بازدید 22263
مروری بر روزنامه های پنجشنبه بیستم خرداد؛

صدای پای دهه هشتادی ها می آید/ یقه گیری فرهنگی نیز آمد!

روزنامه های پایان هفته، پاسخ حجاریان به ادعای بی بی سی و حضور دهه هشتادی ها در سطح تهران را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که همچنان موضوع فیش های حقوقی و دولت و موضوع اقتصاد مقاومتی از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
کد خبر: ۵۹۶۰۷۷
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰ 09 June 2016

روزنامه های پایان هفته، پاسخ حجاریان به ادعای بی بی سی و حضور دهه هشتادی ها در سطح تهران را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که همچنان موضوع فیش های حقوقی و دولت و موضوع اقتصاد مقاومتی از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.

به گزارش «تابناک»، روزنامه قانون و اعتماد، امروز در گزارش هایی به موضوع دهه هشتادی ها می پردازد. روزنامه اعتماد در گزارشی با تیتز « صداي پاي دهه‌هشتادي‌ها» ضمن طرح این سؤال که زنجيره‌اي از چند رويداد جديد، خبر از ورود نسل جديد كشور به تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي مي‌دهد؛ اما آيا جامعه آماده حضور نسل جديد است و كسي از واقعيت بزرگ‌شدن آنها خبر دارد، در بخشی از این گزارش نوشت:


«عصر روز سه‌شنبه ١٨ خرداد مغازه‌داران و كاركنان مجتمع تجاري كوروش در غرب تهران كم‌كم از خودشان و همكاران‌شان پرسيدند: «اين همه بچه توي پاساژ چه مي‌كنند؟» ساعت از چهار گذشته بود كه نرم نرمك جمع شدند و بعد اينقدر تعدادشان زياد شد كه ديگر شكي نماند خبري هست. اين «بچه‌ها» دانش‌آموزان دبيرستاني بودند، خيلي‌هاشان متولد دهه ٨٠ و قرار بود پايان امتحانات‌شان را با يك دورهمي بزرگ يا به قول خودشان «ميتينگ» جشن بگيرند. محل را از قبل انتخاب كرده بودند و حالا جمع مي‌شدند سر وعده ديدار؛ وعده‌اي كه پاي حراست مجتمع كوروش، گشت ارشاد و پليس و به گفته برخي شاهدان بسيج و لباس‌‌شخصي‌ها را هم به ميان آورد و بعد خبر و عكس‌ها و فيلم‌هايش دست به دست در شبكه‌هاي اجتماعي گشت.

ساعت ٢:٣٠ بعدازظهر داغ خرداد ماه، دومين روز از ماه رمضان يعني كه پاساژ كوروش در يكي از خلوت‌ترين و آرام‌ترين ساعت‌هايش قرار دارد، در اين فضاي خلوت و آرام البته حضور و رفت و آمد مدام نيروهاي حراست توي چشم مي‌زند. صداي بيسيم‌هاي‌شان گاهي بلند مي‌شود و صداي گفت‌وگوي بريده‌بريده‌اي از آن سمت خط مي‌آيد و قطع مي‌شود. مغازه‌دارها سرشان به كارهاي اندك‌شان در اين وقت از روز گرم است، يا گوشي به دست طول و عرض مغازه‌هاي‌شان را گز مي‌كنند. ديروز هم شايد مشغول همين كارها بودند و داشتند براي نزديك شدن به عصر و بيشتر شدن مشتري‌ها آماده مي‌شدند كه سروكله دبيرستاني‌ها پيدا شد. «اين بچه‌مچه‌هاي دبيرستاني امتحان آخرشان را داده بودند و قرار گذاشته بودند كه بيايند اينجا.» اين توصيف كلي‌اي است كه حجت، مغازه‌دار جوان از ماجراي ديروز دارد، همين طور كه قفسه لوازم موبايل را مرتب مي‌كند ماجرا را تعريف مي‌كرد، چند نفر آدم جمع شد؟ «دو، سه هزارنفري مي‌شدند. اول پخش بودند توي كل پاساژ، شده بود عين زنگ تفريح مدرسه؛ مي‌دويدند، جيغ و داد مي‌كردند تا اينكه حراست انداخت‌شان بيرون. بعد آن قدر بيرون ايستادند تا پليس آمد و متفرق‌شان كرد.» حميد و سعيد مغازه لباس‌فروشي دارند، هر دوتاشان در جريان «ميتينگ» توي پاساژ بوده‌اند و مي‌گويند كه بعدا فهميده‌اند كه اين قرار از طريق تلگرام برنامه‌ريزي شده بوده: «يكهو نزديك به دو سه هزار نفر بچه آمدند اينجا، راه مي‌رفتند حرف مي‌زدند، مي‌خواستند مخ هم را بزنند، كار خاصي نداشتند فقط همين بود. اما خب براي ما ايجاد مزاحمت شد چون همه مجبور شدند مغازه‌ها را ببندند. همين جوري هم اوضاع فروش خوب نيست، بعد وقتي همچنين جمعيتي همه جا را بگيرد ديگر كسي براي خريد نمي‌آيد.» حميد مي‌گويد كه دو، سه ساعتي بودن بچه‌ها در پاساژ طول كشيده و بعد ماجرا كشيده به بيرون، حميد خودش بيرون از پاساژ بوده و مي‌گويد: « توي همه طبقه‌ها بودند تا حراست بيرون‌شان كرد اما پراكنده نشدند، حوالي ساعت ٦ براي متفرق شدن جمعيت گاز اشك‌آور شليك شد.» يكي از نيروهاي انتظامي خارج از پاساژ هم بدون اينكه اسمي از خودش بياورد برخورد و استفاده از اسپري و گاز اشك‌آور را تاييد مي‌كند.»


روزنامه قانون نیز در گزارشی با تیتر «تقابل فرهنگ سازان!» ضمن اشاره به این موضوع که مسئولان به جاي مقابله با ولنگاري فرهنگي به جان هم افتادند! نوشته: «همزمان با اشاره مقام معظم رهبري به ولنگاري فرهنگي و نيز ارايه معضلات اجتماعي توسط وزير كشور در صحن مجلس، جنبشي براي متهم كردن همه غير از خودمان! در ميان مسئولان به راه افتاد! در همين راستا، رئيس‌فراكسيون فرهنگي مجلس نهم‌ كه از مسئولان عرصه فرهنگي است، روز گذشته در واکنش به اظهارات سخنگوی دولت مبنی بر اختصاص 75 درصد از ۵ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه بخش فرهنگی در سال ۹۴به بخش غیردولتی، گفت: از جناب سخنگو تقاضا می شود اسناد اختصاص 75 درصد بودجه بخش فرهنگی به بخش غیردولتی را در اختیار مجلس و کمیسیون فرهنگی قرار دهند؛ زیرا مجلس به عنوان یکی از نهادهای نظارتی باید در جریان این امر باشد که کدام دستگاه های دولتی و غیردولتی و به چه میزان از اعتبارات استفاده کرده اند.احمد سالك در ادامه با انتقاد از اینکه دولت در لایحه بودجه 95، بودجه فعالان فرهنگی بخش های غیردولتی را حذف کرده، تصریح کرد: حتی درخصوص حذف این مورد، در کمیسیون فرهنگی با مسئولان و کارشناسان دولتی بحث و گفت‌وگو شد تا علت آن مشخص شود و کارشناسان دولتی مطرح کردند که علت این امر، تنها خودجوش بودن و مردمی بودن این دستگاه ها است و نباید بودجه دولتی به آن ها تعلق گیرد.سالک با بیان اینکه این بودجه هر ساله به منظور کمک و حمایت به دستگاه های غیردولتی اختصاص داده شده بود، گفت: دولت به تنهایی نمی تواند به مشکلات این حوزه رسیدگی کند؛ با توجه به اینکه مراکز فرهنگی مردمی، سدی درمقابل فرهنگ وهابیت هستند، باید از نظر بودجه ای و مالی تأمین باشند! اينكه بايد در برابر وهابيت ايستاد، خود اقدامي ارزنده و مفيد است ولي بايد پرسيد، ولنگاري فرهنگي موجود در كشور تنها در گرو، مبارزه با وهابيت است!؟ به نظر، اينگونه اظهار نظرها و درخواست ‌ها به نوعي باج‌خواهي فرهنگي است كه اين روزها براي كم‌رنگ كردن فاجعه وضعيت فرهنگي كشور از آن استفاده مي شود.»

يقه گيري فرهنگي!

با این حال از شفاف سازی در این زمینه کاملا استقبال می کنم. اين اتهام زدن ها و يقه‌گيري هاي فرهنگي، نه به كم كردن ولنگاري فرهنگي كمك كرده و نه معضلات اجتماعي و فرهنگي را كاهش مي‌دهد! بلكه تنها به انتشار بي اعتمادي در فضاي كشور كمك مي‌كند. هر مقدار كه هزينه فرهنگ كشور شود اهميت دارد و اسراف نيست البته در صورتي‌كه بازخورد مناسب را داشته باشد.اينكه همزمان با ايجاد و افشاي مشكل، مسئولان يكديگر را متهم و سعي كنند از زير باز مسئوليت فرار كنند شايسته نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران نيست.

همچنین این روزنامه در کاریکاتوری به خبر توقف یک فیلم توسط وزیر ارشاد واکنش نشان داده است.


روزنامه جوان با انتشار عکس زیر در خبری با عنوان « مشق اقتصاد مقاومتي نوجوانان تهراني براي پيرمردان دولت» نوشت: « گاهي وطن دوستي و وطن‌پرستي را بايد از كساني آموخت كه ده، پانزده سال بيشتر تجربه زيست در وطن نداشته‌اند! نوجوانان دانش‌آموز منطقه 19 تهران امروز با دست‌نوشته‌هايي به به بازار رفتند تا درس اقتصاد مقاومتي به پيرمردهاي دولت يازدهم بدهند. البته مخاطب اصلي «بياييد كالاي ايراني مصرف كنيم» همه مردم هستند اما مردم به دين و روش دولتمردان خود هستند و در كارزار كارگزاران دولت نقش بازي مي‌كنند. »


روزنامه کیهان به مثابه دیروز دوباره در مورد فیش های میلیونی گزارش منتشر کرده است. این روزنامه در این گزارش با عنوان « حقوق‌های نجومی /این رشته سر دراز دارد!» نوشت: « اینکه یک مدیر دولتی به تنهایی به اندازه 230 کارگر ساده و زحمتکش حقوق بگیرد،حقیقتا با هیچ معیار انسانی و اخلاقی سازگاری ندارد.به خصوص آنکه ببینیم آن کارگران، بیکارند و روز به روز به تعدادشان هم افزوده می‌شود.

اینکه کارگران زحمتکش در شرایط سخت روزگار بگذرانند، کسبه جزء جور فرار 130 هزار میلیارد تومانی مالیات برخی نورچشمی‌ها را بکشند، بانک‌ها با هزار لطایف‌الحیل،جیب مردم را خالی کنند و در عقود پیچیده و ربوی یا در بهترین فرض به شدت شبهه‌ناک، تیشه به ریشه تولید و اشتغال بزنند، اینکه وزیر صنعت بعد از سه سال سکانداری مهمترین بخش سیاستگذاری و اجرایی در این حوزه، از فاجعه‌آمیز بودن وضع صنعت سخن بگوید و ... غصه‌هایی است که هریک به تنهایی باید خواب را از چشم هر مسئولی بگیرد. اما اگر کسی به جای پرداختن به این امور،سرنا را از طرف گشادش بدمد، چاره چیست!؟

به تازگی در خبرهای کیهان داشتیم که مدیر یکی از بانک‌های دولتی و شریک برادر رئیس‌جمهور، حقوق 234 میلیون تومانی دریافت کرده و البته پاداشی بیش از نیم میلیارد! به فاصله یک روز بعد،تماس‌ها و گزارش‌های مردمی و مستند متعددی از ویژه‌خواری و زیاده‌خواری برخی مدیران دیگر هم به کیهان رسید که به تدریج منتشر می‌کنیم.

اما برخی اخبار منتشر شده ،تکان‌دهنده‌تر است و تلاش برای پوشاندن آنها، بی‌فایده به نظر می‌رسد.

مثلا در حالی که بورس از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، در بدترین وضعیت تاریخی خود به سر می‌برد و نزدیک‌ به 200 هزار میلیارد تومان از سرمایه سهامداران بورس نابود شده و این ویترین به خوبی گویای وضعیت اقتصاد کشور در ابعاد بزرگتر است، اسناد آشکار نشان از آن داردکه مدیران شرکت فرابورس بابت خدمات خود در سال گذشته بیش از 185 میلیون تومان و مدیران شرکت بورس انرژی 168 میلیون تومان پاداش دریافت کرده‌اند.

اما ماجرا وقتی تلخ‌تر می‌شود که برخی به‌جای رسیدگی به این وضع نابسامان، مدام در حال پوشاندن خطاهای خود و همکارانشان هستند و به هر کس که سعی در هوشیار کردن مردم دارد،حمله می‌کنند! در آخرین نمونه، رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت،سخنان عجیبی بیان کرد و گفت: متأسفانه برخی رسانه‌ها در پرداختن به اقتصاد مقاومتی فقط انتظارات جامعه را افزایش داده و نقش تلاش و کوشش همگانی و امید به آینده را کمرنگ می‌کنند که خلاف سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است! روحانی تصریح کرد: برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی باید روحیه امید، وحدت و تلاش همگانی را در جامعه ارتقاء داد و در چنین صورتی است که شرایط مناسبی برای بهبود وضعیت جامعه و مردم بوجود می‌آید.

البته رئیس جمهور محترم توضیح نداد که اگر به واردات بی‌رویه همه چیز حتی ریل و واگن دست دوم از خارج اعتراض بشود، چه کسانی ناامید می‌شوند!؟ اگر برای اشتغال بیش از شش ونیم میلیون بیکار مطالبه شود،چرا باید توقع و انتظار زیادی قلمداد شود!؟

در این بین البته،جای گلایه فراوان از دستگاه‌های نظارتی هم همچنان باقی است. سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات،در کجای این ماجرا قرار دارند!؟آیا آنها هیچ نقشی در به سامان کردن امور ندارند!؟آیا آنها هم باید براساس اطلاعات مردمی که به کیهان می‌رسد، از دریافت‌های نجومی مدیران مطلع شوند!؟

طبیعتا روزنامه کیهان صدای مردم است و همیشه ثابت کرده که آماده انتشار گزارش‌های مستند مردمی است،اما به نظر نمی‌آید دستگاه‌های نظارتی، باید منتظر این روند باشند !بلکه قانون تکالیف روشن و معینی بر دوش آنها گذاشته که اگر به آنها عمل می‌شد،وضع اینچنین نبود.»


محمدرضا تابش در یادداشتی در روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان « ساکت های دیروز تحریک کنندگان امروز» نوشت: «دولت یازدهم وارث مصایب، تنگناها و گرفتاری هایی در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که متأثر از نقش کم نخبگان در فرآیند تصمیم گیری دولت گذشته بوده است. چنانکه در دولت گذشته سازمان مدیریت و برنامه ریزی در طرفئ العینی برخلاف نظر نخبگان به تعطیلی کشانده شد و نامه ده ها اقتصاددان درباره اشتباهات اقتصادی دولت مورد بی‌توجهی قرار گرفت و این ها تنها نمونه هایی از بی توجهی دولت گذشته نسبت به بهره گیری از انتقادات نخبگان بود که با سکوت کسانی بدرقه شد که حامی دولت قبل بودند اما امروز با چشم فروبستن بر واقعیات به تحریک مردم علیه دولت یازدهم می پردازند. این جریان سیاسی و رسانه های وابسته به آن جامعه‌ای که از تبعیض و فقر ناشی از سوء مدیریت های گذشته رنج می برد و رکود توان تولید کنندگانش را تحلیل برده، تحریک می کنند و به جای ارائه طرح‌ها و نقدهای التیام بخش نمک بر زخم آن می پاشند، اخلاق و ارزش‌های انقلابی را نادیده می گیرند.

با وجود این یقیناً اگر کسی طرح و ایده ای داشته باشد که بتواند سبب سامان یافتن بیشتر مسائل موجود در عرصه های مختلف شود، مورد استقبال دولت قرار می‌گیرد. مشروط بر آنکه آنچه مطرح می‌شود مبنای علمی و تخصصی داشته باشد و صرفاً انتقادی برای تحریک افکار عمومی نباشد.اگر‌نه، دادن شعارهای تحریک کننده ای که امکان عملی شدن ندارد با روح آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب در تضاد است. زیرا معیشت و اقتصاد مردم با همه اهمیت نباید ابزار مقابله جناحی کسانی قرار گیرد که تا قبل از این دولت معتقد بودند مردم صرفاً برای اقامه ارزش ها و دفاع از دین شان انقلاب کرده‌اند اما اکنون در نقد دولت، صرفاً بر ضرورت تأمین معیشت و اقتصاد مردم تأکید می کنند.

اینک و در شرایطی که با بحران اقتصادی دست به گریبانیم، قیمت نفت به نصف تقلیل پیدا کرده و دولت با بیش از 600 هزار میلیارد تومان بدهی به ارث مانده( معادل 20 یا 30 سال بودجه عمرانی) مواجه است،‌ تحریک احساسی و غیرکارشناسی مردم در حوزه مطالبات معیشتی شان و اینکه گویا دولت به تنگناهای اقتصادی مردم بی تفاوت است، جفا به انقلاب و نظام و تضعیف دولتی است که به فرموده رهبر معظم انقلاب پیشانی کار است. برخورد دوگانه در نقد دولت های کنونی و قبلی و تحریک مردم و بالا بردن توقعات بدون توجه به امکانات و واقعیات فعلی، سیل بنیاد برکنی به راه خواهد انداخت که نتیجه آن ناامیدی مردم از دولت و چه بسا نظام خواهد بود.

کسانی که نقدهای ناروایی را مطرح می کنند فراموش نکنند، این دولت، دولت جمهوری اسلامی است، دولت این جناح و آن گروه نیست. اگر این نکات را در نقدهای خود فراموش کنیم خدای ناکرده وضعیتی پیش می آید که هیچ جناح و فردی برنده آن نخواهد بود.»

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل