بازدید 3163

مبادا در لحظه دیدار با خدا، «مهمان ویژه» را بهانه کنیم!

آیا نمی‌توانیم و شایسته نیست که به قدر خودمان هم شده چیزی بیش از لب بر آب و طعام بستن نشان دهیم و سعی کنیم به بهانه این ماه عزیز هم که شده، کمی روزه داری مان را اجتماعی تر ببینیم؟ آیا جا ندارد که در کوچه و خیابان رفتارمان تغییر کند و سعی کنیم که به معنای واقعی کلمه، در درک حال فقرا بکوشیم؟
کد خبر: ۵۱۴۶۹۵
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۵ 05 July 2015
«لب بستن بر طعام برای درک حال فقرا» این تعریفی رایج است که برخی از فریضه روزه ارائه می‌دهند؛ تعریفی که نه تنها کامل نیست، بلکه ممکن است اشکالاتی هم داشته باشد ولی با همه این تفاسیر، ارزش تعمق را دارد.

به گزارش «تابناک»، درباره فواید روزه‌گیری سخنان زیادی مطرح شده و از منظرهای گوناگونی به این موضوع پرداخته شده ولی هنوز که هنوز است، بسیاری مان در تعریف روزه‌داری از تلاش برای درک حال فقرا سخن می‌گوییم و البته به ندرت پا را از این تعریف فراتر می‌گذاریم.

این را می‌شود از آمارهایی دریافت که هرگز ارائه نمی‌شوند تا خبر بیاورند که در این ماه مبارک، حاشیه نشینان، فقرا و حتی کارتن‌خواب‌ها غذای کافی برای خوردن یافته‌اند و اینقدر در وفور نعمت بوده‌اند که می‌گویند از این ماه بهتر در سال ندیده‌اند و نمی‌بینند!

این را می‌شود از نتیجه بررسی‌های جامع شناختی دریافت که هرگز ارائه نمی‌شوند تا بگویند در این ماه چقدر فقیر و غنی در سر یک سفره گرد هم آمدند و چه میزان سفره‌های مشترک افطاری توانست دل هایمان را به هم نزدیک کند!

یا حتی می‌شود از تلاش مضاعف خیلی هایمان پیش از ماه رمضان یا در خلال ماه مبارک برای گردآوری مایحتاج مورد نیاز نیازمندان متوجه شد که روی نمی‌دهد تا نشان دهد که دهان بستن ما بر طعام در ماه ضیافت خدا موجب شده که سهمی کم بهره ها در بهره مندی‌های ما مشخص شود.

با همه این فقدان‌هاست که می‌توان پرسید اگر یکی از فواید روزه‌داری درک حال گرسنگان و فقراست، پس چرا نشانه‌های درک حال این افراد اینقدر در جامعه مان کمرنگ است؟ چرا شاهد آن نیستیم که سفره های افطاری عریض و طویل در جنوب شهرها گسترده شود و سرمایه دارانی که برای خرید کارخانه ها، صنایع، تیم های ورزشی و غیره صف می‌کشند، کمی هم در راستای درک حال فقرا تلاش کنند؟

اصلا چرا نمی‌بینیم که مسئولان در این ماه مبارک به میان فقرا بروند و سعی کنند در قالب افطاری های نمادین هم که شده، هم درد دل کم بهره ها را بشنوند و هم نشان دهند که روزه داری می‌تواند اثرات اجتماعی فراگیر هم داشته باشد؟ گیریم که مسئولان هم مرتکب چنین عمل خیری نشدند، تکلیف ما چیست؟

آیا نمی‌توانیم و شایسته نیست که به قدر خودمان هم شده چیزی بیش از لب بر آب و طعام بستن نشان دهیم و سعی کنیم به بهانه این ماه عزیز هم که شده، کمی روزه داری مان را اجتماعی تر ببینیم؟ آیا جا ندارد که در کوچه و خیابان رفتارمان تغییر کند و سعی کنیم که به معنای واقعی کلمه، در درک حال فقرا بکوشیم؟

حکایت مشهوری هست که به سادگی نمی‌توان گفت از متل های کدام سرزمین گرفته شده ولی خواندنش خالی از لطف نیست؛ به ویژه برای برخی از ماها که فکر می‌کنیم روزه داری‌مان کافی ست و خیال می‌کنیم با انجام این فریضه در ماه میهمانی خدا، به دیدار «میهمان ویژه» نائل خواهیم آمد.

می‌گویند: «پیری بود که بعد از عمری عبادت، دوست داشت خدایش را ببیند و این را از معبودش خواست و پاسخ مثبت شنید. با خوشحالی مهیای دیدار شد و انتظار می‌کشید که در خانه به صدا در آمد؛ اما برخلاف تصور وی، پشت در فردی با لباس های مندرس و کهنه ایستاده بود که اجازه ورود می‌خواست. پیر با این دستاویز که منتظر «میهمانی ویژه» است در را بست و به انتظار نشست، غافل از آنکه خدا به دیدارش آمده بود و توجه وی به لباس های مندرس مانع از درک این موضوع شده بود.»

کاش در این ماه مبارک لباس ها را ندیده و به این باور برسیم که همگی انسان ها، با هر ظاهری که باشند، مخلوق اویند و وام دار روحی از او؛ با این نگاه تازه می‌شود قضاوت کرد که روزه‌داری یعنی چه و ارتباطش با حال فقرا و ضعفا چیست.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار