بازدید 2485

امیرکبیر؛ شرافتی به وسعت قرون

کد خبر: ۴۶۵۶۵۶
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۴ 10 January 2015
سال مرگ میرزا تقی خان فراهانی یعنی سال ۱۲۶۸ قمری را به حساب ابجد در یک گفتگو بیان کرده‌اند. اولی می‌پرسد: «کو امیر نظام» و دومی جواب می‌دهد: «مردی بزرگ تمام شد.»

  5 روز دیگر روزنامه وقایع اتفاقیه خواهد نوشت: «میرزا تقی خان فراهانی که سابقاً امیرنظام و شخص اول این دولت بود شب سه‌شنبه در کاشان وفات یافت.» و این تنها خبری است که اجازه انتشار می یابد آن هم 5 روز بعد از چنین روزی یعنی 20 دی ماه سال 1230، روز قتل "امیر کبیر".

لقب "امیر کبیر" را قاتل او یعنی ناصرالدین شاه قاجار در سال 1264 همزمان با تاجگذاری خود به او داد و وی را به سمت صدارت اعظم و امیر نظام منصوب کرد. بعد از آن بود که امیر کبیر آغاز به اصلاحاتی در روند مملکت داری کرد.

تأسیس مدرسه "دارالفنون" در هفت شعبه به عنوان یک مدرسه علمی و فنی، انتشار روزنامه "وقایع اتفاقیه"، رسیدگی به وضعیت مالیه و ساماندهی اوضاع ارتش و حقوق درباریان همچنین ممنوعیت برخی ناهنجاری های اجتماعی مذهبی مثل عدم حمل سلاح سرد و گرم و منع قمه زنی در مراسم های عزاداری از مهم ترین اصلاحات امیرکبیر در زمان صدارت خود بود.

امروزه از امیرکبیر دست ‌نوشته‌ ها، اسناد و نامه ‌هایی باقی مانده‌ است. تصویری از یک دست نوشته منصوب به امیرکبیر وجود دارد که مخطاب آن ناصرالدین شاه است. متن این دست نوشته تأمل برانگیز به این شرح است:

قربانت شوم

الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان رانده اید. فرستادم او را تحت اللفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود.

زیاده جسارت است؛ تقی

بالاخره زمانی فرا رسید که حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدین‌شاه، تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری را به ستوه آورد چنانچه تلاش ‌های این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود شد و برخی از درباریان با تهمت اینکه امیرکبیر داعیه سلطنت در سر دارد سعی کردند او را که موجب به خطر افتادن منافعشان بود از میان بردارند.

لذا در روز ۲۰ آبان ۱۲۳۰ یعنی دو ماه قبل از روز قتل امیرکبیر، ناصرالدین شاه با ارسال این دستخط، او را از صدارت عزل کرد: «چون صدارات اعظمی و وزارت کبری زحمت زیاد دارد و تحمل این مشقت برای شما دشوار است شما را از آن کار معاف کردیم، باید به کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید.»

تنها 10 روز بعد از این تاریخ بود که امیرکبیر از تمامی مناصب خود خلع و به کاشان تبعید شد. پس از آن بود که اطرافیان ناصرالدین‌ شاه با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی با این مضمون را بگیرند: «چاکر آستان ملائک پاسبان، فدوی خاص دولت ابد مدت، حاج علی خان پیشخدمت خاصه، فراشباشی دربار سپهر اقتدار مأمور است که به فین کاشان رفته، میرزا تقی خان فراهانی را راحت نماید و در انجام این مأموریت بین الاقران مفتخر و به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد.»

سرانجام امیرکبیر در روز 20 دی ماه 1230 در حمام فین کاشان به قتل رسید. رگ ‌های دست و پاهایش را گشودند و پس از مدتی خون‌ ریزی علی خان فراش به میرغضب اشاره‌ ای کرد. میرغضب با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید. چون امیر به زمین درغلطید دستمالی در گلویش کرد تا جان داد. فراش به سرعت برخاست و گفت دیگر کاری نداریم. وی و همراهانش با اسبان تندرو به تهران بازگشتند.

سال مرگ او یعنی ۱۲۶۸ قمری را به حساب ابجد در یک گفتگو بیان کرده‌اند. اولی می‌پرسد: «کو امیر نظام» و دومی جواب می‌دهد: «مردی بزرگ تمام شد.»

مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: «شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه. با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است!گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم می رفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.»

میرزا تقی خان فراهانی در طول دوره کوتاه مدت صدارت خود آنقدر تغییرات بزرگی در بهبودی وضع اداره مملکت و جامعه به وجود آورد که باورش سخت است وی تنها 3 سال در این مسند بوده است. چنانچه مقام معظم رهبری نیز طی فرمایشاتی در این خصوص خطاب به دولت وقت می فرمایند: «امیرکبیر که یک چهره‏ ماندگار در تاریخ ماست و واقعاً کارهای بزرگی هم کرده، همه‏ حکومت او سه سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علی‏العجاله شما در این مسئولیت مشغول باشید، کمتر است؛ اما آن‏قدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمی‏کند والا قبل از اینکه بیاید در رأس صدارت قرار بگیرد و بعد که به کاشان تبعید شد، دیگر چیزی در پرونده او وجود ندارد؛ همین سه سال است.»

حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی فرد نیز طی مراسمی که به مناسبت بزرگداشت امیرکبیر برگزار شد، گفت: امیرکبیر با همه کمبودها و مشکلات توانست اقداماتی انجام دهد که همچنان مایه برکات است.

نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: امیرکبیر در دوران کوتاه سه سال و دو ماه فعالیت خود در مبارزه با مزدوران و رشوه گیران قاجار در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منشاء تحولات ماندگار شد و راه را برای حرکت ملت ایران هموار کرد.

حجت الاسلام ابوترابی فرد همچنین خاطرنشان کرد: اگر این شخصیت بزرگ سیاسی می توانست در جایگاه مدیریت کشور در زمان بیشتری حضور داشته باشد امروز تاریخ ایران به گونه ای دیگر ورق می خورد
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار