فدراسیون فوتبال ایران به پایان دومین دوره ریاست علی کفاشیان رسیده است؛ مجموعهای که بیشتر از هشت سال پیش و پس از یک زلزله سهمگین ناشی از جنگ قدرت و تعلیق فوتبال ایران از نو (با اساسنامه ارسالی فیفا توسط کمیته انتقالی) پایه ریزی شد و حالا بعد از نزدیک به یک دهه به آخر خط رسیده است.
به گزارش «تابناک ورزشی»، اوضاع فعلی فدراسیون فوتبال بیشباهت به ماههای پایانی کار دولتهای هشت ساله در جمهوری اسلامی نیست. حالا با عدم ثبت نام کفاشیان برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال ـ که گفته میشود تصمیمی اختیاری نبوده ـ همه مدیران منتسب به وی دنبال لابی و برقراری ارتباط با رئیس احتمالی بعدی هستند و در هر اتاق و طبقهای از ساختمان پنج طبقه خیابان شیخ بهایی، صحبت از معادلات انتخاباتی است. اینکه کدام گزینه شانس بیشتری دارد و چطور میشود به حلقه مدیران نزدیک به او متصل شد و صندلی و جایگاه فعلی خود را حفظ کرد.
در بین رؤسای هیأتهای فوتبال استانها هم این موضوع صدق میکند. آنها که خود صاحب رأی هستند، باید با مشام تیز خود جریانها را بو بکشند و تشخیص دهند، باد به پرچم کدام یک از سه گزینه ریاست میوزد. خلاصه اینکه همه به فکر خودشان هستند و کسی به آنچه قانون فوتبال به عنوان تکلیف برایشان تعیین کرده، نیست.
در این میان؛ اما افکارعمومی که سالها از فساد و تخلفات متعدد مالی در فدراسیون فوتبال شنیده است، از خود میپرسد پس به آن همه ابهام چه زمانی پاسخ داده خواهد شد؟ چه کسی قرار است به موجی از گزارش های فساد در فوتبال رسیدگی کند؟
عمر مدیریتی کفاشیان و دوستان رو به اتمام است و چنانچه گزینهای از جریان مخالف کفاشیان بر مسند قدرت فوتبال ایران تکیه بزند، چطور میشود به پروندههای سابق رسیدگی کرد؟ اگر مهدی تاج، گزینه نزدیک به کفاشیان پیروز انتخابات باشد، چطور میشود به اسناد مالی و لغزشهای موجود در آن دست یافت؟ اساسا پس چه زمانی برای این همه بلوا و هیاهو جوابی قانع کننده و مشخص تقدیم مردم میشود؟
آیا حدود هشت هزار صفحه گزارش و ملحقات تهیه شده توسط مجلس از وجود فساد در فدراسیون فوتبال و فوتبالیها، دروغ و بدون سند بوده است؟ اگر خانه ملت برای ادعای آن همه مفسده در فوتبال ایران مدرک دارد، پس چه زمانی قرار است یقه فاسدان گرفته شود؟
دوره مسئولیت کفاشیان رو به پایان است و این چهره اغلب خندان که در مواجهه با ابهامهای موجود، همواره لبخندش پاک شده و با طعنه و متلک پاسخ خبرنگاران یا حتی رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس را داده، مسئول قطعی کلیه مسائل مالی رخ داده در این هشت سال خواهد بود.
او طبق فرمهای تکمیل شده، چنانچه تاج توسط مجمع حائز اکثریت آرا شود، نایب رئیس اول فدراسیون خواهد ماند؛ اما اگر یکی از دو رقیب دیگر برنده رقابت باشد، در فوتبال سمتی نخواهد داشت و باید اسناد و صورتهای مالی را تمام و کمال حسابرسی شده و بدون ابهام به نفر بعدی تحویل دهد.
در این وانفسا که همه اعضای مجمع و ارکان فوتبال ایران، دنبال منافع شخصی و آینده خود هستند، کسی نیست به این پرسشهای اساسی پاسخ دهد. فاجعهای که احتمالا صدایش در فدراسیون بعدی درمیآید و همان ماجرای انتقاد از مدیر قبلی تکرار میشود.
کسی پیدا نمیشود که بپرسد: در صورت عدم تأیید ترازهای مالی و تصمیمات عمدتا بحث برانگیز و فراقانونی کفاشیان در برخی مسائل مالی از سوی مجمع، چه راهی برای تنبیه متخلف و جبران خسارت پیش بینی شده است؟ بدهیهای میلیاردی فدراسیون را چه کسی به گردن میگیرد؟
تک تک اعضای مجمع باید بدانند مصاحبه در چندماه آینده علیه کفاشیان هیچ فایدهای به حال فوتبال بیمار ایران ندارد و اگر کسی حرفی دارد، باید همین امروز پا به میدان گذاشته و آن را به عنوان یکی از معتمدین جامعه فوتبال، به مردم، رسانهها و البته نهادهای نظارتی گزارش دهد.
برای نمونه، گزارشهای متعدد از تصمیم مستقیم کفاشیان در واریز بیش از ۱۲میلیون دلار از پول فدراسیون فوتبال به حساب شخصی فردی به نام «م. ه» چه زمانی توسط اعضای مجمع پیگیری میشود؟ آیا هیأت رئیسه و مجمع این کار را تأیید کردهاند؟ درست است که شخص رئیس مسئول این تصمیمات است، ولی سکوت فعلی اعضای مجمع و هیأت رئیسه آنها را هم در این ابهامها شریک میکند.
مسائل مربوط به درآمدهای لیگ برتر، حق پخش معلق شده، تخفیفات چند ده میلیاردتومانی به پیمانکار تبلیغات محیطی فوتبال، حق مأموریتهای عجیب و غریب ناشی از صدها سفر برون مرزی غیرضرور، انتساب اقوام و فامیل در پستها و مدیریتهای مالی فدراسیون بر خلاف نص صریح اساسنامه و دهها مورد تخلف دیگر قرار است از چه کسی پرسیده خواهد شد؟
به نظر میرسد، ادامه سکوت و فرو بردن سر در لاک خویش، رویهای باشد که باعث جسارت مدیران بعدی در انجام و تکرار تخلف در رشته پولساز فوتبال شود و فساد در این فدراسیون را موروثی کند.