بازدید 11680

معلمی در مناطق عشایری

همسرش همیشه شنبه ها هنگامی که میخواهد همسرش را از زیر قرآن رد کند تا به مدرسه برود همراهش هست ، از این که در محل کار همسرش تلفن همراه آنتن نمی دهد و او گاهی تا دو روز بی خبر از اوست و همین موضوع نگرانش می کند ، از دوری چهار روزه و این که علیرغم همه اینها چون می داند شوهرش عاشقانه کارش را دوست دارد مخالفتی با این شرایط و سختی ها ندارد
کد خبر: ۴۹۷۱۱۵
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۴ 04 May 2015
شاید روزی که قرار بود با اسکندر خسروانی ملاقات کنم و مسیر حرکت او از چناران که منزل اصلی اوست تا مدرسه عشایری که در منطقه رضویه در آن تدریس می کند را دنبال کنم گمان نمی کردم با این شرایط سخت خودش را به محل کارش برساند ، محلی که 170 کیلومتر با خانه و زندگی اش فاصله دارد، بیش از 50 کیلومتر مسیر خاکی و صعب العبور دارد و بیش از 5 کیلومتر را باید در مسیر رودخانه طی کند.

به گزارش ایسنا، وقتی صبح روز قرارمان به درب خانه اش رسیدم و قرار شد که با او در مسیر همراه و همگام باشم همسرش با نگرانی که میگفت همیشه شنبه ها هنگامی که میخواهد همسرش را از زیر قرآن رد کند تا به مدرسه برود همراهش هست ، از این که در محل کار همسرش تلفن همراه آنتن نمی دهد و او گاهی تا دو روز بی خبر از اوست و همین موضوع نگرانش می کند ، از دوری چهار روزه و این که علیرغم همه اینها چون می داند شوهرش عاشقانه کارش را دوست دارد مخالفتی با این شرایط و سختی ها ندارد. از ساعت 6 صبح که با اسکندر همراه شدم حدود 1 ساعت و نیم می گذرد و ما هنوز در مسیری که از بین چندین کوه بلند می گذرد در بستر یک رودخانه درحال حرکتیم که چند چادر عشایری به چشم می خورد ، اسکندر می گوید این چادرها به همراه خانه های کاهگلی کنارشان منزل موقت چهار دانش آموزش است ، با صدای بوق خودرو سه پسر و یک دختر از چادرها و خانه ها بیرون می آیند ، چهره های آفتاب سوخته شان کاملا بیانگر شرایط زندگی در این محیط است. با برداشتن این چهار دانش آموز برای سوار کردن چهار محصل دیگر در یکی دیگر از محل های اسکان عشایر این بخش که حدود پنج کیلومتر با این محل فاصله دارد به حرکت خود ادامه می دهیم و بازهم صدای بوق خودرو معلم جوان است که دانش آموزان را برای حضور در عرصه تعلیم و تربیت در یکی از کم برخوردارترین شرایط اقلیمی به خود می خواند.

حالا هشت دانش آموز کلاس های اول تا ششم مدرسه آقای خسروانی سوار بر پراید سفیدرنگ او در مقابل درب کانکس آفتاب خورده ای توقف می کند ، شور و خنده وصف ناپذیر و لبخند از ته دل دانش آموزان کم کم به ما می فهماند چرا این معلم جوان که خودش می گوید خانواده او هم در اصل از عشایر این منطقه هستند برای این دانش آموزان تلاش می کند ، شاید شرایط امروز خود را آینه فردای این کودکان می بیند تا آن ها هم بتوانند به نسل آینده خدمت کنند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶۲
انتشار یافته: ۱۵
وای اون بخاریه خیلی ناجوره، خدا نکنه که کار دست کسی بده. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
همچین میگی صد و هفتاد کیلومتر انگار هزار و هفتصد تاست!
مسیر به این زیبایی، خیلی هم دلش بخواد.
خدا اجر بده
اگه این بنده خدادر کشوردیگری هم که بود این امکانات!! راداشت؟؟
ما گلهاي خندانيم
فرزندان ايرانيم
ايران پاك خود را
مانند جان مي دانيم
ما بايد دانا باشيم
هشيار و بينا باشيم
از بهر حفظ ايران
بايد توانا باشيم
آباد باشي اي ايران
آزاد باشي اي ايران
از ما فرزندان خود
دلشاد باشي اي ايران
روزت مبارک.معلم واقعی...
درود خدا به این عزیز ایثار گر ، اینچنین عاشق وطن بودن و از جان برای فرزندان مرز بوم مایه گذاشتن ارزشی وصف نشدنی دارد ، حال باید دید که وزارت آموزش و پرورش کجای کار را دارد . ایا این کوددکان معصوم لایق حداقل امکلانات اموزشی نیستند . ایا ان معلم فداکار که رنج راه و دروی خانواده را بجان خریده است لایق تقدیر و سپاس نخواهد بود چقدر از مشکلات مالی این مرد خدا را حل کردیم در کدام مراسم از زحمات او تقدیر شده ؟ امیدوارم قدر این زحمتکشان بی منت را بدانیم و تا زحمانی که در قید حیات باشند ار آنان تقدیر و سپاس نماییم .
درود به همه معلمان فداکار
واقعا روزي حلال يعني اين و خوشا به حالشان
دستان پرمهرتان را می بوسم.
شاگرد سالهای دور
الهی بمیررررم :(
ان شاا... دست به خاک بزنی برات طلا بشه خدا پدر و مادرت رو بیامرزه
خداوند به ایشون صبربده
واژه عشق رو میشه معنی کرد
این معلم هست که کارش با انبیا برابر میشود!
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها