بازدید 8125
۱
سکوت عجیب آنهایی که همه جا هستند، الا...؛

ده روز از مصیبت گذشته، ولی هنوز این جماعت از «شوک‌» خارج نشده‌اند!

مگر غیر از این است که با فاجعه‌ای بی مثال در تاریخ مواجهیم؟ پس چرا هیچ کسی قریحه و احساس مخدوش شده خود بر اثر این رویداد تلخ را به کار نگرفت تا دست کم فاجعه منا با ساخت چند لوگو یا هاشورزنی چند فریم از تصاویر دردناک ثبت شده، در مسیر ثبت قرار گیرد؟ پس مستندسازان کجایند؟ نگارگران و گرافیست ها چه؟ آنهایی که پوستر می‌سازند و گاه در عرض چند ساعت، شبکه های اجتماعی پر می‌شود از محصولاتشان، چرا سکوت کردند؟
کد خبر: ۵۳۶۸۴۴
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۱ 05 October 2015
مصیبت، درد، فاجعه، داغ، حرمان، رنج، بغض، عذاب، گریه و...؛ چند واژه دیگر سراغ دارید که می‌توان به این سیاهه واژگان افزود و برای توصیف رویداد مرگبار منا از آنها بهره برد؟ آنهایی که واژه‌های بیشتری بلدند و می‌دانند که بار معنایی تک تک این لغات چیست، چه؟ آنها چند واژه برای افزودن به این فهرست دارند؟ بیایید پاسخ این پرسش را به روایت مستندات بررسی کنیم.

به گزارش «تابناک»، شاید اگر کمی به عقب برگردیم و حج امسال را پیش از شروع، بررسی کنیم، حوادث شوم فرودگاه جده را به یاد خواهیم آورد که موجب شد، اعزام زائران ایرانی عمره متوقف شده و ازسرگیری آن منوط به اجرای شروط کشورمان از طرف عربستانی ها شود؛ شروطی در قد و قواره بدیهیاتی مانند محاکمه مأموران متخلف فرودگاه جده.

با این حساب، به نظر می‌رسید حج امسال برای زائران ایرانی، کمی متفاوت از دیگر زائران خانه خدا باشد، ولی باز کسی تصور نمی‌کرد، این تفاوت قرار است وسیع تر و حتی بحرانی شود؛ اما سهل انگاری ها و بی کفایتی های پی در پی سعودی ها کاری کرد که اینچنین شد.

هنوز حج آغاز نشده بود که خبر سقوط جرثقیل غول پیکر در مسجدالحرام، نگاه ها را سمت خانه خدا معطوف کرد و جان صد و چند تن از زائران را گرفت؛ خبری تلخ که سهم تلخی آن برای ایرانیان بیشتر هم بود ، زیرا چند تن از هموطنانمان در آن رویداد دست از جهان شستند؛ اما هرچه این رویداد تلخ ممکن بود حادثه‌ای غیر مترقبه به نظر برسد، چند روز بعد خبری از سرزمین وحی منتشر شد که بر بی کفایتی سعودی ها در اداره حج مهر اثبات می‌زد.

کافی است، شمار بالای جان باختگان منا، تصمیمات اشتباه سعودی ها که منجر به شکل گیری این رویداد مرگبار شد، پشته شدن کشته های این رویداد از صبح تا عصر روز رویداد و ریز و درشت های مرتبط با این واقعه را کنار هم بگذاریم تا برایمان مسجل شود که متولین برگزاری حج به چه میزان از حداقل های برگزاری این مناسک پرشکوه دورند.

به این صف مشکلات مدیریتی سعودی ها، اتفاقات شومی که بر سر پیکر جان باختگان این رویداد آمد را هم می‌توان افزود تا ذره‌ای شک و شبهه در بی کفایتی سعودی ها برایمان نماند؛ انبوه پیکرهایی که در کانتیرهای فاقد یخچال شرایط بسیار نامطلوبی را گذراندند تا کار به جایی برسد که خبردار شویم قرار است این سوءمدیریت با تدفین جان باختگان در عربستان، لاپوشانی شود.

اکنون که همه این موارد را برشمردیم، بهتر می‌توان قضاوت کرد که واکنش های شکل گرفته در جامعه‌مان به این حوادث چه بوده و در چه دسته بندی هایی می‌گنجد. واکنش هایی که اغلب از جنس درد و رنج و حتی خشم از سعودی ها بوده‌اند و بیشتر در قد و قواره متن های منتشره در این باره بروز و ظهور یافته‌اند، حال آنکه حجم انبوه جان باختگان این رویداد اگر در هر جای دیگر جهان رقم خورده بود، می‌توانست طیف گسترده ای از واکنش را به همراه داشته باشد.

از معدود طرح هایی که در واکنش به اتفاقات غم بار حج امسال ترسیم شده و در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی داشته است
از معدود طرح هایی که در واکنش به اتفاقات غم بار حج امسال ترسیم شده و در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی داشته است

نه اینکه قصد تشبیه داشته باشیم، ولی مگر می‌شود واکنش های گسترده به انتشار تصویر دردناک جان باختن یک کودک سوری در ساحل دریا را به یاد آوریم یا ببینیم که خبر جان باختن یکی از چهره های مشهور هنری، ورزشی یا ...در کشورمان به انتشار انبوه طرح های هنری پیرامون آن چهره گره می‌خورد و بعد از سکوت عجیب جامعه هنری در قبال رقم خوردن چنین رویدادی متعجب نشویم؟

اصلا بیایید همه نقش سعودی ها از این ماجرا را کنار بگذاریم و بعد به این پرسش بیندیشیم که آیا واکنش های شکل گرفته در جامعه مان در قبال جان باختن چند هزار تن از افرادی که رخت احرام به تن کرده و در مسیر انجام انجام یک مناسک دینی که به پالایش روح و روانشان منجر خواهد شد، به شکلی دردناک به ابدیت سوق یافتند، هم سنگ بوده؟ اصلا آیا به قدر ثبت این فاجعه در ذهن تاریخ، واکنشی صورت گرفته یا خیر؟

آیا جا نداشت جامعه هنری، چه طیفی که خود را از طبقه روشنفکر و پیشرو می‌دانند، چه آن گروهی که ارزشی قلمداد می‌شود و چه حتی آنهایی که دستی در انواع و اقسام هنرها دارند، به این مصیبت عظیم واکنش نشان داده و ابزارهایی را که دارند، برای ثبت این فاجعه به کار گیرند؟ آیا خلق طرحی گرافیکی، استفاده از ابزارهایی چون نور و رنگ بر تصاویر دردناک منتشر شده از این رویداد، اجرای پرفورمنس های مرتبط یا حتی تلاش برای بازسازی آن رویداد رنج آور با ابزارهای مدرن پوپانمایی ممکن نبود که تاکنون شاهد آن نبوده‌ایم؟

مگر غیر از این است که با فاجعه‌ای بی مثال در تاریخ مواجهیم؟ پس چرا هیچ کسی قریحه و احساس مخدوش شده خود بر اثر این رویداد تلخ را به کار نگرفت تا دست کم فاجعه منا با ساخت چند لوگو یا هاشورزنی چند فریم از تصاویر دردناک ثبت شده، در مسیر ثبت قرار گیرد؟ پس فایده تجهیز هنرمندان به دانش و ابزارهای مدرن چیست؟ مستندسازان کجایند؟ نگارگران و گرافیست ها چه؟ آنهایی که پوستر می‌سازند و گاه در عرض چند ساعت شبکه های اجتماعی پر می‌شود از محصولاتشان، چرا سکوت کردند؟ آیا هنوز «شوک زده» اند؟

آیا توقع زیادی است که انتظار داشته باشیم آنهایی که درک بهتری از واژه هایی چون «فاجعه» و «درد» دارند یا حتی آنهایی که با ادبیات شفاهی و مکتوب در روزهای گذشته ثابت کردند که از سعودی دلگیر یا حتی عصبانی هستند، ابزارهای دیگر را برای نمایش احساساتشان به کار گرفته و مانع از انحراف دیگران در این مسیر شوند؟ توقع زیادی است که از فلان هنرمند انتظار داشته باشیم نه به بیان برخی کلمات، که در قالب کاری که در آن تخصص دارد، با زبان هنر درباره رویداد مرگبار منا سخن بگوید؟ مگر رسالت هنر چیزی غیر از این است؟!
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۹
انتشار یافته: ۱
1
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار