عدم شفافیت درباره قوانین و مقررات مرتبط با کمکهای مالی بلاعوض (Fund)، این پرسش را پیش آورده که آیا باید همچنان اهالی فرهنگی از این ظرفیتهای مالی گریزان باشند و از این امکان بهره برداری نکنند تا شائبه بسیاری از مسائل دربارهشان مطرح نشود یا در گذر از این سالها، وقت آن رسیده تا در این زمینه سیاست گذاری مشخص ابلاغ شود؟
به گزارش «تابناک»، به تازگی «
صندوق بین المللی ترویج فرهنگ یونسکو / International UNESCO Fund for Promotion of Cultures» فراخوان پذیرش پروژههای پیشنهادی برای دریافت کمک مالی در سال 2016 را منتشر کرده بود و برای طرحهای خلاقی که دارای ویژگیهای منحصر به فردی باشند و مورد تصویب این صندوق زیرمجموعه سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد یا همان یونسکو قرار بگیرند، 20 هزار تا 100 هزار دلار به عنوان کمک بلاعوض (Fund) در نظر گرفته بود.
مهلت ارسال پروژهها و طرحهای پیشنهادی برای یونسکو تا پیش از امروز ـ 31 می 2016 مصادف با 11 خرداد 1395ـ بود؛ اما شواهد نشان میدهد به واسطه حساسیتهای معمولی که درباره هر نوع فاند و کمکهای اینچنینی وجود دارد، طرحهای وسیعی از ایران به یونسکو ارائه نشده است، حال آنکه ایران از مؤسسان این صندوق فرهنگی در سال 1974 بوده و در هیأت مدیره آن نماینده دارد و ظاهراً در کشورمان کمتر کسی از این ماجرا خبر دارد.
این حساسیتها نسبت به کمکهای به حوزه فرهنگ خلاصه نمیشود و در فضای علمی نیز تا حدودی در این زمینه حساسیت را میتوان احساس کرد اما وقتی مباحث فرهنگی مطرح میشود و محاسبه متغیرها پیچیدهتر از یک بحث علمی می شود، دیگر نمیتوان به سادگی سراغ هر کمک مالی بلاعوضی رفت. به همین دلیل، از چند هزار فاند اینچنینی که در سراسر جهان توسط مجموعههای مختلف اختصاص مییابد، چهرههای فرهنگی فعال در کشور به صورت انگشت شمار بهره برداری میکنند.
در این زمینه، وقتی برخی نگاههای خطرناک به چنین کمکهایی میشود و هرگونه طرح مصوب که کمک مالی دریافت کند، در برخی محافل نظیر برنامه «هفت» در راستای اهداف دشمن تلقی میشود، طبیعتاً هیچ چهره فعال فرهنگی، سراغ چنین کمکهایی نمیرود و چهرههای علمی نیز تا حدود زیادی پرهیز میکنند، حتی اگر یک پای این کمکهای بلاعوض ایران باشد و کمک نیز توسط یونسکو پرداخت شود.
بدون تردید، گروهی از این کمکهای مالی در راستای سیاستگذاریهای برخی کشورها و سازمانهاست که ممکن است با مصالح کشورمان در تناقض باشد؛ اما گروهی از این فاندها نیز منافات با منافع ملی ندارد و بعضاً حتی زمینه ساز یک همکاری چندجانبه میشود که ایران را در یک حوزه خاص فعال میسازد. با وجود این، در شرایط کنونی نگاه به هر فاندی -حتی فاندهای مراکز آکادمیک بینالمللی- نیز چندان مثبت نیست.
ای کاش در حاشیه این فرصتی که ایران نیز از بانیانش بود و از دست رفت، تدبیری از سوی مسئولان اندیشیده شود و مجموعههای بینالمللی که کمکهای مالی و ظرفیتهایشان رسماً بر خلاف مصالح کشورمان است، مشخص شده و به مرور تکمیل شود تا فعالان علمی و فرهنگی بتوانند با اطمینان درباره استفاده از کمکهای مالی سایر مراکز بینالمللی که اهدافشان منافات با مصالح ایران ندارد، تصمیمگیری کنند.
بدون تردید، تشخیص و تفکیک این مجموعهها، بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود، اما یک بار برای همیشه تکلیف مجموعههای بینالمللی که پژوهشگران و فعالان عرصه علمی و فرهنگی میتواند از آنها کمک مالی دریافت کنند و موضوعات مجاز برای دریافت کمک مشخص میشود و در بلندمدت دیگر هیچگونه شائبهای درباره کمکها به وجود نخواهد آمد.