تربیت نشده است! ما برای شلوغ کاری در درون جزیره ای به نام ایران در عصر ارتباطات پرورش یافته ایم. گاهی که گنگ و بی زبان نیستیم، شلوغ کاری هایی می کنیم؛ اما صدایمان برای دیگران مفهوم نیست! ما فقط برای خودمان، در جزیره خودمان بازی می کنیم!
پی نوشت: با زبان انگلیسی نمی توان با افکار عمومی خاورمیانه صحبت کرد یا بر اذهان عامه خاورمیانه ای ها تأثیر گذاشت؛ دانستن زبان بین المللی همچون انگلیسی برای مراودات منطقه ای و بین المللی در سطوح رسمی لازم است؛ اما کافی نیست! با کشورهای منطقه باید با زبان خودشان سخن گفت.