بازدید 3117

تورم کمتر از ۵ درصد آرزو نیست!

یک استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی گفت: بانک مرکزی حتی اگر بخواهد دیگر نمی تواند تورم ایجاد کند. محمد حسین ادیب معتقد است تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی ، یا حباب ها دارد تخلیه می شود و یا قیمت های یارانه ای دارد به قیمت های واقعی نزدیک می شود . نکته عجیب مسئله این است که تورم ریالی و ارزی نسبت به سال 87 مساوی است اما مسکن که بیش از حد رشد قیمتی داشت کمترین افزایش و انرژی که کمتر از حد واقعی رشد کرده بود بیشترین افزایش را دارد .
کد خبر: ۵۷۴۸۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۴ 14 March 2016
 یک استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی گفت: بانک مرکزی حتی اگر بخواهد دیگر نمی تواند تورم ایجاد کند.
 محمد حسین ادیب معتقد است تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی ، یا حباب ها دارد تخلیه می شود و یا قیمت های یارانه ای دارد به قیمت های واقعی نزدیک می شود . نکته عجیب مسئله این است که تورم ریالی و ارزی نسبت به سال 87 مساوی است اما مسکن که بیش از حد رشد قیمتی داشت کمترین افزایش و انرژی که کمتر از حد واقعی رشد کرده بود  بیشترین افزایش را دارد .
 دیگر نظرات این استاد دانشگاه را در ادامه می خوانید.
 تورم در سال 1395 را چگونه پیش بینی می کنید؟
 ادیب : بدون توجه به تورم جهانی و پیش بینی آن در سه سال آینده، پیش بینی تورم در ایران ممکن نیست.
 چرا؟
 ادیب : با شاخص بلومبرگ قیمت های جهانی نسبت به 5 سال قبل 42 درصد کاهش یافته است، ایران با تورم منفی 42 درصدی وارداتی مواجه است.
 تورم منفی وارداتی چه تاثیری بر تورم در ایران دارد ؟
 ادیب : معدل حقوق گمرکی کالاهای وارداتی که به صورت رسمی وارد کشور می شود 5 درصد است و اکنون قاچاقچی با 10 درصد هزینه، کالاهای قاچاق را با بیمه در تهران تحویل می دهد یعنی اگر کالای قاچاق کشف شد قاچاقچی هزینه آن را پرداخت می کند البته بدون بیمه 8 در صد است، لذا قیمت کالاها در ایران مساوی است با قیمت جهانی بعلاوه 5 تا 10 درصد هزینه گمرکی یا هزینه قاچاق، یعنی وقتی قیمت ها در جهان 42 درصد سقوط می کند قیمت ها در داخل نیز سقوط می کند لذا تورم در ایران از تورم در جهان تاثیر می پذیرد.
 شما به سئوال من پاسخ ندادید تورم در سال آینده در ایران چه میزان خواهد بود ؟
 ادیب : تعرفه های گمرکی برای سال آینده حدود 20 درصد کاهش می یابد لذا کالاهای وارداتی ارزان تر وارد می شود.
  عامل دیگری موثر نیست؟
 ادیب : تحریم باعث می شد تا کالاها 7 تا ده درصد گران تر وارد کشور شود و با حذف آثار تحریم طی شش ماه آینده ، کالاها 7 تا 10 درصد ارزان تر وارد میشود این درست همان اثر کاهش نرخ ارز بر تورم  را دارد، کاهش آثار تحریم همان اثری را دارد که کاهش نرخ ارز دارد، یعنی کالاهای وارداتی 7 تا 10 درصد ارزان تر وارد میشود از این منظر یک تورم منفی ده درصدی برای کالاهای وارداتی در راه است.
 • تورم منفی ناشی از عرضه طلا و ارز زیر تشکها در بازار  
 چه عامل دیگری بر تورم موثر است ؟
 ادیب : 30 سال است که عده ای طلا خریداری می کنند تا گران شود و از گران شدن آن استفاده کنند، اکنون با  کاهش تحریم ها انتظارات تورمی برای نگهداری طلا و ارز به شدت سرکوب شده و  اکثریت جامعه تصور می کند که  نگهداری طلا و ارز تجارت قابل اتکایی نیست، لذا عده زیادی فروشنده طلا شده اند. اکنون طلا در ایران ده درصد ارزان تر از بازار جهانی است و قاچاقچی طلا را خریداری و آب می کند و صادر می کند و در ازای آن دلار وارد کشور می شود. این روند باعث افزایش عرضه دلار به بازار شده و نرخ ارز کاهش یافته است، پس با کاهش تحریم ها، انتظارات تورمی در مورد طلا و ارز چندان وجود ندارد لذا طلا و ارزی که در خانه ها و زیر تشک ها پنهان شده بود در حال عرضه به بازار است، این فضای تورم منفی ایجاد می کند.
  تورم جهانی چه می شود روند سقوط قیمتها ادامه خواهد داشت ؟
 ادیب : از جنگ جهانی اول تاکنون 9 بار فضای اقتصاد آمریکا حبابی شده و فدرال رزو با افزایش نرخ بهره حباب ها ترکانده است یعنی با ایجاد تورم منفی، حباب را از اققتصاد حذف کرده است. وقتی آمریکا نرخ بهره را بالا می برد می گویند اقتصاد آمریکا وارد چرخه انقباضی شده است، بطور متوسط طول عمر چرحه های انقباضی آمریکا 3 سال است و اکنون تنها شش ماه از ورود امریکا به چرخه انقباضی گذشته است. لذا انتظار می رود دو سال و نیم دیگر چرخه انقباضی آمریکا ادامه داشته باشد یعنی آمریکا بیش از ده بار دیگر نرخ بهره را بالا ببرد، بالابردن نرخ بهره به سقوط قیمت ها در جهان می انجامد. سقوط 42 درصدی قیمتها در جهان به سبب ورود اقتصاد اآمریکا به چرخه انقباضی است سقوط قیمتها تازه شروع است لذا طی دو سال و نیم آینمده انتظار می رود سقوط قیمتها در جهان ادامه داشته باشد.
 وقتی روند جهانی، کاهش قیمتها باشد چه اثری در ایران دارد ؟
 ادیب : این روند تورم داخلی را تحت تاثیر قرار می دهد  به عنوان مثال ایران 56 درصدی غذای خود را وارد می کند و مواد غذایی با شاخص فائو 38 درصد کاهش یافته است، این باعث میشود تا قیمت مواد غذابی در ایران تحت تاثیر قرار بگیرد اکنون  قیمت گندم در جهان 800 تومان و در ایران 1300 تومان است، اقتصادی است که گندم قاچاق وارد شود و به دولت 1300 تومان بفروشند.
  نهایتا تورم داخلی چه می شود ؟
 ادیب : تورم منفی خارجی با تورم مثبت داخلی ترکیب می شود و این زهر تورم را در داخل می گیرد. قیمت های جهانی نسبت به 5 سال قبل 42 درصد کاهش یافته اما نسبت به 20 سال قبل 196 درصد افزایش داشته است، عامل مهم تورم در ایران  در گذشته تورم 196 درصدی وارداتی بود که اکنون وجود ندارد، در گذشته سیاست های داخلی که تورم زا بود با تورم خارجی تشدید می شد ولی اکنون روند تشدید تورم داخلی با تورم خارجی نه تنها وجود ندارد بلکه تورم خارجی  منفی است یعنی عکس روند گذشته است.
 سقوط قیمت نفت چه تاثیری بر تورم دارد ؟
 ادیب : ایران اقتصادی انرژی محور دارد و قیمت انرژی 73 درصد سقوط کرده است سقوط قیمت انرژی باعث شد تا اقتصاد ایران کوچک شود، کوچک شدن اقتصاد به معنای این است که عرضه و تقاضا با هم کاهش  می یابد، تورم فزونی تقاضا بر عرضه است، تورم وقتی است که در اقتصاد، اضافه تقاضا وجود داشته باشد، احتمالا عرضه و تقاضا با هم 30 تا 40 درصد با سقوط قیمت نفت کاهش یافته است لذا چون عرضه و تقاضا حدودا معادل هم کاهش یافته اقتصاد با اضافه تقاضا مواجه نیست تا تورم شود، در دیگر کشورهای جهان نیز سقوط قیمت نفت جز در دو کشور منجر به تورم نشده است. این دو کشور نیز تورم ایجاد شده به سبب اخذ سیاست های غلط مالی و پولی بوده است تا سقوط قیمت نفت، وقتی اقتصاد کوچک بشود تورم نمی شود. کوچک شدن اقتصاد یعنی کاهش عرضه و تقاضا با هم نه اینکه عرضه کاهش یابد و تقاضا دست نخورده باقی بماند، عامل اصلی ایجاد تقاضا در اقتصاد ایران درآمد نفت است وقتی نفت سقوط کند تقاضا  متناسب کاهش می یابد.
 رفتار مصرف کننده چه تاثیری بر تورم دارد ؟    
