بازدید 10942
کمپین 200 تومانی برای یک صنعت جهانی؛

سینمای ایران کاسه گدایی به دست گرفت؟!

آیا حقیقت جز این است که این سینما تنها در صورت عدم اکران فیلم‌های خارجی می‌تواند ادامه حیات دهد و با همه ادعاهای مطرح درباره حسرت سینمای دنیا به سینما ایران، مردم در صورتی که انتخاب دیگری از جنس سینمای سرگرم کننده آمریکا داشته باشند، به جای بلیت فیلم‌های ایرانی، همان آثار را تماشا می‌کنند؟!
کد خبر: ۶۰۰۳۰۷
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲ 24 June 2016
سینمای ایران کاسه گدایی به دست گرفت؟!
در دورانی که سینمای جهان ابعاد تازه‌ای در مسیر صنعتی شدن می‌یابد، در سینمای ایران هر روز اتفاقات تازه‌ای رخ می‌دهد که نشان می‌دهد این حوزه در کشورمان تا چه میزان از اقتصاد جدی فاصله دارد و نیازمند کمک‌های نقدی تک تک مردم ایران برای ادامه حیات است؛ کمک‌هایی که اگر به فقرای خیابان‌های پایتخت پرداخت کنید، برخورد سختی با شما می‌کنند.

به گزارش «تابناک»، «فقط 200 تومان»؛ این قیمتی است که شما برای «حمایت از سینمای ملی» می‌توانید هر روز پرداخت کنید. البته اگر دوست داشته باشد از بازیگران بیشتری حمایت کنید با وارد کردن پیش شماره‌های دیگر بازیگران، 200 تومان‌های بیشتری را در هر روز به سینمایی کمک می‌کنید که بلیت هر صندلی‌اش، 10000 تومان معادل 50 سکه 200 تومانی است.

این کمپین تازه که ظاهراً همه قشرهای حاضر در آن منتفع می‌شوند، راه تازه‌ای برای کسب درآمد در سینمای ایران محسوب می‌شود؛ سینمایی که بر خلاف دیگر نقاط دنیا قصد ندارد صرفاً از گیشه روزگار بگذراند و به جای تلاش برای تولید آثاری که مردم را به سالن‌ها بیاورد و فروشش این حوزه را تقویت کند، حفظ سینمای ملی را در به دست گرفتن کاسه گدایی و کسب درآمد از کمک‌های مردمی می‌جوید. تعابیر دهان پرکن «محرومیت زدایی فرهنگی و کاهش فاصله میان علاقه مندان سینما»، «طراحی و اجرای شبکه آموزش مجازی» و ... نیز ارتباطی به جمع آوری کمک‌های مردمی ندارد و یک صنعت پولساز باید بتواند این ظرفیت‌ها از محل گیشه سینما تأمین کند.

این موقعیت یادآور تصویری است که در روزهای اخیر سیامک انصاری از کودک پابرهنه دست فروش منتشر کرده بود، با این تفاوت که «کودک پابرهنه سینمای ایران» به دنبال فروش محصول نازل مثل یک دست فروش نیز برنیامده و مشخصاً دنبال کسب درآمد از راه تکدی گری متکی بر تکنولوژی است و لااقل شکل جمع آوری کمک‌های 200 تومانی ـ آن هم به نام بازیگران محبوب سینما ـ این تصور ذهنی را برجسته می‌سازد که در سال پررونق سینمای ایران نیز اوضاع خراب است!

نکته پراهمیت اینکه کل مبلغ حاصل از این کمک هر فرد در هر ماه به 6000 تومان می‌رسد که این رقم نیز بسیار اندک و قابل تحرم است و چالشی جدی برای سینماگران ایران محسوب می‌شود. این چالش از این منظر مطرح است که چگونه سینماگران ایران با این همه ادعا، با تجمیع توانشان نیز نمی‌توانند آثاری خلق کنند که مردم ایران را ماهی یک بار -و حتی سالی یک بار- به سالن‌های سینما بکشانند

سینمای ایران کاسه گدایی به دست گرفت؟!

سینمای ایران بر خلاف پسربچه عکس سیامک انصاری حتی محصول نازلی هم نمی‌فروشد


حال باید پرسید، آیا می‌توان امیدی به گسترش مرزهای اثرگذاری سینمایی داشت که حتی نتوانسته مردم سرزمینش را ساکن سالن‌های سینما کند و با 200 تومان‌های مردمی به دنبال ادامه حیات سینمای ایران است؟! آیا باید استدلال‌های کهنه نظیر توسعه تکنولوژی و گسترش ماهواره، اینترنت و تفریحات نوین را به عنوان دلیل زمین خوردن سینمای ایران پذیرفت و چشم بر این حقیقت بست که سینمای ایران نتوانسته برای مخاطب عطش تماشا ایجاد کند؟

آیا حقیقت جز این است که ریل گذاری دهه شصت سینمای ایران اشتباه بود و عدم ریزش مخاطب سینمای ایران در آن دوران به دلیل فضای بسته‌ای بود که بهشتی و همکارانش از طریق کنترل همه ابزارهای نوین از جمله ویدیو، برقرار کردند و مردم در آن دوران چاره‌ای جز انتخابی که مدیران وقت سینمایی به آن تحمیل می‌کردند، نداشتند؟

آیا حقیقت جز این است که وقتی قفل ویدیو شکست و سپس به سرعت سی‌دی و دی وی دی به بازار ایران سرازیر و در آخر ماهواره و اینترنت فراگیر و در واقع قدرت کنترل از مدیران سینمایی سلب شد، مردم انتخاب‌‌های دیگری به جز مدل سینمای مورد حمایت آقایان (مدیران اسبق سینمای ایران) کردند و از همین مقطع سینمای ایران زمین خورد؟

آیا حقیقت جز این است که این سینما تنها در صورت عدم اکران فیلم‌های خارجی می‌تواند ادامه حیات دهد و با همه ادعاهای مطرح درباره حسرت سینمای دنیا به سینما ایران، مردم در صورتی که انتخاب دیگری از جنس سینمای سرگرم کننده آمریکا داشته باشند، به جای خرید بلیت فیلم‌های ایرانی، بلیت سانس‌های نمایش فیلم‌های آمریکایی را خریداری می‌کنند؟

آیا هنوز برخی سینماگران نمی‌خواهند صدای مردم را بشنوند و آثاری خلق کنند که مطلوب آنها باشد؟ مردمی که امروز شادی می‌خواهند و برای تماشای فیلم کمدی صف می‌کشند اما شمار آثار کمدی که فیلمسازان ایرانی در هر سال می‌سازند از شمار انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند. مردم به چه زبانی به فیلمساز ایرانی بگویند در این دوران خسته‌اند و نیازمند سینمایی جذاب‌تر از آنچه اکنون عرضه می‌شود، هستند و سینماگر ایرانی تا کجا به همین مسیری که رفته ادامه می‌دهد و در آخرِ کار به کمک‌های 200 تومانی می‌رسد؟

همچنان در تریبون‌ها آمده‌ و باز هم در تریبون‌ها، برخی سینماگران ادعا خواهند کرد که سینمای ایران شاخص است اما واقعیت آن است که این سینمای شاخص مشتری ندارد و سینمایی که تماشاگر نداشته باشد، سینمای رو به زوال خواهد بود؛ اتفاقی که برای سینمای فرانسه رخ داد و چون خود را عاقل تر از تماشاگر می‌دانست، تماشاگر فرانسوی ترجیح داد برای سینمای سرگرمی‌ساز آمریکا بلیت سینما بخرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۹
سینمایی که عمده آثارش یا فیلم هیا پر اشک و آه است، یا ماجراهای عشقی آبکی و حال به هم زن، و هنوز حتی نمی تواند به خوبی ترتیب واژگون شدن یک خودرو را بدهد، همان بهتر که از بین برود. من تا سال های 68 هفته ای یکی دوبار سینما می رفتم اما از زمانی که پخش فیلم های خارجی متوقف شد، سالی دوبار هم سینما نرفته ام. از همان زمان فیلم هیا ایرانی شدیدا سقوط کردند. کارگردان هایی که گویا ایرانی نیستند و از جهانی دیگر امده اند، و هنرپیشه هایی که در ازای پول هر نقشی را می پذیرند، همان بهتر که نباشند. بیشتر کارگردان های ایرانی فیلم را قبل از هر چیز برای تحسین هیا منتقدان می سازند و پس از صرف میلیاردها پول، تازه یادشان یم افتد که هزینه این تحسین ها را از جیب مردم دریافت کنند، اما این چیزی ناممکن است. هنوز هم که هنوز است، منتقدان در نقد فیلم ها، به عنوان یک ایراد، می گویند که فیلم نگاهی به گیشه دارد!!! کل جامعه سینمایی ایران با مردم این کشور قطع رابطه کرده است و در یک فضای بسته، و در حالی که از واقعیت های این جامعه کاملا دور افتاده است، کار می کند، نتیجه آن هم می شود، کاسه گدایی دست گرفتن!!! من تعجب می کنم که چطور این سینما تا کنون سرپا بوده است!!! البته پول یامفت ملت و بیت المال، و به قولی حتی پول ....!!! در سرپا نگاهداشتن این جسد... بسیار موثر بوده اند.
من با مدرک دکترا ماهی دومیلیون و دویست حقوق دارم .حالا اقای فلان یه فیلم بازی میکنه صد دویست میلیون میگیره برای چند هفته یا کارگردان نیم تا سه میلیارد فیلمش میفروشه نصفشم خرج بازم یکی دو میلیارد براش میمونه. حالا انصافا من که تازه جزی مرفهین جامعه هستم باید دو هزار تومن بدم یا اونا که تهران در مجامع هنری نشستن و محلشون رو شمال تهران برای فیلم برداری هم ترک نمی کنن -و بنگرید فیلمارو که همه خونه ها چه جوریه -و سفرهای خارجی و لباس مارک و ماشین میلیاردی دارن و برو بچه رو هم فرستادن امریکا باید به امثال من کمک کنن؟سینمایی که مثل ایران خودرو تنها چیزی که نداره رضایت مخاطبه بره سطل اشغال بهتره.خجالت بکشن دوستان ملیاردر از سر کیسه کردن مردم
فیلم خوب در شرایط ممیزی های بی قانون و اعمال سلیقه های شخصی ساخته نمیشه !
وقتی فیلمی که از ارشاد مجوز گرفته بعد از چند ماه نمایش توقیف میشه فیلمساز چرا باید فیلم بسازه و تماشاچی چی ببینه ؟! فیلمهای صد من یک غاز فلان رانتخوار ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
این تعابیر حرف مفته. الان فرض کن طرف بخواد فیلم های سرگرم کننده مثل فیلم های هچیکاک یا جان فورد بسازه. این فیلم ها اساساً چه سانسوری نیاز دارند؟

فیلمساز ایرانی فقط دنبال ساخت فیلم اجتماعیه که ازش برداشت سیاسی میشه و سانسور میشه

تماشاگر ایرانی، فیلم سرگرم کننده میخواد که ساخته نمیشه. فیلم سرگرم کننده هم سانسور حداقلی بهش میخوره.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
فیلم ها اصلاً سناریو نداره. مشکل سناریوئه نه ممیزی.

فیلم آمریکایی ده ها بار بازنویسی میشه تا فیلمنامه بیرون بیاد و بعد بین ده تا کمپانی دست به دست میشه تا ساخته شه.

اینجا آقای نویسنده و کارگردان سر صحنه سناریو رو مینویسه و درجا ضبط میکنند. توقع داری این فیلم تماشاگر داشته باشه؟

سانسور تاثیر حداقلی داره دوست من
پس آن میلیارد میلیارد کردن های فروش نوروزی چه شد؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
اگر سینمای ایران 100 میلیارد در سال بفروشه، یعنی 12 میلیون نفر یک بار به سینما رفتند یا به عبارت دقیق تر، 3 -4 میلیون نفر 3 -4 بار در سال سینما رفتند. تقریباً 75 میلیون ایرانی از 80 میلیون ایرانی به سینما نمیرند. این رو با سینما آمریکا مقایسه کن و ببین وضع چجوریه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
آخه برادر ناشناس 15:15 فروش سینمای ایران رو با آمریکا مقایسه میکنی؟؟؟ توی یک سکانس فیلمشون قد 7-8 تا فیلم فاخر ایرانی خرج میکنن برادر
متاسفانه، سنت پیامک و پیش شماره روزی 200 تومن مثل سونامی در حال توسعه و ترویجه، یکی با عنوان کمک به تیم ملی فوتبال، دیگری والیبال و فاجعه بارتر دو تیم پر طرفدار پایتخت. انگار حالا نوبت به بخش فرهنگ رسیده، حالا این سوال برای من مطرح شده که مگر سرانه درآمدی هرایرانی چقدر است که باید جور ورزش و فرهنگ و ... بکشد.
مگر ورزش و فرهنگ چقدر در توسعه این مملکت تا به حال نقش داشته اند یا براساس برنامه ها قرار است نقش داشته باشند چه تحول فرهنگی طی این سال ها رخ داده که باید حالا مردم احساس دین کنند؟
بنده به عنوان یه عضو خیلی کوچک از سینمای ایران شخصی با عنوان شغلی تدارکات به عرض میرسانم عدم امنیت شغلی اعم از بیکاریهای فراوان حوادث کاری و نبود بیمه و گاهی کار طاقت فرسا در طول کار که گاهی به بالای ۱۵ ساعت درطول شبانه روز میرسد چنان عرصه را تنگ کرده که بنده که هیچ بعضی از عوامل به مسافر کشی و شغلهای کاذب رو اورده اند .همین اتفاقات را در ساخت سریالهای تلویزیونی نیز شاهدیم حتی با دستمزد های بسیار پایین تر و ساعت کاری بسیاربیشتر. کار سینما و تلویزیون از این حرفها گذشته .فیلمنامه های ضعیفی که به جهت ممیزی های نهادهای ناظر نوشته میشوند.تهیه کنندگانی که برای سود بیشتر ساعات کاری را بالا میبرند ،دستمزد های بسیار پایینی که به عوامل غیر بازیگر پرداخت میکنند و مدیران تلویزیونی که قصد ساخت سریال مناسبتی درطول دوماه یا در طول پخش سریال میکنندوعواملی که جهت امرار معاش مجبور به تن دادن به خواسته های تهیه کنندگان طماع میدهند همه و همه بخشی از بدنه سینمای بیمار ایران هستند
اصلی ترین مشکل سینمای ما، که قادر نیست فیلم خوب بسازه اینه که نه کارگردان های ما کارگردانن و نه بازیگرا بازیگرن.
ما چند نفر مثل اصغر فرهادی یا حسن فتحی داریم
غالب فیلمها،را ببینید بازیگرها صورتهای مصنوعی و عملی دارند و به واسطه چهره بازی میکنند،در حالیکه یک دماغ عملی در کارهای کارگردان های موفقی مثل فرهادی نمی یابید...
اتفاقا سینمای ما حقشه که کاسه گدایی دست بگیره.
برای یک فیلم بلند سینمایی، بدون دور خوانی و هیچ مقدماتی پیس به دست سه ماهه کار را ضبط میکنند و تمام. توقع داری چی از توش دربیاد؟؟؟
مهمترین بخش هر فیلم، فیلنامه است و بعد هنر کارگردان، اما فیلنامه نویس خوب اصلا خود بحث فیلنامه درست و حسابی رو ما نداریم
غالب کارها رو ببینید، یکی مثل فرهادی رو قلم بگیرید
سانسور و ممیزی کمترین تاثیر را در خرابی وضع سینمای ایران دارد. بیشتر فیلم هایی هم که گرفتار سانسور می شوند، آثاری هستند که کارگردان ها عمدا و برای تبلیغات فیلم صحنه هایی را در آن گنچانده اند تا هیاهویی برپا شود. اگر کسی بخواهد فیلم ترسناک درست کند، حماسه های تاریخی و ملی را به تصویر بکشد، فیلم های خنده داری بسازد که جامعه به شدت نیازمند آن است، یا فیلم هایی در زمینه پلیسی و جاسوسی، و در ضمن معیارها و ارزش های ملی و اعتقادی را رعایت کند، با کمترین ممیزی مواجه می شود. اما حقیقت این است که فیلم سازان ما بیش از هر قشری با سینما و نیز مردم ایران فاصله دارند. از ابتدای انقلاب تا کنون چند فیلم از روی داستان های شاهنامه ساخته شده است؟ این سینمای آب دوغ خیاری که دارد تقلید از سینمای پنجاه سال پیش هند می کند، آن هم تقلید نصف و نیمه، چون حتی یک صحنه رزمی را نمی تواند از کار درست در بیاورد، همان بهتر که نباشد.
همه چی رو باید آزاد کرد و هر کی تونست رقابت کنه پول در بیاره و نوش جانش و هر کی هم نتونست انتظار کمک از کسی نداشته باشه و بره دنبال یک زمینه دیگه فعالیت.
من متوجه نميشم پس اون قراردادهاي چند صد ميليوني و اون لباسهاي فاخر فرش قرمز و ... چي ميگن
سینمای ایران.... لطفا کمتر حرف خنده دار بزنید...
به نظر من این سینمای بی خاصیت مثل ایران خودرو بهتره تعطیل بشه.
چیزی که یه ریال هم نمیارزه والا 200 تومن خیلی زیاده
به سیامک انصاری بگویید ..رو که به سینما گران بدهند برای فروش دست به هر هرزگی میزنند.............در فیلم 50 کیلو البالو ایشان از بازیگر مرد میپرسد ..تو اطاق با ان خانم لخت چکار میکردی..............پولی که از این راه در میاورید............حلال حلال است!!!!!!!!!!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل