بازدید 22435
۲
مرور روزنامه‌های صبح دوازدهم مهرماه؛

بابک زنجانی چه ارتباطی با کارگزاران و اصلاح‌طلبان دارد؟/شرط بهبود رابطه با آمریکا از زبان کری/ «مصباح» را پس می‌گیریم/انتقاد زیرپوستی اجتماعی با ریش داعشی

بی‌شک مهم‌ترین خبر روز گذشته که بازتاب گسترده آن را در صفحه نخست روزنامه‌های امروز به وضوح می‌توان دید، برگزاری نخستین جلسه دادگاه بابک زنجانی است. متهم معروف و میلیاردری که روز گذشته در نخستین جلسه دادگاهش به «فساد فی‌الارض» متهم و همین بزرگترین اتهامش موجب شد تا کلیدواژه مشترک تیتر یک همه روزنامه‌های سیاسی امروز باشد.
کد خبر: ۵۳۶۴۱۱
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹ 04 October 2015
بی‌شک مهم‌ترین خبر روز گذشته که بازتاب گسترده آن را در صفحه نخست روزنامه‌های امروز به وضوح می‌توان دید، برگزاری نخستین جلسه دادگاه بابک زنجانی است. متهم معروف و میلیاردری که روز گذشته در نخستین جلسه دادگاهش به «فساد فی‌الارض» متهم و همین بزرگترین اتهامش موجب شد تا کلیدواژه مشترک تیتر یک همه روزنامه‌های سیاسی امروز باشد. با این تفاوت که اعتماد تیتر خود در خصوص زنجانی را به ««فساد فی‌الارض» اتهام میلیاردر نفتی» اختصاص داد و کیهان در صفحه نخستش درشت نوشت: «افساد فی‌الارض ‌اتهام دست‌پرورده اقتصادی کارگزاران».

به گزارش «تابناک»، به جز دادگاه بابک زنجانی، روز گذشته اتفاقات مهم دیگری هم رخ داد. استقبال سران بلندپایه کشورمان از پیکر قربانیان فاجعه منا که روز گذشته اولین کاروان آن وارد کشور شد، سخنان مهم حسن روحانی در مراسم استقبال از پیکر حجاج جانباخته در منا و البته سخنان صریح سردار سرلشکر عزیز جعفری.

روزنامه جوان از آن روزنامه‎‌هایی بود که حرف‌های فرمانده سپاه پاسداران را به تیتر یک خود بدل کرد. جوان در صفحه نخست خود نوشت: «آماده دستور انتقام‌» و از آمادگی سپاه برای استفاده از همه ظرفیت‌هایش برای انتقام گیری از سعودی‌ها سخن گفت. این روزنامه همچنین در صفحه نخست خود شرط بهبود راوابط با ایران را از زبان جان کری «حذف شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» می‌داند و می‌نویسد: «روز شنبه در مصاحبه با بي‌بي سي گفت: «اميدوار است توافق اتمي با ايران به همكاري بيشتر در منطقه و جاهاي ديگر منجر شود و ما بتوانيم به نگراني‌هايي مثل نابودي سوريه يا آنچه در يمن مي‌گذرد، رسيدگي كنيم.» كري همچنين گفت: «توافق جامع اتمي با ايران توافقي تاريخي است و نقطه عطفي به شمار مي‌رود. فكر مي‌كنم همه مي‌توانند با تغيير لحن و كم كردن از شعار‌ها شروع كنند؛ اول از همه شعار مرگ بر امريكا و مرگ بر اسرائيل. داشتن نقشه‌اي براي نابودي اسرائيل به اين روند كمكي نمي‌كند. دوم، آنها بايد از ارسال مخفيانه سلاح از ايران به سوريه و لبنان كه تهديدي براي اسرائيل است دست بردارند. ارسال سلاح به ديگراني كه حاضر نيستند از قوانين و اصول بين‌الملل پيروي كنند را هم بايد متوقف كنند. گروه‌هايي كه فقط مي‌خواهند كشورها را بي‌ثبات كنند».

این روزنامه همچنین در صفحات سیاسی خود جسته و گریخته به ماجراهای اتفاق افتاده در نیویورک انتقاد می‌کند و «دست دادن اتفاقی با اوباما را عذر بدتر از گناه می‌داند» یا از حمایت سایت آیت‌الله هاشمی از دست دادن ظریف و اوباما انتقاد می‌کند. این روزنامه همچنین در سرمقاله خود با تیتر «حقوق بشر یا شر» با اشاره به صحبت‌های معاون رئیس جمهور در امور زنان در خصوص تغییر در قانون خروج همسر از کشور این دست بحث‌ها را خوراکی خوب برای رسانه‌های بیگانه و شخص احمد شهید می‌داند و پس از آن از سکوت فعالان حقوق بشری چون مهرانگیز کار، شیرین عبادی و امیرارجمند در قبال فاجعه منا انتقاد می‌کند.

روزنامه شرق امروز در صفحه تاریخ سیاسی خود به مناسب نود و ششمین سال تولد دکتر فاطمی، گفت‌وگوی مفصلی با مهدی عبدخدایی انجام داده است. گفت‌وگویی که در آن جزئیات ترور دکترفاطمی به دست عبدخدایی را چنین می‌خوانیم: «سنم کم بود و شرایطم طوری بود که کلت در جیبم جای نمی‌گرفت، به همین دلیل یک جیب با چلوار دوختند و اسلحه را در آن جا دادند. قرار شد در این کار آقای گل‌دوست هم برای خبر بردن همراه من باشد. من فقط یک اسلحه داشتم. همراه آقای گل‌دوست با اتوبوس آمدیم تا شمیران و از شمیران هم به دربند و سر قبر ظهیرالدوله رفتیم. آقای نیک‌پورنائینی، همراه دکتر فاطمی بود.

در همان حال من آمدم بالای قبر محمد مسعود روزنامه‌نگار ایستادم. دسته‌گلی روی قبر مسعود گذاشته بودند. نیک‌پورنائینی به من گفت: بچه بیا پایین. من آمدم پایین. آرام اسلحه را کشیدم و به طرف دکتر فاطمی گرفتم و ماشه را چکاندم. این ماجرا در ۲۶ بهمن سال ۱۳۳۰ ساعت سه یا سه‌ونیم بعدازظهر اتفاق افتاد. فقط یک گلوله شلیک کردم و اسلحه را انداختم زمین و آمدم کنار. جمعیت از هم پاشید؛ با صدای گلوله، یک عده فرار کردند و من ناظر جریان بودم. آن لحظه کسی هم نیامد مرا دستگیر کند. یک جگرکی بود توی تجریش به اسم عباس گودرزی -که چندی قبل فوت کرد- وقتی دید اسلحه روی قبر محمد مسعود افتاده، خم شد اسلحه را بردارد، در همان وضعیت بود که مردم ریختند سر او. عباس گودرزی را دو روز بازداشت کردند. درحالی‌که مردم داشتند او را می‌زدند، من شروع کردم به تکبیر گفتن. جمعیت برگشت به سمت من و شروع به زدن من کردند. من فریاد می‌زدم: الله‌اکبر، الله‌اکبر، الاسلام یعلو و لایعلی علیه. وقتی من این شعارها را دادم آنهایی که سر قبر مسعود بودند، متوجه شدند این تیراندازی از طرف من بود. آنها مرا کتک می‌زدند و من الله‌اکبر می‌گفتم. خیلی از دماغ من خون آمد تا پاسبان‌ها ریختند و مرا روی دست بلند کردند و از میان جمعیت بیرون کشیدند و به کلانتری شمیران بردند.متأسفانه در آن زمان آقایان اخلاق مطبوعاتی هم نداشتند؛ پدر من از آن واقعه بی‌خبر بود، فردای این حادثه روزنامه «باختر امروز» در مقاله‌ای پدر من را به عنوان جاسوس انگلیس جلوه داد.»

این روزنامه همچنین در صفحه آی‌تی خود از بازپس‌گیری ماهواره مصباح از ایتالیایی‌ها چنین می‌نویسد: «رئیس سازمان فضایی ایران از مذاکره با ایتالیا برای بازپس‌گیری ماهواره ایرانی مصباح که در این کشور بلوکه شده است، خبر می‌دهد. ماهواره مصباح اولین پروژه ایران برای ساخت ماهواره پس از انقلاب بود. این پروژه پس از توقفی ۱۸ساله در برنامه فضایی ایران که در سال ۱۳۵۶ با ماهواره زهره آغاز و پس از انقلاب متوقف شده بود، در سال ۱۳۷۵ توسط سازمان‎ ‎پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران (وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) آغاز شد. وزارت ارتباطات و یک شرکت ایتالیایی در ۱۳۷۷ در این پروژه مشارکت کردند. موافقت‌نامه ساخت ماهواره مصباح در سال ۱۳۷۶ میان وزارتخانه‌های علوم و ارتباطات به امضا رسید و ساخت نمونه آزمایشگاهی این ماهواره در سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ با همکاری سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران و مرکز تحقیقات مخابرات انجام شد. ساخت مدل مهندسی و فضایی ماهواره مصباح نیز با همکاری یک شرکت ایتالیایی توسط نیروهای متخصص داخلی انجام شده ‌است. درنهایت ماهواره مصباح در ۱۲ مرداد ۱۳۸۴ در مراسمی با حضور سیداحمد معتمدی، وزیر ارتباطات وقت، رونمایی و اعلام شد در تابستان به فضا فرستاده خواهد شد. اما ماهواره مصباح نیز مانند ماهواره زهره هنوز به فضا پرتاب نشده و سرنوشت مبهمی دارد و با آنکه بیش از ١٤ سال از طراحی و ساخت مدل زمینی آن می‌گذرد، هنوز مشخص نیست چه زمانی به فضا پرتاپ می‌شود. در آن زمان هزینه راه‌اندازی ماهواره مصباح ۱۰ میلیارد تومان اعلام شد. حال محسن بهرامی در نشست خبری که هم‌زمان با آغاز هفته جهانی فضا برگزار شد، می‌گوید: به علت تحریم‌ها، ماهواره ایرانی مصباح از سه سال گذشته تاکنون در مصادره ایتالیا قرار دارد که در حال مذاکره برای بازپس‌گیری این ماهواره هستیم. به گفته او، قرار بود ماهواره مصباح ابتدا توسط روس‌ها و سپس توسط هندی‌ها به فضا پرتاب شود، اما به دلیل شرایط تحریم این اتفاق نیفتاد، اما در صورت بازپس‌گیری این ماهواره و آماده‌شدن نهایی، برای پرتاب آن مذاکرات خود را به صورت مجدد با کشورهایی که امکان پرتاب ماهواره را دارند مانند روسیه و هند، پی خواهیم گرفت.»

در صفحه دیگری از این روزنامه در گزارشی به قلم معصومه اصغری درباره یک مدل ریش که این روزها مد شده چنین می‌خوانیم: «فیلم بالای ١٨ سال است. مردی با لباسی نارنجی زانو زده و سر بریده می‌شود و او که ایستاده با افتخار چاقو را با ریش خود پاک می‌کند. در فیلمی دیگر زنی را آتش می‌زنند و مرد با دستی به ریش بلندش ذکری را می‌گوید که زیرنویس می‌شود. این فیلمی از وحشی‌‌گری افراد گروهی تروریستی موسوم به داعش است که در کشورهای همسایه ما اتفاق افتاده و در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اما چه می‌شود اگر در سطح شهر خودمان افرادی را با همان شکل و شمایل ببینیم؛ افرادی با ریش بلند و به‌هم‌ریخته و موی کوتاه‌شده که چهره‌ای خشن را از خود به نمایش می‌گذارند. فارغ از حرف‌های این جوانان، نظرات کارشناسان درباره این رفتار پسران جوان متفاوت است، اما بیشتر آنها نوعی اعتراض به شرایط اجتماعی را عنوان می‌کنند و اینکه تعداد کمی از آنها به دنبال مد و تبعیت از دیگران، این مدل از ریش را انتخاب کرده‌اند. مصطفی اقلیما، جامعه‌شناس، تأکید دارد نباید به این رفتار جوانان خرده گرفت؛ چرا‌که این رفتار هم همانند بسیاری از رفتارهای اجتماعی و مدگرایی آنان در دوره‌ای از زمان وجود دارد و خیلی زود تغییر می‌کند. او معتقد است کمبودهای جوانان در جامعه بسیار زیاد و متنوع است و آنها برای جبران بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند این رفتارها را داشته باشند تا انتقادشان را نشان دهند. او در‌عین‌حال می‌گوید: ممکن است بسیاری از جوانان در مناطق جنوبی تهران یا حتی از میان اراذل و اوباش با گذاشتن این نوع ریش قصد همسان‌سازی خود با گروه‌هایی در جامعه را داشته باشند یا ‌بخواهند نوعی ترس و رعب را در مخاطب خود ایجاد کنند. اقلیما می‌گوید این مدل ریش همراه با رفتارهای خشن بیشتر در محله‌های پرآسیب جنوب تهران دیده می‌شود و دلایل و مدل رفتار جوانان مرفه جامعه که از این مدل ریش استفاده می‌کنند، کاملا متفاوت است. این مدل ریش برای جوانان مرفه نوعی آرایش صورت مثل ابرو‌برداشتن است و به دنبال جذب مخاطب هستند».

کیهان اما در گزارش خود از دادگاه بابک زنجانی به تلاش کور جریان‌های اصلاح‌طلب برای پیوند زدن بابک زنجانی با جریان‌های خاص دیگر اشاره کرده و متذکر می‌شود که این متهم میلیاردر نفتی دست پروده دولت کارگزاران و اصلاحات است و می‌نویسد: از ابتدای ماجرای بابک زنجانی، برخی از اعضای دولت یازدهم به پشتوانه جریان اصلاحات که در دولت اعتدال از هیچ‌شیوه‌ای جهت مخدوش کردن چهره دیگر جریانات فروگذاری نمی‌کنند به تکاپو افتادند تا به نوعی رد پای بابک زنجانی را از مسیرهایی که در دولت‌های کارگزاران و اصلاحات برای وی ترسیم شده بود پاک کنند. چراکه هنوز افکار عمومی تاریخ تولد فسادهای شهرام جزایری و فاضل خداداد را فراموش نکرده‌اند و اگر این بار نیز این جریان نتواند خود را از این مخمصه نجات دهد همانطور که پس از جریان فتنه 88 شاهد بودیم، دیگر هیچ اقبالی بین مردم نخواهند داشت.

موضوعی که در انتخابات مجلس آینده قطعاً ظهور و بروز پیدا خواهد کرد. رقبای جریان اصولگرا تصمیم گرفتند برای اینکه توجیهی در راستای عملکرد نامعلوم اقتصادی دولت یازدهم داشته باشند شیوه فرار رو به جلو را انتخاب کنند. اما این جریان که این روزها در تلاش است تا خود را پیش‌قدم در مبارزه با مفاسد اقتصادی غالب کند، باید به اظهارات خود بابک زنجانی نیز توجه کند؛ اظهاراتی که این فرزند دولت کارگزاران ـ پایه‌گذار اقتصاد لیبرالی ـ در گفت‌وگو با هفته‌نامه اصلاح‌طلب آسمان ـ منتسب به غلامحسین کرباسچی ـ درباره رانت خود گفته است. زنجانی خود معترف است اولین محموله دلارهای دولتی که از مرحوم نوربخش در دولت کارگزاران گرفته و در بازار آزاد فروخته است، روزانه 17 میلیون تومان برایش سود داشته و او با آن پول‌ها در میرداماد، یک دفتر اداری خریده است.

وی می‌گوید: «زمانی که در تهران سرباز بودم، آقای هاشمی‌رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست‌جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید به‌عنوان راننده، آقای نوربخش را جابه‌جا کنید. حدود 5 ماه از سربازی‌ام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامه‌ها را انجام می‌دادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را می‌کردم. بعد از خدمت  آقای نوربخش 4-5  جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه می‌گفتند دلار می‌خواهد هزار تومان شود. مردم می‌رفتند شب تا صبح در صف بانک‌ها می‌خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند.آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعه‌هایی که دارند دلار تزریق می‌کنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن. اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان (2دهه پیش) بود.

با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم.
]درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی[ من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیده‌ام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8  سال است که عکس ایشان در اتاقم هست.»
این روزنامه همچنین در صفحه سیاسی خود از « ۷ توصیه خصمانه اندیشکده هریتیج به دولت بعدی آمریکا درباره توافق هسته‌ای» خبر می‌دهد و می‌نویسد: «اندیشکده آمریکایی «هریتیج» با انتشار مقاله‌ای به قلم «جیمز فیلیپس» محقق ارشد امور خاورمیانه (غرب آسیا) به رویکرد رئیس‌جمهور آینده این کشور برای مقابله با ایران پرداخته است.

در این مقاله ضمن انتقاد شدید از توافق هسته‌ای و بیان همسان بودن آن با توافق هسته‌ای با کره شمالی که به دستیابی آنها به بمب هسته‌ای انجامید، آمده است: «شکست کنگره در جلوگیری از اجرای توافق توسط دولت اوباما به این معناست که آمریکا حداقل در حال حاضر زیر بار توافقی بد رفته است. اما رئیس‌جمهور آینده نباید منفعلانه توافق مخاطره‌آمیز اوباما با تهران را به عنوان عملی انجام شده بپذیرد.
 رئیس‌جمهور آینده آمریکا باید بلافاصله به هرگونه نقض توافق توسط ایران و یا ادامه حمایت از تروریسم توسط این کشور و یا دیگر سیاست‌های خصمانه به عنوان دلیلی برای لغو توافق استناد نماید؛ دولت بوش نیز در مواجهه با توافق بدی که توسط دولت کلینتون مذاکره شده بود، در نهایت از هر دو توافق (Agreed Framework) [میان آمریکا و کره شمالی] و پیمان کیوتو [در رابطه با گازهای گلخانه ای] سر‌ باز زد.»»

کیهان همچنین در ستون معروف «اخبار ویژه‌»‌اش به سخنان بهزاد نبوی واکنش نشان داده و می‌نویسد: بهزاد نبوی از متهمان فتنه 88 که مدتی است از زندان آزاد شده، ضمن سخنانی در مؤسسه دین و اقتصاد به نحوه مدیریت کشور در دوره جنگ پرداخت و فصل مشبعی دراین‌باره سخنرانی  می‌کرد. وی با اشاره، به کاهش قیمت نفت در سال‌های پایانی جنگ گفت: خدا حفظ کند آقای زنگنه را که آن روزها جوان‌تر و شادابتر بود، موقع نوشتن این استراتژی در اتاق جلسه‌ اقتصاد راه می‌رفت و می‌گفت ما داریم «امت‌ هوازی» تربیت می‌کنیم. یعنی امتی که هیچ‌چیز جز هوا نخورد. واقعا هم آن استراتژی همین بود و شرایط بسیار سختی داشتیم. البته ما بسیار حساس بودیم که سهم کالای اساسی دست نخورد حتی به قیمت تعطیلی بسیاری از کارخانه‌های کشور، چون نمی‌شد و واقعا پول نبود و ممکن بود مشکلات قحطی و گرسنگی پیش آید. مجبور بودیم از همه چیز بگذریم و سه میلیارد کالای اساسی را بدهیم برای زنده ماندن مردم و سه میلیارد جنگ برای دفاع از کشور. بازی بهزاد نبوی با اقتصاد دوران دفاع مقدس در حالی است که وی در دوره اصلاحات به همراه برخی شرکا، هیئت نفتی پتروپارس را راه انداخت که به واسطه حمایت‌های ویژه دولت وقت و مساعدت زنگنه وزیرنفت، امتیازات 7-8 میلیارد دلاری را حائز شدند و این در حالی بود که امثال بهزاد نبوی مدعی بودند پتروپارس شرکت غیردولتی غیرخصوصی(!) است. این استدلال بهزاد نبوی  در سال‌های 82-83 پس از آن مطرح شد که صاحب‌نظران و منتقدان می‌پرسیدند اگر این شرکت خصوصی است، چرا قانون برگزاری مناقصه از سوی دولت دور زده شده و رانت به این شرکت واگذار شده و اگر دولتی است،  چرا در انگلیس به ثبت رسیده و رئیس هیئت‌مدیره آن همزمان نایب رئیس مجلس نیز هست و دو شغله می‌باشد؟!

اعتراض‌ها به عملکرد بهزاد نبوی  و تیمش تا آنجا شدت گرفت که وی در اردوی دفتر تحکیم وحدت با پرسش‌های چالش‌برانگیز مواجه شد  اما به جای پاسخ دادن به سؤالات دانشجویان گفت، من بستنی خودم را می‌خورم، شما هم بستنی‌تان را بخورید و به این حرف‌های محافظه‌کاران اهمیت ندهید! پس از آن نیز حجاریان خطاب به دانشجویان تحکیم گفت شما زیاد دویده و درگیر شده‌اید و حالا ضرورت دارد مدتی به دانشگاه برگردید و کار تئوریک بکنید!با این اوصاف به نظر می‌رسد آقای بهزاد نبوی به جای نحوه اداره اقتصاد کشور در سال‌های دفاع مقدس یا ستایش از عملکرد زنگنه، باید درباره این قبیل عملکردهای سؤال‌برانگیز که با قرارداد فاجعه‌بار کرسنت ادامه پیدا کرد و در یک قلم - به تصریح علی جنتی وزیر ارشاد- موجب زیان 14/5 میلیارد دلاری به کشور شد توضیح بدهد؛ به ویژه اینکه وی آن هنگام نایب رئیس مجلس ششم بود.

محسن رهامی در یادداشتی برای روزنامه اعتماد از خواست جامعه ایرانی برای اجرایی شدن برجاتم سخن گفته و می‌نویسد: حقيقت امر اين است كه جامعه ايران امروز منتظر اجرايي شدن برجام است؛ تحريم‌هايي كه بر كشور و مردم تحميل شد فشار زيادي را بر آنها متحمل كرد و حالا با اين توافق اميد به جامعه ايران بازگشته است. نياز امروز جامعه ما اقتصادي پويا و ايجاد اشتغال است كه همه اينها در سايه رفع تحريم‌ها و برنامه‌ريزي زمان‌بندي شده و مديريت درست به مرور زمان محقق خواهد شد. اما نكته ديگر اين است كه با توجه به اينكه جامعه ايران منتظراجرايي شدن برجام است چرا عده‌اي با سوالات بي‌مورد و ايجاد تشويش ذهن جامعه را درگير خود مي‌كنند‌؟ در حالي كه جامعه ايران توقع دارد همه نهادها و اركان نظام به كمك دولت بيايد تا بتواند اين توافق را به بهترين شكل اجرايي كند. نكته‌اي كه از نگاه مخالفان اجرايي شدن برجام پنهان مانده اين است كه حمايت از دولت جمهوري اسلامي در اين برهه از زمان در واقع باعث مي‌شود دولت ايران كه نماينده ملت و نظام جمهوري اسلامي است با وزنه سنگين‌تري وارد ميدان اجراي برجام شود و بتواند محكم‌تر و استوارتر از منافع ملي ايران حمايت كند. از همين رو ست كه مقام معظم رهبري و مراجع عظام قم نيز نسبت به اين ماجرا حساسيت ويژه از خود نشان دادند. موضوع برجام امروز تبديل به يكي از مهم‌ترين موضوعات ملي شده است و بي‌شك اگر حمايت‌هاي رهبر انقلاب و ملت ايران نبود امكان دستيابي به اين توافق هم وجود نداشت. با اين حساب، مي‌توان گفت جامعه ايران امروز آماده و منتظر اجرايي شدن برجام است و حمايت از دولت در اين مسير به معناي حمايت از منافع ملي كشور و تحقق توقعي است كه مردم از تمام اركان نظام و جريان‌هاي مختلف سياسي دارند.

این روزنامه همچنین در صفحه سیاسی خود از «اختلاف داده‌هاي مسئولان دولت سابق و فعلي در اجراي اصل ٤٤» و می‌نویسد: « دغدغه دو هفته پيش آيت‌الله اكبر هاشمي‌رفسنجاني حالا در حال پيگيري در مجمع تشخيص مصلحت نظام است. دغدغه‌اي به نام چرايي اجرايي نشدن سياست‌هاي كلي نظام. ديروز اما جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام به بررسي ميزان اجراي سياست‌هاي كلي اصل ٤٤ اختصاص داده شد. بررسي‌اي كه هرچند همه اعضاي مجمع به انجام آن تأكيد داشتند اما به دليل آنكه ميان داده‌ها و آمارهاي مسوولان دولت سابق و دولت فعلي اختلاف وجود داشت ناتمام ماند. بررسي و تصويب سياست‌هاي كلي انتخابات همان چيزي است كه يكي از وظايف اصلي مجمع تشخيص مصلحت نظام شمارده مي‌شود. با اين حال همين چندي پيش بود كه آيت‌الله هاشمي به عنوان رييس اين نهاد از اجرايي نشدن سياست‌هاي مصوب انتقاد كرد و خواهان بررسي چرايي اين موضوع شد. حالا نوبت به سياست‌هاي كلي اصل ٤٤ رسيده است. همان چيزي كه يكي از اصلي‌ترين و مهم‌ترين سياست‌هاي مورد تاكيد مقام معظم رهبري در سال‌هاي اخير بوده است. روز گذشته كميسيون نظارت مجمع تشخيص مصلحت نظام با حضور اكثريت اعضا تشكيل جلسه داد و به بررسي ميزان اجراي سياست‌هاي كلي اصل ٤٤ پرداخت.

در این جلسه دانش‌جعفري، دبير كميسيون نظارت در بيان دستور كار جلسه كه «بررسي ميزان اجراي سياست‌هاي كلي اصل ٤٤» بود، به حضور وزراي امور اقتصادي و دارايي دولت‌هاي دهم و يازدهم و همچنين رؤسا و مسئولان فعلي وسابق سازمان خصوصي سازي در جلسه گذشته و فعلي اشاره كرد تا به سوالات و ابهامات اعضاي كميسيون پاسخ دهند. شاپور محمدي، معاون اقتصادي وزير امور اقتصادي و دارايي، به بازخواني بندهايي از سياست‌هاي كلي اصل ٤٤، مخصوصا بند «ج»، يعني نحوه، روند و ساختار واگذاري‌ها پرداخت و پورحسيني رييس كل سازمان خصوصي سازي، شمس‌الدين حسيني وزير سابق امور اقتصادي و دارايي و پيمان نوري رييس اسبق سازمان خصوصي‌سازي به بيان ديدگاه‌هاي خود درباره مشكلات و تنگناهاي اجراي سياست‌هاي كلي اصل ٤٤ پرداختند و گزارشي از دوران تصدي خود ارايه كردند. با توجه به انبوه سوالات اعضاي كميسيون و همچنين اختلاف داده‌هاي مسئولان سابق و فعلي دولت، قرار شد اين بحث در جلسه آينده و با حضور مسوولان مربوطه در دولت‌هاي نهم، دهم و يازدهم ادامه يابد كه مسئولان اجراي سياست‌هاي كلي اصل ٤٤ بودند و هستند.»
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۷
انتشار یافته: ۲
20
1
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان