دعوا بر سر نخواستن نهادی که تا چندی پیش مسئولان به آن مینازیدند بالا گرفته؛ آنقدر که انبوه کارکنان این بخش نمیدانند چه کنند و از که دادخواهی کنند.
به گزارش «تابناک»، هرچه مسئولان شهرداری تهران در سال های گذشته به دایر کردن چهارصد خانه سلامت در 374 محله تهران میبالیدند و نتایج مثبت اجرای این طرح را برمیشمردند، اکنون بناگاه رویکردشان نسبت به این نهاد آنقدر تغییر کرده که تصمیم به انتقال این مجموعه گرفتهاند؛ انتقالی که شبیه تنزل جایگاه این نهاد است و کارکنان این بخش را بسیار نگران کرده است.
بنابراین، چند ماه گذشته شاهد دادخواهی مدیران خانههای سلامت شهرداری تهران در خصوص تعیین تکلیف و دریافت مطالباتشان از این سازمان بودهایم؛ بانوانی که نیروهای دائمی شهرداری هستند و نزدیک به ده سال در خانه های مناطق 22 گانه در محلات، بدون برخورداری از حداقل قوانین رفاه اجتماعی از قبیل بیمه، حداقل حقوق، مرخصی زایمان و... در جهت سلامت شهروندان کوشیدند، اما امروز با بی مهری مدیران شهرداری روبهرو شده و تهدید به تنزل شغلی، منفک شدن از سازمان شهرداری و اتصال به سیستم مدیریت محله، که نیرویی متغیر است گردیدهاند.
پیگیریهای این بانوان طی سالیان، ابتدا از مناطق شهرداری و شهرداران هر منطقه آغاز گشت که به روایت ایشان، با بی تفاوتی مسئولین و معاونین اجتماعی، فرهنگی هر منطقه روبهرو شد تا کار به مراجع بالاتر در شهرداری کشیده شود؛ به منابع انسانی و مدیران و مشاوران مربوطه و... که هیچ یک هم به نتیجه منجر نشد.
بدین ترتیب پای شورای شهر، کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، فرمانداری، استانداری، وزارت کشور و حتی خانه کارگر به ماجرا باز شد اما آنگونه که خبر میرسد، این پیگیری ها نیز راه به جایی نبرده است؛ هرچند برخی اظهارنظرهای مسئولان، بارقه های امید را برای معترضان به اقدام شهرداری به همراه آورده است.
از جمله اینکه قرار گرفتن این نیروها، به عنوان زیر مجموعه مدیریت محله ـ که نیرویی متغیر است ـ از نگاه کمیسیون اجتماعی مجلس غیر قانونی است، حال آنکه مصوبه عدم جذب نیرو در شهرداری، توسط شورای اسلامی شهر تهران، گره دیگری بر این کلاف در هم پیچیده این بانوان زده است.
اما پرسش اساسی اینجاست که عامل شکل گیری این تغییرات کیست؟ چه کسی باید پاسخگو باشد و قربانی این بی قانونی چه کسانی خواهند بود؟
این سوالات زمانی افزون میشوند که پای درددل کارکنان خانه های سلامت بنشینیم و از زبان ایشان بشنویم که به رغم وجود مصوباتی که جذب نیرو را ممنوع میکنند، برخی نیروهای کم سن و سال در شهرداری جذب میشوند و ایشان بعد از نزدیک به ده سال کار، همچنان بلا تکلیف هستند. گلایه هایی که بد نیست بخش هایی از آنها را مرور کنیم:
«متأسفانه در جلسات متعدد، مسئولین شهرداری بدون توجه به مستندات و خواسته های ما و موارد مطروحه، صورت مسئله را پاک کرده و با دستورالعمل های متعدد و تکراری پاسخی میدهند که هیچ ربطی به خواسته ما و مطالباتمان ندارد؛ جالب اینجاست که حتی این دستورالعمل ها، در مناطق شهرداری ارزشی نداشته و اجرا نمیشوند؛ یعنی کارمندان مربوطه در مناطق شهرداری، از رؤسای خود هیچ گونه حرف شنوی نداشته و کاملا سلیقه ای عمل میکنند.
ظاهرا سالیانه و یا هر چند وقت یک بار، سهمیه ای جهت انعقاد قرارداد با افراد، در شهرداری تهران به معاونت فرهنگی اجتماعی اختصاص مییابد که انتظار می رود در انتخاب این افراد، منافع سازمانی توسط معاونین فرهنگی–اجتماعی مد نظر قرارگرفته شود و به دور از منافع شخصی این انتخاب ها صورت گیرد، اما متأسفانه به دلیل بی اخلاقی و سوء استفاده از این امکان، کسانی وارد این سیستم شدهاند که به شکلی از وابستگان و اقوام معاونین و... هستند و مدیران سلامت که ده سال پیش، اکثرا با فراخوان در محلات، از طریق نصب بنر و بدون رابطه با اشخاص در شهرداری وارد این معاونت شدهاند، خارج از لیست قرار میگیرند.
عجیب اینکه شهرداری برای مهارت آموزی کارمندان خانههای سلامت هزینه هم کرده و از این نظر نیز چنین تصمیمی عجیب است. بماند که نمیدانیم چنین تصمیمی چه دلیلی دارد چراکه اگر خانه های سلامت کارایی دارند، چرا باید در روند آن تغییر به وجود آوریم و اگر ناکارآمدند، سهم مدیران بالادستی در این میان چیست؟ آیا غیر از این است که تا چندی پیش از کارآمدی این نهاد سخن به میان میآمد؟ آیا انصاف است که مدیران سلامت قربانی این بی اخلاقی در سیستم شهرداری باشند؟»