در حالی که تفاهم هستهای میان ایران و گروه ۱+ ۵ در مذاکرات اخیر لوزان حاصل شد و تلاشها برای دستیابی به جزئیات توافق نهایی نیز در حال آغاز است، اختلاف نظر میان آمریکا و کشورهای اروپایی بر سر برخی موارد مربوط به برنامه هستهای ایران، از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه برخی از ناظران و تحلیلگران قرار گرفته است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه «دیلی استار» در مطلبی به بررسی رویکردهای آمریکا و کشورهای اروپایی به مذاکرات هستهای ایران پرداخته و مینویسد بنا بر دلایل متعدد، سه کشور اروپایی عضو گروه ۱+ ۵ اکنون با موضع دولت اوباما در قبال بحث هستهای ایران همسو بوده و در مقابل رویکرد رژیم اسرائیل و کنگره آمریکا قرار دارند.
در این مطلب آمده است؛اندکی پس از حصول تفاهم هستهای ایران، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، به اتخاذ تصمیم بسیج ارتشش نزدیک به نظر میرسد و جمهوری خواهان آمریکایی نیز آماده نبردی شدید با باراک اوباما هستند. با این حال، این تفاهم هستهای تقریباً در سرتاسر اروپا با استقبال مواجه شده است. دلیل این تفاوت مواضع در غرب در قبال یک مسأله مهم منطقهای و جهانی چیست؟
اما چندین عامل در این ماجرا دخیل است؛ نخست اینکه اروپا و به طور خاص سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه، بیش از یک دهه درگیر مذاکرات هستهای با ایران بودهاند. حتی در زمانی که جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، ایران را بخشی از «محور شرارت» نامید، کشورهای اصلی اتحادیه اروپا بر پیگیری روند دیپلماتیک با ایران اصرار داشتند.
در طول زمان و قدم به قدم، درستی رویکرد اروپاییها مشخصتر شد. یکی از وقایع کلیدی در این زمینه، برآورد جامعه اطلاعاتی آمریکا بود که در آن اشاره شده بود ایران مشغول تحقیق و عملیات در راستای ساخت سلاح هستهای نیست.
افزون بر این، از مدتها پیش یک تفاوت تاکتیکی نیز میان خط مشیهای آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال برنامه هستهای ایران وجود داشته است. در مقاطعی، ایالات متحده تلاش داشت، هرگونه دانش و فنآوری هستهای را در ایران از میان ببرد، در حالی که رویکرد اروپاییها مبتنی بر تلاش برای دستیابی به تضمینهای معتبر برای عدم حرکت ایران به سوی سلاح هستهای بود.
در نهایت ایالات متحده پذیرفت برای پیشبرد هر گونه سیاست واقع بینانه در قبال ایران، حمایت اروپا ضروری است و در عین حال، اروپاییها نیز جلوگیری از حرکت آمریکا و رژیم اسرائیل به سوی گزینه نظامی را هدف محوری خود میدانستند.
باید اشاره کرد اروپاییها هرگز از رویکرد آمریکا نسبت به یک ضلع دیگر به اصطلاح محور شرارت، یعنی کره شمالی و برنامه هستهای این کشور نیز رضایت نداشتند. خودداری آمریکا از مذاکره با کره شمالی و وضع شدیدترین تحریمها علیه این کشور، نه سبب شد جلوی دستیابی این کشور به سلاح هستهای گرفته شود و نه سبب کند شدن توسعه فنآوریهای هستهای و موشکی این کشور شد.
اما یکی از مهمترین موضوعاتی که باید تا پیش از ضرب الاجل پایان ژوئن و در قالب توافق نهایی هستهای با ایران مورد توجه قرار گیرد، بحث توافق بر سر جزئیات برداشته شدن تحریمهای وضع شده علیه این کشور است. در حالی که این موضوع محل بحثهای بسیار شدیدی در عرصه سیاست آمریکاست، احتمالاً اتحادیه اروپا تمایل بیشتری به حرکت در این مسیر از خود نشان میدهد.
در حقیقت، اروپا دلایل موجهی برای برداشتن محدودیت صادرات نفت ایران دارد. اضافه شدن عرضه نفت در بازارهای جهانی، قیمتها را پایین نگه خواهد داشت. افزون بر بعد اقتصادی، پایین بودن قیمتهای نفت یک منفعت راهبردی مهم نیز برای اروپا دارد، زیرا سبب محدود شدن فضای مانور روسیه در اوکراین و دیگر مناطق میشود.
نیازی به گفتن نیست که ایالات متحده و اروپا باید به رویکرد واحدی در موضوع تحریمهای ایران دست پیدا کنند؛ اما در صورتی که یک سیاست افراطی توسط کنگره و جمهوری خواهان در ایالات متحده غالب شود، آمریکا متحد اصلی خود را در موضوع ایران از دست خواهد داد. در حقیقت، احتمال دارد در این موضوع آمریکا خود را به سرعت در وضعیت انزوا نسبت به دیگر بازیگران جهانی بیابد.
نکته مهم دیگر این است که اروپا نسبت به پیامدهای خشونتهای موجود در مناطق پیرامونی ایران در خاورمیانه آگاه است. در حقیقت، اروپاییها پیامد این امر را هر روزه در سیل مهاجرانی که از کشورهای خاورمیانه به اروپا میروند، مشاهده میکنند. به همین دلیل، وقوع جنگی دیگر در خاورمیانه، یقیناً به نفع اروپاییها نیست.
در نهایت، رژیم اسرائیل نیز یک عامل کلیدی دیگر در تفاوت رویکردهای آمریکا و اروپا در قبال ایران است. هرچند مواضع تند نتانیاهو هنوز در آمریکا مخاطب دارد، اما بیشتر اروپاییها این مواضع را کم و بیش مسخره میدانند.
بنابراین، درباره این امر تقریباً اطمینان وجود دارد که در صورت دستیابی ایران و ۱+ ۵ به توافق نهایی در ماه ژوئن، حمایت اروپا از این توافق به صورت یکپارچه – یا نزدیک به یکپارچه – خواهد بود و اروپاییها تمایل دارند اوباما را در نبرد با کنگره یاری کنند. تفاهم لوزان، درستی رویکرد اروپا در قبال ایران را تأیید کرد. غرب دلایل لازم را برای تثبیت این رویکرد در ماههای پیش روی دارد.