زندگی اسفبار یک مادر شهید
در حاشیه شهر تهران مادر شهیدی را دیدیم که روزگار سختی را می گذراند و تنها آرزویش سلامتی مسئولان نظام و رئیس جمهور بود اما نه یخچال داشت و نه کولر و حمام و قصه ای که پر غصه بود.
هنوز داخل استان تهران هستیم، پس از عبور از شهر بهارستان وارد شهر صالحیه می شویم. یعنی دقیقا انتهای تهران … هوا گرم است، دست فروش ها با وانت مسیر را مسدود کرده و مغازه ها بدون توجه به سد معبر تابلوها و بساط خود را تا حاشیه های خیابان های شهر پهن کرده اند.
به گزارش خبرگزاری موج، می گویند نام این شهر تگزاس ایران است چرا که هیچ صاحبی ندارد و قتل و جنایت و اعتیاد آسیبهای جدید شهر است… با این حال عبور کردم؛
آدرس: بعد از اسلامشهر، بهارستان، شهر صالحیه، نگارستان دهم… پلاک… درب خانه را زدم؛
*سلام … خانه ننه طاهره …
-بله، بفرمائید.
خانه ای ۵۰ متری، یک طبقه، بدون فرش، یخچال و کولر … آرش فرزند کوچک ننه طاهره (۳۵ ساله) به دلیل گرمای هوا پیراهن تنش نبود. تلویزیون برفکی بود اما صدای اخبار ساعت ۱۴ می آمد. ننه طاهره در اتاقی ۱۲ متری بدون فرش روی تشکی قدیمی خوابیده بود که اطراف آن یک پلوپزکوچک، قوری سوخته، قندان، لیوان و بشقاب نشسته، کمی خاک و یک عصای چوبی … فقط همین!
روی دیوار کاه گلی اتاقش تصویر قدیمی از جوانی زیبا، یک تقویم دیواری، یک ساعت قدیمی و یک پوستر …
اینجا خانه یک مادر شهید است! طاهره سیفی احمدی مادر شهید علی سیفی که در ابتدای جنگ تحمیلی به شهادت رسیده است تنهای تنها بدون آنکه بدانند او کیست زندگی می کند. اولین سوال شاید این باشد که چرا؟ این خانه… این زندگی …
روایت زندگی ننه طاهره تلخ اما شنیدنی است. نمی شود همه را گفت اما آنقدر می گویم که پس از ۱۰ سال زندگی همسرش او را ترک کرده و همسر دیگری اختیار می کند. طاهره با پدر در تجریش زندگی می کرد تا اینکه مجبور می شوند خانه را فروخته و به جنوبی ترین نقطه تهران نقل مکان کنند. پسرها بزرگ می شوند و علی هم که با پدر زندگی می کرد راهی جبهه شده تا اینکه خبر شهادتش را می آوردند.
طاهره قصد دارد به بنیاد شهید برود اما زنان همسایه می گویند چرا می خواهی به بنیاد شهید بروی؟ می خواهی حقوق بگیری؟ خانه بگیری؟ این پول ها حرام است و تو نباید حقوق خون فرزند شهیدت را بگیری! طاهره فکر می کند و پشیمان می شود و دیگر هیچ وقت پایش را به بنیاد شهید نمی گذارد.
حتی وقتی شناسنامه اش را خواست تعویض کند نام علی فراموش می شود و دیگر نام فرزند شهیدش هم در شناسنامه ثبت نمی شود. حالا دیگر تنها سندی که دارد فقط یک قاب عکس است… همین …
روزها و شبها و سالها می گذرد و تنها منبع درآمد طاهره و آرش حقوق مستمری همسر مرحوم است. اما طاهره پای راه رفتن به ادارات را ندارد. آرش هم به دلیل مشکلاتی که دارد نمی تواند از حق مادر دفاع کند و همین حقوق مستمری هم به دلایل اداری قطع می شود. آرش که شاید هفته ها حتی استحمام نکرده با موهای بلند و ژولیده با رنگ زدن درب خانه های مردم درآمد اندکی کسب می کند تا از مادر نگهداری کند.
یک روز که در حال رنگ زدن درب یک فروشگاه بود زن همسایه متوجه می شود که آرش ناهارش را نخورده و با خود برده است. پس از پرس و جو متوجه می شود که مادر پیری دارد که از او نگهداری می کند. وقتی وارد خانه طاهره می شود با وضعیت اسفناکی مواجه شده و وقتی می فهمد مادر شهید است به بنیاد شهید مراجعه می کند. بنیاد شهید می گوید این شهید مادر دیگری دارد و نام طاهره سیفی در پرونده نیست!
زن همسایه که خودش هم مددکار افتخاری بهزیستی است با نامه نگاری بالاخره از ثبت احوال گواهی می گیرد که طاهره سیفی مادر شهید علی سیفی است. بنیاد شهید هم برایش مستند می شود که این مادر شهید است.
هرچند پرونده در جریان است اما فعلا روزگار این مادر همچنان اوضاع خوبی ندارد. متاسفانه نتوانستیم با سایر فرزندان این مادر که وضع خوبی هم دارند ارتباط برقرارکنیم اما آنقدر زندگی این مادر شهید مظلومانه است که نمی توان منتظر اقدامات قانونی بود.
با استاندار تهران، رئیس بنیاد شهید بهارستان و حتی خانم مولاوردی معاون رئیس جمهور ارتباط برقرارکردم تا پرونده با سرعت بیشتری پیگیری شود. هرچند برخی جواب سربالا دادند اما بنیاد شهید بهارستان و هیات خانواده شهدا قول داده تا به سرعت پرونده را پیگیری کند. هرگونه سهل انگاری در مورد این مادر شهید قطعا از سوی خبرگزاری موج منتشر خواهد شد.
آدرس: بعد از اسلامشهر، بهارستان، شهر صالحیه، نگارستان دهم… پلاک… درب خانه را زدم؛
*سلام … خانه ننه طاهره …
-بله، بفرمائید.
خانه ای ۵۰ متری، یک طبقه، بدون فرش، یخچال و کولر … آرش فرزند کوچک ننه طاهره (۳۵ ساله) به دلیل گرمای هوا پیراهن تنش نبود. تلویزیون برفکی بود اما صدای اخبار ساعت ۱۴ می آمد. ننه طاهره در اتاقی ۱۲ متری بدون فرش روی تشکی قدیمی خوابیده بود که اطراف آن یک پلوپزکوچک، قوری سوخته، قندان، لیوان و بشقاب نشسته، کمی خاک و یک عصای چوبی … فقط همین!
روی دیوار کاه گلی اتاقش تصویر قدیمی از جوانی زیبا، یک تقویم دیواری، یک ساعت قدیمی و یک پوستر …
اینجا خانه یک مادر شهید است! طاهره سیفی احمدی مادر شهید علی سیفی که در ابتدای جنگ تحمیلی به شهادت رسیده است تنهای تنها بدون آنکه بدانند او کیست زندگی می کند. اولین سوال شاید این باشد که چرا؟ این خانه… این زندگی …
روایت زندگی ننه طاهره تلخ اما شنیدنی است. نمی شود همه را گفت اما آنقدر می گویم که پس از ۱۰ سال زندگی همسرش او را ترک کرده و همسر دیگری اختیار می کند. طاهره با پدر در تجریش زندگی می کرد تا اینکه مجبور می شوند خانه را فروخته و به جنوبی ترین نقطه تهران نقل مکان کنند. پسرها بزرگ می شوند و علی هم که با پدر زندگی می کرد راهی جبهه شده تا اینکه خبر شهادتش را می آوردند.
طاهره قصد دارد به بنیاد شهید برود اما زنان همسایه می گویند چرا می خواهی به بنیاد شهید بروی؟ می خواهی حقوق بگیری؟ خانه بگیری؟ این پول ها حرام است و تو نباید حقوق خون فرزند شهیدت را بگیری! طاهره فکر می کند و پشیمان می شود و دیگر هیچ وقت پایش را به بنیاد شهید نمی گذارد.
حتی وقتی شناسنامه اش را خواست تعویض کند نام علی فراموش می شود و دیگر نام فرزند شهیدش هم در شناسنامه ثبت نمی شود. حالا دیگر تنها سندی که دارد فقط یک قاب عکس است… همین …
روزها و شبها و سالها می گذرد و تنها منبع درآمد طاهره و آرش حقوق مستمری همسر مرحوم است. اما طاهره پای راه رفتن به ادارات را ندارد. آرش هم به دلیل مشکلاتی که دارد نمی تواند از حق مادر دفاع کند و همین حقوق مستمری هم به دلایل اداری قطع می شود. آرش که شاید هفته ها حتی استحمام نکرده با موهای بلند و ژولیده با رنگ زدن درب خانه های مردم درآمد اندکی کسب می کند تا از مادر نگهداری کند.
یک روز که در حال رنگ زدن درب یک فروشگاه بود زن همسایه متوجه می شود که آرش ناهارش را نخورده و با خود برده است. پس از پرس و جو متوجه می شود که مادر پیری دارد که از او نگهداری می کند. وقتی وارد خانه طاهره می شود با وضعیت اسفناکی مواجه شده و وقتی می فهمد مادر شهید است به بنیاد شهید مراجعه می کند. بنیاد شهید می گوید این شهید مادر دیگری دارد و نام طاهره سیفی در پرونده نیست!
زن همسایه که خودش هم مددکار افتخاری بهزیستی است با نامه نگاری بالاخره از ثبت احوال گواهی می گیرد که طاهره سیفی مادر شهید علی سیفی است. بنیاد شهید هم برایش مستند می شود که این مادر شهید است.
هرچند پرونده در جریان است اما فعلا روزگار این مادر همچنان اوضاع خوبی ندارد. متاسفانه نتوانستیم با سایر فرزندان این مادر که وضع خوبی هم دارند ارتباط برقرارکنیم اما آنقدر زندگی این مادر شهید مظلومانه است که نمی توان منتظر اقدامات قانونی بود.
با استاندار تهران، رئیس بنیاد شهید بهارستان و حتی خانم مولاوردی معاون رئیس جمهور ارتباط برقرارکردم تا پرونده با سرعت بیشتری پیگیری شود. هرچند برخی جواب سربالا دادند اما بنیاد شهید بهارستان و هیات خانواده شهدا قول داده تا به سرعت پرونده را پیگیری کند. هرگونه سهل انگاری در مورد این مادر شهید قطعا از سوی خبرگزاری موج منتشر خواهد شد.
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۲۵
انتشار یافته: ۹۰
من میخوام به این مادرمون کمک طولانی مدت کنم. فقط بگید چطوری؟ خواهش میکنم راهی باز کنید که من بتونم به این مادر کمک کنم. پاسخ ها
همشهري
| 
| ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
عزيز آدرس حدوديشو بالا نوشتن بري دقيقشو گير مياري . التماس دعا مادر يجاي مقامات ما شرمندهايم ناشناس
| | ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
...و مکه و زیارت همینجاست ناشناس
| | ۲۳:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
هر کی هر کاری برای کمک به این مادر شهید خواست بکند بشرطی که مزاحم مسئولین نشوند مسئولین ما همیشه دم از شهدا و خون شهدا و خانواده شهدا میزنند . کاش کمی صداقت در گفتار و رفتارشان بود . کاش فراموش نمیکردند که حقوق های نجومی و رانتهای عجیب و قریب اگر هست و لذتش را میبرند خونها و خون دلها داده شده .... متاسفم برای بنیاد شهید و مسئولین .... به نظرم باید از عذاب وجان دق کنند مسئولین .... جانم فدای مادر شهید .من مدیر با حقوق نجومی نیستم اما مادرم خیلی شرمنده ام پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
با کلمات بازی نکن اگر قصد کمک داری بسم الله ماردان مهربان فرزندان خود جگر گوشه هایشان رافرستاند تا افرادی نالایق با تورم و رکود و ... اگر این خانواده ها و شهدا نبودند که از کیان و ناموس این مردم در حساسترین روزها دفاع کنند کجا عده ای امروز میتوانستند توسط رانت و وابستگی به مسئولین حقوق های نجومی و وامهای ان چنانی دریافت کنند. اولا:این مادر شهید است کولر و یخچال و...برای چیشه این ها فقط باید در راهپیمایی ها وانتخابات آن هم فقط برای رای دادن و البته حج فقرا (نماز جمعه) هم می توانند شرکت کنند .بچسب به حقوق های نجومی و صرافی های.............ثا...
اونایی که از بنیاد شهید اختلاس کردند خوب نگاه کنند حق کی را میخورند.نوش جون فرزندانشون اما به یاد داشته باشن دنیا دار مکافته.
متاسفانه در سالهای اخیر آنقدر بنیاد شهید روی یک قشر از جامعه ایثارگری متمرکز شده که کلاً از بقیه ایثارگران فراموش کرده ؟؟؟!!! خدا به داد ما برسد که از امثال این مادر عزیز غافلیم .گاهی اوقات وقتی این مواردرا می بینم یا میشنوم به خودم میلرزم که چطور من وما غافلیم وهر روز بلایی سرمان می آید اما نمی فهمیم داریم تاوان چه کار نکرده ای را پس میدهیم ؟ همین نرسیدن به این بزرگواران است که ما را مستحق بلا بزای کار نکرده میکند. سلام اگر آدرس را دقیق مرحمت کنید . من هم سری میزنم . انشالله که خدا بر من منت میذارد و بتونم کمکی بکنم . مادر جان شما بايد مادر بودن خود را ثابت كني تا عده اي بتوانند بدون هيچ دغدغه اي حقوق هاي چند صد ميليوني دريافت كنند . به كجا چنين شتابان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آخه جرا باید حروم باشه مادر من؟ خیلی هم حلاله، پاره تنت رو از دست دادی.درد و بلات بخوره تو سر اونایی که حقوقای نجومی میگیرن.
عیب نداره مادر حقوق فرزند شهید تو را اقایان مدیر جمع کرده و دریافت کرده اند
ما منتظر روزی هستیم تا جواب خون فرزندان رشید این آب و خاک را بدهند
فرو ريختم از اين همه اجحاف در حق پيرزنننگ بر ما
فقط شرمنده رزمندگانی که به طور داوطلبانه به جبهه رفته اند و کار دولتی ندارند هم مظلومانه رها شده اند. اینهاذظاهرسازیه تلخ گریستم . وای برما وای برما یه شماره حساب اعلام کنید تا کمک کنیم، مادر شهید بر گردن ما حق دارد. این یک مورد از هزاران مورد حاشا به غیرت مسئولین حقوق میلیونی آدرس: بعد از اسلامشهر، بهارستان، شهر صالحیه، نگارستان دهم… پلاک…اون دوست عزیزی که میخواست به این مادر گرامی کمک کنه.
آدرس تا سر کوچه مشخصه.بری اونجا حتما ایشان رو بهت نشان می دهند
یا علی
لعنت خدا بر مسئولی که حال و روز این مادر شهید را میبیند اما اقدامی انجام نمی دهد. باسلام مسولين اين امر چه ميكنند آيا راحت سر بر بالين ميگذارند
اقایان مسوؤل اهای کسایی که دم از عدالت حضرت علی و زندگی علی وار میزنید اهای مدیرانی که حقوق میلیونی میگیرید و رانت میلیاردی دارید فرزندانتان مقیم کشورهایی هستند از مادر شهيد دنبال آدرس پسرش را نگيريد . از پسر شهيدش دنبال آدرس مادر شهيد باشيد . شايد باشند خانواده هائي كه فرزندشان شهيد شده باشد و خودشان دنبال ساختن پرونده براي خودشان نبوده اند . اما اين دليل ميشود كه ما هم غافل بمانيم . از حال و روز اين مادر عزيز چنين برمي آيد كه فكر ميكند وظيفه اش را انجام داده و فرزندش را فداي كشور كرده و ديگر هيچ چيز نمي خواهد . آيا كميته اي براي جستجوي اينگونه خانواده ها در بنياد شهيد وجود دارد ؟ اگر نه ، به نظرم لازم است تشكيل شود ، ولو به تعداد انگشتان دست از اين خانواده ها در كشور وجود داشته باشد . ميگوئيد چرا ؟ جوابش . چون چشم و چراغ ملتند . سلام گرم ملت ايران به تمامي خانواده هاي معظم شهيد . اون اقایون بظاهر میدیری که روی خون این شهدا نشستن ودارند حقوق چندصد میلیونی میگیرن واقعا فردای قیامت جواب پسر شهید این مادر رو چی میدن؟ به نظرم اگر کسی نذری دارد برود در صالحیه تقسیم کند. خیلی ها در آن محله همین وضع را دارند. پاسخ ها
ناشناس
| | ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۳
امثال اونجا تو ايران خيلي زياده ولي خوب جاهاي مهمتري هستند! شرمندتم مادر جان وای بر ما که شما با این سختی زندگی میکنی
وای بر ما وای بر من...
