بازدید 59642

اتفاقی عجیبی که در بهشت زهرا رخ داد

در غسالخانه ها و قبرستانها اتفاقاتی عجیب می افتد که خیلی از ماها از آن بی خبریم.
کد خبر: ۶۰۴۷۵۰
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۹ 10 July 2016
در غسالخانه ها و قبرستانها اتفاقاتی عجیب می افتد که خیلی از ماها از آن بی خبریم.

به گزارش برنا یکی از این خاطره ها مربوط به حسین گودرزی است که سالها پیش در شیفت 12 شب تا 4 صبح کار می کرده و وظیفه گشت زنی در محوطه قطعات بهشت زهرا را داشته است.

او درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری می گوید: با یکی از همکارانم در محوطه با ماشین در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند.

از ترس جرات تکان خوردن نداشتم، حتی نمی توانستم همکارم را که خوابیده بود، بیدار کنم، مات و مبهوت با دستم او را متوجه کردم. این صحنه را که دید گفت فرار کنیم .

بالاخره بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان با سه انسان زنده در حالی که به ما سلام می کردند روبرو شدیم. ماجرا از این قرار بود که روز گذشته یکی از بستگانشان اینجا دفن شده بود.

آنها برای مراسم از شهرستان راه افتاده بودند اما به دلایلی آخر شب به تهران رسیده بودند.
ماشین را در پارکینگ حرم پارک کرده و از ورودی حرم به اینجا آمده بودند و به علت تالم بسیار تصمیم گرفته بودند شب سر مزار آن مرحوم بخوابند.

وقتی نیمه شب صدای ماشین گشت و نور چراغ را دیدند در حالی که دراز کشیده بودند سرهایشان را از زیر پتو بیرون آورده و به ما نگاه می کردند. در نهایت آنها را به طرف حرم امام هدایت کردیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۸
انتشار یافته: ۱۰
هههههههه
ترس بی مورده من بارها توی قطعات بهشت زهرا توی جوانی خوابیدم یکی از تفریحاتمون بود شب بریم بهشت زهرا بعد یه مدت فهمیدیم هیچ خطری وجود نداره و فقط احتمال میکروب داشتن خاک اونجا هست
بی مزه !!!!
زمستان چند سال قبل در یک از قطعات بهشت زهرا برای مرحوم پدرم قرآن میخواندم ، شخصی با سر و وضع بسیار مرتب چندین بار از مقابل من رد شد و بالاخره گفت یک مبلغی به من کمک کن! من در حالیکه از حرف آن شخص متعجب
بودم ، گفتم من خودم قرآن میخوانم تا شندرغاز کاسبی کنم ! بعد از حرف من ، قیافه آن شخص به ظاهر گدا دیدنی بود!
نصف شب تو قبرستون خوابیدن؟
چه دل و جراتی داشتن اونا دیگه..!
عزیزم .سکته دادن اینا رو که بابا;)
خخخخخخخخخخخخخخخ
دمت گرم خیلی باحال بود
سرهاشون از دل خاک بیرون آورده بودند یا از زیر پتو ؟!!!!!!
از شنیدن این داستان خیلی خندیدم.
مرسی واقعا ما ایرانیها آدم های منحصر به‌فردی هستیم:-)
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها