توجه به اهمیت آب در زندگی بشر و همچنین تاثیر آن در پیشبرد اهداف و برنامههای کشورهای مختلف و مساله آب در قرن 21 به عنوان یک چالش فراگیر بشری مورد توجه قرار گرفته است؛ به گونهای که تاکید جهانی بر این است که تمام دولتها و ملل باید به مقوله آب توجه بیشتری کنند.
شعار "آب برای فردای ما "که برای هفتمین دوره مجمع جهانی آب که این روزها در کره جنوبی درحال برگزاری است، در نظر گرفته شده است نشان دهنده نگرانی جامعه جهانی از آینده منابع آب است.
در کشور ما با توجه به وضعیت جغرافیایی و قرار گرفتن آن درمنطقه خشک و نیمه خشک،مسئله آب از حساسیت بیشتری برخوردار است و ما از گذشته دور با کمبود آب و عدم توازن توزیع مکانی و زمانی آن روبه رو بودهایم. بطوریکه رسیدن به منبع آب پایدار، یکی از اهداف کشورگشایی ها و جنگ هایی بوده که در این سرزمین اتفاق میافتاد.
محدودیت منابع آب شیرین در ایران، استحصال غیراستاندارد آبهای زیرزمینی، عدم مهار آبهای سطحی و جاری، افزایش آلودگی منابع آب ناشی از پسابهای خانگی، کشاورزی، صنعتی و غیره، نبود برنامه درازمدت مدیریت منابع آب، مسائل و مشکلات ناشی از نارسایی اقتصادی و مالی چالشهای فراروی مدیریت پایدار آب در ایران تلقی میشود.
بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آببخش کشاورزی در ایران و جهان بزرگترین مصرف کنندۀ آب است. اما برخلاف میانگین جهانی که نشانگر تخصیص 70درصد از کل منابع آب مصرفی به بخش کشاورزی است، در ایران و با وجود قرار گرفتن کشور در منطقه ای خشک،این نسبت بیش از 90 درصد است. با وجود اختصاص این سهم بزرگ از منابع آب به بخش کشاورزی،متاسفانه بازده کل آبیاری کشور بسیار کم و بین 33 تا 37 درصد است.در حالی که این رقم در کشورهای درحال توسعه 45 درصد و در کشورهای پیشرفته 65درصد است. یعنی در حدود 70 درصد این آب به هدر می رود.
پائین بودن مقدار کارایی مصرف آب کشاورزی به دلیل روشهای سنتی آبیاری و از طرفی بالا بودن میزان ضایعات کشاورزی مشکلاتی است که بدست خودمان بوجود آمده و با برنامهریزی صحیح و اصلاح روشها باید آنها را برطرف نمائیم.
در ایران در هر هکتار از مزارع آبی، سه تن گندم برداشت میشود که اصلا صرفه اقتصادی ندارد؛ چراکه با این میزان برداشت، میتوان گفت به ازای هر متر مکعب مصرف آب بهطور متوسط 500 گرم گندم تولید میشود، در حالی که میانگین تولید گندم در جهان بهازای مصرف یک مترمکعب آب 930 گرم و این میزان در مصر 1.54 کیلوگرم است.
بنابراین میتوان گفت تولید گندم با شرایط کنونی که عملکردی حدود سه تن در هر هکتار دارد، اقتصادی نیست و به همین دلیل در طرح جدید گندم ، دولت درصدد است در پنج سال آینده با افزایش بهرهوری آب و عملکرد تولید، این محصول را به یک کیلوگرم به ازای هر مترمکعب آب برساند که این مهم ازطریق «آبیاری تحت فشار»، «کنترل آفات»، «تغذیه مناسب» و «تقویت مکانیزاسیون» امکانپذیر است.
بسیاری از تولیدات کشاورزی در ایران با شرایط کنونی و میزان بهرهوری موجود اقتصادی نیست،به عنوان مثال در شرایطی که برای تولید هر تن کیوی پنج دلار درآمد بهازای مصرف هر مترمکعب آب به دست میآید، برای بسیاری از محصولات کشاورزی این درآمد کمتر از یک دلار است که اصلا اقتصادی به نظر نمیرسد.
در این شرایط توسعه کشت برنج در مناطق جنوبی که مصرف آب بالایی دارد به هیچوجه اقتصادی نیست؛ بنابراین باتوجه به مزیت بهرهوری آب، تولید برنج با مصرف کمتر از 10هزار مترمکعب در هر هکتار مانند استانهای شمالی صرفه اقتصادی دارد و در بقیه مناطق یا باید کشت برنج متوقف شود یا اینکه به مساله بهرهوری آب توجه شود.
طرحهای انتقال آب بین حوضه اییکی از راهکارهای برطرف نمودن مشکل کمبود آب در یک منطقه،انتقال آب از یک حوضه آبی به حوضه آبی دیگر است.البته به دلیل تاثیرات اقلیمی غیرقابل اجتنابی که این انتقال در هر دوحوضه مبدا و مقصد می گذارد، انتخاب این راه حل امروزه با اما و اگرهای زیادی روبروست.اگر کمبود آب را بتوان با مدیریت تقاضا و با هزینههای معقول حل نمود، به انتقال آب بین حوضهای نیازی نخواهد بود.
برای انتقال از حوضهای به حوضه دیگر مقررات و اصول سختگیرانهای گذاشته شده که باید رعایت شود و ترجیح این است که غیر از نیاز آب شرب این انتقال انجام نشود. اصولی که در انتقال آب رعایت میشوند نه تنها اصول در نظر گرفته شده در ایران بلکه اصولی هستند که در سازمان یونسکو مصوب شده و در چارچوب آن باید عمل شود. بنابراین در صورت نیاز انتقال آب از حوضهای به حوضه دیگر وزارت نیرو مسئله را باید در شورای عالی آب مطرح کند تا پس از در نظر گرفتن ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و... به تصویب برسد.
باید توجه داشت که طرحهای انتقال آب بین حوضهای مستقیما شرایط اقلیمی حوضه مبدا و حوضه مقصد را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند بهبود و یا تنزل شرایط اجتماعی-اقتصادی و زیست محیطی در هر یک از دو حوضه را به دنبال داشته باشد. به منظور کاهش آسیب های این طرح ها، شناسایی جنبهها و ابعاد مختلف طرح و تصمیم گیری بر اساس اطلاعات همه جانبه اجتناب ناپذیر است.
یکی از مسائلی که باید در حوضۀ مقصد به آن توجه شود این است که آب منتقل شده فقط برای برآورده کردن تقاضاهای فعلی مصرف باشد و هرگز برای تامین نیازهای توسعه زمین و توسعه کشاورزی استفاده نخواهند شد.
اصلاح الگوی مصرفاصلاح رفتار باید هم در مدیریت تقاضای آب و هم در رژیم مصرف آب اعمال گردد. مثلاً درمدیریت تقاضای آب ، بجای اولویت در یافتن منابع جدید آب برای رفع نیاز ، به موازات آن توازن بین منفعت مصرف آب و هزینه های تامین آن نیز بطور صحیح مطالعه و اعمال گردد بعنوان نمونه علاوه بر بهره وری پایین آب در تولید گندم در کشور،کافی است ضایعات گندم را در مراحل تولید، حمل و نقل و انبارداری ، فرآوری و فرهنگ مصرف نان را نیز به آن اضافه کنیم . در این صورت است که اگر این میزان با فرهنگ تولید و مصرف دیگر کشورها مقایسه شود معنی عظمت اصلاح الگوی مصرف در ایران بدست خواهد آمد.
باتوجه به مصرف بیش از حد انرژی در کشور و همچنین کاهش منابع آبی، اصلاح الگوی مصرف در بخشهای مختلف، مناسبترین و منطقیترین راه حل برای گذراز بحرانهای موجود به نظر میرسد.
در مسیر اصلاح الگوی مصرف در بخش آب، راهکارهای قانونی متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن و به عنوان یک سند بالادستی، سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف ابلاغی مقام معظم رهبری است.
در این قانون ارتقاء بهرهوری و نهادینه شدن مصرف بهینه آب در تمام بخشها به ویژه بخش کشاورزی مد نظر قرار گرفته است. در این راه استقرار نظام بهرهبرداری مناسب از آب با استفاده از روشهای نوین آبیاری، تجهیز منابع مالی مورد نیاز و تمهیدات مدیریتی به منظور ایجاد تعادل در برداشت از سفرههای آب زیرزمینی ، توجه به ارزش اقتصادی آب در هریک از حوضههای آبریز، استفاده حداکثر از آبهای رودخانههای مرزی و منابع آب مشترک به منظور تسریع در اجرای طرحها، ترویج فرهنگ صحیح و منطقی مصرف آب از طریق اصلاح تعرفهها برای مشترکین پرمصرف و همچنین نصب کنتورهای جداگانه برای تمام واحدهای مسکونی و اجرای طرحهای مدیریت مصرف آب در شهرها و روستاها از جمله مواردی هستند که با استفاده از آنها میتوان به روند اصلاح الگوی مصرف در بخش آب کشور تسریع بخشید.