بازدید 2881

خانواده «آمربه‌معروف» از قصاص گذشت کردند

کد خبر: ۵۲۶۹۹۹
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۷ 26 August 2015
خانواده علی خلیلی، جوانی که در پی جراحات وارده بر بدنش توسط جوان دیگری جان باخته و به شهید امربه‌معروف شهرت یافته‌ است، با انتشار نامه‌ای در رسانه‌ها اعلام کردند بدون هیچ قیدوشرطی از حق قصاص گذشت می‌کنند.

به گزارش شرق، ٢٥ تیر سال ٩٠ درگیری‌ای بین دو جوان به نام‌های علی خلیلی و احسان اتفاق افتاد که این درگیری منجر به واردآمدن جراحات سنگینی بر بدن علی خلیلی شد. زمانی که تحقیقات پلیسی در این خصوص آغاز شد، علی به مأموران گفت: «قصد امر‌به‌معروف داشته زیرا احسان برای دو دختر جوان مزاحمت ایجاد کرده‌ بود. این مسئله موجب درگیری بین آنها و مضروب‌شدن او شد».

وقتی احسان جوان دستگیر شد، ادعا کرد مزاحمتی برای هیچ دختری به وجود نیاورده و علی اشتباه کرده است. بااین‌حال او به دلیل واردآوردن ضرباتی بر بدن علی و ایجاد جراحت به پرداخت دیه و سه سال حبس محکوم شد. مدتی بعد علی و پدرش در دادسرا حاضر شدند و اعلام کردند نسبت به احسان رضایت می‌دهند. همین هم باعث تخفیف در مجازات احسان شد اما پرونده به همین‌جا ختم نشد. سه سال بعد درحالی‌که چند روزی از پایان مجازات حبس احسان گذشته‌ بود، علی خلیلی به دلیل عفونت روده و ضعف شدید که ناشی از عوارض عمل جراحی بود، جان خودش را از دست داد. بعد از مرگ این جوان، پدر و مادرش به‌عنوان ولی‌‌دم این‌بار به اتهام قتل عمدی فرزندشان از احسان شکایت کردند که همین شکایت موجب بازداشت مجدد احسان شد. هرچند این جوان همچنان تأکید می‌کرد قصدی برای قتل نداشته و برای کسی هم مزاحمتی ایجاد نکرده ‌است اما پزشکی‌قانونی اعلام کرد علت مرگ، عوارض ناشی از جراحات وارده در سه سال قبل بوده.

با توجه به اینکه علی در این مدت زندگی عادی داشته و توانسته بود به سفر برود، احسان به این نظر اعتراض کرد اما پزشکی‌قانونی اعلام کرد عفونت روده مقتول نیز به دلیل عوارض جراحات سه سال قبل بوده ‌است. به‌این‌ترتیب احسان رسما به قتل متهم شد.

یک سال بعد شعبه ١١٣ وقت دادگاه کیفری استان تهران جلسه رسیدگی به این پرونده را برگزار کرد. در ابتدای جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و احسان را عامل قتل معرفی کرد و خواستار رسیدگی به این پرونده شد.

سپس پدر و مادر علی خلیلی در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. مادر مقتول که بسیار ناراحت بود، در توضیح علت شکایتش و اینکه چطور شد که علی اعلام رضایت کرد گفت:« علی به متهم تذکر لسانی داده بود اما احسان، پسرم را آن‌طور که به ما گفته‌اند از پشت‌سر با ضربه چاقو مجروح کرد. این کار قتل عمد است. ما زمانی که رضایت دادیم، اولا خدا علی را دوباره به ما برگرداند، دوما اینکه او از بیمارستان مرخص شده بود و هیچ اطلاعاتی درخصوص عوارض بعدی نداشتیم. شب حادثه علی بر اثر خون‌ریزی شدید سکته مغزی کرد. وقتی علی سکته مغزی کرد، هوشیاری ذهنش کمتر شد. از طرفی برای پسرم حنجره مصنوعی نصب کرده بودند اما فکر نمی‌کردیم حنجره مصنوعی روی ریه او تأثیر می‌گذارد. در این مدت با گفتاردرمانی و فیزیوتراپی علی را سرپا نگه داشته بودیم».سپس احسان که ٢٤ساله است، در جایگاه حاضر شد و جزئیات را توضیح داد.

 او گفت: اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. آن شب به دلیل مصرف مشروبات الکلی حالت عادی نداشتم. من و یکی از دوستانم سوار موتور بودیم که مرحوم خلیلی و سه نفر دیگر به سمت ما آمدند و مرحوم به من گفت این وقت شب در خیابان چه می‌کنید، بعد هم از ما خواست کنار خیابان توقف کنیم. وقتی مرحوم خلیلی از موتور پیاده شد، عینکش را داخل جیبش گذاشت که من تصور کردم قصد حمله به طرفم را دارد، به‌همین‌خاطر چاقویی به طرفش پرت کردم که تیزی چاقو به گردنش اصابت کرد. وقتی خون را دیدم، از ترس از محل گریختم. اگر می‌دانستم مرحوم خلیلی روحانی است، هیچ‌وقت این کار را انجام نمی‌دادم. قصدم از این کار تنها ترساندن مرحوم خلیلی بود. بعد از پایان جلسه رسیدگی، پنج قاضی تصمیم‌گیرنده با سه رأی مثبت اکثریت آرا حکم قصاص صادر کردند. این رأی مورد اعتراض احسان قرار گرفت. حکم مورد تأیید دیوان‌عالی کشور قرار گرفت و برای استیذان به دفتر رئیس قوه قضائیه ارسال شد. پرونده همچنان در حال بررسی بود که روز گذشته اولیای‌‌دم اعلام کردند بدون قید و شرط اعلام رضایت می‌کنند.

در نامه‌ای که پدر و مادر علی خلیلی به خبرگزاری تسنیم داده‌اند، آمده است: «فرزند عزیزمان؛ علی جان، اکنون که با خون شاهرگ تو، رایحه دفاع از حریم نوامیس جامعه اسلامی‌مان، بار دیگر جان گرفته است و به کوری چشم معاندان داخلی و خارجی فرهنگ غنی اسلامی‌ و فریضه امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر، تو به نمادی برای احیای این واجب ازیادرفته بدل شده‌ای، دیگر چه جای تأثر و ناراحتی از فراق تو ‌ای جوان خنده‌روی ما؛ ‌دیگر چه جای غم و اندوه از ندیدن سیمای نورانی تویی که بذل خون خود را با ایثار و گذشت از خطای نابخشودنی خاطی‌ای که جانت را هدف گرفته بود به سرحد کمال رساندی. شاید بهار کوتاه عمر تو با زنده‌ماندن معجزه‌آسای تو پس از جراحتت، چندان افزوده نشد، اما ماندی که پیام‌رسان این اعتقاد راسخ قلبی‌ات باشی که اگر هر ملامت‌کننده ناآگاه یا مغرضی از تو می‌پرسید که چرا این‌گونه جان‌برکف، برای رهایی خواهران دینی‌ات از چنگال افرادی غافل عمل نمودی، فریاد می‌زدی که «برای یک لبخند آقا و رهبرت، سیدعلی عزیز» که جانمان به فدایش باد چنین کردی.

در ادامه این نامه آمده ‌است: بگذار تا رسانه‌های استکباری غرب و نهادهای ضداسلامی بین‌المللی حق ما را در قصاص خطاکاری که گل وجود تو را پرپر کرد و در اعمال آن نمایندگان یک خواست عمومی جامعه اسلامی ایران هستیم، درحالی‌که نه خود و نه خانواده‌اش هیچ‌گاه متنبه نشدند و بارها در اظهاراتی نسنجیده دل ما را شکسته‌اند، به رسمیت نشناسد؛ و صدالبته خداوند متعال این حق را بر هر ولی مظلومی که به‌ناروا کشته شود ارزانی کرده و فرموده است که «فی‌القصاص حیاه یا اولی‌الابصار». فرزند شهیدمان؛ با وجود همه قصورها، کوتاهی‌ها و گاه دل‌شکستگی‌هایی که طی این چهار سال در حق ما روا شد، ما نیز به تو اقتدا کرده و با استعانت از الطاف خفیه الهی و با توسل به قلب عالم امکان، حضرت بقیه‌الله‌الاعظم ارواحنا‌ له‌الفدا، به امید یک لبخند آقا و رهبرمان حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، بدون ذره‌ای چشم‌داشت مراتب گذشت قاطع و منجز خویش را از حق قصاص خود به اطلاع عموم مردم حزب‌الله ایران می‌رسانیم».

گفت‌وگو با پدر جوان متهم‌به‌قتل

پدر احسان که از اعلام رضایت خبر نداشت و از طریق تماس خبرنگار «شرق» در جریان قرار گرفت، درحالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد، گفت: در این مدت خیلی عذاب کشیدیم، هرروز با این فکر که مبادا احسان را برای اجرای حکم ببرند بیدار می‌شدیم و زندگی درستی نداشتیم. در سال‌های جنگ برای کشور و مردمم جنگیدم و جانباز ٦٠‌ درصد هستم. وضعیت بدی داشتم، موجی شدم و ترکش هم به سرم برخورد کرد اما هیچ‌وقت هیچ ‌منتی بر کسی نگذاشتم. می‌دانستم خانواده علی خلیلی هم بسیار متدین و پایبند به نظام هستند. برای دریافت رضایت بسیار به این خانواده مراجعه کردیم هرچند مادر علی از شدت ناراحتی حاضر به پذیرش ما نبود اما چند‌بار پدرش با متانت جواب ما را داد و گفت صبر کنید داغ ما تازه ‌است تصمیمی می‌گیریم که به‌نفع جامعه و نظام باشد. شکر خدا فرزندم را به من بخشیدند.

وی در مورد وضعیت احسان گفت: روز دوشنبه به ما خبر دادند بند احسان را عوض کرده‌اند. دلشوره عجیبی گرفتیم. دیروز همسرم به زندان رفت تا ببیند چه شده و مبادا احسان را برای اجرای حکم برده باشند که بعد گفتند او را دوباره به بند خودش برمی‌گردانند. او در این مدت برای علی نماز می‌خواند و عبادت می‌کرد و سه جزء از قرآن را هم حفظ کرده ‌است. من یک‌بار دیگر از طرف احسان و خودم درخواست حلالیت می‌کنم و از خانواده خلیلی به‌خاطر لطف بزرگی که کردند ممنون هستم. در این مدت درد آنها را فهمیدم. هرروز با کابوس اعدام فرزند خوابیدن خیلی سخت است و من در این یک‌سال‌واندی هر شب با کابوس اعدام فرزندم خوابیدم و همه اعضای خانواده‌ام همین وضعیت را داشتند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر