بازدید 25855
۶

این برخوردها تولید فیلم زیرزمینی را گسترش می‌دهد

امید عشقی
کد خبر: ۴۷۸۴۵۹
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۵ 24 February 2015
چهار سال گذشته اخباری مبنی بر ساخت اولین فیلم سینمایی با نام طلای سرخ در مورد زعفران کشور در رسانه ها منتشر گردید، این فیلم از سوی بنیاد فارابی مورد حمایت قرار گرفت اما به تولید نرسید، اخیرا مطلع شدیم که مجدد این پروژه قوت گرفته و در شرف تولید می باشد.

به لحاظ اهمیت موضوع بر آن شدیم تا با امید عشقی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی که به گنج سرخ تغییر نام داده و مسیر پر مشقتی را پشت سر گذاشته به گفتگو بنشینیم و از نزدیک در جریان روند کار قرار گیریم. 


ابتدا در مورد فیلم سینمایی گنج سرخ، موضوع و نحوه شکل گیری ایده آن توضیح بدهید؟


انگیزه آن بر می گردد به سال 1385 که برای ساخت فیلمی به خراسان سفر کرده بودم و این سفر با فصل برداشت زعفران همزمان شده بود، ناگهان خاطرات زیبای کودکی و مزارع زعفران و ایام خاص برداشت در خاطرم زنده شد و ایده ساخت فیلم سینمایی در مورد زعفران به ذهنم رسید. سال بعد در فصل پاییز، هنگام برداشت محصول به روستاهای خراسان رضوی و جنوبی سفر داشتم و فیلمنامه اولیه در آنجا شکل گرفت.

سال 1386 فیلمنامه اولیه  با نام طلای سرخ و طی سالهای 1389، 1391 و 1392 پس از هر بار بازنویسی فیلمنامه را به ثبت رساندم که اخیرا نامش به گنج سرخ تغییر یافت. البته در طی این مدت با مشورت مسئولین کشاورزی دولت و نمایندگان مجلس، طی جلسات متعدد سیاست های وضع شده را اخذ و در فیلمنامه منعکس می نمودم. از طرفی مراحل جذب سرمایه را نیز شخصا پیگیری می کردم.

در دولت گذشته پس از مکاتبات و جلسات متعدد که به اتفاق تهیه کننده آن زمان فیلم، آقای محمود فلاح با مدیران داشتیم، کار به تنظیم صورتجلسه ای فی مابین بنیاد فارابی و یک شرکت کشاورزی برای مشارکت در تامین منابع مالی فیلم رسید، که متاسفانه از یک سو با کم لطفی مدیران وقت و از سویی به اواخر کار دولت برخوردیم. لذا طرح متوقف و از ابتدا سال 92 مجدد پیگری شد.


طولانی شدن این مراحل به خاطر تغییر سیاست ها بود یا جذب سرمایه؟


هر دو، طولانی شدن مراحل اداری و مالی کار از یک سو و تغییر برنامه ها و اهداف از سوی دیگر مزید بر علت شد. البته نقطه نظراتی آن زمان وجود داشت که می بایست در فیلمنامه منعکس می شد و از حاصل کار راضی نمی شدم که با بازنویسی متعدد و همچنین برداشته شدن آن الزامات مشکلات رفع شد.


اکنون در چه مرحله ای از کار هستید؟


آقای فلاح در سال جاری دو پروانه ساخت برای فیلم های دیگری گرفته بود، به همین جهت افتخار همکاری با ایشان را از دست دادم. ابتدای شهریور طی مکاتباتی با وزارت ارشاد و اعلام سوابق قبلی به سازمان سینمایی معرفی شدیم و در شهریور ماه درخواست پروانه ساخت به همراه فیلمنامه، خلاصه طرح، سوابق و نمونه کار را تسلیم دبیر شورا کردیم.

با توجه به اینکه روز به روز شرایط زعفران حساس تر می شود و افغانستان با حمایت حامیان غربی کشت زعفران را در کشورش با پیاز ایرانی در هر سال به دو برابر گسترش می دهد و اخیرا در کمال ناباوری گواهی برترین کیفیت زعفران جهان را از انستیتو جهانی غذا و دارو دریافت نموده است.

این امور یکی از محصولات ملی ما را در معرض خطر از دست دادن بازار های جهانی قرار داده و متاسفانه زعفران را به سرنوشت فرش ایرانی نزدیک کرده، زعفرانی که زندگی و معیشت صد ها هزار خانواده کشاورز ایرانی و خراسانی و عمده صادرات غیر نفتی کشور به آن وابسته است.

در تحقیقات به لیست داروهایی رسیدیم که در معتبر ترین برندهای داروسازی در ردیف داروهای ضد سرطان و ضد افسردگی، زعفران ایرانی مهمترین ترکیبشان است، اما از نام های غیر مرسوم استفاده نموده اند! یا در صنایع آرایشی و بهداشتی، صنایع غذایی، رنگ سازی و بسیاری  تولیدات مهم دیگر به همین صورت، اما اغلب این شرکت ها زعفران مرغوب مورد نیاز را از اسپانیا تهیه می کنند، غافل از اینکه در گذشته 96 درصد مصرف زعفران جهان در ایران تولید می شد و براستی مرغوب ترین زعفران در جهان حاصل زحمات کشاورز ایرانی است.

در این چند سال اخیر آمار به شکل نگران کننده ای کاهش یافته که اعلام نشده. اخبار محرمانه ای به دست آوردیم که در سال گذشته و جاری برخی تجار سودجو ایرانی زعفران را از افغانستان به قیمت نازل وارد بازار های ایران نموده و به نام ایران حتی صادر شده! این اتفاق چه بلایی بر سر کشاورز می آورد و آینده محصولی که در کشور ما کشت و مصرف آن، پیشینه‌ای 6000 ساله دارد! موثر ترین و سریع ترین راه برای معرفی زعفران ایران به جهان فعالیت فرهنگی، هنری و در راس آن هنر سینماست.

خط به خط نگارش این فیلمنامه و برنامه تولید آن با چنین اهدافی طراحی شده تا ضمن پرداختن به زیبایی ها و اسرار کشت و برداشت این محصول با رعایت اصول زیبایی شناسی و استفاده از به روز ترین تکنیک ها و امکانات جادویی سینمای دیجیتال، در کنار یک قصه جذاب و دراماتیک، بتوانیم به خوبی زعفران ایرانی را به بهترین شکل ممکن معرفی کنیم.

شاید اگر ما تامل کنیم دیگران آنطور که می خواهند و سیاست هایشان ایجاب می کند در این مورد فیلم بسازند و یا یکی دو سال دیگر برای ساخت این فیلم دیر شده باشد و کشت زعفران از بین رفته باشد و در هر دو صورت هزاران افسوس بر جای خواهد ماند. لذا طی مکاتبات متعدد و ارائه این گزارشات و مستندات آن از یکایک مدیران سازمان سینمایی تقاضای تسریع زمانی در صدور پروانه را کردیم.

این برخوردها تولید فیلم زیرزمینی را گسترش می‌دهد

با شما همکاری شد؟

متاسفانه خیر، از همان ابتدا که حضورا با دبیر شورا صحبت می کردم و از اینکه این پروژه در مجلس، ملی شناخته شده و فیلمنامه حاصل 6 سال تحقیقات و مشورت ها و مطالعات و بازنویسی های مکرر است، از طرفی بومی بودن بنده و احساس مسئولیتی که نسبت به این موضوع دارم، موجب شد علی رغم تحصیلات و سوابق مکفی، سه دوره تخصصی کارگردانی سینمای دیجیتال بین المللی را طبق متد روز جهان در شرایط دشواری بگذرانم تا بتوانم در کارگردانی فیلم نیز به اهداف مد نظر دست یابم؛ ایشان چند بار در پاسخ به بنده فرمودند که پروژه ملی را باید کارگردان ملی بسازد.

هر بار ملاک تشخیص کارگردان ملی ایشان را جویا می شدم، پاسخ درستی نمی شنیدم. با توجه به اینکه آقای فرجی مدیرکل سینمای حرفه ای نسبت به فیلمنامه ابراز علاقه و رضایت می نمودند و بارها به نشان این علاقه قسمت هایی از قصه را برایم بازگو می نمودند، اما اعضای هفت نفره شورا نه تنها فیلمنامه، بلکه مدارک تحصیلی و سوابق بنده را نا دیده گرفته و نمونه کار را رد کردند. با توجه به اینکه دوستانم پیش تر با نمونه کارهایی که از آنها دیده بودم، و یا افرادی بدون نمونه کار، پروانه گرفته بودند کمی تعجب کردم. بلافاصله سه نمونه کار دیگر تحویل دادم که ناگهان با اتفاق عجیبی مواجه شدم! 

برای یکی از اعضای هیت مدیره یک تشکل سینمایی، پروانه ای در موضوع زعفران صادر شد و ایشان چند ساعت بعد مصاحبه ای نیز انجام دادند، این در حالی اتفاق افتاد که 45 روز پیش از آن، فیلمنامه و مدارک ما تحویل سازمان سینمایی شد. فرد مذکور تنها سابقه کارگردانی یک فیلم سینمایی را در 21 سال قبل داشته و هرگز سابقه تهیه کنندگی در سینما نداشتند. این در حالی است که طبق قانون، تهیه کننده باید سه بار سابقه سرمایه گذاری یا مجری طرح یا مدیریت تولید در سینما داشته باشد تا پروانه سینمایی شامل حالش بشود!

اکنون گفته‌های آن شخص در نظرم معنا می‌گرفت که با تندی فراوان فرمودند دقیقا منظورشان همین بوده و اینکه باید این فیلم را ایشان بسازند و شخصا از این موضوع مطلع بوده‌اند و شما هم به هر کجا که می خواهی برو شکایت کن. هر چند این مقام محترم بارها در پاسخ پیگیری متقاضیان از عبارت: «نظر شورا این است که شما به درد کارگردانی نمی خوری» و بیانات پر نیش و کنایه دیگر بارها استفاده کرده و می کند.

بدون تفکر که مبادا با این نوع برخورد نظام اداری، آموزشی و علمی کشور زیر سوال برود؛ چرا که اکثر این متقاضیان دارای مدارک تخصصی از دانشکده های سینمایی کشور بوده و یا به عنوان مدرس یا مشاور یا ساخت فیلم های دیگر توانایی و دانش خود را اثبات نموده اند! آیا ایشان چنین اجازه ای دارد که با این نوع برخوردها در جایگاه تنها نماینده و سخنگوی شورا و سازمان سینمایی و به تبع آن وزارت ارشاد و دولت چنین آسیب های روحی و احساسی بر آن فیلمساز جوان وارد کند؟

پس از آن موضوع را با معاونت نظارت و ارزشیابی و حراست سازمان سینمایی مطرح نمودم. در جلسه حضوری که پیرو این نامه با معاونت وقت نظارت و ارزشیابی داشتم، ایشان با مرور سوابق و مدارک و نمونه های جدید بنده فرمودند که این اطلاعات کامل به شورا منعکس نشده، لذا در هفته اول پاییز جلسه فصل بعد شورا برگزار می شود و با این مستندات پروانه شما صادر خواهد شد، در خصوص پروانه صادره فرد مذکور نیز فرمودند که چنانچه ایشان سابقه تهیه کنندگی در سینما نداشته باشند، پروانه لغو خواهد شد.


این دو اتفاق صورت گرفت؟


نه تنها پروانه ایشان لغو نگردید، بلکه تا کنون صدور پروانه ما هم به تاخیر افتاده! البته معاونت ارزشیابی پس از آن از سازمان سینمایی رفتند. در همان ایام بنده برای اعتراض به دفتر وزیر محترم مراجعه نمودم که طی تماس تلفنی که از دفتر ایشان در پیگیری موضوع با دفتر آقای ایوبی گرفته شد، خبر تازه ای شنیدم که برایم بسیار غیر منتظرانه بود!

مسئول دفتر آقای ایوبی دلیل عدم صدور پروانه برای ما را طرح شکایت از سوی یک فیلمساز با اتهام سرقت ادبی فیلمنامه بر علیه بنده بیان فرمودند و ادعا نمودند که برگه ثبت فیلمنامه متحد الشکلی در یک تاریخ برابر با ما دارند! سازمان به هیچکدام پروانه نمی دهد تا دادگاه صالحه، محق را معرفی کند!


چه کسی شکایت کرده بود؟

پس از پیگیری دریافتم که چنین چیزی حقیقت نداشته و هیچ شکایتی علیه بنده و فیلم نشده! حال تصور کنید هدف از طرح چنین ادعای بی اساسی آن هم خطاب به دفتر بالاترین مقام فرهنگی کشور چه بوده؟ البته به لطف خدا در مورد این اتهام و ضربه روحی شدیدی که به بنده وارد شد مدارک و شواهد معتبری دارم.


این موضوعات را به اطلاع آقای ایوبی رساندید؟

در طی این 6 ماه بارها از دفتر ایشان درخواست ملاقات کردم اما تا به امروز افتخار زیارت ایشان نصیبم نشد. همان ابتدای امر یکی از کارگردانان پیشکسوت سینما که اولین جایزه های سینمای بعد از انقلاب را دریافت نموده، در چند جلسه حضوری و به صورت کتبی آمادگی خود را به سازمان سینمایی به عنوان مشاور کارگردان اعلام نمودند.

وقتی چنین فردی با مطالعه و تحقیق در مورد فیلم و فیلمنامه و با کوله باری از دانش و تجربه که سابقه حضور فعال در نزدیک به 70 فیلم سینمایی را دارند، با هدف ارائه مشاوره و کمک به کارگردان جوان مسئولیت می پذیرد، با چنین رفتاری از ایشان استقبال می شود؛ آن هم از سوی دوستان و همکاران 30-40 ساله خود!

برای حفظ شان این بزرگوار نامشان را نمی آورم اما بارها ضمن ابراز علاقه فراوان به فیلمنامه و تمهیدات در نظر گرفته شده برای تولید آن، نوید رسیدن به موفقیت های داخلی و بین المللی این فیلم را به مدیران سازمان سینمایی و جمع کثیری از دوستان و اهالی سینما داده اند، حتی به اتفاق یکی دیگر از پیشکسوتان سینما در سفرهای کاری و تحقیقاتی به خراسان بنده را همراهی نمودند.

دوستان بسیاری از خانواده سینما با مطالعه فیلمنامه، به صورت کتبی و یا ساعت ها گفتگو بنده را مورد لطف و راهنمایی قرار داده، خدا می‌داند همه و همه بدون هیچ مراوده مالی و یا انتظار متقابل، تنها از سر محبت و خیر خواهی  و اهمیت موضوع بوده؛ اما کسانی که مسئولیت حمایت از این اندیشه های جوان و مهم و سالم را دارند پروانه ساخت آن را 6 ماه به تاخیر می اندازند! اینها درد های بزرگی است که امیدوارم هیچ کس تجربه نکند.


نتیجه نهایی چه شد؟

آن طور که مطلع شدم نمایندگان یکی از اصناف حاضر در شورا با صدور پروانه ما مخالفت دارند. از طریق بازرسی وزارت ارشاد اقدام نموده، همچنین شکایاتی به دستگاه های نظارتی دیگر ارائه نموده ام. بنده تا حصول نتیجه که اخذ پروانه پیگیری‌ام را ادامه خواهم داد و مستنداتم را به هر کجا که لازم باشد ارائه خواهم نمود.

از این گذشته آیا اکنون سینمای کشور ما به چنان جایگاه رفیعی در سطح بین المللی رسیده که درهای ورود بر روی فیلمسازان جوان بسته شود؟ آیا نمونه شکست خورده این نوع طرح ها را نباید الگو قرار داد. زمانی که سینمای اروپا پس از به دست گرفتن بازار جهان و پیشی گرفتن از هالیوود، سخت‌گیری هایی برای کارگردانان جوان انجام داد و با گذشت زمان و بازنشسته شدن کارگردانانی که قله های موفقیت را فتح نموده بودند، و نداشتن کارگردان جایگزین سینمای اروپا سقوط نکرد؟

آیا به راستی نتیجه برخی تصمیمات اخیر در مهمترین رویداد سینمایی کشور، جشنواره فجر و تولیدات سینمایی، رضایت بخش بوده؟ آیا این نوع وقایع فیلمسازان را منتهی به ساختن فیلم زیرزمینی یا تولید فیلم در خارج از کشور و طبق سیاست های خصمانه آنان نمی کند؟ امیدوارم به این سوالات مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور بیاندیشند.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۱
انتشار یافته: ۶
1
1
20
1
1
1
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر