و سرانجام علت مرگ مهرداد اولادی مشخص شد؛ اما حقیقت ماجرای سوشا مکانی
مشخص نشد و علت مرگ دیگر هنرمندان و ورزشکاران همچنان در پرده ای از ابهام
فروماند و پرونده شان بسته شد.
راستی اگر ایشان یک آقازاده بود، باز هم این گونه علت مرگش بر سر زبان ها می افتاد؟
آیا
از پرونده مشکوک اختلاسگران میلیاردی هم این گونه افشاگری شد یا آبرویشان
در هزار پستوی پرونده هایشان ماند؟ البته بگوییم منظور از شفاف سازی
آقایان، همان حروف اختصاری الفبا نیست، بلکه نام و نام خانوادگی و سمت آنان
است.
راستی نام آن هشت بازیگر و فوتبالیست زن و مردی که در پارتی شبانه بودند، چه بود؟
اینها
را گفتیم تا برسیم به اینجا و بپرسیم در این میان، تنها آبروی برخی به
برخی دیگر رجحان دارد و باید پوشیده بماند، حال آنکه برخی دیگر را حتی پس
از مرگ بی آبرو کنیم، به گونه ای که خانواده هایشان سرافکنده بمانند و
نتوانند جلوی مردم سر بلند کنند،آن هم کسی که زمانی برای این مملکت
افتخارآفرینی کرده بود.
آیا نباید فکر حرمت و خدای نکرده خدشه وارد
شدن به اعتبار آن مرحوم و خانواده شان می شد؟ نباید فکر حرمت روح آن مرحوم
را می کردند؟ همه ما انسان های معمولی هستیم و معصوم نیستیم و خطا و گناه
هم داریم و البته کم هم نیست. بسیاری از ما این کارها را انجام نمی دهیم و
حرمتها را نگه می داریم.
البته با این افراد خصوصا افراد صاحب نام
در جامعه و مورد توجه جوانان باید اطلاع رسانی دقیق انجام شود و از زنده ها
نیز نباید گذشت؛ آنهایی که به ناموس و بچه های مردم تجاوز کردند و خیانت
کار هستند نیز باید تکلیفشان را با جامعه معلوم کرد که دست کم شناخته شوند
تا باعث بی آبرویی سایر افراد متشخص یک صنف نشوند.
آنچه باید گفت
این است که کار بد، بد است و باید اطلاع رسانی شود، حال فاعل آن هر که می
خواهد باشد تا درس عبرتی باشد برای جوانانمان که بدانند سرانجام آنی سرخوشی
چه خواهد بود و اگر در همه موارد همین گونه شفاف و واضح صحبت شود بسیار هم
کار نیک و پسندیده ای است.
اینجاست که با خود می گوییم ای کاش
مهرداد هم اختلاس می کرد تا آبرویش پس از مرگ پیش خانواده و مردمش محفوظ می
ماند و یا دست کم علت مرگ، همان
«مسمومیت دارویی» همیشگی شناخته می شد!
فرستنده: ف. فراهانی