اصولگرایی مرد! زنده باد اصولگرایی!
برخی معتقدند، جریان اصولگرایی در قبال دورانی که در قدرت است، مسئولیت پذیر نیست و چون تجربه از قدرت کنار رفتن را هیچ گاه به صورت کامل نداشته است، نمی‌خواهد مسئولیت ناکارآمدی‌هایش را بپذیرد و چون در مناصب دیگری به راحتی پس از شکست‌های انتخاباتی، حتی پست‌های بالاتری را تصاحب می‌کند، هیچ گاه احساس شکست نمی‌کند؛ به همین دلیل، همیشه خود را پیروز می‌داند و از طبقات مردم فاصله می‌گیرد
هرچند اصولگرایان در مجلس آینده هم اکثریتی نسبی در اختیار دارند، در تهران به رغم اینکه پس از یک دهه به سازوکاری دقیق برای ائتلاف رسیدند و تجربه انشقاق مجلس نهم و ریاست جمهوری دهم را تکرار نکردند، شکست مطلقی خوردند؛ شکستی که باید سران این جناح فکری از امروز به آن فکر کنند و برای آن چاره‌ای بیندیشند.
به گزارش «تابناک»، اگر آنان از ماهیت سیال قدرت و دست به دست شدن آن در بین احزاب و گروه های سیاسی مختلف در نظام‌های دارای مردمسالاری همچون ایران صرفنظر کنند و از تبعات ده سال حاکمیت اصولگرایان در دولت و مجلس ـ که گریبان آنان را در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس گرفت ـ رها شوند، باید با خود بیندیشند و به این واقعیت فکر کنند که چرا طبقه متوسط شهری در تهران، در این دوره به آنان اقبال نکرد؟ آنان باید به این بیندیشند چرا نتوانستند با وجود ائتلافی سراسری و قدرتمند که در تهران تشکیل دادند، مردم را قانع کنند تا در تهران به آنان اقبال نشان دهند؟ اصولگرایان این روز‌ها به فکر و اندیشه بیش از هر چیزی نیاز دارند.
برخی معتقدند اصولگرا آنقدر که به مولفه‌های دیگر در جمهوری اسلامی اهمیت می‌دهند به آزادی اهمیت نمیدهند و به همین خاطر است که طبقه متوسطی که دغدغه معاش را پشت سر گذاشته است و به دنبال اظهار وجود در فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است به فضا برای زیستن نیاز دارد؛ فضایی که تفکر اصولگرایانه در اختیار آنان قرار نمی‌دهد! طبقه متوسط شهری می‌خواهد که دیده شود و در قدرت مشارکت داده شود و تفکر اصولگرایی برای همه چنین امکانی را فراهم نمی‌کند و دائم در حال خط کشیدن بین خودی و غیر خودی است! سران اصولگرایی باید فکری برای ادعایی بکنند.
برخی دیگر معتقدند جریان اصولگرایی در قبال دورانی که در قدرت است، مسئولیت پذیر نیست و چون تجربه از قدرت کنار رفتن را هیچ گاه به صورت کامل نداشته است، نمی‌خواهد مسئولیت ناکارآمدی‌هایش را بپذیرد و چون در مناصب دیگری به راحتی پس از شکست‌های انتخاباتی، حتی پست‌های بالاتری را تصاحب می‌کند، هیچگاه احساس شکست نمی‌کند؛ به همین خاطر همیشه خود را پیروز می‌داند و از طبقات مردم فاصله می‌گیرد و فقط زمانی دوباره توسط مردم انتخاب می‌شود که مردم از جناح رقیب اصولگرایی چنان خسته میشوند که چاره‌ای جز تغییر آنان و آمدن به سوی اصولگرایان نداشته باشند.
برخی دیگر بر این باورند که اصولگرایان چنان بر استقلال در جمهوری اسلامی تأکید میکنند که در عرصه سیاست خارجی به سمت انزواگرایی می روند و این برای مردمانی که سرانه بالای جوانان تحصیلکرده ـ که تشنه ارتباطات بین المللی هستند ـ مطلوبیت ندارد و آنان از این تفسیر خشک بر استقلال گریزانند، لذا به اصولگرایان به ویژه در شهرهای بزرگ اقبال نمیکنند؛ برای این هم باید فکری کنند!
عده‌ای دیگر معتقدند که اصولگرایان به صورت مستمر شخصیت‌های مؤثر و تأثیر گذار خود را به اردوگاه رقیب رهنمون می‌سازند و با خودی و غیر خودی کردن افراطی حتی در سطح سران اصولگرایی، تا کنون ریزش‌های زیانباری را محتمل شده‌اند. هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری، علی لاریجانی و... از جمله کسانی هستند که به دلیل تفسیر تنگ نظرانه از اصولگرایی، اکنون در خدمت اصولگرایی نیستند. اصولگرایان برای این مسأله هم باید چاره‌ای بیندیشند.
روزگاری یکی از فعالان اصلاحات پس از ناکامی اصلاح طلبان با صدای بلند فریاد زد: اصلاحات مرد! زنده باد اصلاحات. آنان که با هوش بودند فهمیدند، اصلاحاتی که ناکام است و مردم آن را نمی‌خواهند مرده است و باید اصلاحاتی را زنده کرد که اصلاحات مردم باشد و مردم برای آن به پای صندوق های رای می روند.
شاید اینک وقت آن باشد که کسی از اردوگاه اصولگرایی فریاد برآورد که: « اصولگرایی مرد تا زنده باد اصولگرایی!»
به گزارش «تابناک»، اگر آنان از ماهیت سیال قدرت و دست به دست شدن آن در بین احزاب و گروه های سیاسی مختلف در نظام‌های دارای مردمسالاری همچون ایران صرفنظر کنند و از تبعات ده سال حاکمیت اصولگرایان در دولت و مجلس ـ که گریبان آنان را در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس گرفت ـ رها شوند، باید با خود بیندیشند و به این واقعیت فکر کنند که چرا طبقه متوسط شهری در تهران، در این دوره به آنان اقبال نکرد؟ آنان باید به این بیندیشند چرا نتوانستند با وجود ائتلافی سراسری و قدرتمند که در تهران تشکیل دادند، مردم را قانع کنند تا در تهران به آنان اقبال نشان دهند؟ اصولگرایان این روز‌ها به فکر و اندیشه بیش از هر چیزی نیاز دارند.
برخی معتقدند اصولگرا آنقدر که به مولفه‌های دیگر در جمهوری اسلامی اهمیت می‌دهند به آزادی اهمیت نمیدهند و به همین خاطر است که طبقه متوسطی که دغدغه معاش را پشت سر گذاشته است و به دنبال اظهار وجود در فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است به فضا برای زیستن نیاز دارد؛ فضایی که تفکر اصولگرایانه در اختیار آنان قرار نمی‌دهد! طبقه متوسط شهری می‌خواهد که دیده شود و در قدرت مشارکت داده شود و تفکر اصولگرایی برای همه چنین امکانی را فراهم نمی‌کند و دائم در حال خط کشیدن بین خودی و غیر خودی است! سران اصولگرایی باید فکری برای ادعایی بکنند.
برخی دیگر معتقدند جریان اصولگرایی در قبال دورانی که در قدرت است، مسئولیت پذیر نیست و چون تجربه از قدرت کنار رفتن را هیچ گاه به صورت کامل نداشته است، نمی‌خواهد مسئولیت ناکارآمدی‌هایش را بپذیرد و چون در مناصب دیگری به راحتی پس از شکست‌های انتخاباتی، حتی پست‌های بالاتری را تصاحب می‌کند، هیچگاه احساس شکست نمی‌کند؛ به همین خاطر همیشه خود را پیروز می‌داند و از طبقات مردم فاصله می‌گیرد و فقط زمانی دوباره توسط مردم انتخاب می‌شود که مردم از جناح رقیب اصولگرایی چنان خسته میشوند که چاره‌ای جز تغییر آنان و آمدن به سوی اصولگرایان نداشته باشند.
برخی دیگر بر این باورند که اصولگرایان چنان بر استقلال در جمهوری اسلامی تأکید میکنند که در عرصه سیاست خارجی به سمت انزواگرایی می روند و این برای مردمانی که سرانه بالای جوانان تحصیلکرده ـ که تشنه ارتباطات بین المللی هستند ـ مطلوبیت ندارد و آنان از این تفسیر خشک بر استقلال گریزانند، لذا به اصولگرایان به ویژه در شهرهای بزرگ اقبال نمیکنند؛ برای این هم باید فکری کنند!
عده‌ای دیگر معتقدند که اصولگرایان به صورت مستمر شخصیت‌های مؤثر و تأثیر گذار خود را به اردوگاه رقیب رهنمون می‌سازند و با خودی و غیر خودی کردن افراطی حتی در سطح سران اصولگرایی، تا کنون ریزش‌های زیانباری را محتمل شده‌اند. هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری، علی لاریجانی و... از جمله کسانی هستند که به دلیل تفسیر تنگ نظرانه از اصولگرایی، اکنون در خدمت اصولگرایی نیستند. اصولگرایان برای این مسأله هم باید چاره‌ای بیندیشند.
روزگاری یکی از فعالان اصلاحات پس از ناکامی اصلاح طلبان با صدای بلند فریاد زد: اصلاحات مرد! زنده باد اصلاحات. آنان که با هوش بودند فهمیدند، اصلاحاتی که ناکام است و مردم آن را نمی‌خواهند مرده است و باید اصلاحاتی را زنده کرد که اصلاحات مردم باشد و مردم برای آن به پای صندوق های رای می روند.
شاید اینک وقت آن باشد که کسی از اردوگاه اصولگرایی فریاد برآورد که: « اصولگرایی مرد تا زنده باد اصولگرایی!»
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۸۴
انتشار یافته: ۵۱
اصولگرایان اکثریت مجلس آینده رو در اختیار دارن؟ این حرف مثال خود گفتن و خود خندیدن است. جز چند تا سایت اصولگرای افراطی هیچ کس این مساله رو تایید نمیکنه.یک نگاهی به روزنامه ها و سایتهای اصلاح طلب یا بیطرف بندازید. اگر بازهم قبول ندارید نگاهی به سایتهای خبری بین المللی معتبر بندازین. از تابناک انتظار دیگری میرفت. پاسخ ها
داریوش
| 
| ۱۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
مثل اینکه متوجه نشدی؟؟به سایتها و روزنامه ها نگاه نکن
همیشه رسانه ها حقایق رو بیان نمیکنند و بنگاه های ثروت و قدرت تاثیر اصلی بر رسانه ها رو دارند.
به آمار منتخبین نگاه کن عزیزم.
ناشناس
| | ۱۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
جناب داریوش .نگاهی به مثبت و منفی بنداز. جوابت رو میگیری. . نیازی به پاسخگویی من نیست. عباس
| | ۱۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
اقای داریوش وزن رای تهران همیشه بالا بوده چون اصول گرایان صاحب نفوذ و کارکشته اکثرا تهرانی هستند پس اینجا عده خیلی مهم نیست این مهمه که در تهران حتی حداد عادل یا توکلی رای نیاوردند. این برای اصولگرایان شکست است که اینهمه ناراحتند. والا می گفتند ما شکست نخوردیم و خوشحال هم بودند. در حقیقت مردم پیام خودشون رو برای اونائی که بخوان بفهمند فرستادند. بعضی ها هم نمی خوان بفهمند که کاری نمیشه کرد اگر رقابت واقعي وج.د داشته باشد اصولگرايان در هيچ انتخاباتي برنده مطلق و قاطع نخواهند بود. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
راست میگه. تو شهره ما یه آدمی هست اصلاح طلب هر وقت تایید صلاحیت شده 4-5 برابر نفر دوم رای اورده و برای مردم کار کرده و همه دوستش دارند اما چون از نظام انتقاد کرده الان 3 دورست تایید نشده و افرادی اصول گرا بدون پشتوانه مردمی از شهره ما وارد مجلس میشوند جانا سخن از زبان ما می گوئی ، البته گوش اگر گوش تو (اصول گرایان) و ناله اگر ناله ماست انچه البته به جائی نرسد فریاد است ، این را تجربه این سالها نشان داده است تابناک دقیقن 2سال و نیم پیش، پس از انتخابات ریاست جمهوری یک تحلیل در مورد شکست اصول گرایان داشت، که بسیار جالب بود. دقیقن یادم میاد نوشته بود اصول گرایی اگر رویه خود را عوض نکند در انتخابات مجلس هم دچار مشکل شدید می شود. گفته بود اصول گرایان تا کی باید منتظر رد صلاحیت رقیب توسط شورای نگهبان باشند.. و اخر سر هم یکسری پیشنهاد برای آینده داده بود که متاسفانه اصولگرایان هرگز به سمت اون موضوعات نرفتند.. ای کاش الان اون تحلیل زیبای شما در آن زمان و پیش بینی دقیقتان بود که میدیدند و لااقل به این تحلیل امروز شما و سایر صاحبنظران دقت کنند... اما من بعید میدانم و متاسفانه این دایره اصولگرایی تنگ تر می شود.. ببخشید اما اصول گرایان طالب استقلال از سایر کشورها نیستند طالب دشمنی با آنها هستند وگرنه چرا در مورد کشور کومونیستی چین که اقتصاد کشور رو نابود کرده موضوع نمی گیرند؟ تحليل بسيار جالبي بود اما بايد به اين نكته توجه داشت كه مردم با كسي تعارف ندارند و خواسته هاي مردم بر مبناي تقسيمات اصول گرايي و اصلاح طلبي نيست اگر سال 84 و 88 اقاي احمدي نژاد راي اورد مردم به شخصي راي دادند كه قول داد نظم اقتصادي ايجاد نمايد و ثروت بطور عادلانه بين مردم تقسيم شود غافل از اينكه او به الزامات جامعه بين الملل توجهي نداشت و كشور را دچار انزواي سياسي نمود
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۱
خوب فقط اين نبود اختلاس و ندانم كاري و نقدينگي و مسكن مهر و اطرافيان منحرف و .......... هزاران چيز ديگر هم بودند خلاصه طرز تفکر دگماتیک نتیجه اش همینه و این لازمه اصلی تفکر اصولگرایی هست خیلی به در و دیوار نزنید و اگه اصولگراها هم همین جوری فکر کنند دیگه فرقی با اصلاحاتی ها ندارند و این به معنای حذف آنها است. سلام تحلیلتون محل تامل داره ومیشه نقدهایی به اون واردکرد ولی درخصوص جمله اخر که منتسب به سعیدحجاریان هست اصلاح بفرمایید که ایشون گفتند "اصلاحات مرد،زنده باداصلاحات "وبه همین تعبیر بایدگفت اصولگرایی مرد ،زنده باد اصولگرایی "اگرچه بایدتوجه داشت اصلاحات یک مکتب ومرام سیاسی است واصولگرایی یک جریان سیاسی وتفاوت بسیاری است بین این دو در تهران مردم دید بازتری نسبت دنیا دارند.آرمش و پیشرفت و قانون مداری را میخواهیم و تعامل با دنیا چرا که جنگ خانمان سوز سوریه و یمن جلوی چشمانمان است.از سوریه چی مانده؟ حالا شاخ آمریکا و اسراییل شکسته و یا این سوری ها هستند که با یک کشور ویرانه که تمامی زیر ساختهایش را از دست داده روبروست.
اصولگرایان ما دایما بر طبل جنگ میزنند و قانون را قبول ندارند .
آتش زدن سفارتخانه های انگلیس و عربستان و اینکه چطور وجهه ایران را در دنیا ذلیل میکنند را میبینیم.
ضمن تشکر از نظرات شما اما نمیدانم چرا به این نکته مهم توجه نمی کنید یا سعی میکنید نادیده بگیرید که در شهرهای کوچک اصلا ملاک انتخاب گروه های سیاسی نیست بلکه قومی طایفه ای و موارد اینچنینی است ودوستان اصولگرا ی حداقل خودشان را گول نزنند وبپذیرند که سیاست های انها از هر لحاظ در بین مردم پذیرفتنی نیست . بقول دکتر مطهری اصولگرایان زیاد حقوق شهروندی وازادی های مدنی را قبول ندارند و مورد دیگر هم مخالف تعامل با جوامع بین المللی هستند نتیجه آن می شود12سال گذشته و مردم در این12سال بسیار سختی اقتصادی کشیدند درود بر اتحاد اصلاح طلبان ،اعتدالیون و اصولگرایان میانه رو و مستقلین . انشالله با اتحاد در مجلس اینده به ریاست جناب لاریجانی سرمنشائ خیر برای اسلام، ایران بزرگ و مردم باشند انشالله تابی دوباره کامنت منتشر می کنی؟قبل از انتخابات از مجلس نهم می ترسیدید؟ جناب تابناک تا چند روز پیش با قدرت هر چه بیشتر بر طبل اصول گرایی می کوبید. چه شد که رنگ و بوی خبر خانه ی شما به یکبار متحپل شده و نقد معتدل هم در پیش گرفتید ؟!!! اونها با رد صلاحیت برتری عددی رو در سطح کشور از اصلاحطلبا گرفتن ..تنها کاری که اصلاحطلبا میتونستن بکنن و خوب هم انجامش دادند گرفتن برتری کیفی از اصولگراها بود ..که نگذاشتن مهره های اصلیشون وارد مجلس بشوند..حالا میبینید در تعیین ریاست مجلس اون اکثریت اصولگرا اونقدرهام تندرو نیستن مجلس آینده به داد مردم برسد :تعرفه بالای واردات مخصوصا خودرو
مالیات بالای ارزش افزوده
قوانین مضحک ثبت اسناد مثل ثبت خرید ماشین در محضر ، تایید امضا در محضر ، بی اعتبار بودن وکالت بلاعزل فروش بعد از فوت ...
کلا قوانینی که به ضرر مردم
دقیقا درست اشاره شد طبقه متوسط شهری با طرز تفکر و نحوه اداره مملکت از سوی اصولگرایان موافق نیست و خود اصولگرایان نیز اینرا بوضوح می دانند لیکن راه حلی که انتخاب شد ایجاد شرایط اقتصادی برای حذف این طبقه بود که تا حدی هم موفق بود و واقعا بسیاری از طبقه متوسط به زیر خط فقر سقوط کردند. لیکن حذف طبقه متوسط تبعات ناگواری برای یک مملکت دارد. در هیچ انتخاباتی که مردم بطور گسترده شرکت کنند اصولگرایان پیروز نخواهند شد این نشان میدهد که اکثریت جامعه مربوط به اصلاح طلباان است دیدم رد صلاحیت بزگان اصلاح طلب نیز کارساز نبود وقتی مردم پای صندوق باشند شاخص ترین چهره اصول گرا در مقابل گمنام ترین فرد اصلاح طلب شانسی ندارند تفکری که به فکر آسایش، پیشرفت و ترقی مردم و کشور نباشد محکوم به شکست است. تفکر اصولگرایی بین اکثریت مردم مطلوبیت ندارذ. اصولگراها مثل احمدی نژاد رفتند به زباله دان تاریخ یادمون باشه که حدودا 60 کرسی مجلس مونده که رقابت بین نفر آخر لیست امید و نفر اول اصولگراهاست(مثل شیراز که 3 نفر اول لیست امید وارد مجلس شدن)که ایشالا اونا رو هم اصلاح طلبا دارن اصولگراها نفاق را در کشور نهادینه کردند و از همین نقطه هم خودشان و هم کشور ضربه خوردند. یکی از اصلاح طلبان چند روز قبل از انتخابات حرف جالبی زده بود! این شخص گفته بود که این انتخابات مثل یه مسابقه ی دو می مونه که اصلاح طلبان پشت خط ایستادن اما اصول گرایان از خیلی وقت قبل شروع به دویدن کردن اما داور (شورای نگهبان) به اصلاح طلبان اجازه ی شروع رو نمی ده! اما با این حال دیدیم که به قول رئیس دولت اصلاحات (به دلیل ممنوع الاسم بودن نام نبردم!!!) با دستان بسته پیروز شدیم! آره از نهم اسفند به بعد میشه حس کرد تابناک صدو هشتاد که نه چیزی حدود نود درجه عوض شده،تابناک تا وقتی با مردم باشی هیچ مشکلی نداری نمیگم که انتقاد نکنید که اگر انتقاد نکنید و دولت و مجلس اصلاح طلب نتوانند به وعده هاشون عمل کنند باید منتظر احمدی نژاد دوم باشیم و دباره برمیگردیم به سال هشتاد و چهار.تابناک انتقاد سازنده یادت نره به طوری که به قول آقای خزعلی همه جناح‌ها باید بدانند مردم چک سفید به هیچ کدام نمیدهند.
اصولگرایان حتی نتوانستند مسابقه ای که 3 بر صفر به نفع آنها شروع شده بود را هم ببرند. این از هر شکستی بدتر است. انتقاد جدی که به تابناک وارد است اینه خودرا سعی میکنه بیطرف نشون بده در صورتیکه جز جناح اصول گراست. لذا این مقاله شامل خود تابناک هم می شود تا در رویه های خود همچون اصول گرایان تجدید نظر کنند. درود تحلیلی هوشمندانه بود آفرین بر نویسنده و تابناک دوست داشتنی اصول گرا یعنی چه منظورتان چه اصولی است اگراصول اسلامی است که ماازاین جماعت جز فحاشی تهمت دروغ اختلاس نامردی و.....چیزی ندیدیم اینها فقط بارانت شورای نکهبان همه جارافبضه کرده اند رحلت اصولگرایی را به اصولگرایان تسلیت عرض مینماییم تابناک به سوی مردم بازگرد. راه درست همینه. اصولكرا بر أساس أصول حركت ميكند نه بر أساس هواهاى نفساني. دلم برأى تهران ميسوزد. وقتش ديگه رسيده با أين خلق!!!يك زلزله شناس
جریان اصولگرایی هر وقت توانست دست از سر رسانه ملی بردارد و آن را واقعا به صورت رسانه‌ای بی طرف تحویل ملت ایران دهد آن وقت میتوان از آن انتظار پیشرفت و تحول داشتتا وقتی عادت کرده اند به رانت رسانه ای و قدرت نهادهای نظامی و شورای نگهبان هیچ امیدی به اصول گرایی نخواهد بود
اصول گرایان هیچگاه دغدغه حقوق شهروندی را نداشتند خودرا پشت شعارهای دفاع از محرومان پنهان کرده واقعیت دیگر آنکه فسادهائیکه تا کنون افشا شده ناشی از افرادی بوده که داعیه اصول گرائی داشتند . مشکل اصلی اصولگرایان اینست که نمی توانند خود را از حبهه پایداری جدا کنند و علت ضربه خردنشان هم اینست و لاغیر ( البته حتما می دانید که جبهه پایداری به سر کرده گی پدر معنوی شان همان انجمن حجتیه هستند و باز هم ولاغیر . به نظر من اصلاح طللب حداقل معيارهاي اصول گرايي در گفتار و کردار علي مطهري نمود يافته است. بنابراين تا زماني که اصول گرايان راه و روش اصول گرايي را از علي مطهري نياموزند، محکم به شکستند تحلیل سنجیده ومنطبق بر نکات دقیقی بود . اما یک نکته از تحلیل بنظر اشتباه است و این تفکر اشتباه از قدیم یعنی از زمان تولد اصلاح طلبی باور این طیف بوده است . این نکته که طبقه متوسط (پسوند شهری هم صحیح نیست و باید گفت طبقه متوسط اجتماعی) دغدغه معاش ندارد . اتفاقا" در طبقه متوسط دغدغه معیشت بیشتر و متنوع تر است . درست است که این طبقه به نان شب محتاج نیست اما بطور مثال دغدغه تامین شهریه تحصیل فرزند دانشجو یا تهیه جهیزیه آبرومند یا خرید خودرو یا تامین مسکن حتی استیجاری و ... برای این طبقه کمتر از نان شب نیست . عدم اقبال به اصول گرایان در کنار سایر مولفه های سیاسی و اجتماعی که در تحلیل به آنها اشاره شده دلیل اقتصادی هم دارد. مردم فقر و فلاکت اقتصادی را که در سال های اخیر شدت بی سابقه ای گرفت از چشم اصول گرایان می بینند که هم دولت را داشتند و هم مجلس را (بعلاوه سایر نهادهای قدرت ). اصولگرا ها فقط شعار مرگ مرگ سر دادند . حتی در صحن مجلس تظاهرات شبه خیابانی راه انداختند . دیپلماسی را کلا" بوسیدند و کنار گذاشتند . چون خودشان مشکل و دغدغه اقتصادی نداشتند در تعاملات بین المللی از این فاکتور مهم غفلت کردند. گفتند تحریم ها بی اثر است و کاغذ پاره بحساب می آید. هر جناح و طیفی که قدرت را در دست می گیرد باید به همه نیاز های طبقات اجتماع توجه نماید . اصلاح طلبان هم نباید شعار منسوخ و غلط تقدم اصلاحات سیاسی بر اصلاحات اقتصادی را زنده کنند . اصولگرايي جمود و ثابت است اما دنيا سيال و در حركت دائمي است در نتيجه تفكر اصلاح طلبي زنده جاودان است. دوستان تیم امید اصلاح طلبان این بلا رو سرشون اورده وای به حالشون اگه تیم اصلی رو رد صلاحیت نمیکردن هم اصلاح طلبی خوبه وهم اصول گرایی...باید دید مردم چی میگن...مردم مردم>مردم....این خیلی مهمه که نتیجه اش رو دیدیم ممنون از نویسنده ی محترم . مقاله ی بسیار خوب ومفید و صادقانه ای بود حالا تابناک یه چیزی گفت جدی نگیرید این چیزی که شما نوشتید نشان از این داره که اصولگرایان توانسته اند مشکل معیشت حداقل قشر متوسط را برطرف نمایند! و حالا باید به سراغ مراحل بعدی یعنی آزادی و .. بروند. آیا خودتان به این باور دارید که مشکل معیشت از دوران اصلاخات بهتر شده است؟ انچه من از نظر اصلاح طلب ها خواندم نظر غرب گرا ها بود و خوب است یک بار دیگر آن مطلب ایت الله خاکستری بخوانید که شما را مدیریت کرد تحلیل بسیار زیبایی بود. حرف منطقی به دل مخاطب می نشیند. نمونه ناراحت کننده جریان منتسب به اصولگرایی در اصفهان حمله به مقبره ایرانشناس مشهور آمریکایی بود که آبروی ایران و اصفهان را در نزد فرهنگ دوستان در سطح دنیا برد. این حرکت دست کمی از حمله به سفارتخانه ها نداشت. امیدوارم کسانی که از این شهر به مجلس راه پیدا کردند جلوی این اقدامات زشت را بگیرند. بزرگترین مشکل اصولگرایان این است که کاملا از توده مردم فاصله گرفته اند و چون در محافل خودشان نظرات چاپلوسانه می شنوند همانها را باور می کنند و از وافعیت فاصله گرفته اند. این همه مکانیسم برای وحدت از خودشان در آوردند ولی به جای اینکه کاندیداها را براساس پذیرش مردم انتخاب کنند ترجیح دادند بین خودشان سهمیه بندی کنند انگار کوپن مجلس بهشان داده اند وگرنه آدم عاقل که لیست خودش را با باج دادن به جماعت احمدی نژادی به ورطه رای نیاوردن نمی کشاند هرکامنتی باید گزینه ابی وقرمز یا همان مثبت ومنفی جداگانه داشته باشد حتی برای پاسخ تاچنند ساعت قبل برای این مطلب همینطور بود امامتاسفانه برای هرکامنتی یک پاسخ اصول گرایانه گذاشتید تامخاطب را ازنتجه مثبت ومنفی پاسخ گمراه کنید اما مخاطب اگاه وفهیم است وبه راحتی به منویات تابناک پی می برد. تابناک چرا اینگونه القا میکنی که شادی را اصولگریان توزیع میکنند غافل از اینکه شادی حقمردم است ان هم این نو شادی وپیروزی انتخاباتی