ای مادر...شرمنده ام درسایرجاها اوضاع بهترنیست خصوصا از زمانی که بنیادشهید وجانبازان ادغام شدند مسولین رانت خوار نگاه کنن!!! اشکم را دراوردید/ من شرمنده ام میخام نوکری این مادر شهید را کنم و شرمنده ام از حقوق های مدیران و فیش های ........... پیشنهاد می کنم یه تور شرمنده سازی درست کنید و مدیران مفت خور که حقوق های نجومی دارند رو ببرید از نزدیک وضع زندگی این مادر رو ببینن.اگه شرف و وجدانی داشته باشند همونجا باید از شرم و حیا و عذاب وجدان بمیرن. وای اگر رهبرم حکم جهادم دهد شهدا،واقعا از تمام وجود ما شرمنده ايم.يه خدا نميتونيم سر بلند كنيم.اينم جاي خانجون خودمون.راه كمك چيه؟لطفا ايميل كنيد برام. سلام لطفا آدرس یا شماره حساب با نام این مادر با روح بزرگ بگذارند تا پول به حسابش بریزیم خدا ما را ببخشه که مادر شهید باید اینطور زندگی کنه! آهااااااااااااااااااااااااااااااای دلواپسها صداتون نمیاد سلام من یک یخچال اضافی دارم تماس بگیرید تا دم در خانه اش تحویل دهم پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۲۲:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
کمکهاتون رو برای مدیر بنیادشهید بفرستید حقوقشو شاید کم کنند بی طرف
| | ۲۲:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
ایشان مادر شهید است به یخچال اضافی شما نیاز ندارد. اصل این خبر مشکوک است. شهدا شرمنده ایم خدا آخر عاقبت همه را مخصواً آنهايي كه از قبلب و بعد ميددانستند اين ولي نعمت هاي ما اينگونه زندگي ميكنند. خجالت نمیکشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جانم فداي اين مادر شهيد كه چشم وچراغ ملت است آدرس بدهيد من هم پيگير كار اداري اين مادر از بنياد شهيد مي شوم . سلاماولا فقط تحت پوشش قرار دادن مادر این شهید والامقام و مظلوم توسط بنیاد شهید کافی نیست بلکه باید جبران تمام این سالهای مظلومیت ایشان هم بشود.
ثانیا با سرعت بیشتر یعنی چه؟بنیاد شهید باید این جور موارد را خارج از نوبت انجام بدهد.
امیدوارم مسئولین بدون فوت وقت اقدام کنند همه داشته هامون از ایثارگری شهداست خجالت بکشید مادر شهید است گدا که نیست شما اینطور کمک کنم راه انداختید با موضوع احساساتی برخورد نکنید. حقیقتا به حال خودمان گریستماگر ممکن است شماره کارت این مادر را بنویسید تا خدمت کوچکی انجام شود. مسئولان بنیاد شهید هم ..............
خاک بر سر من که مادر شهیدی در مملکت ایلامی باید اینگونه زندگی کند.میشه شماره حسابی بدید؟
مادرجان فعلا بخور بخوره بعید است یک ماه حقوق کلیه مدیرانی که از بیت المال 50 میلیون و بالاتر میگیرند کمتر از تعداد این مادر و پدرها باشد. متاسفانه نتوانستیم با سایر فرزندان این مادر که وضع خوبی هم دارند ارتباط برقرارکنیم !!!! ( اگه وضعشون خوبه چرا به مادرشون نمی رسن؟ چه بسا اون خدا بیامرز هم اگه شهید نمی شد یکی مثل اینها می شد.) ...سایر فرزندان این مادر که وضع خوبی هم دارند??????!!!!!!!!!!!!عجب فرزندانی...
خدایا منو ببخش و درود خدا بر شما بندگان خوب خدا که دلتان لرزید و به پاخواستید. یا علی جانم فداي اين مادر همه شهدا گردن ما حق دارن دوستي كه گفت مسئولين پيگيري كنن فكر ميكنين ما مسئول هم داريم مسئولين فقط و فقط به فكر خودشونو بستگان هستند از مردم نباشه كه .......... متاسفم خدا ما رو ببخشه واقعا در شن چنین مادرانی که نیست که همچین کسانی را پرورش دادند که جان خودشون گذشتند تا ما اکنون راحت زندگی کنیم. روی سیاه مدیران با حقوق چند صد میلیونی سیاه.... چرا باید زندگی مادری که فرزندش را برای حفظ خاک وطن تقدیم کرده اینگونه باشد وای برشما مسئولان . پیگیری پرونده یعنی کاغذبازی. من خودم یک خانواده شهیدم . والدینم هم مرحوم شدند ودیگر هیچ دریافتی از بنیاد نداریم. در زمان حیات والدین هم صرفا همان مستمری معمول را بدون مراجعه به بنیاد و تقاضای اضاقی دریافت می کردند. اما می خواهم بگویم این گزارش نادرست است و به نظر می رسد یا مسئولان از جو ایجاد شده می ترسند و پاسخ نمی دهند و یا پاسخ آنان را منتشر نمی کنید چراشماره حساب این مادرعزیزرونمیدین؟اینهمه میخان کمک کنن ما یه همسایه مادر شهید داشتیم که پسراش ازدواج کردن و مستقل شدن و مادرشون تک و تنها موند و از تنهایی می ترسید اما عروساش زیاد رو نمی دادن اونم باهاشون زندگی کنه و پسراش موقع واریز حقوقش اینو چن روز می بردناین بنده خدا از تنهایی آواره کوچه خیابون شد و یه روز توی یه تصادف فوت کرد و جسدشو شهرداری جم کرد بعدها بچه هاش قضیه رو فهمیدن!!
بعضی از والدین شهدا مخصوصا مادراشون خیلی مظلومن
تابناك جان ، لطفا يك كاري كن ، يك شماره حساب بده ، من نميتونم تا اونجا برم . سپاس از سایت وزین تابناک الام برای دردهای بی درمان. هیچ چیز از دستم مادرم بر نیامد ولی من هم به عنوان هم دردی با تو و خیلی از مادران و پدران مشابه شما سخت گریستم، به عنوان یک کهنه سرباز جنگ از محضر تو ای فرشته اسمانی پوزش طلبیدم که ما از شما و شهدا قافل ماندیم، البته مسولین خودشان می دانند قصورشان را چطوری جبران کنند؟ رییس بنیاد شهید از اولین مقصران است کوتاهی زیر مجموع این آقا بوده و هیج توجیه قانونی نداره بجز عذز خواهی تمام قد و پرداخت معوقات این مادر مظلوم چه خوب از خون شهدا پاسداری میکنن پول برا بابک زنجانی و بقیه یقه قشنگ هست اما این مادر شهید حتی نباید یه خونه معمولی داشته باشه کف میزنم براتون مسولین از خوندن اين خبر خيلى ناراحت شدم...من مشهد هستم ميخوام كمكشون كنم لطفا يه شماره حساب از ايشون به ما بديد
ممنون
مادرم مدیران دل سوز کشور با حقوق های عادلانه در حال جبران ....................... خسته شدیم چرا امام زمانمون ظهور نمیکنه رییس بنیاد شهید نباید خواب داشته ....... شهرستان بهارستان (مجموعه معروف سلطان آباد و اکبر آباد و صالح آباد سابق)شهرستانی تازه تاسیس بین اسلامشهر و رباط کریم با 700 هزار نفر جمعیت فاقد بیمارستان ،سینما و ... است . خدایا ما را ببخش تابی جون شعار نده اول خودتت کمک کن الکی حی تبلیغ راه ننداز حتما نباید مادر شهید باشی تا رسیدگی شود.به خاطر انسانیت و هم وطن بودن و حق و حقوقی که از این کشور دارد نیز موظف هستند و هستیم که کمک کنیم تا این مشکلات حل و رشه کن شود و البته که مادر شهید در حساب جداگانه دارد اهای مسئولین ترو به قران رسیدگی کنید شهدا شرمنده ایم باید گریه کرد اونائی که دارای فیش حقوقی ........ هستند ببینند در مشهد هم خانمی که همسر شهید است با بی مهری بنیاد شهید و قطع حقوق مواجه شد و بچه هایش را بافقر بزرگ کرد ولی الان رنجور و بیمار است بنیاد هم جوابی نمی دهد
نمی دانم اگر جنگ شود کسی می رود ؟
ممنون که اطلاع رسانی کردید , من امروز میرم سر بزنم.دوستان از ادرس میشه خانه این مادر را پیدا کرد. سلام . متاسفانه من از این مدل خبرها زیاد دیدم و شنیدم و خیلیهاشم پیگیری کردم متاسفانه واقعیت داره .