بازدید 7098

هفتم اسفند را به‌خاطر بسپاريد

جواد دلیری
کد خبر: ۵۷۱۳۴۴
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۲ 28 February 2016
روز ٧ اسفند را بايد به خاطر سپرد. در هفتم اسفند امسال در واپسين روزهاي زمستان، انتخاباتي شورانگيز در ايران برپا شد؛ انتخاباتي كه شور صد جوانه را در جان صاحبان سياست جاري ساخت و دل مردم و حاكمان اين سرزمين را شاد و شادمان كرد.

بهاري كه در اسفند امسال آمد يك نماد ناب نامدار داشت؛ «صندوق راي» و پيام‌هايي دارد كه نمي‌توان آنها را ناديده گرفت:

يكم: ٧ اسفند را بايد به خاطر سپرد، چراكه با پايان انتخابات و اعلام نتايج آن همه خوشحالند و حس پيروزي دارند؛ هم «حماسه» خلق شد و هم پيام راي مردم به ثبت رسيد. هم جناح‌هاي سياسي و مردم خوشحالند و هم حاكميت.

حس پيروزي بهار دوباره ايران است كه با سرانگشت‌هاي جوهر خورده مردم ايران آفريده شده و دوباره نه تنها اميد مردم را چندين برابر مي‌كند كه پيام خوش الحانش افزايش ضريب اتحاد و انسجام ملي است. اين رخداد البته پس از دعوت تاريخي رهبر معزز انقلاب از دوستداران و منتقدان ايران و نظام اسلامي براي شركت در انتخابات و نيت و اراده اهالي سياستمدار براي كسب راي از مردم محقق شد. ايرانيان هم با ادراكي صحيح از فضاي كشور به دعوت ديده‌بان نظام لبيك گفتند وروز جمعه سنگ تمام گذاشتند تا بر اساس آمار رسمي قريب به ٣٥ ميليون نفر با سلايق و علايق رنگين كماني پاي صندوق‌هاي راي حاضر شدند.

مشاركت حداكثري مردم در انتخابات بي‌ترديد حضوري پر رمز و رازاست كه مي‌شود از لابه‌لاي آن رنگ و بو و صداي مشابه داشت به دوم خرداد ٧٦. چه آنكه رايي كه در روز جمعه به صندوق ريخته شد و رايي كه ديروز خوانده شد مختصات و مشخصات همان راي تاريخي خرداد ٧٦ را نيز دارا بود. رايي كه مدرن‌ترين، مدني‌ترين و تاريخي‌ترين رفتار سياسي شهروندان ايران را به نمايش گذاشت و جاي هيچ حرف و حديثي باقي نگذاشت.

راي روز جمعه و دست چين كردن نامزدهاي انتخاباتي پر از حرف و پيام مردمي است. از ميان موج گسترده ايرانيان، اما مردمي بي‌شمار آنگاه كه پاي صندوق‌هاي راي آمدند، قرار نبود به نامزدي مشخص و شناخته شده راي دهند. آنها حتي در اين انتخابات نيامده بودند به وعده و برنامه‌اي ذهني يا شعاري راي دهند كه چنين برنامه‌اي هم از سوي نامزدها اعلام نشده بود. مردم آمدند تا خودشان را و حرف‌شان و مطالبه‌شان را با واسطه‌گري صندوق‌هاي راي به گوش مديران و مسوولان كشور برسانند. راي آنها به كانديداهاي كمتر شناخته شده و امتحان پس نداده به واقع جز اين چه تفسير و تعبيري ديگر دارد؟ مردم آمدند تا تاثيرو قدرت راي را نشان دهند، آمدند بگويند كه نسبت به سرنوشت و ملك خويش بي‌تفاوت نيستند. آنها آمدند تا بگويند بي‌تفاوتي آنچنان كه در سال‌هاي پيشين نشانش داده بودند چقدر مخرب خواهد بود و ازهمه مهم‌تر آمدند تا نشان دهند كه بر استمرار اميدي كه در خرداد ٩٢ و پس از آن باز يافته‌اند چقدر تاكيد دارند.

اين حضور پر رمز و راز در حالي رقم خورد كه فضاي سكوت روزهاي قبل از روز انتخابات بيش از همه به چشم مي‌آمد اما ساعت ٨ صبح هفتم اسفند چيز ديگري رقم خورد تا مشخص شود كه بيش از پيچيدگي‌هاي امروز سياست و بازي‌هاي سياسي اين مردم ايران هستند كه پيچيده شده‌اند و ديگر نمي‌شود به اين راحتي‌ها كنش‌هاي آنان را پيش بيني كرد. همه اينها شاهد مثال اين ادعاست كه انتخابات ديروز تابلويي از پيوند و استحكام دروني يك نظام سياسي بود.

دوم؛ انتخابات هفتم اسفند اما براي حسن روحاني و دولتش يك برگ زرين رقم زد و خاطره‌اي شيرين از نخستين رخداد سياسي در دولت اعتدال را بر كام همگان به جاي گذاشت. چه آنان كه پيروز شدند و چه آنان كه رقابت را به رقيب واگذار كردند حرفي و اما و اگري بر صحت و سلامت انتخابات نداشتند.

اين همان وعده‌اي بود كه حسن روحاني و دولتمردانش بارها بر آن تاكيد موكد كرده بودند و چه خوش و خجسته از آن سربلند بيرون آمدند.

روحاني و يارانش از روزهاي آغاز انتخابات بر قانون تاكيد كردند هر چند در مقدمات انتخابات رخداد‌هايي رخ داد كه خارج از قدرت و توان دولت بود اما برقراري آرامش و امنيت در طول برگزاري انتخابات، سعه صدر در بررسي صلاحيت‌ها، استفاده از توان رايزني و دوري از حاشيه‌سازي‌هاي مرسوم، فراهم كردن مقدمات دو انتخابات صعب وسهمگين، عدم وجود فضاي امنيتي و بسته رسانه‌اي، عدم دخالت در انتخابات، نامزد‌سازي و... همه نشانه‌هايي بود كه دولت اعتدال از آن سربلند بيرون آمد تا علاوه براين عيار مردم سالاري و شاخص مشاركت براي دولت روحاني نيز در مقام يك ركورد انتخاباتي، ثبت شود.

دولت روحاني اينچنين سال ٩٤ را پايان مي‌برد كه اگر آغازش كام مردم شيرين شد پاياني گواراتر داشت هم براي مردم هم براي دولت.

حالا دولت در سال پاياني دوره اول خود راحت‌تر مي‌تواند طعم اعتدال را در جامعه جاري سازد و برنامه‌هاي اقتصادي و اجتماعي‌اش را اجرا كند و اين همان چيزي است كه هم دولت به آن نياز داشت و هم مردمي كه به برنامه‌ها و وعده‌هاي روحاني اميد بسته‌اند.

سوم ؛روز ٧ اسفند را بايد به خاطر سپرد. چون رخوت روزهاي سرد از تن احزاب رخت بر مي‌بندد وجاني دوباره به پيكره آنان مي‌دمد. اينگونه است كه اين انتخابات براي احزاب پر از دستاورد خواهد بود.

الف) اصلاح‌طلبان: اكنون آن اجماع بزرگ و ائتلاف تاريخى سال ٩٢ دوباره شالوده حركتى جديد را در پهنه سياست ايران فراهم كرده است. آرمان‌هايى كه اين جبهه بر پايه آن شكل گرفت، همان هدف‌هاى مقدس و والايى است كه جنبش اصلاحى دوم خرداد را رقم زد. نفى انحصار و افراط‌گرى، استقرار عدالت و اعتدال، و حفظ و حراست از عزت و امنيت ايران و ايرانى مجموعه اصولى بود كه شهروندان ايرانى را از تيره و طوايف گوناگون در ٢٨ خرداد ٩٢و هفتم اسفند ٩٤ زير بيرق ائتلاف جديد گرد آورد.

صحنه سياست در عطش و اشتياق يافتن اعتدال است و اين دغدغه را نه تنها اصلاح‌طلبان بلكه آحاد كارگزاران عالى نظام بر زبان جارى مى‌كنند، قيام و غلبه بر افراط‌گرى و انحصارطلبى يك دغدغه ملى بود كه روز جمعه به منصه ظهور رسيد. اما عملياتى شدن اين اصول والايى كه ائتلاف ملى بر پايه آن شكل گرفت، فريضه‌اى است بر ذمه خانواده احزاب و سياست ورزان كشور. اگر سه ضلع اين ائتلاف را شهروندان، نخبگان فرهنگى - فكرى و سياست ورزان (درون احزاب و حكومت) ببينيم، اكنون دو گروه نخست دين خود را در دو مرحله با ارزانى راى خويش به سه كانديداى ائتلاف ادا كرده‌اند و اينك نوبت احزاب و اهالى سياست است تا مبانى اين منشور نانوشته را در انديشه و عمل خويش جارى سازند و چارچوب مفهومي را در قالب منشوري رسمي در معرض ديد راي‌دهندگان‌شان بگذارند.

اينك اصلاح‌طلبان با تجربه‌اي تازه با صندوق راي آشتي كردند، آنان كه سالياني است در تلاش بودند تا ميان خود و حاكميت اعتماد‌سازي كنند و بدبيني‌هاي بدلي و تصعني را به خوش‌بيني‌هاي واقعي مبدل سازند روز هفتم اسفند را به عنوان روز موعود و صندوق‌هاي راي را به مثابه ميعاد خود براي رسيدن به اين هدف والا، انتخاب كردند. هفتم اسفند ماه بهترين فرصت براي اصلاح‌طلبان بود و حالا آنان با صبر بر مصايب و عقلانيت در سياست ورزي به اين توفيق دوباره دست يافته‌اند. اصلاح‌طلبان در اين انتخابات و با نتيجه آن نه تنها چهره زخمي و خسته خود را سامان دادند و در تكميل راه ٩٢ به ميدان آمدند كه دوباره توانستند محبوبيت و اقتدار اجتماعي و وزن سياسي‌شان را به نمايش رقبا بگذارند.

آنان با استفاده از پشتوانه هواداران و همراهان و همراهي بزرگان ائتلافي تازه شكل دادند و از ماه‌ها قبل منسجم و اميدوارانه گام دوم خود را محكم‌تر از گام اول برداشتند. آنان در مقدمات انتخابات و تبيين و تعريف انسجام گام‌هاي موثري برداشتند و به يك سازمان و ساختار ائتلافي رسيدند و پس از آن در دوران چيدمان نامزدها و تنظيم ليست‌ها با وجود همه سختي‌ها و تلخي افراد ناشناس، خود را كنار اندك چهره‌هاي شاخص و شناخته نشده روانه كارزار انتخابات كردند تا نشان دهند به صندوق‌هاي راي، به هواداران‌شان و به دولت و اميدي كه در دل مردم كاشته شده ايمان دارند و مي‌دانند تنها راه پيروزي از صندوق‌هاي راي مي‌گذرد.

حالا بايد گفت اصلاح‌طلبان ديگر سياستمداراني پخته و آزموده و كاركشته‌اند. اينك راه بازگشت آنان از طريق صندوق‌هاي راي، هموار و فراهم است. اميد آنان به اعتماد مجدد مردم و حمايت آنان مي‌تواند روزهاي نويد بخش و مثمر ثمرتري را براي رفرميست سياسي ايران فراهم كند.

البته اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه بخشي از راي اصلاح‌طلبان راي منفي به رقيب بود نه تاييد اصلاح‌طلبان.

ب) اصولگريان: انتخابات هفتم اسفند براي اصولگريان نيز آموزنده خواهد بود. اصولگرايان در اين انتخابات همان راهي را رفتند كه اصلاح‌طلبان ساليان پيش در انتخابات شوراي شهر اول تهران رفتند. در خشت خيال اصولگرايان نمي‌گنجيد كه مردم و حتي هواداران پرو پا قرص شان آرام آرام و اندك اندك آنان را ترك كنند اما مديران اصولگراكه عادت به حكم معجزه و برد در بازي يك طرفه عادت كرده بودند بي‌توجه به نارضايتي‌هاي موجود افكار عمومي از مديريت آنان در سه دوره مجلس و دو دولت قبل پا در مسيري گذاشتند كه اصلاح‌طلبان پيش از اين از آن صدمه خورده بودند. واگرايي ميان اصولگرايان در حالي روز به روز پر رنگ‌تر مي‌شد كه اصلاح‌طلبان در همان لحظات بر همگرايي‌شان افزوده مي‌شد. اختلاف و تكثر داخلي، انحراف از مسير اصولگرايي از سوي شماري افراد بانام و بي‌نام، تقابل بي‌دليل با دولت منتخب و نمايش دادن رفتارهاي هيجاني هر روز در بدنه اجتماعي اثري معكوس و منفي داشت اما اصولگرايان آنچنان درگير به رخ كشيدن قدرت خود براي رقيب بودند و آن‌قدر به لطايف الحيل‌ها و كمك‌هاي برخي نهاد‌ها دل خوش كردند كه ناخواسته حالا مي‌بينند كه فرمان ماشين قدرت و سياست كه تا سال‌ها از راست به چپ نمي‌پيچيد حالا با قدرت راي مردم و كم كم از دست آنان خارج مي‌شود. آنها شايد بازهم بر طبل پيروزي در انتخابات بكوبند اما اتفاقاتي واقعي همچون ناديده گرفتن اصولگراياني همچون علي لاريجاني و ديگراني بي‌ترديد مايه درد سر آتي آنان خواهد شد. اصولگرايان امروز با ديدن پيروزي اصلاح‌طلباني گمنام بر ژنرال‌هاي پر طمطراق‌شان به اين نتيجه خواهند رسيد كه براي ماندگاري در قدرت بايد راه و روشي ديگر را به كار بگيرند، همان كاري كه اصلاح‌طلبان امتحانش را در انتخابات رياست‌جمهوري ومجلس پس داده‌اند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها