بازدید 8249

چرخش ناگهانی در تعاملات امریکا و روسیه و لایه‌های زیرین آن

اکبر قاسمی
کد خبر: ۵۰۴۶۷۱
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۹ 30 May 2015
ـ روز نهم ‌و دوازدهم می، شاهد دو رخداد مهم بین‌المللی بودیم که یادآور پیامدهای ناسازگاری‌های قدرت‌های بزرگ در چگونگی تعاملات همدیگر در تعاطی با خصومت‌ها و دوستی‌های بینابین در مقتضیات و شرایط گوناگون است.

ـ نهم می هفتادمین سالگرد پیروزی متفقین ‌بر متحدین به ویژه جشن پیروزی برند‌گان جنگ جهانی دوم است؛ بالاخص امریکا و شوروی، مقسمان اصلی منافع پس از تحمل آثار و نتایج جنگ به شمار رفته که امسال روس‌ها به علت رویکردهای خویش در تحولات اوکراین از شیرین‌کامی در جشن مشترک با امریکایی‌ها و غربی‌ها دور ماندند.

ـ لیکن دیری نپایید که کری به طور غیرمترقبه‌ای با اشتیاق خاصی در دوازدهم می با پوتین در سوچی روسیه، دور میز مذاکره خصوصی پنچ ساعته ‌‌جمع شدند و در فضای دوستانه و خارج از دعوا و منازعه تلخ تحریم‌ها که حتی راهبرد امریکایی‌ها قبل از آن هر گونه ملاقات مقامات امریکایی را در روسیه به لحاظ شاخص‌های غربی قدغن می‌ساخت، به گونه کاملا متمایز آشکار ساخت.

ـ اینک پرسش مهمی که ‌ذهن کارشناسان سیاسی عرصه بین‌الملل را به خود مشغول ساخته،‌ این است که چه متغیر و متغیراتی باعث پریدن از خطوط قرمزها از سوی امریکا نسبت به روسیه شده است.

ـ بررسی مؤلفه‌های تأثیرگذار در این چرخش موضع و یا مانور رویکردی را می توان به درستی از خلال موضوعات دستور کار نشست کری و پوتین در سوچی و همچنین رخدادهایی که در محیط پیرامونی این موضوعات حادث شده و آثار و پیامدهایی که بر این دو بازیگر جهانی دربرداشته، واکاوی و جستجو نمود؛

ـ موضوعات و مباحث اعلام شده در این نشست به ظاهر شامل تحولات اوكراين، ایران، سوریه، عراق و يمن ذكر شد، وليكن زواياى نامرئى رخدادهاى مورد بحث را از لابلاى نگرش‌ها و ديدگاه‌هاي پژوهشگران روسى و غربى مي‌توان به خوبى بازخوانى کرد.

ـ تمركز بر رصد رخدادهاى اين تحولات، بيانگر انگيزه هاى ديگر‌ جهت چرخش ناگهانى امريكايي در اقبال به روس‌ها و نشست با پوتين، آن هم در قلمرو روسيه است كه نشانه‌ای از تمايل امریکایی‌ها از مردى كه تا چندى پيش اوباما، او را‌ قدرت طلبى مهارنشدنى كه استانداردهاى نظم اروپايي را در بحران اوكراين با گستاخى زير پا گذاشته و به همين دلیل مجموعه اى از تنبيهات از جمله اخراج ‌روسيه از اجلاسيه‌هاى جى هفت و تحريم هاى اقتصادى شديد و قطع ارتباطات ناتو و.....را طى يك سال و اندى را در دستور كار قرار دادند.

ـ حال پرسش مهمى كه در اين روند، ذهن ناظران سياسى را به خود جلب نموده، این است که چه رخدادها و مؤلفه هاى تأثيرگذاری بايد بروز نموده باشد تا چرخش ناگهانى رويكرد امريكا در تعاملات با روس‌ها را حادث شود‌ تا جايي كه اين رفتار براى هم‌پيمانان امريكا نيز از جمله اوكراينی‌ها، آلمان‌ها و فرانسوي‌ها، ابهامات و پرسش‌هایی را متباين سازد.

ـ پاسخ به اين سؤال را در گزاره‌هاى چهارگانه زیر مى‌توان ‌كنكاش کرد؛


١ـ حضور رئيس جمهورى چين در جشن پيروزى متفقين در نهم مى در مسكو و امضاى بيش از ٣٠ تفاهم‌نامه با روسيه و احداث جزاير مصنوعى در منطقه نانشا در درياى چين جنوبى توسط چينى‌ها و برگزارى مانور درياى مشترك مسكو و پكن در درياى مديترانه در حوزه استحفاظى ناتو، همگى توازن را به نفع محور روسيه و چين در حوزه جنوب شرق آ‌سيا متمايل ساخته است.

2ـ استمرار پروازهاى تجسسى و تشديد مانورهاى ناگهانى روسيه در قطب شمال و درياى بالتيك و سياه و استقرار تجهيزات سكوهاى اتمى در كريمه و ارسال نيرو و ادوات نظامى به مناطق شرق اوكراين، موجب افزايش موج نگرانى و تهديدات كشورهاى اروپاى شرقى و مركزى و ناتو و امريكا شده است ‌و تقابلات دو جبهه را به یاد اوج تیرگی دوران جنگ سرد دو قدرت شرق و غرب متبادر می‌سازد.

 ٣ـ تغييرات ميدانى به نفع داعش در مناطق ادلب و تدمر و الرمادى و متصل ساختن مناطق داعش در شرق سوريه با غرب عراق و تصرف گذرگاه‌هاى مرزى، باعث تغيير معادله به نفع قدرت تروريستى داعش و نگرانى قدرت‌هاى بزرگ شده است.

4ـ نياز به همراهى روسيه نسبت به برنامه اتمى و اس ٣٠٠به ويژه در مرحله مذاكرات سختگيرانه براى تعيين نظام دسترسى ها و نشان موضع واحد تا پایان‌ توافقات و تأمین رضایت لابی صهیونیستی مبنی بر کارشکنی و تأخیر در تحویل سامانه اس 300.

ـ سفرجان كرى به سوچى سه روز بعد از برگزارى جشن معنادار نهم مى روس‌ها بدون حضور مقامات غربى ‌به‌ همراه مسئولين پرونده اتمى و اوكراين خانم وندى شرمن وخانم ويكتوريا نولاند و ديدار پنچ ساعته با پوتين و تفاهم براى برگزارى جلسات محتوايي و كارشناسى بين طرفين در پرونده هاى اوكراين و سوريه با حضور خانم نولاند و دانيل روبينستاين نماينده ويژه امريكا در سوريه، نشانگر اهميت اين مرحله از مذاكرات بين دو قدرت موثر در عرصه جهانى را تبيين مى‌نمايد.

ـ برآورد نتايج اين نشست ناگهانى هرچند قدرى زودهنگام است، و‌لي در ‌نگاهی اجمالى مي تواند رویکردها و چشم انداز‌هاى زير را متبادر سازد؛

الف) مديريت بحران‌هاى بين المللى توسط امريكا بدون بهره گيرى از ظرفيت روس‌ها، امرى دشوار و پرهزينه و مشكل ساز براى ديگر اجزاى ديپلماسى جهانى و منطقه اى بوده ‌و لذا هرچند امريكا‌يي‌ها‌ نمى خواهند به شرايط معادلات بين المللى پس از فروپاشى شورورى بازگردند، و رسما مايل نبوده روند تقسيم منافع را با ذهنيت آن دوره تكرار کرده و رسميت بخشند، به طور تاكتيكى و در حد مشاركت جزيى و شكلى‌ و دور داشتن روس‌ها از ائتلاف سازي‌ها‌ با قدرت‌هاى موثر جهانى و منطقه اى همچون چين و هند و ايران، ناگزير بر ورود به مذاكرات براى تعديل موضع خصمانه آنان‌ و بهره گيرى از تشريك مساعی در مسائل جهانى هستند.

ب) نيل واشنگتن و مسكو به نوعى از مفاهمه، چيزى كه لاوروف آن را به نوعى مخرج مشترك و نزدیکی موضع ‌در پرونده اوكراين و سوريه در قالب تحكيم تفاهم‌نامه مينسك و وصول به مشاركت در پيدا كردن راه حل‌ ‌برون رفت در بحران سوريه در قالب ژنو ٣ دانسته که نشان‌دهنده نوعى تشريك مساعى فعال در پرونده سوريه بوده كه‌ با برگزارى جلسات كارشناسى نمايندگان امريكا بلافاصله بعد از سفر كرى توسط مسئولين امريكايي در مسكو با معاونين وزراى خارجه روسيه انجام گرفت و سپس قرار است در اجلاسيه ائتلاف سوريه در پاريس با حضور لاوروف در هفته آينده تكميل شود.

پ) در صحنه اروپايى و آسيايى، امريكا‌يي‌ها به دنبال كاهش جو بحران و جلوگيرى از تيرگى اوضاع آن ناشى از مانورها و پروازهاى‌ تجسسى روسيه و تأثيرگذارى در ارتباط با ا‌ئتلاف سازى مضر روسيه با ديگر قدرت‌هاى ذى نفوذ است و از طريق نوعى تعديل و مشاركت‌دهى روسها در مذاكرات، زمينه براى جلوگيرى از هم‌پوشانى روسى و چينى و هندى و نهايتا با دولت‌هاى بريكس را تسهيل و فراهم می‌سازد.

ت) امريكايي‌ها در پرتو رويكردهایی كه اوباما در زمينه ثبت موفقيت سياسى ‌در پرونده ايران و كوبا به عنوان يك ميراث سياسى بزرگ ‌براى وراث بعدى ‌نياز دارند، ناگزير به حفظ موضع مشترك ‌و هماهنگ روسيه با امريكا در پرونده اتمى به ويژه در شرايط فعلى و ‌در بخش فعلى ‌سختگيرانه مذاكرات و آثار ناشى از آن شامل رفع تحريم ها و تحويل اس ٣٠٠كه مستلزم انسجام موضع بين تمامى اعضا را ضرورى دانسته، امرى دوچندان مي‌شمرند.

ث) روس‌ها نيز در اين ميان، منافع خود را اولويت‌بندى کرده و بعيد است مسائل اصلى را فداى مسائل شكلى نمايند. آنان در بحران اوكراين و سوريه و حتى اتمى ايران، شايد مايلند روند تشريك مساعى براى برون رفت مشترك با راه حل هاى تفاهم‌آميز را سپرى نمايند، ولي‌ اهداف اصلى خود را ـ كه همانا دفاع از حوزه هاي منافع ملى و امنيتى و اقتصادى خود باشند ـ ناديده نمى انگارند و از رفع تحريم‌هاى اقتصادى و مالى غرب چشم‌پوشی نمى‌کنند و متقابلا امريكايي‌ها نيز ناگزير به صيانت از منافع هم‌پيمانان خود در اين فرايند هستند؛ بنابراين، جهش از دوره كدورت‌هاى يكساله منتج از بحران اوكراين، آن هم بدون امتياز‌دهى روس‌ها، كارى ‌دشوار و مخاطره آميز براى امريكايي‌هاست و آثار بسيارى از ساختارهاى شكننده را با ريسك فروپاشى مواجه ساخته، همان طوري كه روس‌ها چند روز قبل، ترابرى ناتو و امريكايي‌ها را به افغانستان ‌و از آسمان قلمرو روسيه را در همين فضاى مصالحه جويانه فيمابين، متوقف ساخته و متقابلا امريكا كارشكنى براى مانع تراشى در تضعيف ائتلاف روسها در فيفا را براى خالى كردن فرش قرمز بازي‌هاى جهانى فوتبال در سال ٢٠١٨ از زیر پاى روس‌ها در دستور كار دارند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها