همزمان با ادامه روند مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+ ۵ و روشنتر بودن چشمانداز دستیابی به توافق نهایی نسبت به گذشته، برخی اخبار از تمایل عربستان برای دستیابی به سلاح هستهای با استفاده از کمکهای خارجی منتشر میشود. یک روزنامه انگلیسی در مطلبی به بررسی این شایعات پرداخته و سپس گزینههای لازم در قبال تلاش احتمالی سعودیها در این راستا را معرفی کرده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه انگلیسی «تلگراف» در مطلبی به شایعات موجود درباره تمایل عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای به دلیل ناخرسندی از چشم انداز توافق هستهای ایران و گروه ۱+ ۵ پرداخته است. البته در همان ابتدای این مطلب چنین اشاره شده که درباره توانایی این کشور برای دستیابی به چنین سلاحی تردید وجود دارد.
با وجود این، به اعتقاد تحلیلگر این روزنامه، اقدامات پیشگیرانهای وجود دارد که دولتهای غربی، از جمله انگلیس، باید برای متوقف کردن هرگونه تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای انجام دهند.
نخستین اقدام باید روشن کردن این موضوع برای سعودیها باشد که سلاح هستهای، امنیت این کشور را افزایش نخواهد داد. یکی از دلایل، میتواند آن باشد که نارضایتی کشورهای غربی، خرید سلاحهای پیشرفته توسط عربستان را مشکل خواهد ساخت.
از مدتها پیش تاکنون این اعتقاد در میان برخی وجود داشته که عربستان سعودی، گزینه دستیابی به سلاح هستهای را مدنظر نگاه داشته تا در صورت هشدارآمیز شدن شرایط، در جهت تحقق آن اقدام کند. این در حالی است که این کشور از سال ۱۹۸۸ عضوی از معاهده منع گسترش سلاح هستهای (ان پی تی) است و در سال ۲۰۰۹ پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی را نیز امضا کرده است.
با وجود این، موج جدید خبرها از تمایل برخی از اعضای خاندان حاکم سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای حکایت دارد؛ عواملی وجود دارد که میتواند توضیح دهنده این تمایل دوباره به تسلیحات هستهای باشد.
شاید مهمترین انگیزه استراتژیک سعودیها، به مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+ ۵ مرتبط باشد. عربستان سعودی، یکی از رقبای اصلی ایران در منطقه است و این نگرانی وجود دارد که اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، دیگر کشورها در منطقه نیز در همین مسیر حرکت خواهند کرد. با این حال، ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای نیست و مذاکرات جاری هستهای میتواند حتی فاصله ایران با سلاح هستهای را بیش از پیش سازد. در همین زمینه، باید به این نکته نیز توجه داشت که حاکمان سعودی به طور کلی حمایت خود را از توافق هستهای ایران اعلام کردهاند.
در حقیقت، اگر مذاکرات هستهای ایران سبب احیای تمایل عربستان سعودی به سلاح هستهای شده باشد، احتمال قویتر آن است که سعودیها بخواهند از تمایل واضح خود برای دستیابی به این سلاح برای تأثیرگذاری بر مذاکرات هستهای ایران استفاده کنند؛ نه اینکه چنین سلاحی را واقعاً برای استفاده بخواهند.
این امر نیز محتمل است که محاسبات سعودیها درباره سلاح هستهای، به دلایل دیگری تغییر کرده باشد. یکی از این دلایل احتمالی میتواند تغییرات در هیأت حاکمه عربستان باشد. به تخت نشستن ملک سلمان سبب ایجاد تغییراتی در رویکرد سیاست خارجی این کشور شد و انتصاب پسر وی به عنوان وزیر دفاع نیز حمله این کشور به یمن را در پی داشت. نمیتوان این احتمال را رد کرد که کادر رهبری جدید در ادامه همین سیاستها بخواهد به سلاح هستهای نیز دست پیدا کند.
با وجود این، حتی اگر سعودیها تصمیم به چنین کاری بگیرند، مشخص نیست آیا توانایی دستیابی به سلاح هستهای را خواهند داشت یا خیر. باید توجه داشت که برنامه هستهای خود این کشور هنوز بسیار نوپاست و در مسیر استفاده صلح آمیز برنامه ریزی شده است.
این احتمال وجود دارد که پس از حصول توافق میان ایران و گروه ۱+ ۵، عربستان سعودی نیز در پی دستیابی به همان حقوقی برآید که ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم از آن برخوردار است؛ اما محدودیتهای موجود در زمینه انتقال فناوری غنی سازی، بدان معناست که عربستان نمیتواند چنین توانایی را از خارج خریداری کند. اگر این کشور بخواهد چنین توانایی را بومی کسب کند نیز ابتدا باید برخی دیگر از زیرساختهای خود را آماده نماید که مجموعه این روند میتواند چندین دهه به طول بینجامد.
احتمال دوم اینکه عربستان سعودی مخفیانه، از طریق پاکستان به سلاح هستهای دست پیدا کند. تخمین احتمال وقوع این سناریو دشوار است. عربستان سعودی و پاکستان یقیناً از روابط ویژهای با یکدیگر برخوردارند؛ اما آیا پاکستان مایل به اشاعه هستهای است؟ پاکستان هنوز در تلاش برای پاک کردن خاطره عبدالقدیر خان است که طرحهای مربوط به برنامه غنی سازی هستهای این کشور را در اختیار دستکم سه کشور ایران، لیبی و کره شمالی قرار داد.
اما فارغ از این موضوع، این احتمال نیز وجود دارد که فشار چینیها سبب جلوگیری از انتقال سلاح هستهای توسط پاکستان به عربستان سعودی شود. چین هم اکنون به دلیل تصمیم خود مبنی بر فروش رآکتورهای هستهای به پاکستان، تحت فشار دیپلماتیک شدیدی قرار دارد. اگر پاکستان اقدام به انتقال فناوری هستهای به عربستان کند، چشم انداز همکاریاش با چین در حوزه صلح آمیز هستهای تیره خواهد شد.
نهایتاً باید اشاره کرد از جنبه فنی و عملی نیز موانعی برای انتقال سلاح هستهای از پاکستان به عربستان وجود دارد (شاید یکی از موانع، حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در منطقه باشد). به این ترتیب، چشم انداز دستیابی عربستان به سلاح هستهای از طریق پاکستان بعید مینماید؛ هرچند نمیتواند کاملاً آن را نادیده گرفت.
به همین منوال، باید این موضوع را مدنظر قرار داد که برای متقاعد کردن عربستان سعودی به عدم تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای و یا جلوگیری از این امر، چه اقداماتی باید انجام گیرد.
به نظر میرسد، جامعه بینالمللی از همین حالا گامهای لازم را برای جلوگیری از دستیابی سعودیها به این سلاح از مسیر فناوری بومی برداشته است. عربستان معاهده ان پی تی را امضا کرده و مفاد پروتکل الحاقی را نیز اجرا میکند. کشورهای تأمین کننده احتمالی فناوری هستهای برای عربستان، میبایست اقدامات احتیاطی لازم را به اجرا درآورده و برای جلوگیری از شکل گیری یک برنامه هستهای مخفی در این کشور، در مقابل درخواستهای این کشور برای دریافت فناوری غنی سازی و فرآوری مجدد مقاومت کنند.
درباره دستیابی به سلاح هستهای از طریق پاکستان نیز شرکای بین المللی باید این نکته را برای سعودیها روشن سازند که سلاح هستهای، کشورشان را امنتر نخواهد کرد. از جنبه مفهومی، چنین استدلالی دارای دو بخش است: نخست اینکه تضمینهای امنیتی ارائه شده از سوی آمریکا به عربستان، نیاز این کشور به سلاح هستهای را از بین میبرد و دوم اینکه در صورت تلاش عربستان برای دستیابی به چنین سلاحی، فروش تسلیحات متداول غربی به این کشور نیز در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت.