بازدید 19393

واقعیت های پنهان در رابطه با سومین ریاست لاریجانی در مجلس

هرچند لیست امید در اذهان عمومی به عنوان لیست واحد و قاطع اصلاح طلبی شناخته شده بود، واقعیتی که هم اکنون مشخص شد، نشان از این دارد که لیست امید متشکل از طیف های مختلفی بود که اشتراکات فکری و حزبی با یکدیگر نداشتند، ولی توانستند تعامل مناسبی با یکدیگر ـ چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن ـ داشته باشند.
کد خبر: ۵۹۳۹۴۱
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰ 01 June 2016
در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند سال گذشته برگزار شد، اصلاح طلبان و حامیان دولت در قالب فهرست واحدی به عنوان لیست امید، حضور خود در انتخابات را سازمان دهی کردند؛ هرچند لیست امید در اذهان عمومی به عنوان لیست واحد و قاطع اصلاح طلبی شناخته شده بود، واقعیتی که هم اکنون مشخص شد، نشان از این دارد که لیست امید متشکل از طیف های مختلفی بود که اشتراکات فکری و حزبی با یکدیگر نداشتند، ولی توانستند تعامل مناسبی با یکدیگر ـ چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن ـ داشته باشند.

به گزارش « تابناک» پس از برگزاری انتخابات هیأت رئیسه مجلس و انتخاب «علی لاریجانی» به عنوان رئیس دائم و «مسعود پزشکیان و علی مطهری» به عنوان  نائب رئیس دوم، بررسی دقیق نتایج انتخاب اخیر و ترکیب سیاسی هیأت رئیسه گویای آن است که پیروز اصلی امروز نه با اصلاح طلبان و نه اصولگرایان بلکه با جریان مستقلی بود که به نوعی در منازعات سیاسی، طرف دولت را در مجلس می گیرد.

در جریان انتخابات هیأت رئیسه علاوه بر  رئیس و نواب، غلام‌رضا کاتب، اکبر رنجبر زاده، علی اصغر یوسف‌نژاد، احمد امیرآبادی فراهانی و محمد علی وکیلی و امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی شش دبیر و محمد آشوری تازیانی، بهروز نعمتی و محمد قسیم عثمانی، سه ناظر هیأت‌رئیسه دائم مجلس دهم انتخاب شدند.

بررسی های دقیق در رابطه با میزان رأی، جناح سیاسی حامی و پایگاه رأی اعضای هیأت رئیسه در یک نگاه کلی را این گونه می توان دسته بندی کرد؛


مجلس دهم در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که برخی  مدعی بودند، اصلاح طلبان 119 کرسی، اصولگرایان 83، مستقلین 81 کرسی و اقلیت های مذهبی 6 کرسی دارند و از این روی به نظر می رسید، بنا بر آن ادعا وزنه سیاسی به نفع اصلاح طلبان سنگین تر باشد که البته انتخابات هیأت رئیسه این ذهنیت را دگرگون کرد.

اما نخستین نکته ای که در رابطه با ترکیب هیأت رئیسه فعلی می توان گفت، اینکه همه اعضای هیأت رئیسه در همان دور اول انتخابات و با اکثریت آرای قاطع، پیروز و وارد مجلس شورای اسلامی شدند.

نکته دیگر آنکه مرور تحلیل های پیش از برگزاری انتخابات هیأت رئیسه موقت و دائم مجلس، هرچند نوعی آشفتگی در ترکیب بندی سیاسی را نشان می داد، گویای آن بود که اصلاح طلبان توانستند به پیروزی مهمی دست یابند. به بیان دیگر، آنها با همراهی دولت ـ که تعامل نزدیکی نیز با طیف «علی لاریجانی» داشتند ـ توانست با مهندسی معکوس خود، از ورود تعداد زیادی از نمایندگان جبهه ی پایداری به مجلس جلوگیری کنند، زیرا جبهه پایداری تنها جریانی بود که هم با اصلاح طلبان، هم دولت و هم «علی لاریجانی» زاویه داشتند.

حال بعد از موفقیت اولیه این سه طیف در خارج کردن رقیب اصلی خود، مسأله ریاست مجلس در حکم مهم ترین مسأله پیش روی مطرح شد. در این میان، با اینکه آمار و شواهد موجود و تحلیل کارشناسان، از وزن سنگین اصلاح طلبان و حامیان «محمد رضا عارف» در مجلس خبر داشت، بدیهی بود که نمی توان روی این آمار ریاضی و نسبی حساب ویژه ای باز کرد، زیرا هرچند لیست امید در اذهان عمومی، لیستی واحد و قاطع اصلاح طلبی شناخته شده بود، واقعیتی که هم اکنون مشخص شد، نشان از این دارد که لیست امید متشکل از طیف های مختلفی بود که اگرچه اشتراکات فکری و حزبی با یکدیگر نداشتند، توانستند تعامل مناسبی با یکدیگر ـ چه پیش از انتخابات و چه بعد از آن به ویژه در مسأله ریاست مجلس ـ داشته باشند.

به بیان بهتر لیست امید که در دوران انتخابات توانست نمایندگان زیادی را نیز به مجلس وارد کند، خود از سه بخش اصلاح طلبان، مستقل ها و اصولگرایان معتدل تشکیل می شد و به هیچ وجه نمی توانست لیست یک دستی قلمداد شود. از این روی، نامزدهای منتسب به این لیست، با اینکه در هدف اولیه خود (جلوگیری از ورود نمایندگان جبهه پایداری به مجلس) اشتراک نظر کامل داشتند، در هدف مهم پسا انتخاباتی یعنی ریاست مجلس لزوماً اشتراک نظر کاملی نداشتند.

با توجه این عدم اشتراک می توان به این پرسش در نزد اذهان عمومی و به خصوص طرفداران جریان اصلاح طلبی پاسخ داد که چرا برخی نمایندگان اصلاح طلب (حداقل 16 نفر) به عارف رأی ندادند؟

واقعیت این است که در جریان شکل گیری لیست ائتلافی امید و اصلاح طلبان، بخش زیادی از افرادی که در لیست قرار گرفتند، خود به نوعی از طرفداران و نزدیکان «لاریجانی» بودند که با تعامل متقابل او با دولت توانستند وارد لیست امید شوند. در این جریان، اگرچه در حذف رقبا (اصولگرایان و نامزدهای جبهه پایداری) با اصلاح طلبان همگام بودند، هیچ تعهدی نسبت به ریاست «عارف» نداشتند و از همان ابتدا واضح بود که از حامیان «لاریجانی» هستند.

از سوی دیگر، در میان 81 نامزد مستقلی که وارد مجلس دهم شدند، دو دلیل عمده وجود دارد که آنها به ریاست لاریجانی گرایش پیدا کنند؛ نخست اینکه لاریجانی خود را نامزد مستقلی معرفی کرده بود و پایگاه رأی او نیز به مانند این 81 نماینده حداقل به صورت نسبی پایگاه رأی جناحی نبود. دوم آنکه این افراد پس از ورود به مجلس و با سنجش شرایط گذشته، بررسی سوابق دو نامزد ریاست و برخی ملاحظات دیگر آزادانه و با انتخاب خود، علی لاریجانی را به عنوان رئیس انتخاب کردند.

در نهایت این طیف «علی لاریجانی» بود که توانست با جذب سه طیف اصلاح طلب (حداقل 16 نفر)، مستقلین و اصولگرایان معتدل و در غیاب نمایندگان منتسب به جبهه پایداری که از مخالفان اصلی او بودند، بر صندلی ریاست مجلس تکیه بزند.

در همین راستا، به احتمال فراوان باید شاهد اکثریت نسبی فراکسیون ولایت در برابر فراکسیون امید در مجلس دهم باشیم که بیش از پیش می تواند جایگاه و وزن سیاسی «علی لاریجانی» را در مجلس تقویت کند. به نظر می رسد، باید شاهد تعامل «حسن روحانی و علی لاریجانی»، که قبل از انتخابات مجلس دهم آغاز شده بود و در انتخاب ریاست مجلس نیز متقابلاً تداوم پیدا کرد، تا انتخابات ریاست جمهوری سال 96 باشیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار