بازدید 4562
انتخاب کننده ما باشیم
دکتر سعید دباغ نیکوخصلت
انتخاب امری فردی است و دخالت در انتخاب افراد می‌تواند تبعات نامناسبی برای فرد مجاب کننده به وجود آورد. این قانونی نانوشته است که بر زندگی همه انسان‌ها حاکم است. هر از گاهی ما در زندگی روزمره خود افراد دیگر را تشویق و مجاب به انتخاب‌هایی می‌کنیم که تبعات غیرمستقیم آن ممکن است حتی بر زندگی شخصی خود ما نیز اثر داشته باشد و فرد مجاب کننده ناخودآگاه ضررهایی را به خود و فرد مجاب شده برساند.
سوای مثال های بیشمار برای این مقوله، با اندک تعمق و تأمل، درخواهیم یافت که مصداق های عینی این فرایند در زندگی شخصی تک تک ما کم و بیش نمود یافته است.
در انتخابات پیش روی و یا در هر انتخاب دیگر، شاید رویکرد مشاوره و معرفی صحیح، مناسب‌تر از مجاب کردن باشد. بدین طریق یک فرد جایگاه حقیقی خود را به عنوان یک انسان صاحب اندیشه و جهان‌بین حفظ خواهد کرد.
با این حال، مرز معرفی یک فرد و یا یک جریان یا یک تفکر و یا حتی یک محصول باید به گونه‌ای باشد که حق آزادی افراد مورد اجحاف یا به قولی دیگر، خدشه‌دار نشود. این فرایند باید از دوران کودکی در خانواده و همچنین در آموزش و پرورش به عموم مردم آموزش داده شود، زیرا توجه به این موارد نامحسوس می‌تواند رویکردهای تأثیرگذاری در فرایند سعادت و خوشبختی یک فرد و یا ملت داشته باشد.
در کنار این مقوله باید به شرایط تبلیغات و معرفی نیز اشاره نمود. در ساده ترین اصول معرفی باید قوانین اخلاقی در خصوص صحت گفتار، کردار و تبلیغات مورد تأکید هر فرد قرار گیرد.
عرصه انتخاب، رقابت برای معرفی و متعاقب آن تبلیغات، عرصه‌ای است که انسان در پایان روز خود متوجه خواهد شد که می‌تواند به عملکرد روزمره خود نمره قبولی دهد یا نه؛ به عبارتی، رعایت اصول بازی جوانمردانه باید از ابتدایی‌ترین رویکردهای مردم و ملتی باشد که پیشوا و الگوی زندگی خود را حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ می داند.
از سوی دیگر، وظیفه همگانی ایجاب می کند، هر یک از افراد جامعه، بی توجه به بازی های سیاسی و رنگ بندی های شکیل انتخاباتی، معیارهای مناسب و متناسب با اوضاع کنونی را برای خود ترسیم نماید و با توجه به معیارهای ذهنی که در خود پرورش داده، به انتخاب افراد بپردازد.
تجربه نشان داده است، انتخاب های نامناسب و احساسی در دوره های مختلف نه تنها سودی برای حوزه های مختلف انتخاباتی نداشته، بلکه در مباحث کلان سیاسی و اقتصادی کشور نیز بی تأثیر و گاه مضر نیز بوده است، لذا به نظر می رسد، علاوه بر اینکه افراد کاندیدا باید اخلاق انتخاباتی را رعایت کنند، وظیفه هر فردی است که معیاری برای انتخاب خود ترسیم کرده باشد.
سوای مثال های بیشمار برای این مقوله، با اندک تعمق و تأمل، درخواهیم یافت که مصداق های عینی این فرایند در زندگی شخصی تک تک ما کم و بیش نمود یافته است.
در انتخابات پیش روی و یا در هر انتخاب دیگر، شاید رویکرد مشاوره و معرفی صحیح، مناسب‌تر از مجاب کردن باشد. بدین طریق یک فرد جایگاه حقیقی خود را به عنوان یک انسان صاحب اندیشه و جهان‌بین حفظ خواهد کرد.
با این حال، مرز معرفی یک فرد و یا یک جریان یا یک تفکر و یا حتی یک محصول باید به گونه‌ای باشد که حق آزادی افراد مورد اجحاف یا به قولی دیگر، خدشه‌دار نشود. این فرایند باید از دوران کودکی در خانواده و همچنین در آموزش و پرورش به عموم مردم آموزش داده شود، زیرا توجه به این موارد نامحسوس می‌تواند رویکردهای تأثیرگذاری در فرایند سعادت و خوشبختی یک فرد و یا ملت داشته باشد.
در کنار این مقوله باید به شرایط تبلیغات و معرفی نیز اشاره نمود. در ساده ترین اصول معرفی باید قوانین اخلاقی در خصوص صحت گفتار، کردار و تبلیغات مورد تأکید هر فرد قرار گیرد.
عرصه انتخاب، رقابت برای معرفی و متعاقب آن تبلیغات، عرصه‌ای است که انسان در پایان روز خود متوجه خواهد شد که می‌تواند به عملکرد روزمره خود نمره قبولی دهد یا نه؛ به عبارتی، رعایت اصول بازی جوانمردانه باید از ابتدایی‌ترین رویکردهای مردم و ملتی باشد که پیشوا و الگوی زندگی خود را حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ می داند.
از سوی دیگر، وظیفه همگانی ایجاب می کند، هر یک از افراد جامعه، بی توجه به بازی های سیاسی و رنگ بندی های شکیل انتخاباتی، معیارهای مناسب و متناسب با اوضاع کنونی را برای خود ترسیم نماید و با توجه به معیارهای ذهنی که در خود پرورش داده، به انتخاب افراد بپردازد.
تجربه نشان داده است، انتخاب های نامناسب و احساسی در دوره های مختلف نه تنها سودی برای حوزه های مختلف انتخاباتی نداشته، بلکه در مباحث کلان سیاسی و اقتصادی کشور نیز بی تأثیر و گاه مضر نیز بوده است، لذا به نظر می رسد، علاوه بر اینکه افراد کاندیدا باید اخلاق انتخاباتی را رعایت کنند، وظیفه هر فردی است که معیاری برای انتخاب خود ترسیم کرده باشد.
