جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
درحالی که چهار سال از انقلاب مردم مصر علیه رژیم فاسد «حسنی مبارک» میگذرد، مردم مصر همچنان در خیابانها به تظاهرات میپردازند و خون میدهند و همان شعارهائی را تکرار میکنند که چهار سال قبل مطرح میکردند. تانکها و زرهپوشها در خیابانهای شهرهای مهم مصر مستقر هستند و گزارشها نشان میدهند که در ناآرامیهای چند روز اخیر حداقل 30 نفر کشته و بیش از 200 نفر زخمی شدهاند.
درست در همین شرایط، این خبر نیز بر عصبانیت مردم مصر افزوده است که پسران دیکتاتور سابق از زندان آزاد شدهاند و مقدمات آزادی خود دیکتاتور نیز فراهم شده است. مبارک که در آخرین جلسه به اصطلاح دادگاهش از اصلیترین اتهاماتش تبرئه شد، همین حالا نیز، در به اصطلاح بازداشتگاه، رفاه و آسایش و برخورداری از همهگونه امکانات به سر میبرد.
حوادث چهارمین سالگرد انقلاب مصر چند نکته را مورد تاکید قرار داد.
نخست اینکه رژیم نظامی و کودتایی مصر به سرکردگی ژنرال سیسی همچنان مصمم است با مشت آهنین با معترضین برخورد کند و سیاست سرکوب را که در دو سال گذشته اتخاذ کرده است ادامه دهد. سیسی و همدستان نظامی وی که از سوی عناصر وابسته به رژیم سابق نیز حمایت میشوند در ارزیابی خود به این جمعبندی رسیدهاند که هرگونه کوتاه آمدن در مقابل معترضان، اوضاع را از کنترل آنها خارج خواهد ساخت و آنها ابتکار عمل را از دست خواهند داد. بنابر این باید با قاطعیت و بدون ملاحظه به سرکوب اعتراضات بپردازند. علت اینست که نظامیان حاکم بر مصر، خوب میدانند که از پایگاه مردمی مطمئنی برخوردار نیستند.
از سوی دیگر، مردم مصر نیز به این واقعیت رسیدهاند که انقلابشان به سرقت رفته است و برای احیای انقلاب و باز گرداندن آن و برای حفاظت از انقلاب، چارهای غیر از مبارزه ندارند.
تظاهرات سراسری و حضور انبوه مردم در اعتراضات خیابانی در چهارمین سالگرد انقلاب مصر،موید این موضوع بود که مردم مصمم به تداوم مبارزه هستند و از هزینههای آن بیمی ندارند.
نقش پررنگ جوانان از هر قشر، در اعتراضات چند روز گذشته نشان داد بر خلاف ادعای رژیم نظامی، مخالفین آنها منحصر به یک گروه و یک حزب نمیباشند.
رژیم حاکم بسیار سعی میکند مخالفین خود را محدود به گروه اخوان المسلمین نماید. درحالی که اتفاقات حاضر، این ادعا را کاملاً مردود میدارد. انگیزه رژیم نیز از منتسب کردن مخالفانش به اخوان المسلمین، به دلیل عملکرد مسئلهدار این حزب در طول یکسال حاکمیتش بر مصر، پس از سقوط رژیم مبارک میباشد. گروه اخوان المسلمین، در آن یکسال حاکمیت خود، بسیار انحصارطلبانه عمل کرد، به گروههای افراطی آزادی عمل داد درحالی که به اقلیتها، به خصوص اقلیت شیعه عرصه را تنگ کرد که مورد شاخص آن جنایت گروههای افراطی در به شهادت رساندن شیخ «شحاته»، روحانی شیعه بود.
اخوانیها همچنین اقداماتی را انجام دادند، از جمله اینکه درصدد برآمدند قانون اساسی را به نفع خود تغییر دهند و زمینه حاکمیت مادامالعمر خود را فراهم سازند که این سیاستها مردم مصر را سرخورده و دچار یاس کرد و زمینه را فراهم ساخت تا نظامیان، که مترصد فرصت برای قبضه کردن حکومت بودند وارد میدان شوند.
در کنار نظامیان در اولین روز سرنگونی حکومت اخوانیها این واقعیت را مورد تایید قرار داد که بسیاری از سیاستمداران و احزاب که از ورود نظامیان استقبال کرده بودند اکنون کاملاً از کرده خود پشیمان شده و به صف منتقدان و مخالفان پیوستهاند. شاخصترین این چهرهها، محمد البرادعی بود که پس از برکناری محمد مرسی، رئیسجمهور منتخب و وابسته به اخوان المسلمین، به حمایت از ژنرال «السیسی» پرداخت ولی امروزه از آن موضعگیری ابراز ندامت میکند. البرادعی تاکید میکند که ملت مصر خشمگین است و سیاست حذف گروههای سیاسی از جمله اخوان المسلمین از صحنه توسط نظامیان نه تنها اشتباه است بلکه شدنی هم نیست. در این میان، برخوردهای غرب نیز قابل تامل بوده است. هر چند غرب و به خصوص آمریکا کوشید در دو سال گذشته خود را منتقد و تا حدی مخالف دولت نظامی حاکم بر مصر نشان دهد و مقامات این کشور در چند مورد، به نکوهش حکومت «السیسی» پرداختند ولی در باطن از تحولات مصر خشنود بودند و این موضوع را در اقدامات اخیر و علنی کردن مناسبات با رژیم کنونی به اثبات رساندند.
حکومت «السیسی» هم اگرچه سعی کرده است خود را از غرب و آمریکا دور نشان دهد و به روسیه نزدیک گرداند ولی واقعیت این است که روی کار آمدن نظامیان در مصر صحنهسازی غرب بوده است چرا که در سایه چنین حکومتی، بیشترین نفع نصیب غرب و متحد اصلی و منطقهای غرب، یعنی رژیم صهیونیستی شده است.
این،واقعیت انکارناپذیر است که رژیم مبارک برای آمریکا و غرب، یک متحد استراتژیک، و ارزشمند محسوب میشود و خدمات تاریخی برای سیاستهای غرب و رژیم صهیونیستی صورت داد و بدیهی است که آمریکا برای احیای این مهره سرسپرده خود و باز گرداندن اوضاع به شرایط گذشته از هیچ تلاشی فروگذار نباشد.
رخدادهای اخیر، از جمله تبرئه دیکتاتور مصر و همچنین بازگشت عناصر گذشته به صحنه قدرت، تاکید بر این دارند که رژیم نظامی کنونی در جهت خواست آمریکا و غرب حرکت میکند.
با اینحال نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که تعیین کننده اصلی سرنوشت مصر، مردم آن کشور هستند و این اراده مردم است که نظامیان حاکم و متحدان و حامیان بینالمللی آنها را وادار خواهد کرد به خواست و نظر مردم گردن نهند و آینده مصر بدون هیچ تردیدی دردست مردمی است که امروزه در خیابانها حاضر هستند و خون میدهند. آنها پیروز نهایی میباشند و قطعاً انقلاب به سرقت رفته خود را نجات خواهند داد.