عشق مرگبار کارمند به مدیر

مردي که به خاطر مزاحمت پسر جوان و پيشنهاد ازدواج وي به مدير يکي از شرکت‌هاي تبليغاتي دست به جنايت زده بود، توسط پليس شناسايي و دستگير شد.

به گزارش شرق، در ساعت 11 روز بيستم مرداد93 وقوع يک فقره تصادف منجر به فوت در اتوبان يادگار امام جنب پمپ بنزين فرحزاد، ورودي گلبرگ به کلانتري 134 شهرک قدس اعلام مي‌شود. با حضور ماموران کلانتري و عوامل پليس راهور در محل و انجام بررسي‌هاي اوليه که تصادف ما بين خودروي پژو 206 سفيد رنگ به رانندگي جواني به نام «محمد – ر» 21 ساله و با راکب يک دستگاه موتور سيکلت پالس به نام «روح الله – الف» صورت گرفته است.

راکب موتورسيکلت طي اين تصادف به دليل شدت جراحات فوت مي‌کند و پرونده مقدماتي با موضوع تصادف غير عمد در دادسراي ناحيه 31 تشکيل و راننده خودروي پژو 206 پس از انجام اقدامات قانوني با قرار تامين کفالت آزاد مي‌گردد.

در روز 25 دي93 خانواده متوفي (روح الله) با مراجعه به دادسراي ناحيه 31 و طرح شکايت،‌ بررسي احتمال وقوع عمدي بودن حادثه منجر به فوت فرزندشان درخواست کردند، به دنبال اين موضوع پرونده به دادسراي ناحيه 27 جنايي ارسال و به دستور بازپرس شعبه هفتم پرونده جهت رسيدگي در خصوص احتمال عمدي بودن تصادف منجر به فوت در دستور کار کارآگاهان اداره ويژه قتل پليس آگاهي قرار گرفت.

خانواده متوفي پس از حضور در اداره دهم در خصوص شکايت خود مبني بر عمدي بودن تصادف اظهار داشت: روح الله فرزندمان در يک شرکت خصوصي تبليغاتي به مديريت خانمي به نام «مريم – ه» فعاليت مي‌کرد، تا اينکه به واسطه علاقه‌اي که به مدير شرکت پيدا مي‌کند، از وي درخواست ازدواج کرده، اما اخيرا نيز با شخصي به نام «محمد-ر» که از مشتريان شرکت بود درگيري لفظي پيدا کرده بود. ما نيز طي روند رسيدگي به پرونده در دادسراي ناحيه 31 متوجه شديم که راننده خودروي پژو 206 همان شخصي است که پسرمان با او مشاجره داشت.

با آغاز رسيدگي به پرونده در اداره دهم، «محمد-ر» 21 ساله دستگير و در بازجويي‌هاي اوليه اظهار داشت: در اتوبان در حال حرکت بودم که به علت سرعت بالا و ترکيدگي لاستيک جلو ناگهان خودرو منحرف شد و با يک دستگاه موتورسيکلت که در کنار صف پمپ بنزين توقف کرده بود، برخورد کردم. بعد از تصادف متوجه شدم که راکب موتورسيکلت روح الله است که با او رابطه کاري داشته ام. با وجود اظهارات اوليه محمد در خصوص عمدي نبودن تصادف، کارآگاهان با بررسي‌هاي تخصصي اطلاع پيدا کردند که محمد پيش از تصادف از حضور متوفي در محل وقوع حادثه اطلاع داشته است.

لذا تحقيقات تخصصي از محمد آغاز و اين بار وي به عمدي بودن تصادف اعتراف کرد و گفت: در روز حادثه قرار بود به دفتر مريم بروم که طي تماسي متوجه شدم وي در پمپ بنزين نزديک شرکت است و روح الله نيز او را تعقيب کرده است. از آنجايي که چندي پيش نيز به خاطر پيشنهاد ازدواج از سوي روح الله به مدير شرکت از وي کينه پيدا کرده بودم. سريعا خود را به محل رسانده و روح‌الله را زماني که داشت با مريم صحبت ميکرد زير گرفتم و قصد فرار داشتم که 200 متر جلو تر لاستيک جلوي ماشينم ترکيد و به ناچار متوقف شدم و مردم نيز مرا بازداشت کردند. در ادامه از طريق تماس با مريم متوجه شدم که روح‌الله در داخل بيمارستان فوت کرده است.

باتوجه به اعترافات متهم (محمد) خانم مريم- ه (مدير شرکت تبليغاتي) در روز دوازدهم اسفند93 دستگير و در اظهارات اوليه منکر اطلاع از هرگونه تصادف شده و عنوان مي‌کند با متوفي و قاتل صرفا ارتباط کاري داشته است.

 اما در ادامه مريم پس از رويارويي با مستندات پليسي از اطلاع به عمدي بودن تصادف اعتراف مي‌کند و مي‌گويد: روح الله کارمند من بود و وقتي پيشنهاد ازدواجش را شنيدم، او را از شرکت اخراج کردم ولي او همچنان براي من ايجاد مزاحمت مي‌کرد. روز حادثه درحاليکه محمد قصد آمدن به شرکت را داشت، طي تماسي که وي با بنده داشت، به او گفتم که در پمپ بنزين محل کار خود هستم و روح الله نيز از صبح همان روز مرا تحت تعقيب قرار داده است اما به هيچ عنوان محمد را به تصادف عمدي و کشتن روح الله تحريک نکردم.

 سرهنگ کارآگاه آريا حاجي زاده معاون مبارزه با جرايم جنايي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: باتوجه به اعترافات هر دو متهم قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي صادر و متهمان جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.