 ادیب : با تحریم و سقوط قیمت نفت، اقتصاد کوچک شد و با کوچک شدن اقتصاد، احساس فقر در جامعه رشد کرد، مردم برای غلبه بر احساس فقر، از سطح مصرف یا تقاضا کاستند و بر پس انداز افزودند، به عبارت دیگر واکنش جامعه در برابر کوچک شدن اقتصاد و رشد احساس فقر، افزایش سطح پس انداز بود، افزایش پس انداز به معنای کاهش مصرف و کاهش تقاضاست وقتی تقاضا کاهش یابد تورم مهار می شود.
  واکنش قشر مرفه چگونه است ؟
 ادیب :اتومبیل خارجی ویژه قشر مرفه است واردات اتومبیل 50 درصد کاهش یافته است قشر مرفه مصرف خود را در این حوزه 50 درصد کاهش داده است در عین حال معامله واحد های مسکونی در بهمن در 5 منطقه مرفه نشین تهران  کمترین میزان معامله بوده است فقط 5 درصد واحد های مسکونی فروخته شسده بالای یک میلیارد تومان بوده است در مناطق مرفه نشین خرید خانه با آمار تقریبا متوقف شده است قشر مرفه نه دیگر خانه می خرد و نه اتومبیل این رفتار اقتصادی، به کاهش مصرف و تقاضا می انجامد و ضد تورمی است         
    بانکها چه تاثیری بر تورم دارند ؟ حجم وام دهی بانکها در سال چه میزان است؟ بانکها با وامی که پرداخت می کنند قدرت خرید ایجاد می کنند، بانکها با وامی که پرداخت می کنند تقاضا ایجاد می کنند  ؟
 ادیب : حجم وام دهی بانکها از 201 هزار میلیارد تومان در سال 1390 به 354 هزار میلیارد تومان در سال 94 افزایش یافته است( جدول شماره یک ) بر بنیاد تحلیل بانک مرکزی 50 درصد از حجم وام دهی بانکها تمدیدی است و 50 درصد آن وام جدید  است لذا حجم وام دهی بانکها از 100 هزار میلیارد تومان در سال 1390به 177 هزار میلیارد تومان در سال 94 افزایش یافته است در سال 1394 نسبت به سال 1390 بانکها 70 هزار میلیارد تومان وام جدید بیشتر به اقتصاد تزریق کرده اند.
 چند درصد از رشد نقدینگی به وام واقعی منجر می شود؟
 ادیب : نقدینگی از 352 هزار میلیارد تومان در سال 1390 به 950 هزار میلیارد تومان در بهمن 94 افزایش یافته است، سپرده بانکی به عنوان جزئی از نقدینگی از 326 هزار میلیارد تومان در سال 1390 به 919 هزار میلیارد تومان در دی ماه 1394 افزایش یافته است، رشد سپرده بانکی از اسفند 90 لغایت دی ماه 94 حدود 593 هزار میلیارد تومان بوده است، مقایسه اطلاعات فوق نشان می دهد از سال 90 لغایت دی ماه 94 سپرده بانکی 593 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، در حالی که حجم وام دهی بانکها فقط 70 هزار میلیارد تومان رشد کرده است.
   به عبارت دیگر از سال 90 به بعد تنها 12 درصد از رشد سپرده به وام قابل وصول تبدیل میشود. سپرده بانکی در مرحله بعد باید به تسهیلات تبدیل شود و رشد تسهیلات باید به تقاضا در اقتصاد منجر شود اطلاعات  مذکور نشان می دهد فقط 12 درصد از رشد سپرده به رشد تسهیلات زنده تبدیل می شود .
 چند در صد از نقدینگی سپرده بانکی است ؟
 ادیب : 4/96درصد از نقدینگی سپرده بانکی است .
 چه ارتباطی بین رشد نقدینگی و تورم وجود دارد ؟
 ادیب: نقدینگی در سال 1392، 25.9 درصد، در سال 1393 به میزان 22.3 درصد، در دوازده‌ماهه منتهی به دی‌ماه سال 1394، 27.2 درصد رشد کرده است. نرخ تورم نقطه به نقطه نیز از 45.1 درصد در خرداد سال 1392 به 8.9 درصد در بهمن‌ماه سال 1394 کاهش یافته است مقایسه نشان می دهد که ارتباط بین رشد نقدینگی و تورم  به شدت تضعیف شده است با وجودی که رشد نقدینگی تغییری جدی نداشته با این وجود تورم نقطه به نقطه از 45 درصد به 8.9 درصد کاهش یافته است رشد نقدینگی تورم به مراتب ضعیف تری نسبت به گذشته ایجاد می کند.
 
 
 
رشد نقدینگی در چه حوزه هایی می تواند تورم ایجاد کند ؟
 
ادیب : تورم کالاهای قابل تجارت در 9 ماهه سال 94 فقط 1.6 درصد بوده است( کمتر از دوو درصد) کالاهای قابل تجارت ، اقلامی هستند که بالقوه استعداد صادرات و واردات دارند و می توانند جز در جائی که تولید شده اند به فروش برسند( منبع : بانک مرکزی ) لذا رشد نقدینگی در بخش قابل تجارت تورم ایجاد نکرده است .
 پس رشد نقدینگی در چه حوزه ای تورم ایجاد می کند؟
 ادیب :در 9 ماهه سال جاری تورم در بخش غیر قابل تجارت 9 درصد بوده است به عبارت دیگر رشد نقدینگی فقط می تواند در بخش غیر قابل تجارت تورم ایجاد کند ( اجاره خانه و بخشی از خدمات شامل بخش غیر قابل تجارت اند ( منبع بانک مرکزی ).
 • تورم دردولت روحانی کمتر از میزانی است که اعلام می شود
 خدمات غیر قابل تجارت کدامند و وزن آن در سبد تورم چقدر است؟
 ادیب : در محاسبه تورم در ایران تورم اموال غیر منقول مثل زمین و آپارتمان لحاظ نمیشود 80 درصد دارائی مردم اموال غیر منقول است و 50 درصد وامی که بانکها پرداخت کرده اند در عمل وارد بخش مسکن شده، اما اموال غیر منقول در محاسبه تورم لحاظ نمی شود ولی اجاره خانه لحاظ می شود و در سبد تورم هم وزن 27 درصدی دارد و با وجودی که قیمت مسکن در تهران نسبت به سه سال قبل 35 درصد کاهش داشته اما اجاره خانه 51 درصد رشد داشته است لذا این نکته باعث شده تا  تورم در دولت روحانی و تورم از سال 92 تا حال بالا نشان داده شود در حالیکه به واقع اگر در محاسبه تورم قیمت اموال غیر منقول لحاظ می شد و همین وزن 27 درصدی در سبد تورم به آن داده شود، تورم مصرف کننده به مراتب کمتر بود. با این شیوه تورم نقطه به نقطه  مصرف کننده که کمتر از 9 درصد اعلام می شود به کمتر از 5 درصد کاهش می یافت. در عمل اکنون تورم مصرف کننده که حدود 9 درصد اعلام می شود با این شیوه محاسبه کمتر از 5 درصد است.  در عمل تورم 5 درصد است ( نقطه به نقطه ) ونه 9 درصد ، تورم در دولت روحانی کمتر از میزانی است که اعلام می شود.
  چرا با وجود کاهش 35 درصدی قیمت مسکن در تهران اجاره خانه 51 درصد رشد کرده است؟
 ادیب : قیمت مسکن در سال 91 حدود 80 درصد افزایش یافت اما اجاره خانه فقط 20 درصد رشد کرد. اجاره خانه در سالهای بعد نسبت به افزایش قیمت مسکن واکنش بیشتری نشان داد.
 تسنیم : یعنی تورم واقعی در کشور طی یک سال گذشته 5 درصد بوده است ؟
 ادیب : بله
 • نرخ سود بانکی 20 درصد بیش از تورم است
 • در هیچ جای جهان نرخ سود بانکی 20 درصد بیش از تورم نیست
 تورم 5 درصدی چه اثری بر اقتصاد دارد ؟
 ادیب : در ایران تا پایان سال 92 همیشه تورم از نرخ بهره بانکی بالاتر بوده است لذا در ایران بدهی را با تورم پرداخت می کردند با تورم، بدهی بی ارزش می شد و سپس پرداخت می شد( الگوی پرداخت بدهی در ایران ). از سال 1380 لغایت 90 ایران دومین کشور دارای بالاترین تورم  در جهان بود و در سال 91 نیز ایران رتبه اول تورم در جهان را داشت. ایرانی بر اساس تجربه 11 ساله یاد گرفته که بدهی را باید با تورم پرداخت کند اما اکنون تورم 5 درصد و بهره بانکی بین 20 تا 27 درصد است. آشکارا نرخ بهره حدود 20 درصد بیش از تورم است. من فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی و اقتصادی هستم و 30 سال در دانشگاه مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم را تدریس می کردم، بر اساس این تجربه حتی یک نمونه قابل مطالعه در جهان وجود ندارد که نرخ بهره بیش از 20 درصد بالاتر از تورم باشد و در پایان سال سوم، بحران بدهی بانکی وارد فاز بحرانی نشود، اگر نرخ بهره 20 درصد بالاتر از تورم باشد در پایان سال سوم پرداخت بدهی بانکی غیر ممکن می شود . من آمار همه کشور ها را به سبب رشته ای که تدریس می کردم از حفظ هستم یک نمونه قابل مطالعه در جهان وجود ندارد که اگر این وضعیت ادامه یابد بدهکاران قادر به پرداخت بدهی بانکی باشند.  به عبارت دیگر،  با ادامه وضعیت موجود، وصولی بانکها از محل تسهیلات به شدت افت کرده و در سال آینده این افت حداکثری می شود . وقتی وصولی بانکها به شدت کاهش یابد بانکها توان پرداخت وام نخواهند داشت و این به سقوط تقاضا می انجامد. سقوط تقاضا تورم را بیشتر کاهش می دهد چون تورم وقتی است که در اقتصاد اضافه تقاضا وجود داشته باشد.
 اگر یک نفر نشان دهد طی 70 سال گذشته در جهان یک کشور وجود داشته که برای 3 سال متوالی نرخ بهره 20 درصد بیشتر از تورم بوده و در آن کشور بحران بدهی بانکی وارد فاز بحرانی نشده باشد البته وزیر اقتصاد و دارایی نیز اعلام کردند 80 درصد منابع سیستم بانکی قفل شده است که اثبات این ادعاست در عین حال ایشان اعلام کردند هیچ فعال اقتصادی نمی تواند نرخ بهره 20 تا 27 درصدی را پرداخت کند هر سه فقره در یک راستاست .
رشد نقدینگی چه اثری بر نرخ دلار دارد ؟
 ادیب : قیمت دلار در نقطه فعلی نسبت به اسفند 94 تغییری نکرده است این نشان می دهد رشد 106 درصدی نقدینگی از اسفند 91 تا کنون به اضافه تقاضا در بخش ارز منجر نشده است( قطع ارتباط بین رشد نقدینگی و نرخ ارز )
رشد نقدینگی چه اثری بر رشد قیمت مسکن دارد ؟
 ادیب : قیمت مسکن نسبت به اسفند 91 حدود 35 درصد کاهش یافته است  وقتی قیمت ها 35 درصد سقوط می کند نشان می دهد در بخش مسکن عرضه بیش از تقاضاست  و حدود 80 درصد دارایی مردم اموال غیر منتقول است این نشان می دهد رشد 106 درصدی نقدینگی تاثیری بر بخش تقاضا در بخش مسکن نداشته است( قطع ارتباط بین رشد نقدینگی و بخش مسکن )
 
رشد نقدینگی چه اثری بر بخش تولید دارد ؟
 
ادیب : تورم تولید کننده در دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل 3.5 درصد بوده است و با وجود رشد 27 درصدی نقدینگی، برداشت میشود که رشد نقدینگی قادر به ایجاد اضافه تقاضا در بخش تولید نیست( قطع ارتباط بین رشد نقدینگی و بخش تولید)  
 رشد نقدینگی چه اثری بر رشد تورم ماهانه دارد ؟
 ادیب :بهترین شاخص برای اینکه تورم یک سال آینده پیش بینی شود تورم بهمن ماه نسبت به دی ماه ماه سال جاری است. تورم مصرف کننده در بهمن ماه نسبت به دی ماه سال جاری به گزارش مرکز آمار ایران ، منفی نیم درصد بوده با وجود رشد 27 درصدی نقدینگی طی 12 ماه گذشته، رشد منفی نیم درصدی در بهمن نشان می دهد ارتباط بین رشد نقدینگی و تورم قطع شده است با وجود رشد 27 درصدی نقدینگی، تورم منفی ماهانه نشان می دهد رشد نقدینگی دفتری است و با قسمت واقعی اقتصاد ارتباطی ندارد .
 • بانک مرکزی حتی اگر بخواهد هم نمی تواند تورم ایجاد کند
 چه عواملی باعث رشد نقدینگی می شود ؟
 ادیب : رشد نقدینگی سه علت دارد قدرت خود افزایی سپرده ( سودی که بانکها به سپرده پرداخت می کنند) ، رشد پول دیجیتال و خلق پول بوسیله بانک مرکزی ، تحلیل های مذکور گواهی می کند بانکها و بانک مرکزی در ایران دیگر قادر به ایجاد تورم نیستند بانک مرکزی حتی اگر بخواهد نیز نمی تواند تورم ایجاد کند.
 آیا بانکهای مرکزی جهان نیز نمی توانند تورم ایجاد کنند ؟
 ادیب : این پدیده مربوط به ایران نمی شود و در جهان نیز به استثنای آمریکا، بقیه بانکهای مرکزی دیگر نمی توانند تورم ایجاد کنند، استراتژی  منطقه یورو ایجاد 2 درصد تورم در سال است و به همین خاطر ماهانه 60 میلیارد دلار یورو پول جدید به اقتصاد تزریق تزریق می کند اما تورم در منطقه یورو مایوس کننده و کمی بالای صفر است در ژاپن دولت با تزریق پول سعی در ایجاد تورم دارد اما موفق نمیشود در انگلیس نیز بانک مرکزی سالانه 160 میلیارد دلار پول جدید به اقتصاد تزریق می کند اما تورم فقط یک دهم یک درصد است در حالی که هدف گذاری تورم 2 درصدی است .
 چرا ؟
 ادیب : استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد یکی از علل عدم موفقیت بانکهای مرکزی دنیا در خلق تورم، به تمرکز ثروت در جهان مربوط می شود. یک درصد مردم جهان 50 درصد ثروت جهان را دارند و این یک درصد، مخارج اندکی دارند مصرف اندکی دارند و تقاضای کمی ایجاد می کنند، مردم دنیا دو دسته اند یک درصد 50 درصد ثروت جهان را دارند و مصرف کمی دارند و 99 درصد بقیه که می توانند مصرف کنند پول ندارند این باعث شده با وجودی که جهان به شدت ثروت مند تر شده اما جهان با بحران کمبود تقاضا مواجه شود ما در جهانی ثروت مند با مردمی فقیر زندگی می کنیم ،در ایران نیز همین گونه است 70 درصد سپرده های بانکی به 600 هزار نفر تعلق دارد که یک درصد مردم اند و مخارج ، مصرف و تقاضای کمی دارند 70 درصد مردم ابران پول دارند اما مصرف کمی دارند و 30 درصد بقیه می توانند مصرف کنند اما پول ندارند ،وقتی گفته میشود نقدینگی 27 درصد رشد کرده است بدان معنی است که یک درصد قشر برخوردار پس اندازش 27 درصد رشد کرده است که این افزایش پس انداز به مصرف منجر نمیشود از اتفاق شاخص هائی که الگوی مصرف قشر مرفه را نشان می دهد قابل تامل است خودرو وارداتی الگوی مصرف قشر برخوردار را نشان می دهد واردات خودرو خارجی نصف شده و نشان می دهد آن یک درصد نیز مصرف خود را کاهش داده اند .
 بر آمده از مطالب مذکور به سبب تمرکز ثروت در کشورو تمرکز 70 درصد ثروت در یک درصد جامعه ، رشد نقدینگی به رشد تقاضا منجر نمی شود تا با ایجاد اضافه تقاضا در اقتصاد تورم ایجاد شود. رشد 27 درصدی نقدینگی باید باعث تورم به مراتب بیشتری می شد ، رشد  27 درصدی نقدینگی باید به رکود پایان می داد اما این اتفاق نیفتاده است. رشد 27 درصدی نقدینگی باید به رشد قیمت ارز می انجامید اما این مهم روی نداده است. بانک مرکزی ایران مانند همه بانک های مرکزی دیگر قادر به ایجاد تورم نیست. ضرورت ارزیابی مجدد جایگاه بانک مرکزی در اقتصاد به اولین الویت اقتصاد ایران تبدیل شده است. بانک مرکزی به خاطر داشته باشد حتی اگر بخواهد نیز دیگر نمی تواند تورم ایجاد کند.
 
تورم سال آینده را چگونه پیش بینی می کنید ؟
 
ادیب : ایران دومین کشور دنیا در تورم از سال 80 تا 90 بود و در سال 91 اولین کشور دارای بالاترین تورم در دنیا بود اقتصاد ایران «تورم محور» بود . فعالان اقتصادی  و بانکها خود را برای اقتصاد با تورم کمتر از 5 درصد آماده کنند. مقام بانک مرکزی اگر متوسل به خلق پول شود فقط تمرکز ثروت را بیشتر می کند. به عبارت دیگر ، به جای اینکه 70 درصد سپرده ها در اختیار یک درصد جمعیت است. با اتخاذ سیاست تورمی بوسیله بانک مرکزی این نسبت 70 درصدی بیشتر می شود. بدون اینکه این روند به افزایش تقاضا در بخش 30 درصدی منجر شود فقط بخش 30 درصدی است که قادر به ایجاد تقاضا و تورم است.
 • اقتصاد وارد فاز رونق غیر تورمی می شود
 تکلیف رکود چه می شود ؟
 ادیب : اقتصاد وارد فاز رونق غیر تورمی می شود.
 پیش بینی شما در خصوص نرخ ارز در سال 95؟ پیش بینی تورم بدون پیش بینی نرخ ارز ممکن نیست
 ادیب : میانگین وزنی فروش ارزمبادله ای ، ارز آزاد و حامل های انرژی در داخل 2387 تومان است به شرح ذیل :      
 1-سالانه 66 میلیارد دلار حامل های انرژی در داخل با دلار 1720 تومان به فروش می رسد (جمعا 114 هزار میلیارد تومان )
 2-سالانه حدود 20 میلیارد دلار ارز مبادله ای با نرخ 3021 تومان به فروش می رسد( جمعا حدود 60 هزار میلیارد تومان )
 3-سالانه حدود 30 میلیارد دلار ارز آزاد با نرخ 3420 تومان به فروش می رسد( جمعا حدود 103 هزار میلیارد تومان)
 4-جمعا حدود 116 میلیارد دلار  حامل های انرژی ، ارز مبادله ای و ارز آزاد به مبلغ 277 هزار میلیارد تومان به فروش می رسد و میانگین دلار فروخته شده 2387 تومان است.
 از این مطالب چه نتیجه ای می خواهید بگیرید ؟
 ادیب : در وضعیت موجود قدرت خرید جامعه ایران برای خرید سه فقره فوق 2387 تومان است و نه بیشتر، یعنی اگر یارانه انرژی همین فردا  حذف شود و یا اگر انرژی به جای اینکه با دلار 1720 تومان به فروش بپرسد با دلار 3420 تومان به فروش برسد به فاصله چند ماه دلار سقوط می کند. قدرت خرید واقعی مردم ما برای خرید در سه حوزه مذکور بیش از 2387 تومان نیست و اگر یارانه انرژی حذف شود  قیمت دلار قطعا به زیر 2700هزار تومان سقوط می کند. پس قیمت دلار بستگی دارد به اینکه  تا چه میزان یارانه انرژی پرداخت می شود. دیر یا زود در ایران یارانه انرژی حذف می شود و وقتی یارانه انرژی حذف شود دلار سقوط می کند این اتفاق دیر یا زود رخ می دهد فقط سخن بر سر زمان آن است.    
 شما تورم را با سال 91 مقایسه می کنید و نتیجه گیری می کنید اما اگر بازه زمانی را طولانی تر کنید احتمالا به نتایح دیگری می رسید که برای پیش بینی آینده شاید مطلوب تر باشد
 ادیب : مقایسه تورم در سال 87 با دی ماه 94  به این شرح است :
 فروش حامل های انرژی تورم 1400 درصدی را نشان می دهد در حالیکه تورم ریالی فقط 252 درصد بوده است:
 1-درآمد فروش حامل های انرژی در سال 88 در ایران 4714 میلیارد تومان و در سال 94 حدود 71 هزار میلیارد تومان و افزایش قیمت حامل های انرژی در سال 94 نسبت به 88 حدود 1400 درصد
 2-تورم  در دی ماه 94 نسبت به اسفند 87 حدود 252 درصد
 3-افزایش قیمت دلار در اسفند 94 نسبت به اسفند 87  حدود 259 درصد
 4-تورم ریالی و تورم ارزی از اسفند 87 لغایت اسفند 94 مساوی بوده است  
 5-افزایش قیمت مسکن در تهران در دی ماه 94 نسبت به سال 87 حدود 183 درصد
 6-قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در تهران  در سال 1375 از 54600 تومان به 715/1 میلیون تومان  در سال 1387افزایش یافته که درصد افزایش 3000 درصد است لذا افزایش 183 درصدی مسکن از سال 87 لغایت 94 به سبب رشد 3000 درصدی 1975 لغایت 1387 بوده است.
 
  
ارزیابی نهایی تورم در ایران در مقایسه سال 87 با دی ماه 94؟
 ادیب : تورم ارزی و ریالی نسبت به اسفند 87 مساوی است ،کالا ، خدمات و محصولاتی که تا قبل از اسفند 87 بیش از تورم افزایش قیمت داشته اند ( مثل مسکن ) روند سه گانه را طی می کنند :
 
خرید و فروش در آن بخش به شدت کاهش می یابد ( عرضه بیش از تقاضا و حاکم شدن رکود )
 
پس از کاهش معاملات، در فاز بعد کاهش قیمت رخ می دهد
 
در فاز سه در بخش های دیگری که قیمت ها نسبت به قیمت های جهانی خلاف قاعده پائین بوده است ( مثل حامل های انرژی ) افزایش قیمت ها نجومی خواهد بود تا اختلاف قیمت بین قیمت های داخلی با قیمت های جهانی کاهش یابد لذا در عمل روند قیمت ها در اینده بگونه ای خواهد بود که بخش هائی که قیمت آن نسبت به قیمت های جهانی پائین تر است افزایش قیمت حداکثری و کالا و خدماتی که که قبل از اسفند 87 قیمت آنها بسیار بیش از تورم افزایش یافته بود با کاهش قیمت و روند نزولی قیمتها مواجه میشوند کالا و خدماتی که روند افزایشی آنها حول و حوش سطح تورم است کمترین میزان نوسان را خواهند داشت .
 • تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی
 نهایتا روند تورم در سه سال آینده چگونه خواهد بود ؟
 ادیب: تورم در دوران روحانی و از سال 1392 لغایت زمان امروز، بیشتر شامل بخش هایی بوده که در سال 91 افزایش قیمت متناسب با افزایش نرخ ارز نداشتند،  دلار اکنون قیمت آن در بازار با اسفند 91 مساوی است کالا و خدماتی که قیمت آن در سال 1391 متناسب با افزایش قیمت دلار افزایش نیافته بود از آغاز سال 92 قیمت آن به نرخ دلار آزاد نزدیک شد لذا تورم نوعا شامل بخش هایی است که دلار آن کمتر از نرخ دلار آزاد است اما کالاهایی که در گذشته بیش از سطح عمومی قیمت ها رشد کردند، مثل مسکن در این بخش قیمتها رو به کاهش است.  پس روند تورم به گونه ای ست که کالاهایی که در 20 سال گذشته کمتر از سطح عمومی قیمتها یا تورم رشد کردند قیمت آنها رو به افزایش و کالاهایی که بیش از سطح عمومی قیمتها یا تورم در 20 سال گذشته رشد کرده اند قیمت آنها رو به کاهش است. در واقع تورم در دوران روحانی یا تورم تاخیری است و یا تورم حبابی ، یا حباب ها دارد تخلیه می شود و یا قیمت های یارانه ای دارد به قیمت های واقعی نزدیک می شود .
 نکته عجیب مسئله این است که تورم ریالی و ارزی نسبت به سال 87 مساوی است اما مسکن که بیش از حد رشد قیمتی داشت کمترین افزایش و انرژی که کمتر از حد واقعی رشد کرده بود  بیشترین افزایش را دارد
 بر این اساس هنوز چه میزان تورم تاخیری در اقتصاد ایران وجود دارد ؟
 ادیب : تورم از اسفند 91 تا دی ماه 94( تورم مصرف کننده ) 78 درصد بوده که عمدتا تورم تاخیری ناشی از انطباق بخش ها با سطح عمومی قیمت ها بوده واما ظرفیت چندان دیگری برای تورم وجود ندارد تقریبا همه قیمت ها به هم ترازی رسیده اند . به استثنای دو حوزه قیمت مسکن و قیمت انرژی ، قیمت مسکن هنوز خیلی بیش از تورم در کشور افزایش داشته است و متوسط قیمت های حامل های انرژی نیز نصف قیمت بازار جهانی است.  لذا قیمت مسکن باید کاهش یابد و قیمت حامل های انرژی باید افزایش یابد. اما بقیه قیمت ها به تعادل نسبی رسیده است یعنی به غیر از این دو حوزه ظرفیت چندانی برای تورم وجود ندارد.
 نوسان در این دو بخش چه میزان است ؟
 ادیب : متوسط قیمت یک متر واحد های مسکونی فروش رفته در ایران در بهمن ماه یک میلیون و پانصد هزار تومان بده که عادی است و نباید کاهش یابد اما قیمت مسکن در تهران بیش از حد بالاست لذا کاهش 30 درصدی قیمت مسکن در تهران محتمل است اگر مسکن در تهران 30 درصد کاهش یابد خرید و فروش راه می افتد اما در مورد حامل های انرژی در سال 94  ارزش فروش حامل های انرژی 70 هزار میلیارد تومان بود که با دلار 3400 تومان معادل همین مقدار یارانه انرژی وجود دارد اما برای محاسبه یارانه انرژی نرخ دلار 3400 تومان غیر واقعی است اگر یارانه انرژی قطع شود دلار سقوط می کند لذا احتمالا اگر بطور متوسط قیمت حامل های انرژی 50 درصد افزایش یابد دلار در سطحی سقوط می کند که یارانه ای باقی نمی ماند.
 جمع بندی نهایی ؟
 ادیب: به غیر از قیمت مسکن در کلان شهر ها و قیمت حامل های انرژی ، قیمت همه کالاها به تعادل نسبی رسیده و ظرفیت چندانی برای تورم وجود ندارد و فقط در این دو فقره امکان نوسان در بازار وجود دارد.    
 
 
 
 
 
 

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل