بازدید 4212

باز هم نگاه چپ

کد خبر: ۵۲۷۰۰۲
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۰ 26 August 2015
جوان 24 ساله اي که به اتهام مشارکت در نزاع دسته جمعي منجر به قتل دستگير شده و پرونده اتهامي وي در حال رسيدگي است بار ديگر به اتهام ايراد ضرب و جرح عمدي با «گزنه کفاش» به خاطر «نگاه چپ!» پاي ميز محاکمه نشست.

به گزارش خراسان، بيست و چهارم دي سال 1392 چند جوان در خيابان شهيد عليمرداني مشهد کنار شعله هاي آتش داخل يک پيت حلبي تجمع کرده بودند که خودروي پيکاني در نزديکي آنان توقف کرد. وقتي سرنشينان خودرو قصد داشتند براي خريد لامپ وارد فروشگاه لوازم الکترونيکي شوند، برخي از افرادي که کنار شعله هاي آتش بودند به بهانه «نگاه چپ!» به متلک گويي پرداختند. سرنشينان پيکان با شنيدن اين متلک ها که سر منشاء آن فقط «نگاه چپ!» بود با چوب و چماق به طرف 3 جوان رفتند. آتش افروزان که به خاطر مصرف مشروبات الکلي حال طبيعي نداشتند ناگهان چاقو و افشانه فلفل را بيرون کشيدند و بدين ترتيب نزاعي خونين در خيابان آغاز شد.

گزارش خراسان حاکي است: در اين ميان ناگهان ضربه چاقو به سينه جوان 28 ساله پيکان سوار فرود آمد و خون آلود نقش بر زمين شد. مجروح اين حادثه پس از فرار متهمان از صحنه نزاع بلافاصله به بيمارستان شهيد هاشمي نژاد مشهد انتقال يافت اما اين جوان به کما رفت و دچار مرگ مغزي شد. خانواده مجروح در يک اقدام خداپسندانه، اعضاي بدن وي را به بيماران نيازمند اهدا کردند و بدين ترتيب پرونده جنايي مقابل بازپرس وقت شعبه 204 دادسراي مشهد گشوده شد. 3 متهم اصلي اين پرونده نيز پس از چند ماه فرار بالاخره با رديابي هاي اطلاعاتي کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي دستگير شدند و مورد بازجويي قرار گرفتند.

 در اين ميان «م-ک» يکي از متهمان اين پرونده وارد آوردن ضربه چاقو به مقتول را پذيرفت و گفت: آن ها با چوب به سرم زدند من هم 2 ضربه چاقو به شکم يکي از افرادي که داخل پيکان بودند زدم.

متهم ديگر نيز ضمن تاييد اعترافات متهم اين پرونده گفت: ما مشروب خورده بوديم و دور آتش خودمان را گرم مي کرديم که آن ها از پيکان پياده شدند ديديم «چپ، چپ» نگاه مي کنند که محمد (متهم ديگر) هم چپ چپ به آن ها نگاه کرد آن ها ايستادند و گفتند «چيه! تنت مي خاره؟!» و همين جمله به درگيري منجر شد.

 «م-چ» يکي ديگر از متهمان اين پرونده جنايي در اعترافات خود گفت: آن ها 5 نفر بودند که از خودرو پياده شدند آن شب من افشانه فلفل داشتم. وقتي آن ها به طرف ما آمدند من هم به صورتشان افشانه فلفل پاشيدم و سپس به طرف مغازه ساندويچي رفتم و شيشه نوشابه اي را شکستم که آن ها را بترسانم و ...

گزارش خراسان حاکي است: در حالي که اين پرونده جنايي در شعبه 204 دادسراي عمومي و انقلاب مشهد تکميل شد و پرونده متهمان در حال طي مراحل قانوني ديگر در دستگاه قضايي بود صبح روز گذشته، «م-چ» يکي از متهمان اين پرونده جنايي با اعلام شکايت جواني که با ضربه «گزنه» به شدت مجروح شده بود مقابل قاضي محمدحسن اصولي صفار (بازپرس شعبه 410 دادسراي مشهد) نشست و به اتهام ايراد ضرب و جرح عمدي با سلاح سرد مورد بازجويي قرار گرفت.

اين جوان 24ساله انگيزه خود را از اين نزاع خونين نيز «نگاه چپ!» عنوان کرد و به قاضي اصولي صفار گفت: آن روز من و دوستم روي يک دستگاه موتورسيکلت نشسته بوديم و در حال خوردن «باقالي» بوديم که ناگهان ديديم جوان ديگري به ما «چپ، چپ» نگاه مي کند. به خاطر همين نگاه او ناگهان دوستم ظرف «باقالي» را به صورت آن جوان کوبيد و در گيري بين ما شروع شد. من هم که قبلا در کفاشي کار مي کردم هميشه يک «گزنه» (چاقوي تيزبرش چرم) به همراه داشتم. در اين ميان گزنه را بيرون کشيدم و ضربه اي به آن جوان زدم که خون آلود روي زمين افتاد و پس از آن به همراه دوستم از محل گريختم ولي موتورسيکلت متعلق به دوستم بود.

در اين هنگام بازپرس شعبه 410 دادسراي مشهد از وي سوال کرد: اما موتورسيکلت پس از اين ماجرا دست شما بود؟ متهم پاسخ داد: وقتي اين حادثه رخ داد پدر دوستم نزد من آمد و گفت: چون تو با «گزنه» آن جوان را مجروح کرده اي، بايد موتورسيکلت را بخري من هم موتورسيکلت را از او خريدم و به فرد ديگري فروختم اما ماموران با رديابي شماره موتورسيکلت خريدار را دستگير کرده بودند که او هم در اعترافاتش مرا لو داده بود به همين خاطر هم زماني که به جرم نزاع منجر به قتل در زندان بودم دوباره براي رسيدگي به اين پرونده احضار شدم.

اين گزارش حاکي است: مقام قضايي نيز پس از اعتراف صريح وي به ارتکاب جرم، متهم اين پرونده را به شعبه 204 معرفي کرد تا به هر دو اتهام وي در شعبه مذکور رسيدگي شود.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل