بازدید 8105

جنايت به خاطردوستي با يک دختر!

کد خبر: ۴۶۹۲۹۵
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۴ 24 January 2015
جوان 21 ساله اي که در يک جنايت هولناک دوست صميمي اش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و جسد او را به آتش کشيده بود، هنگام بازسازي صحنه قتل گفت: درگيري ما به خاطر دختري رخ داد که دوستم مدعي بود من قصد داشتم با او ارتباط برقرار کنم!!

به گزارش خراسان، متهم به قتل اين پرونده جنايي درحالي که دستبندهاي فلزي قانون بر دستانش خودنمايي مي کرد، در بيابان هاي اطراف شهرک التيمور مشهد، (محل وقوع قتل) مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و در حضور قاضي سيد جواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد) به تشريح جزئيات جنايت تکان دهنده خود پرداخت.

او گفت: "ع" با هرکسي دوست نمي شد و با افراد کمي ارتباط داشت ولي من توانستم اعتماد او را جلب کنم و بدين ترتيب از مدت ها قبل با يکديگر دوست صميمي شديم. عصر روز حادثه، من با او تماس گرفتم تا از کارت عابر بانک او مبلغي پول را به حساب يکي ديگر از دوستانم که زنداني بود واريز کنم. او سوار بر پرايدي سفيد رنگ در حالي سرقرار حاضر شد که دختري هم در صندلي جلو نشسته بود.

وقتي "ع" کنار من توقف کرد آن دختر در صندلي عقب نشست و من هم کنار دوستم نشستم تا مبلغ مذکور را نقدي به او پرداخت کنم ولي "ع" گفت: اين دختر با خانواده اش مشکل دارد و نمي خواهد به خانه خودشان بازگردد اول او را تا ابتداي خيابان طبرسي ببريم بعد پول را به حساب دوستت واريز کنيم. او با گفتن اين جمله به سمت جايگاه سوخت حرکت کرد چون خودرو پرايدش بنزين کمي داشت. در پمپ بنزين و در حالي که من و آن دختر داخل خودرو بوديم دوستم پياده شد و سوخت گيري کرد. پس از آن که دختر را در محل مذکور پياده کرديم"ع" خطاب به من گفت: وقتي من هنگام سوخت گيري پياده شدم چرا از آن دختر شماره تلفنش را خواستي؟ ولي من موضوع را انکار کردم. درست است که من با زن ديگري رابطه داشتم، اما از 7 ماه قبل با دختر يکي از بستگان نزديکم ازدواج کرده بودم.

متهم جوان در ادامه اعترافاتش گفت: انکار اين موضوع از سوي من موجب عصبانيت دوستم شده بود ولي در همين حال او از من خواست تا چاقويي برايش تهيه کنم من هم از داخل خودروي پدرم چاقويي را برداشتم و به او دادم و به طرف باغ يکي از بستگانم که در انتهاي شهرک التيمور قرار دارد حرکت کرديم. در مسير هم او خواست تا بطري نوشابه خانواده را پر از بنزين کنم که من هم اين کار را کردم ولي وقتي به نزديکي باغ رسيديم او دوباره موضوع دوستي با آن دختر را مطرح کرد که ديگر تحملم را از دست دادم و با همان چاقويي که بين 2 صندلي جلو بود ضرباتي را بر بدن دوستم فرود آوردم. او پياده شد که فرار کند اما من فرصتي ندادم و از پشت سر هم ضرباتي را به او زدم وقتي بي جان روي زمين افتاد بطري حاوي بنزين را هم رويش ريختم و او را به آتش کشيدم. سپس با "ندا" زن مطلقه اي که با او ارتباط داشتم تماس گرفتم و او از کارت عابر بانک مقتول مبالغي را برايم برداشت کرد.

متهم به قتل ادامه داد: بعد از اين ماجرا، قصد داشتم با همکاري يکي از دوستانم خودرو را بفروشم که موفق نشديم و روز بعد خودرو را هم به آتش کشيديم و در نهايت دستگير شديم.

بنابراين گزارش، در آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا سرگرد رمضان پور (افسر پرونده) به تشريح ماجراي قتل و چگونگي دستگيري متهمان پرداخت و گفت: پس از آن که گوشي متهم داخل لاشه سوخته خودرو پرايد مقتول کشف شد، ماموران انتظامي کلانتري طبرسي شمالي با استفاده از شگردهاي پليسي متهم به قتل و دوست او را در يک قرار صوري به دام انداختند و در اد امه نيز "ندا" متهم ديگر دستگير شد.

وي افزود: جنايت در نيمه شب بيست و يکم آذر رخ داده بود که پس از صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي حسيني گوشي شکسته تلفن همراه مقتول نيز به همراه مدارک ديگر در سطل زباله‌اي در خيابان طبرسي شمالي مشهد کشف شد که متهمان در اداره جنايي پليس آگاهي لب به اعتراف گشودند و راز اين جنايت را برملا کردند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰
چقد به درجه پستی رسیدیم!! راحت از خیانت حرف میزنیمو بعد قتل!!!
بیاین برای یکبار هم شده قضاوت نکنیم فقط خدارو شکر کنیم که به ما نیروی تقوا داده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
نباید به خودمون مغرور بشیم
خدایا یک لحظه مارو به حال خودمون نذار
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
این منفی یرای چیه؟ یعنی خدارو شکر نکنیم برای تقوایی که بهمون داده؟ یعنی قضاوت کنیم چون خیلی لذت داره؟
مبارك ها بأشد
این خودشو رفیقشو همه قاتلو دزدند؟؟؟؟!!!
اگه حکم سنگسارااجرامیکردن ازاول.شاهد اینهمه فسادنبودیم......بازم بگید مقصربیپولی گرونی..تحریم هاس
وحشتناکه
یک جوان 21 ساله، به همین راحتی الکی الکی یکی دیگر را، به ظاهر دوستش رو وحشیانه بکشه و آتیش بزنه
به قول اون جمله کلیشه ای، ما به کجا داریم میریم
ظاهرا نویسنده ی خبر اصلا حوصله نداشته و سعی کرده خبر رو یه جوری سرهم بندی و فوری جمع کنه.
تیترتون اشتباهه این موضوع ربطی به دختر و این حرفا نداره به خاطر بی کلاسی و توحش خودشون، به جون هم افتادن
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار