ازدواج معکوس عادی شده است
گروه زیادی از این پسران احساس میکنند که به تنهایی از عهده مسئولیت‌های زندگی‌شان برنمی‌آیند و برای اداره امور زندگی و حتی شخصی خود نیازمند کمک هستند و بدون کمک یک فرد قوی و مدبر نمی‌توانند کارهایشان را به ثمر برسانند
نمی‌‌شد با پدر و به‌ویژه مادر در این مورد حرف بزند. می‌دانست پدر از این تصمیم سخت عصبانی میشود و مادر از شدت استرس و نگرانی غش میکند و می‌افتد روی دستش اما، پسر تصمیم خود را گرفته بود و نمی‌‌توانست از شرایط مطلوبی که زن مورد علاقه‌اش دارد، بگذرد. زن هم خانه و ماشین داشت هم شغل مناسب و هم پول کافی برای گذران روزگار. پسر خودش را توجیه میکرد که مگر چندبار می‌خواهم زندگی کنم؟ اگر بروم و دختری را که مادرم پیشنهاد کرده بگیرم 20 سال هم بگذرد همین وضعیت را خواهم داشت تازه اگر خانواده دختر سربارم نشوند.
به گزارش آرمان، این روزها به تعداد پسرانی که مایل هستند با دختران یا زنان بزرگتر از خودشان ازدواج کنند، اضافه میشود و شاهد هستیم که گاهی این فاصله سنی از 8-7سال می‌گذرد و بیشتر میشود و حتی به 10 و 20 سال هم می‌رسد. شما چه فکر می‌کنید؟ آیا به نظر شما این افزایش ناشی از نداشتن شغل مناسب و بیکاری و مشکلات معیشتی و در کنارش مناسب بودن وضعیت مالی دختران و زنان با سن بالا نیست؟
در چند سال اخیر آمارهای ازدواج نشان می‌دهد که بخشی از فرهنگ ازدواج در کشورمان تغییرکرده و برای عده زیادی از پسران جامعه مهم نیست که همسر آینده‌شان باید چند سالی از آنها کوچکتر باشد. چندی پیش مدیرکل دفتر اطلاعات آمار و جمعیت سازمان ثبت احوال کشور اعلام کرد: در ۹ ماه نخست امسال، 4/10درصد یعنی، معادل ۶۰ هزار و ۴۰۷ مورد از ازدواجهایی که ثبت شده، دختران بزرگتر از پسران بوده‌اند و در سال نیز 91، 829 هزار و 968 مورد ازدواج صورت گرفته بود که در 89/3درصد از این ازدواجها زوج بزرگتر از زوجه یا همسن و در 7/10 درصد معادل 89 هزار و 59 مورد، زوجه بزرگتر از زوج بوده است. محزون تاکید کرد: درصد ازدواجهایی که زوجه از زوج بزرگتر بوده است، از سال 85 تا پایان سال 92 حدود 10درصد بوده و افزایش چشمگیری نداشته است.
ازدواجهایی با فاصله سنی معکوس
یک روانشناس و مشاور ازدواج معتقد است: این روزها ازدواجهایی با فاصله سنی معکوس یعنی، بزرگتر بودن سن زنان از مردان بیشتر شده و مردان تمایل بیشتری به این نوع ازدواج دارند و دلیلش را داشتن شغل و امکانات مالی زن مورد نظر اعلام میکنند. البته مردانی هم هستند که داشتن تجربه زندگی زنان را دلیل این نوع ازدواج مطرح میکنند و معتقدند که مشکلی با او نخواهند‌داشت چرا که زنان مسن‌تر پخته‌تر از دختران با مسائل زندگی روبه‌رو می‌شوند و نیازی به قهر و آشتی در مسائل وجود ندارد.
سجاد موسوی با اشاره به اینکه برخی از پسران جوان دریافت محبت مادرانه را دلیل جذبشان عنوان میکنند، می‌گوید: بیشتر پسرانی که برای مشاوره مراجعه میکنند نیاز به دریافت محبت مادرانه و برآورده شدن این نیاز توسط زنان مورد علاقه شان را ذکر میکنند و این ابراز علاقه و محبت به حدی است که فاصله سنی خود را با زنان مهم نمی دانند و به سمت آنها جذب می‌شوند. او تاکید میکند: ما می‌توانیم پسرانی که تمایل به ازدواج با زنان بزرگتر از خودشان را دارند به چند گروه تقسیم کنیم. گروه زیادی از این پسران احساس میکنند که به تنهایی از عهده مسئولیت‌های زندگی‌شان برنمی‌آیند و برای اداره امور زندگی و حتی شخصی خود نیازمند کمک هستند و بدون کمک یک فرد قوی و مدبر نمی‌توانند کارهایشان را به ثمر برسانند این مردان معمولا در زندگی با شکست‌های پی‌درپی روبه‌رو شده‌اند و عادت کرده‌اند تا برای روبه رو نشدن با نتایج نامطلوب، از کسی کمک بگیرند که حمایتش کنند. این فرد حامی در زندگی مجردی این مردان مادرشان بوده و دوست دارند در زمان زندگی مشترک همسرشان این حمایت را از آنها داشته باشد.
به گفته او گروه دوم پسران اعتمادبه‌نفس پایینی دارند و در زندگی نیازمند حمایت‌های اطرافیان به‌خصوص خانواده مثل پدر و مادر هستند و از آنجایی که مغرورهستند به شکل مستقیم این نیازمندی‌شان را بیان نمی کنند و از راه‌های مختلف سعی درجلب حمایت فرد مقابل دارند و با این نوع ازدواج سعی میکنند همسرشان را با روش‌های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق کنند.
موسوی ادامه می‌دهد: گروه سوم پسرانی هستند که در زندگی شان مادر سالاری حاکم بوده و آموخته‌اند که برای همه امور حتی کوچک زندگی با نظر و تصمیم‌های مادر هماهنگ باشند و بر اساس میل و اراده مادرشان رفتار کنند و از آنجایی که از نظر این پسران، زنان مدیریت اصلی خانه را برعهده دارند و تصمیم‌گیرنده نهایی آنها هستند ترجیح میدهند با زنان بزرگتر از خودشان ازدواج کنند و اختیارات زندگی را به همسرشان بسپارند. این پسران با ارتباط و در نهایت ازدواج با زنان بزرگتر سعی میکنند آنها را با روش‌های مختلف برای ارائه کمک و پشتیبانی خود ترغیب کنند.
انگیزه‌های مالی و اجتماعی
اما در کنار دلایل روان‌شناختی ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود، باید به یاد داشت که انگیزه‌های دیگری نیز به تشویق پسران به این امر دامن می‌زند. یک جامعه‌شناس با اشاره به اینکه این روزها ازدواجهایی که میان پسران کوچکتر با دختران بزرگتر دیده میشود شبیه به ازدواج دختران جوانی است که با مردان مسن‌تر با اختلاف سنی زیاد صورت می‌گیرد می‌گوید: در ازدواج دختران جوان با مردان مسن معمولاً دلیل این ازدواجها وضعیت خوب اقتصادی مردان است که دختران حاضر می‌شوند با تفاوت سنی زیاد با آنها ازدواج کنند البته می‌توان موارد استثنا را هم دراین مورد مشاهده کرد و آن ناشی از جهل خانواده‌ها و موافقت آنها با ازدواج دختران کم‌سن و سال خود با مردان مسن بوده است.
حمید فتاحی ادامه می‌دهد: این روزها با پدیده دیگری درمورد ازدواج دختران بزرگتر با پسران کوچکتر مواجه هستیم که به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل آن مشکلات اقتصادی، به‌هم ریختگی بازار کار و درآمد برای زنان و مردان است. بیکاری مردان مساله‌ای جدی است که منجر به این مبادله اقتصادی و اجتماعی میشود یعنی این مردان ترجیح میدهند با دخترانی که مسن‌تر هستند، اما شاغل‌اند و وضعیت اقتصادی خوبی دارند، ازدواج کنند و این همان مشکلی است است که میان سن و وضعیت شغلی و درآمد و مانند ازدواج مردان با دختران بسیار کوچکتر از خودشان به وجود آمده و تبدیل به یک آسیب اجتماعی جدی شده است.
او تاکید میکند: زنان به این نکته کمتر توجه میکنند که این نوع ازدواجها در درازمدت به نفع آنها نیست، چراکه به مرور زمان سرمایه فیزیکی زن نسبت به مرد از دست میرود و زندگی بیشتر در معرض خطر است. فتاحی به مسائل جمعیت‌شناختی نیز اشاره میکند و می‌گوید: در میان این نوع از ازدواجها شاهد تعداد زیادی از ازدواجهایی با فاصله سنی بسیار کم (مردانی که فقط یک یا دو سال از همسر خود کوچکتر هستند) هستیم که این دسته معمولاً بیشتر به‌دلایل جمعیتی به این نوع از ازدواجها روی می‌آورند. در واقع انفجار جمعیتی دهه 60 و برهم خوردن نسبت‌های جنسی، باعث شده که دختران و پسران در این گروه‌های سنی، بعضا به همسن‌همسری روی بیاورند و لزوماً نتوانند همسر موردنظر خود را از بین دختران کوچکتر پیدا کنند. به همین دلیل برخی نیز دارای اختلاف سن یکی دو سال هستند و دختر از پسر بزرگتر است. همچنین این دختران نیز بر همین اساس نسبت به این ازدواجها تمایل نشان میدهند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۷۴
انتشار یافته: ۴۲
اگر فکر می کنید برایتان مناسب است ازدواج کنید من اینکار را کردم و الان 16 سال است که به خوشی با هم زندگی می کنید خانه ام مثل ساعت اداره می شود و همه چیز بر سر جای خودش است قرار نیست که همیشه دختر از پسر کوچیکتر باشه. خیلیها هستن که نسبت به سنشون بزرگتر دیده میشن و خیلیا هستن نسبت به سنشون کوچیکترن چه از لحاظ روحی و جسمی.به نظر من سن رو فقط نباید ملاک قرار داد. پول باشه و سلامتی می خوام دنیا نباشه چه برسه به سن و.... بهتر. ان‌شاءالله بیشتر بشه.زنی که بخواهد در سن بالا ازدواج کند ناچار است با مردی که زن طلاق داده یا گاه بچه هم دارد ازدواج کند درحالیکه خود زن ممکن است ازدواج نکرده باشد.
پیامبر هم بغیر از عایشه ، بقیه زنانش مسن‌تر از خودش بودند.
در این صورت امیدی برای بهتر شدن وضعیت زنان (نه به شیوه ی غربی) پدید آمده است.
پاسخ ها
سید رضا
| 
| ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
نمیدونم چرا وقتی این بحث پیش میاد یه عده سریع ربطش میدن به سیره پیامبر. چطور اینو نمیبینن که حضرت فاطمه از امیرالمومنین سنش کمتر بود. گذشته از این سیره پیامبر چیزی هست که خودش به اون سفارش کرده باشه. کجا از پیغمبر این سفارشو شنیدید؟ سلامتوقع دختران جوان بیشتر است
انگیزه محبت کردن به شوهر را با توجه به وضعیت اقتصادی و مشکلات جامعه را نیاموختن .
کاستی های فراوان مالی برای شوهر وجود دارد
در مقابل دختران با سن بیشتر برای پسران با سن کمتر مطلوبتر میشود چون توقعات دختران کمتر و ثبات فکری بیشتری دارند
همه صبح توی مترو نظارگر هستیم. سیل جمعیت دختران و زنان جوان که کله سحر از خانه خارج شده اند و به سر کار میروند و جمعیت کمی از انان را مردان تشکیل میدهند.بجای اینکه این زنان در خانه بدرقه کنند مردان و شوهران خود برای رفتن به سرکار باشند، خود با این مشقت به سرکار میروند. و در ازای هریک از این زنان ، در همان ساعت و قت روز یک پسر وبیکار در خانه خوابیده است و فرصت سرکار رفتن را از دست داده است.
پسر وقتی به خواستگاری دختر شاغل که صاحب ماشین و خانه شده میرود ، از او میپرسند که چه شغلی داری؟!! غافل از اینکه همین دختر خانم قبلا شغل و موقعیتی را که از او مطالبه میکند ، از او گرفته است!
پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
تک تک نوشته هاتو باید با آب طلا نوشتبله حقیقت این هست . اشتغال زنان جز کاهش سطح دستمزد مشاغل؛ کاهش اشتغال پسران جویای کار و... هیچ فایده دیگه ای نداشته. تازه جالبه بدونید که اکثرا حقوق دریافتی خودشون رو صرف مخارج شخصی خودشون میکنند در صورتی که از طرف مقابلشون(منظورم شوهر هست - البته اگه شوهری در کار باشه) انتظار عکس این موضوع رو دارند!!
ناشناس
| | ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
مخصوصا در جامعه ما با وجود تفکرات سنتی هیچ زنی نمی تونه جای یک مرد رو بگیره مردی که کار گیر نیاره از بی عرضگی خودشه فرافکنی نکنید ناشناس
| | ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
مرد باش تا احساس نکنی از طرف زنان جامعه تهدید میشی تو کدوم کتاب آسمونی نوشته شده که یک پسر نباید با دختر یا خانمی بزرگ تر از خودش ازدواج کنه؟! پاسخ ها
ترکمن اوغلی
| | ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
با سلامزمانی که پیامبر اسلام اولین ازواج خودش ( حضرت خدیجه) را تجربه کرده 25 سال داشت و حضرت خدیجه دقیقا 40 سال !
یعنی 15 سال بزرگتر از خود پیامبرمان بود
به نظر من هیچ اشکالی ندارد و چه بسا
می تواند یک زندگی موفق را نیز داشته باشند.
خيلي هم خوبه چه اشكالي داره مهم عشقي است كه بين آنها وجود داره ؟؟؟؟؟؟؟؟ اين چه جور متنيه؟نمي دونم چرا شما با ازدواج مرد با زني که سن بالاتري داره اينقدر مخالفيد؟
جالب اينه که اصلا دلايلتون هم منطقي نيست.
همسر بنده سه سال از من بزرگ تره من خودم شاغلم وقتي هم از خانم خواستگاري کردم وضعم خوب بود ..اون زمان من کاراي تجاريم فقط تو عرصه سخت افزار کامپيوتر بود و ايشون وکيل بودن تو يکي از پرونده هام وکيل بنده بودن که علاقه مند شديم و ازدواج کرديم جالب اينه که تو زماني نامزدي بهشون گفتم اصلا دوست ندارم کار کنيد الانم 10 ساله ديگه پرونده نمي گيرن!!!!
(چشم داشتي که پول ايشون نداشتم)اصلا هم اعتماد به نفسم پايين نسيت که هيچ خيلي هم زياده وابستگي عاطفي زيادي به خانواده دارم اما نيازي به محبت مادرانه ندارم تو زمان مجرديم به اندازه کافي از اين محبت برخوردار بودم و الحمد الله هنوزم هستم الانم بعد از 10 سال زندگي مشترک 2 تا پسر دارم کار اقتصاديم هم گسترش دادم و از ازدواجم راضيم خيلي بيشتر از رفقا و آشناياني که خانم هاشون 3 سال از خودشون کوچک ترن شايد يکي از دلايلش اين باشه که همسر من از نظر فکري پخته تر شده از اين لج بازي هايي که دختراي جوون دارن ديگه نداره.
از بچگي هم پدر و مادرم مي دونستن که من درمورد کارم خيلي بررسي مي کنم و وقتي تصميم مي گيرم انجام مي دم برا همين خيلي هم منطقي برخورد کردن الانم مادرم خيلي به همسرم علاقه داره چون رفتاراي خانمم خيلي با وقاره.
خلاصه ماجرا اينه که در ازدواج مناسب شرايط اخلاقي و رقتاري طرفين مهمه و سازگاريشون من برا سن خيلي ارزشي قائل نيستم و اين روش شما که با خط کش مردم رو تقسيم مي کنيد رو صحيح نمي دونم
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
وقتی سنتون به 50 رسید کم کم متوجه میشید... ناشناس
| | ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
دوست گرامی معمولا این گونه مقاله ها بر اساس یک مورد استثنا نوشته نمی شود. بله، امکان دارد مواردی مثل شما هم بایشد اما در حالت کلی انگیزه های مالی حرف اول را می زند سلام با تشكر از مطالب منتشر شده
بالاخره معلوم نشد پسران با دختران بزرگتر از خود ازدواج بكنند خوب است يا بد؟ لطفا راهنمايي كنيد و صرفا به بازگويي واقعيتها بسنده نكنيد. بي توجهي به ارزشها و فرهنگ يك ملت و نيز مسائل و مشكلات زيستي كه براي اينگونه ازدواجها ممكن است پيش بيايد از بحثهايي است كه بايد مود توجه قرار گيرد.
ببخشید میشه بگین کجاش ایراد داره؟این همه نوشتید و فقط مشکل بر شمردید... نمیگید که خیلی هم خوبه.... راحت تره...
نه مشکلات بچه بازی و لوس بازی دخترها رو باهاش مواجهی
نه مشکلات اقتصادی رو مجبوری به تنهایی حل کنی
نه مشکلات احساسی...
آدم اصلا" ازدواج میکنه برای رسیدن به آرامش آیا اینها آرامش رو تامین نمیکنه؟
من در حالتیکه بخواهم انتخاب کنم بین یک دختر لوس تجربه ندیده خیلی پر توقع و یه زن جا افتاده با فهم و شعور اجتماعی بالا میروم دومی را انتخاب میکنم.
قابل توجه اکثر اقایونی که به این نوع از ازدواج روی اوردن ، اکثرتون شکست و اعصاب خوردی و درگیری در زندگی زناشوئی منتظرتونه . به خانمها هم التماس میکنم فکر ازدواج با پسرای کوچیکتر از خودشون رو از سرشون بیرون کنن چون که در اینده همون عشق بی نظیرشون فیلش یاد هندستون میکنه و میره دنبال یه کیس جوون تر از زنش . من خودم کسی هستم که این بلا سرم اومده و الان با همسر از خودم بزرگترم هزارتا مشکل دارم . دور و برم هم کسای دیگه ای هستن که همین مشکل رو دارن اگه بخاین ادرس بدم . همین که تب و غریزه زن و مرد فروکش کنه تازه میفهمن که چه غلطی کردن . پدر ومادر رو از خودشون که روندن هیچ میشن ضرب المثل برای دختر پسرای فامیل . خلاصه بدبخت میشین . به قول مادر خدابیامرزم اگه میخای هیچ وقت ازدواج نکن ولی با زنی که از خودت بزرگتره ازدواج نکن . الانم که اون نیست ببینه همه حدساش درست از اب دراومده . فقط برا خودم متاسفم . من یه نمونه از خروارم پس برادرای من نکنین دودش اول تو چشه خودتون میره نتیجه این ازدواجها هم معلومه وقتی مرد از زن ضعیف تر باشه یعنی باید از هم جدا بشن حاصل برنامه های احیا گر رادیو تلویزیون .... حضرت محمد (ص) هم از حضرت خدیجه کوچکتر بودن ... بنظرم بزرگتر یا کوچکتر ملاک نیست و نمیشه برای همه یه نسخه واحد نوشت پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۱:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
دقت كنيد...اونا پيامبر و خديجه بودن! من در 20 سالگی با یک زن 43 ساله ازدواج کردم که 2 بچه هم داشت الان هم 20 ساله به خوبیی و خوشی با هم زندگی میکنیم من به امید پول زنم ازدواج کردم جهیز عروس و خرج عروسی هم مونده رودوش خودم-پدرزنم هم تحویلم نگرفته 3 ساله!!!! شنیدید که میگند چی فکر میکردیم چی شد؟ بچه ها مواظب باشید. طبق یک تحقیقی که انجام شده موفق ترین ازدواج ها، ازدواجهایی بودن که:1. مرد 5 سال از زن بزرگتر بوده
2. قد مرد از زن بلندتر بوده
3. هوش زن 20 درصد بیشتر از مرد بوده
من خودم الان خدا شاهده 6 ماهه حقوق نگرفتم اگه متاهل بودم الان همسرم منو رها میکرد باید مهریه میدادم از اونجایی که ندارم بدم پس الان زندان بودم پس خدا رو شکر مجردم.پس در نتیجه ازدواج با یک دختر با هر میزان سن بزرگتر که شرایط مالی مناسبی از قبیل درآمد و مسکن و ماشین و ... رو داره از نان شب واجب تره !بخدا! زمانی که خانم من 22 ساله بود من دنیا آمدمو الان هم بعد از 15 سال بسیار خوشبخت هستیم
شما همه چیزت درست مثل پیامبره فقط همین یه قلم مونده که با دختر بزرگتر از خودت ازدواج کنی؟ سن همسر بنده از من بیشتره و هیچ مشکلی هم با این قضیه ندارم. در ابتدا به حرف کسی توجه نکردم و فقط به احساس خودم بها دادم. الان هم هم خودم از انتخاب خودم راضی هستم و هم مخالفانم به این نتیجه رسیدن بهترین انتخابم رو کردم.چند ساله بهترین کسی رو که میشناسم کنارم دارم و این سال ها به تنها چیزی فکر نکردم سن همسرم بوده!
خوشبختی رو مشروط به قوانین و فرهنگ و عادات اشتباه نکنید!
ازدواج حضرت محمد را با این برنامه جدید قاطی نکنیداین نوع ازدواج ها که زوجه از زوج بزرگتره حدود 90 درصدش بعد از مدتی به هم میخوره و تازه گرفتاری زوج یا ان مرد شروع میشود.
اگر ازدواج موقت دو یا سه ساله انجام دهند و به نتیجه رسیدند انوقت میتوانند صیغه دائم بخوانند و زندگی کنند . ولی یک شبه عاشق شدن و سه شب بعد فارغ به درد نمیخورد. تابناک هم طبق معمول نظر ما را نمیگذارد خیلی ممنون
بستگی داره که این اختلاف سنی در چه دوره ایی باشه اگر مرد در سن 20 سالگی باشه و خانم هم 25 سال باشه شاید شاید مشکل ساز نشه اما اگر اختلاف سنی از 5 -6 به بالا بشه و یا در سنین بالاتری این اتفاق بیفته با توجه به اینکه خانمها پس از فرزند آوری از نظر جسمی افت می کنند و یا اینکه با بالا رفتن سن هر دو طرف خانمها پا به دوره میانسالی گذاشته و مرد هنوز در دوران سنی کمتری است و ... به احتمال زیاد مشکلات عدیده ایی بروز خواهد کرد ملاک فقط باید پول باشه. چه ربطی داره؟ چرا اصرار دارید همیشه یک چیز درسته؟ ازدواج یعنی دو نفر علاقمند به زندگی با هم هستند و این یک بحث شخصی است که اینهمه آنالیز و اما و اگر لازم نداره تجربه نشان داده در ازدواجی که زن بزرگتر از مرد است در دراز مدت نتیجه ی مطلوبی حاصل نشده در اوایل زندگی چنین زنانی نقش حامی ومادر را برای مرد بازی می کنند ولی زمان که بگذرد زن سریعا از لحاظ فیزیکی افت می کند به عکس انتظار مرد بالاتر می رود آنهایی هم که مثالهایی می آورند که اشکالی ایجاد نشده یا از بزرگان حرف می زنند یا اینکه زنان این افراد پس از مدتی فوت کرده اند والبته استثناء هم وجود دارد اینها همش بر می گرده به فرهنگ جامعه ای که درآن زندگی می کنیم متاسفانه جامعه ما خیلی از نظر فرهنگی ضعیف است و به نظرم هرکس اون چیزی که واقعا دوست داره ودر موردش تحقیق می کنه و به نتیجه معقول می رسه باید انجام بده؟ ولی متاسفانه مردهای جامعه ما بعضی هاشون خیلی بد شدن ؟! خدا به خیر بگذره؟ مرد یک زن داره ! دو تا صیغه ای و چند تا دوست؟ حالا توی این جامعه می خواهی چه نسخه ای بدهی؟! زنان مسن‌تر پخته‌تر از دختران با مسائل زندگی روبه‌رو می‌شوند و نیازی به قهر و آشتی در مسائل وجود ندارد.اضافه کنید مسائل مالی رو که مهمتر هم هست و این که تربیت نادرست هم از طرف خانواده و هم اجتماع
جالبهحتی یک خانم هم اظهار نظر نکرده
و سکوت علامت رضایت است!!!!! (:
ازدواج رو سخت نگیرید چون با هرکسی ازدواج کنید پشیمون میشید پس سخت گیری در انتخاب لازم نیست من خودم 4 سال از خانمم کوچکتر هستم ولی اگاهانه وعاشقانه ازدواج کرده ایم وخدا رو شکر هیچ مشکلی هم نداریم واژه "ازدواج معكوس" واقعا براي چنين ازدواجي كاربردي است؟ یکی اومده خواستگاری من که از همه نظر خوبه و تفاهم داریم ولی 25ماه از من کوچیک تره... پدر و مادرم هم مشکلی ندارم. ولی هرچی با خودم کلنجار میرم نمیتونم قبول کنم