بازدید 4992
۱
تحلیل

آنالیز قهرمانی لستر با تاکتیک های رانیری+ تصاویر

زمانی که رایان گیگز و کوین کیگان در اوج بودند و بلک برن روورز قهرمان لیگ شد؛ بیشتر تیم ها در آن زمان 2-4-4 بازی می کردند و از ارسال سانترهای بلند برای مهاجمان استفاده می کردند. از زمان یونایتد کریس رونالدو را آورد اما سیستم در حال تغییر به 3-3-4 بود.
کد خبر: ۵۸۶۰۴۲
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۸ 03 May 2016
لستر تیمی که گفته می شد برای سقوط نکردن خواهد جنگید در کمال ناباوری، این فصل قهرمان لیگ برتر انگلیس شده اما کلودیو رانیری چطور این کار را کرد؟ راز سرمربی سالخورده ایتالیایی چیست؟
 

بازگشت به 2-4-4

 

برگردیم به روزهای خوب لیگ برتر و زمانی که رایان گیگز و کوین کیگان در اوج بودند و بلک برن روورز قهرمان لیگ شد؛ بیشتر تیم ها در آن زمان 2-4-4 بازی می کردند و از ارسال سانترهای بلند برای مهاجمان استفاده می کردند. از زمان یونایتد کریس رونالدو را آورد اما سیستم در حال تغییر به 3-3-4 بود. طبیعت فوتبال می گوید زمان هایی نیاز به تغییر است و وقتی این کار را نکنیم نتیجه هم نمی گیریم.

 

رانیری یکی از مربیان لیگ برتری است که از 2 مهاجم در این فصل استفاده کرد. 2-4-4 او مانند همه سیستم های تاکتیکی در طول بازی تغییر می کرد تا بازیکنانش راحت تر شوند و از نقاط ضعف حریف بهتر استفاده کنند.

 

 

جیمی واردی در نوک خط حمله بازی می کرد و شینجی اوکازاکی چیزی بین کنار و پشت سر او بود. با این کار او به واردی هم کمک می کرد و هم توپ های پشت او را جمع می کرد. درست مثل ورژن خیلی قوی تر و با انرژی تری از زوج یان رایت و دنیس برگکمپ یا مایکل اوون و امیل هسکی. یکی خلق می کرد دیگری گل می زد. این دو اما با نهایت سرعت این کار را می کردند.

 

اوکازاکی در این فصل تنها 5 گل زده است. اما با احیای توپ ها در مناطق عمقی تر زمین واردی را پوشش می داد و در واقع یک رابط بود. مثل هسکی او درست زمان هایی گل می زد که واقعا لازم بود و پیش می آمد. مثل بازی مقابل اورتون در ماه دسامبر که با برتری 3 بر 2 لستر به پایان رسید. او در آن بازی پشت دفاع با سازماندهی خیلی بد و نامنظم اورتون هر کار خواست کرد.

 

 

 

حمله واردی در بازی با منچستر که باعث رکوردشکنی اش شد نشان داد که چطور بازیکنان رانیری با سیستم تهاجمی او هماهنگ شده اند. واردی شانه به شانه آخرین نفر دوید و به سمت فضایی دوید که خالی بود و اوکازاکی درست پشت سر او بود و می توانست در حمله به او اضافه شود.

 

 

 

کریستین فوکس با یک پاس فوق العاده واردی را صاحب توپ کرد و او هم توپ را به تور چسباند.

 

 

 

در حالی که واردی می دود تا شادی گل کند، ما می توانیم اوکازاکی را ببینیم که در فضایی آماده است تا هم گل بزند و هم هر توپی را دوباره احیا کند. ریاض محرز هم بیرون از محوطه جریمه پرسه می زند تا شاید توپ به آنجا برسد و او استفاده کند.

 

بازی کردن با دو مهاجم یعنی یکی می تواند مدافعان را به هر سمتی که می خواهد بکشاند و دیگری می تواند گل بزند. با یک مهاجم اما کار سبکی دیگر دارد و کار را برای بازیکن سخت تر می کند. البته در این روش بیشتر تمرکز روی ضدحملات است و تصمیمی برای حذف کردن مدافعان وجود ندارد.

 

اول دفاع

 

گل زدن طبیعتا فوق العاده مهم است. اما موفقیت لستر با دفاع خوب شروع شد. هدف اولیه رانیری کسب 40 امتیاز در این فصل بود و البته به مدافعانش قول داده بود که اگر در بازی ها به خوبی فشرده و نفوذناپذیر باشند به آن ها پیتزا بدهد. او در تمرینات و با سبک خودش بازیکنان خط دفاعی را به بهترین شکل متحد کرده بود.

 

یکی از تصمیمات کلیدی زمانی بود که رانیری مدفعان آخرش را عوض کرد. ریچی دلیت جایش را به دنی سیمپسون داد و جفری شلوپ  هم کنار رفت تا کریستین فوکس بیاید. فوکس بازیکنی بسیار تاثیرگذار در تیم رانیری است و در حمله کردن و پیشروی کردن از شلوپ خیلی منظم تر است. حمله های او فضای بهتر و آزادی مناسب تری برای ریاض محرز رقم می زد و البته محرز هم می دانست که به فاصله کمی پشت سرش یک پوشش مناسب دارد.

 

قبل از سال جدید لستر تنها 3 کلین شیت داشت. از ژانویه آن ها این تعداد را به 11 رساندند. روبرتو هوث و وس مورگان دو دفاع آخر با تجربه هستند که معمولا در دوئل ها و نبردها موفق بودند. مطمئنا حمایت آن ها بوده که دفاع لستر را تبدیل به خطی نفوذناپذیر کرده است.

 

 

 

ان گولو کانته بهترین هافبک این فصل لیگ انگلیس بوده است و 142 قطع توپی که داشته دلیلی روشن برای موفقیت خط دفاعی تیم بوده است. مخصوصا با این کار مدافعان کمتر مجبور می شدند که تکل بزنند. با لطف درخشش کانته بوده که ریاض محرز در رقابت های این فصل بیشتر از روبرت هوث تکل زده است. 51 به 40.

 

دیگو سیمئونه به خاطر خط دفاعی ای که برای تیمش ساخته مشهور شده وبا کمی دقت می توان فهمید که لستر هم فرق زیادی با او ندارد. وقتی این تیم ها دفاع می کنند می توان دو گروه 4 تایی از بازیکنان را مقابل دروازه دید. مثل بازی مقابل منچسترسیتی.

 

 

 

اینجا کریستین فوکس نزدیک به پابلو زابالتا در نزدیکی پرچم کرنر است و مارک آلبرایتون را به عنوان پوشش دارد که توپ را بازگرداند. در محوطه جریمه هم 6 بازیکن دیده می شوند که فضا را از مهاجمان سیتی گرفته اند.

 

اوکازاکی و واردی در زمین جلوتر هستند و این فرصت را به تیم می دهند که زمانی که خطر دفع شد بلافاصله توپ به آن ها برسد. معمولا هم یک یا دو بازیکن مسابقه می دادند تا به آن ها برسند. البته به شکلی که اگر موقعیت تغییر کرد دفاعشان آسیب نبیند. تیم ها هرگز به راحتی نمی توانستند لستر را پشت سر بگذارند چون دفاعشان خیلی عمقی بود. به علاوه اگر آن ها توپ را از دست می دادند لستر با حمله های سریع به خوبی واکنش نشان می داد و آن ها را تنبیه می کرد. درست همین موقعیت در دیدار لستر و آرسنال در ماه سپتامبر اتفاق افتاد.

 

 

 

محوطه جریمه پر از مدافعان است و فضا ها محدود شده اند. همه بازیکنان لستر نزدیک به هم هستند و شوت آرون رمسی بلوکه می شود. این یعنی آن ها به راحتی توپ را به دست می آورند.

 

 

 

دنی درینکواتر توپ را از محدوده دفاعی خارج می کند و اوکازاکی و واردی به سمت کناره ها می روند و باعث می شوند که آرسنالی ها اهمیت حمله را درک نکنند.

 

 

 

یک پاس بلند به سمت چپ فرستاده می شود و واردی توپ را وارد محوطه جریمه می کند.

 

 

 

قبل از این که دفاع آرسنال تشخیص دهد که چه شده است، همه چیز از دست رفته است. واردی با یک شوت فوق العاده گل زده است و گل خیلی هم تمیز و مرتب زده شده است. به دور از جنگیدن های تن به تن.

 

تله گذاشتن ها

 

بیشتر حمله های لستر از سمت چپ بوده، اما دلیلش این است که محرز، بهترین بازیکن آن ها در سمت راست بوده است. این چطور منطقی است؟ این تاکتیکی است که بارسلونا در زمان گواردیولا خیلی از آن استفاده می کرد. وقتی تمرکز بازی روی کناره های زمین بود دفاع را به سمت توپ می کشیدند و با اضافه کردن بازیکنان حریف را تحت فشار می گذاشتند. با یک تغییر نرم بازی به سمت دیگر مهاجم می توانست فضای مناسب در منطقه خطر را پیدا کند و گل بزند.

 

در برد 3 بر صفر مقابل سوانسی در ماه دسامبر، کانته، هافبک میانی، توپ را به سمت چپ می آورد.

 

 

 

محرز به نظر می دانست که چه اتفاقی قرار است بیفتد.

 

 

 

سوانسی سعی می کند کانته را مهار کند و دفاع پراکنده می شود و آن ها برای گرفتن توپ تلاش می کنند. این باعث می شود تا محرز را آزاد بگذارند.

 

 

 

استپ های محرز فوق العاده اند و او هم توپ را وارد دروازه می کند. مارک آلبرایتون 61 موقعیت ایجاد کرده و این بیشتر از همه بازیکنان لسترسیتی است. جالب اینجاست که در پست وینگر چپ بازی می کند.

 

 

کارفرمایی دروازه بان

 

راز اصلی موفقیت لسترسیتی؟ کسپر اشمایکل به عنوان یک بازی ساز. دروازه بان لستر در این فصل 5 موقعیت برای هم تیمی هایش ایجاد کردهاست. بعد از او جو هارت و فابیانزکی با دو موقعیت قرار دارند.

 

 

در ضدحمله های سریع اشمایکل یک مهره کلیدی است. گل جیمی واردی مقابل من یونایتد بدون این پرتاب ممکن نبود.

 

 

اشمایکل کرنر ارسالی را گرفت. اما اصلا بازی را آرام نکرد تا تیمش دوباره شکل بگیرد. خیلی سریع یک پاس برای مهاجمان انداخت.

 

 

 

فوکس به سمت کناره ها دوید و واردی را با پاسش صاحب موقعیت کرد و او هم گل زد.  در تساوی 2 – 2 مقابل وستهام او حتی بهتر هم کار کرد. توپ را به جایی پرتاب کرد که راحت تر به محرز برسد.

 

 

 

محرز به سمت جلو دوید و منتظر یک هافبک ماند تا اضافه شود. لستر به سمت کناره ها می رود و کار را برای بازیکنان راحت می کند و این کار را به این ترجیح می دهد که به محوطه جریمه برود و منتظر جادوی بازیکنان بماند.

 

 

 

در این مورد کانته بازیکنی بود که توپ را به سمت جلو برد.

 

 

 

بازیکن فرانسوی توپ را جلو برد و آن را به واردی رساند و او هم گل زد.

 

 

 

فقط پرتاب های اشمایکل نیست که تیم را رو به جلو می برد. در برد 3 بر صفر مقابل استوک اولوآ بود که با ضربه ای بلند توپ را جلو برد. پرتاب اشمایکل به او رسید و این بازیکن هم ضربه سر زد.

 

 

 

واردی با سرعت به سمت کانال ها دوید و برای پوشش بازگشت.

 

 

 

محرز آنجاست، در پست معمولش و با دریبل به سمت محوطه جریمه می رود. توپ را وارد محوطه جریمه می کند و اولوآ را در موقعیت گلزنی قرار می دهد.

 

 

 

اگرچه اشمایکل سازنده مستقیم این موقعیت ها نیست. اما سرعت در تصمیم گیری و توانایی در رساندن توپ به مهاجمین چیزی است که معمولا برای لستر بسیار مهم بوده. با این روش بارها لستر گل های تمیزی زده.

 

 

سختکوش و خستگی ناپذیر

 

موفقیت لستر به خاطر تاکتیک های انفرادی نیست و این طور نیست که مربی شان برای آن ها جادو کرد باشد. بلکه فقط به خاطر تلاش و تمرین بوده است. وقتی این تیم حمله می کند، این کار را 100 درصد انجام می دهد و با تمام وجود به سمت دروازه حریف پیش می رود.  دیسیپلین و تعادلی که رانیری در تیم ایجاد کرده به این معنی است که آن ها هرگز ناامید نمی شوند و گل می زنند و تمرکزشان روی دفاع هم معنی‌اش این است که به راحتی گل نمی خورند. درواقع راز موفقیت این تیم این است که آن ها واقعا خوب هستند. خیلی خوب.

 

 منبع: دیلی تلگراف

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
سلام کاش همراه با متن عکس ها هم نمایش داده میشد....
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار