بازدید 4864
۱

نجات زندگي با گرفتار كردن شوهر شيشه‌اي

کد خبر: ۴۶۹۳۱۵
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷ 24 January 2015
زن جوان وقتي متوجه شد شوهرش به مصرف مخدر شيشه اعتياد پيدا كرده و با زن ديگري هم ارتباط دارد، سناريوي يك سرقت را طراحي كرد.

به گزارش جوان، عصر روز سه‌شنبه 17 دي ماه مأموران پليس در جريان دستگيري زن و مرد كيف‌قاپي در حوالي خيابان طرشت قرار گرفتند و در محل حاضر شدند. نخستين بررسي‌ها نشان داد زن و مرد جوان با موتورسيكلت قصد كيف‌قاپي از زن جواني را داشته‌اند كه از سوي رهگذران گرفتار شده‌اند.

 يكي از شاهدان گفت: در حال عبور بودم كه ديدم زن جواني به دنبال موتورسيكلتي كه سرنشينانش اين زن و مرد بودند مي‌دود و مدام فرياد‌ آي دزد مي‌زند. من هم همراه تعدادي رهگذر ديگر به كمك زن جوان رفتيم و زن و مرد كيف‌قاپ را گرفتار كرديم.

وقتي دو متهم به كلانتري منتقل شدند شاكي گفت: مرد كيف‌قاپ را مي‌شناسم. او شوهر من است و نامش بهزاد است. از مدتي قبل با هم اختلاف پيدا كرديم تا اينكه متوجه شدم پنهاني با زن ديگري به نام شهلا رابطه دارد. از شوهرم خواستم ارتباطش را قطع كند اما او منكر شد. وقتي بيشتر تحقيق كردم فهميدم شوهرم و شهلا به مواد مخدر شيشه اعتياد دارند. بعد از آن تصميم گرفتم با شوهرم قهر كنم شايد رفتارش را اصلاح كند اما فايده‌اي نداشت.

 شاكي در توضيح حادثه كيف‌قاپي گفت: ساعتي قبل در حال عبور از خيابان بودم كه متوجه شدم موتورسيكلتي در تعقيب من است. وقتي خواستم خودم را به محل امني برسانم ناگهان موتورسيكلت به من نزديك شد و ترك‌نشين آن كه اين زن بود، كيفم را كشيد تا سرقت كند اما مقاومت كردم و آنها موفق به كيف‌قاپي نشدند. بعد هم رهگذران به كمكم آمدند و آنها را دستگير كردند.
 
بهزاد در اولين بازجويي‌ها منكر سرقت از همسرش شد و گفت: من با پسر اين زن دوست هستم و به خانه‌شان رفت‌و‌آمد دارم. ساعتي قبل او را در خيابان ديدم و از من خواست او را تا خانه‌شان برسانم. من هم او را سوار موتور كردم و در حال عبور بوديم كه همسرم ما را ديد و مدعي شد قصد كيف‌قاپي داشتيم.

پس از تشكيل پرونده دو متهم به دستور قاضي هاشميان براي تحقيق بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند. بررسي‌هاي كارآگاهان نشان داد زن و مرد متهم سابقه كيف‌قاپي ندارند اما بهزاد مدتي است به مواد مخدر شيشه اعتياد پيدا كرده و براي مصرف مواد، پنهاني به خانه اين زن رفت‌و‌آمد دارد.

بنابراين مأموران پليس بار ديگر از شاكي تحقيق كردند. او اين بار اظهارات خودش را تغيير داد و گفت: شوهرم كارمند يكي از ادارات دولتي است. ما زندگي خوبي داشتيم تا اينكه مدتي قبل متوجه رفتارهاي غيرعادي او شدم. هر روز كه مي‌گذشت رفتارهاي غير عادي او بيشتر مي‌شد به طوريكه كم كم به او مشكوك شدم. وقتي او را در بيرون از خانه زير نظر گرفتم، فهميدم با زن غريبه‌اي ارتباط دارد به همين خاطر به او تذكر دادم تا ارتباطش را قطع كند اما او مدعي بود كه اشتباه مي‌كنم. روزها مي‌گذشت تا اينكه احساس كردم زندگي‌ام در خطر است به همين خاطر روز حادثه او را تعقيب كردم و در يكي از خيابان‌ها ديدم اين زن را سوار موتورش كرد. به سرعت خودم را به آنها رساندم و با داد و فرياد مدعي شدم او قصد سرقت كيفم را داشته و از مردم كمك خواستم. من قصد داشتم با اين كار شوهرم را با اين زن گرفتار كنم تا ديگر رابطه‌اش را منكر نشود و بتوانم زندگي‌ام را نجات دهم.

بهروز هم در بازجويي‌هاي بعدي گفت: مدتي قبل به مواد مخدر شيشه اعتياد پيدا كردم تا اينكه فهميدم مادر يكي از دوستانم نيز معتاد به شيشه است. من به بهانه سر زدن به دوستم به خانه آنها مي‌رفتم و با اين زن شيشه مصرف مي‌كردم.

روز حادثه هم او را سوار موتوركردم تا به پاتوق مواد‌فروشان برويم و مواد تهيه كنيم كه همسرم سر رسيد و گرفتار شدم. پس از اين دو متهم براي تحقيقات بيشتر به جرم اعتياد و خريد مواد در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱
این مرد اسیر افراط شده و شورشو در آورده و زنشو خسته کرده و الا هیچکس از خوشگذرانی متعادل رویگردان نیست
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر