بازدید 51960
در بزرگداشت حسن حبیبی که هنوز آثارش باقی است؛

یک آگهی معنادار برای مردی با چشمان روشن

«بنده خدا» به دور از هیاهو، با آرامش، با وقار، با اخلاق، با اخلاص و تمسک به قرآن و اهل بیت زیست. «پارسی قند» را چون جان دوست می‌داشت و ایران را «تا جهان جهان است، آباد» می‌خواست. در زمان حیاتش وصیت کرد تا پس از مراسم ختم، مراسم دیگری برپا نشود و هزینه‌اش به آسایشگاه کهریزک اختصاص داده شود.
کد خبر: ۴۷۰۸۴۴
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۳:۵۴ 29 January 2015
دومین سالگرد بدرود حیات دکتر «حسن حبیبی» در شرایطی فرارسید که با پیامی متفاوت‌ خانواده این چهره ماندگار همراه شده است؛ پیامی که در دلِ خود پندی اخلاقی داشت و در عین حال، یک برداشت متفاوت از نگاه ارزشمند این چهره اخلاق‌گرای عرصه سیاست و فرهنگ ایران زمین را پیش روی قرار می‌داد و خلأ وجود چنین فرهیختگانی را بیش از پیش ملموس می‌نماید.

به گزارش «تابناک»، اگر در پی نمودی عینی برای عاقبت بخیری بود، حسن حبیبی یک مثال واضح است؛ چهره‌ای فرهیخته ایرانی که در سال ۱۳۱۶‌در پایتخت‌زاده شد و یک عمر، نمونه یک حقوقدان، سیاستمدار و فرهنگ‌مدار شاخص بود و اخلاق و فروتنی‌اش همراه با مشی متعادلش، همواره زبانزد بود و بدینسان تقریباً تمامی جریان‌های سیاسی در دوران حیاتش و پس از آن، با دیده احترام به این مرد نگریسته‌اند.

حبیبی کلاس اول و دوم را در یک سال خواند و در سال‌های بعد در کنار درس مدرسه، درس‌های دیگر را که در حوزه‌های علمیه معمول بود، به خصوص در تابستان، نزد پدرش و یکی دو تن از مدرسان حوزه‌ها فرا گرفت. حبیبی نوجوان بود که پدرش ضمن تشویق به درس خواندن، از او خواست تا حرفه‌ای ‌بیاموزد تا در صورت لزوم برای گذراندن زندگی خود کاری بلد باشد. از این روی، قرار شد ‌جوراب‌بافی یاد بگیرد و تابستان‌ها به آن کار مشغول شود.

یک آگهی معنادار برای مردی با چشمان روشن

از آنجا که مادر و پدرش جوراب‌بافی می‌دانستند، یادگیری کار آسان بود، محل کار نیز خانه بود و برای تهیه نخ و رنگ کردن آن‌ها و باز کردن کلاف‌ها، بافتن جوراب‌ها و به بازار بردن آن‌ها و... باید کارهایی را می‌آموخت و اطلاعاتی به دست می‌آورد. این تجربه باعث شد ‌از آغاز نوجوانی با محیط کار و برخی ‌انواع آن، روابط و برخی از دشواری‌ها آشنا شود.

این نواده ملامحمدعلی مجتهد کاشانی که دارای مدرک دکترای جامعه‌شناسی و حقوق از دانشگاه بود، به واسطه تجربه وسیع فرهنگی و ادبی‌اش، از دوم مرداد ۱۳۶۹‌ به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و در دو دوره رئیس فرهنگستان بود و در این دوران برای مدتی مدیر کارگروه واژه‌گزینی فرهنگستان نیز بود که در دوره مسئولیتش، واژگان و معادل‌های ارزشمندی ثبت شده است.

حسن حبیبی در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۵۸ کاندیدا شد و مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی هم قرار گرفت؛ اما با ۶۷۶ هزار رأی معادل ۴/۸٪ آرا‌ در رده سوم قرار گرفت. حبیبی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۷۶ هم قرار بود به دعوت حزب کارگزاران سازندگی نامزد ریاست‌جمهوری شود، ولی با کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی از سوی جناح چپ، از کاندیداتوری خودداری کرد و در دوره اول دولت اصلاحات نیز معاون اول بود اما پس از آن، حضور کمرنگ‌تری در سطح اول سیاست داشت و به همین دلیل از گزند حملات مخرب سیاسی تا حد زیادی در امان ماند.

البته دکتر حبیبی در دوره پیش از دوم خرداد و در زمان معاونت اولی دولت آیت الله هاشمی سیبل نقد‌ها بود، زیرا با توجه به ممنوعیت کشیدن کاریکاتور روحانیت، کاریکاتوریست‌ها نیز سوژه همیشگی‌شان دکتر حبیبی بود و بخش قابل توجهی از کاریکاتورهایی که نشریاتی چون گل‌آقا در نقد عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت می‌کشیدند، با تصویر این چهره برجسته همراه بود و هیچ‌ گاه شنیده نشد که حبیبی نسبت به این حجم کاریکاتور‌ها گلایه‌ای‌ و یا احیاناً شکایتی کرده باشد.

یک آگهی معنادار برای مردی با چشمان روشن

دکتر حبیبی پیش از آن، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت بازرگان و وزیر علوم و آموزش عالی و سپس وزیر دادگستری دولت حضرت آیت الله خامنه‌ای بود. وی‌ در تمامی دولت‌های پس از انقلاب نقش پررنگی داشت و حتی جزو حقوق‌دانانی بود که پس از انقلاب ایران، پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی را با ‌قوانین اساسی سایر کشور‌ها و تنظیم با قوانین اسلامی تهیه کرد و از این منظر، نقش بسیار پررنگی در تاریخ انقلاب اسلامی داشت و در همین راستا تا پایان عمر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

این چهره بااخلاق را که با واسطه سوابق می‌توان «مردی برای تموم فصول» خطاب کرد، بامداد دوازدهم بهمن ۹۱ پس از گذراندن یک دوران نسبتاً طولانی بیماری، به علت ایست قلبی در بیمارستان شهید باهنر تهران درگذشت و اکنون در آستانه دومین سالگردش، فرزندانش برایش مراسمی بدون تشریفات را بر سر مزارش در نظر گرفته‌اند که با ارسال یک آگهی به روزنامه شرق اطلاع‌رسانی شد؛ آگهی‌‌ که با چنین متن متفاوتی در نیم تای پایین صفحه نخست این روزنامه انتشار یافت؛

«خدایا به گردان سپهر بلند
به مردان صاحبدل دردمند
به نون و قلم، روشنان فلک
به تسبیح و تقدیس جمع ملک
خردباوری، عشق ورزی ناب
به ایرانیان بخش از شیخ و شاب

سراینده این اشعار، دکتر حسن حبیبی، «بنده خدا» به دور از هیاهو، با آرامش، با وقار، با اخلاق، با اخلاص و تمسک به قرآن و اهل بیت زیست. «پارسی قند» را چون جان دوست می‌داشت ایران را «تا جهان جهان است، آباد» می‌خواست. در زمان حیاتش به کوچک‌ترین زحمتی راضی نبود و وصیت کرد تا پس از مراسم ختم، مراسم دیگری برپا نشود.

اینک که دومین سالگرد درگذشت ایشان فرارسیده است، صبح روز دهم بهمن ماه با حضور بر سر مزارشان در مرقد حضرت امام (ره) در جمع خانواده، یاد وی را گرامی خواهیم داشت. هزینه برپایی مراسم سالگرد نیز به آسایشگاه خیریه معلولین و سالمندان کهریزک اختصاص داده شده است که در این عرصه بزرگ‌ترین مجموعه مردمی موجود در کشور است. باشد که روح لطیف ایشان که به این مؤسسه و خدمات آن علاقه وافر داشت، از این امر خشنود گردد
».

یک آگهی معنادار برای مردی با چشمان روشن

متن این پیام نشان داد، این مرد چشم روشنِ دوست داشتنی، یادگارهای ارزشمند در میان خانواده‌اش باقی گذاشته که ارزش‌هایش را پاس می‌دارند، تا آنجا که حتی در دل چنین پیامی، درس گذر از تشریفات مرسوم و پرطمطراق و بخشندگی را یادآوری می‌کند؛ نگاهی که‌ ای کاش مورد توجه همه مسئولین و فرهیختگان قرار گیرد. از دکتر حسن حبیبی آثار ارزشمندی به جای مانده که برای شناخت بیشتر اندیشه این چهره برجسته تاریخ معاصر، مطالعه‌شان قابل توجه است؛

• دیالکتیک یا سیر جدالی و جامعه‌شناسی‌، ۱۳۵۱؛
• افضل‌الجهاد، ۱۳۵۱؛
• دیالکتیک و روش‌شناسی‌، ۱۳۵۲؛
• مبادی جامعه‌شناسی حقوقی‌، ۱۳۵۲؛
• جبرهای اجتماعی و آزادی یا اختیار انسانی‌، ۱۳۵۳؛
• یادی از یار و دیار، ۱۳۵۵؛
• عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۳۵۷؛
• اسلام و مسلمانان در روسیه، ۱۳۵۷؛
• دو سرچشمۀ اخلاق و دین‌، ۱۳۵۸؛
• اخلاق نظری و علم آداب‌، ۱۳۵۹؛
• تقسیم کار اجتماعی‌، ۱۳۵۹؛
• هنر جنگ‌، ۱۳۵۹؛
• خدا، ۱۳۶۰؛
• جامعه‌، فرهنگ‌، سیاست‌، ۱۳۶۳؛
• اسلام و بحران عصر ما، ۱۳۶۳؛
• در آیینۀ حقوق‌: مناظری از حقوق بین الملل‌، حقوق تطبیقی و جامعه‌شناسی، ۱۳۶۷؛
• در جست‌وجوی ریشه‌ها (تألیف و ترجمه‌)، ۱۳۷۳؛
• حسب حال یک دانشجوی کهن‌سال‌، ۱۳۷۶؛
• یک حرف از هزاران (۲جلد)، ۱۳۷۷ـ۱۳۸۰؛
• حقوق بین‌المللی عمومی‌ (۲ جلد)، ۱۳۸۲.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۲۴
انتشار یافته: ۱۷
خدا زحمتش كند خدماتش ارزنده بود
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
دوست داشتنی بود. خیلی
روحش شاد
روحش شاد باد
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکوئی نبرند روحش شاد
واقعا درست است كه درخت هرچه بارش بيشتر سرازير تر مي شود
اينهاكه قال و قيل مي كنند هيج ندارند
خدا ایشان را بیامرزاد.
البته با خروجی تمام کارهای انجام شده ایشان را در این سالها دید . باید عملکرد ایشان در این سالها که در معاونت ریاست جمهوری بوده را بررسی کرد . با تشکر
پاسخ ها
کرمانی
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۹
همین که اسم ایشان همراه با مفسدانی که از بیت المال سوء استفاده میکنن نیست خیلی مهمه..عملکرد کی خوب بوده.......
نام نیکو گر بماند زآدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
خدا بیامرزدش
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
ياد اين مرد خدا و پرهيزكار گرامي
حالا أيشان را مقايسه كنيد با آقاي رحيمي معاون اول دولت دهم
رحمت خدا بر بزرگ مرد عرصه خدمت که خدمتش به مردم ایران هرگز فراموش نخواهد شد. روحش شاد و قرین رحمت باد.
روحش شاد و یادش گرامی. واقعا مردی پاک و شریف بود.
خدا رحمت شان کند
همین که کسی منفی نداده، نشاندهنده محبوبیت و آرامش این مرد دوست داشتنی بود. چقدر امثال او در صفحه سیاسی ایران نایاب هستند. روحش قرین الطاف الهی.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر