بازدید 12012

نشست چند جانبه اسلام و بوديسم

همكاري برای مقابله با خشونت
کد خبر: ۴۶۵۵۶۰
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۷ 10 January 2015
مقدمه
با توجه به درگيري‌هاي قوميِ سال‌هاي اخير در ميانمار و كشتار بي‌رحمانه جمعي از مسلمانان بي‌گناه توسط يك گروه افراطي از بودائيان آن كشور، مركز گفتگوي اديان و تمدن‌ها‌ي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي طرح برگزاري گفتگوي ديني با رهبران بودائي را در دستور كار خود قرار داد. بدين منظور سال گذشته هيأتي به سرپرستي آيت‌الله تسخيري به كشورهاي تايلند و سري‌لانكا اعزام و با رهبران و راهبان بودايي ديدار و گفتگو نموده و به دنبال آن "اولين گفتگوي چند جانبه اسلام و بوديسم" با حضور رهبران و انديشمندان عاليرتبه بودايي از كشورهاي سريلانكا، ميانمار و تايلند و انديشمندان مسلمان كشورمان‌، با عنوان: «همكاري مسلمانان و بوداييان‌ براي مقابله با خشونت و افراط‌گرايي» روزهاي 9 و 10 دي‌  ماه 1393 در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و دانشگاه اديان و مذاهب برگزار شد.
 
ضمن اعلام مراتب تشكر و قدرداني مركز گفتگوي اديان و تمدنها از همكاري نمايندگي‌هاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در سري‌لانكا و تايلند و همچنين دانشگاه اديان و مذاهب كه ما را در اجراي علمي‌تر"گفتگوي چند جانبه اسلام و بوديسم" ياري نمودند، گزارشي از اين نشست ارائه مي‌گردد.

جلسه افتتاحيه

    جلسه افتتاحيه "گفتگوي چند جانبه اسلام و بوديسم" با تلاوت آياتي از قرآن‌كريم و ‌با حضور آقايان دكتر ابوذر ابراهيمي‌تركمان، رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي؛ آيت‌الله محمد علي تسخيري، عضو شوراي‌عالي تقريب مذاهب اسلامي؛ دكتر سيد‌مصطفي محقق‌داماد، رئيس‌ گروه‌اسلام فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران؛ حجت‌الاسلام دكتر ابوالحسن نواب، رئيس دانشگاه اديان و مذاهب؛ دكتر علي‌محمد حلمي، رئيس مركز گفتگوي اديان و تمدن‌هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، دكتر حسن بلخاري، مدير گروه مطالعات عالي هنر دانشگاه تهران و ميهمانان بودايي آقايان گالاگاما داماراسي ترو، مشاور ‌رئيس جمهور سري‌لانكا؛ آشين نيانسسارا، رئيس آكادمي مطالعات بين‌المللي بوديسم از ميانمار و پرا كرو ويبول پاتتاناكيت رهبر بودايي از تايلند، اساتيد و شخصيت‌هايي از حوزه و دانشگاه‌ و نمايندگاني از اديان توحيدي در ايران برگزار شد.

دكتر علي محمد حلمي؛ رئيس مركز گفتگوي اديان و تمدنها برای خوشامدگويي اظهار داشت:

عاليجناب داماراتسي؛ مشاور محترم رئيس جمهور سري‌لانكا در زمينه امور بوديسم، عاليجناب پراكرو ويبولپانتانا كيت؛ راهب بزرگ از تايلند، عاليجناب آشين نيانسارا؛ رياست محترم آكادمي مطالعات بين‌المللي بوديسم از ميانمار، ميهمانان محترم از كشورهاي سري‌لانكا، ميانمار و تايلند، استادان گرامي، انديشمندان فرهيخته، حاضران محترم

عرض سلام و خوش‌آمد دارم به انديشمندان و فرهيختگان مسلمان و بودايي، بويژه ميهمانان عاليقدر كه از كشورهاي سري‌لانكا، ميانمار و تايلند امروز در اينجا حضور دارند.
مركز گفتگوي اديان به عنوان تنها نهاد رسمي جمهوري اسلامي ايران در عرصه گفتگوي ديني، همواره تقويت وجوه مشترك اديان از جمله ارزش‌هاي الهي و انساني، دوستي و مودت و پرهيز از خشونت و افراطي‌گري را  با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي اديان در مسير ترويج  فرهنگ ديني و اشاعه ارزش‌هايي كه به ارتقاء معنوي انسان مي‌انجامد، را دنبال مي‌نمايد.

سابقه گفتگو با بوديسم در اين مركز به سال 1379 باز مي‌گردد. ما تاكنون سه نوبت گفتگو با بوديسم تايلند و دو نوبت گفتگو با دانشكده مطالعات بوديسم و پالي دانشگاه كلانيا سري‌لانكا داشته‌ايم.

توجه به معنويت راهگشاي اصلي مشكلات اساسي زندگي بشر امروز است. از اين رو گفتگو با عالمان و انديشمندان  نه تنها زمينه تبادل نظر بين ما را فراهم آورده بلكه شناخت و درك متقابل آموزه‌ها و اتخاذ مواضع مشترك پيروان اديان و آيين‌ها را  در قبال نگراني‌هاي امروز جامعه بشري را فراهم مي‌آورد.

امروز جامعه جهاني با موجي از افراط‌گرايي، خشونت و هراسِ از دين مواجه است. موجي كه قدرت‌هاي استكباري و سلطه‌گر آن را به راه انداخته و  با تمام توان  قصد ارائه تصويري ساختگي و دروغين از چهره اديان و آئين‌ها دارند. معتقدم اين مهم تنها با برون رفت از چرخه نفرت و خشونت حاصل مي‌آيد و بهترين وسيله براي تحقق آن گفتگو است. منطقِ گفتگو، همان روشي كه آغازگر آشنايي‌ها و گفتگوها بين مركز گفتگوي اديان و شخصيت هاي بودايي در تايلند و سري‌لانكا شد و امروز نيز  با حضور شخصيت هاي عالي رتبه از سري‌لانكا، ميانمار و تايلند  ادامه دارد.

همچنين مهم‌ترين هدف ما ضمن توسعه حوزه احترام و درك متقابل، بررسي موانع و چالش‌هايي است كه آحاد ملت‌ها با آن روبرو هستند. تلاش‌ ما بر آن است كه در سايه اتحاد  رهبران و متفكرين اديان و مكاتب مسير  تحقق صلح، امنيت و آرامش در جامعه جهاني را هموار سازيم.
در اين برنامه ابتدا سخنان جناب آقاي دكتر ابوذر ابراهيمي رئيس محترم سازمان فرهنگ و ارتياطات اسلامي و رئيس شوراي عالي سياستگذاري اديان را خواهيم داشت و در ادامه طبق برنامه ارائه شده، انديشمندان مسلمان و بودايي سخنان خود را ارائه خواهند داد.

در ادامه جلسه پاسخ و پرسش برگزار خواهد شد. جلسات علمي را  فردا در دانشگاه اديان و مذاهب قم خواهيم داشت و در نهايت اين برنامه با جمع‌بندي و قرائت قطع نامه پاياني  اين دور از گفتگوها كه محتواي آن برگرفته از مقالات و سخنان ارائه شده خواهد بود، خاتمه خواهد يافت.
انديشمندان مسلمان و بودايي حاضر در جلسه افتتاحيه سخنان خود را  پيرامون موضوعات «نقش رهبران اديان در توسعه ارزش‌هاي معنوي و اخلاقي» «همكاري مسلمانان و بودائيان؛ چالش‌ها و راهكارها» و «توصيه اسلام و بوديسم به اعتدال و دوري از خشونت و افراط‌گرايي» ارائه دادند.
 
دكتر ابوذر ابراهيمي تركمان؛ رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در تشریح اسلام و بوديسم، توسعه صلح براي بشر گفت:

عاليجنابان، استادان، ميهمانان گرامي، خانم‌ها و آقايان
ابتدا مايلم به عنوان ميزبان، تبريكات صميمانه خود را ابراز داشته و آرزوي موفقيت براي اين دور از نشست‌هاي گفتگوي اسلام و بوديسم بنمايم.

ما مسلمانان معتقديم كه هر كمال خالص و بدون قيد از آن خداوند است و ميزان دوري و نزديكي هر موجودي به خداوند به اندازه قيدهايي است كه آن موجود در خود به وجود آورده است. هرچه انسان بتواند از قيدهايي كه او را احاطه كرده‌اند، مانند كشش‌هاي نفساني، رهايي يابد به همان ميزان مي‌تواند به كمال مطلق نزديك شود.
 
يكي از موانع ديدن حقيقت، خود بزرگ بيني است. اين خود را ديدن ممكن است تا به آنجا پيش برود كه انسان ديگر هيچ حقيقتي را نبيند. از همين رو اسلام ما را به عبوديت فرا مي‌خواند تا خود را وابسته به خداوند بدانيم و براي خود موجوديت مستقلي قائل نشويم و عبوديت اين است كه عبد خودش را در مقام عبوديت فرض كند و در برابر خدواند خضوعي از آن گونه كه خود را از ياد برد، بنمايد. اما متأسفانه امروز گروه‌هاي افراطي مانند گروه‌هاي تكفيري به جاي آنكه خود را نبينند، خدا را نمي‌بينند و از اين نيز فراتر رفته، خود را به جاي خدا مي‌نشانند و به جاي رفتارهايي كه بنده را مي‌سزد، رفتارهاي خداي گونه از خود بروز مي‌دهند. از همين رو هرگونه خشونتي را روا مي‌دارند.

در اصل سوم از اصول چهارگانه حقيقت والا در بوديسم، به ريشه كن كردن ميل و هوس به عنوان راه پايان دادن به تمام رنج‌ها و تألمات توجه شده است.

و نيز در راه چهارم از راه‌هاي هشتگانه‌ي روش ريشه كن كردن ميل و هوس كه از اين راه‌ها به " هشت منزلت والا " ياد مي‌شود، بركردار درست تكيه كرده است و پرهيز از آزار ديگران و سلب حق حيات و سلامت و آبروي انسان‌ها را منع كرده است. اين نقطه همان نقطه‌ي مشترك انديشه اسلامي و بوديسم است و دقيقاً راه همكاري بوديسم و اسلام براي مقابله با خشونت و افراط‌گرايي از همين نقطه عبور مي‌كند.

نقطه‌اي كه انسان از ميل و هوس خود بگذرد و از خود خدا پنداري عقب بنشيند و خود را در عالم هستي، موجودي چون ساير موجودات فرض كند كه تنها برتري‌اش بر ساير موجودات، در خرد و توانايي ترك هوي و هوس اوست.

امروزه در تمام خشونت‌هايي كه عليه بشريت انجام مي‌شود، رد پاي نابخردي در درك مفاهيم و ارزش‌هاي والاي بشري و نيز اسارت در بند هوي و هوس ديده مي‌شود. تا جايي كه انسان به دليل نابخردي حق سلب جان ديگري را براي خود قائل مي‌شود. نمونه چنين رفتاري را در گروه  بي‌ريشه داعش مي‌بينيم كه اكنون با رفتارهاي دور از دايره انسانيت در انديشه به كرسي نشاندن باورهاي بي‌ريشه خود از طريق غلبه نابخردانه بر هم‌نوعان و هم‌كيشان است.
تنها راه مقابله با چنين پديده‌هاي شوم در جهان رها ساختن خود از بند اسارتِ كج انديشي و هوس‌هاي برتري جويانه است.

از همين رو جمهوري اسلامي ايران و رهبر معظم آن همواره بر پرهيز از خشونت تأكيد داشته است و طرحي كه رئيس محترم جمهوري ايران جناب آقاي دكتر حسن روحاني در مجمع عمومي سازمان ملل به نام " طرح wave " يعني جهان عليه خشونت و افراطي‌گرايي مطرح كرد و با اجماع به تصويب رسيد در جهت گسترش همين انديشه است.

اكنون كه استادان ايراني من و نيز عاليجنابان، رهبران عاليرتبه بودايي از سريلانكا، ميانمار و تايلند در اين نشست حضور دارند مايلم به اين نكته اشاره كنم كه خشونت‌هايي كه امروز در جهان به نام دين رواج دارد هيچگاه پايه و اساس ديني ندارد و اگر گروهي بر پايه كج انديشي خود به نام دين شمشير‌هاي تيز خود را از سوي دشمني با جهالت و نابخردي به سمت هم‌نوعان و هم‌كيشان خود نشانه رفته‌اند، ابتدا ريشه در جهالت ديني دارد و سپس ريشه‌هاي آن را بايد در برنامه‌هاي بلند مدت برخي از جريان‌هايي كه سود خود را در اين خشونت‌ها مي‌دانند، جستجو كرد.
دين اسلام همچون آيين بودا همواره بر صلح و دوستي و مدارا و همزيستي‌مسالمت آميز انساني تأكيد دارد. خشونت‌هايي كه اخيراً در منطقه زيست مسلمانان و بودايي‌ها علي الخصوص در ميانمار رخ داده، مايه  نگراني همه كساني است كه به رستگاري و سعادت انسان در مفهوم وسيع مي‌انديشند و اميدوارم كه اين ديدارها بتواند همچون گذشته روح مدارا و همزيستي را بين مسلمانان و بودايي‌ها گسترش دهد.

اميدواريم اين نشست بتواند به راهكارهاي منطقي براي همكاري در جهت گسترش صلح  نائل آيد. براي همه شركت كنندگان آرزوي موفقيت دارم.  

آشين نيانسارا؛ رهبر بودایي و رئيس آكادمي مطالعات بين‌المللي بوديسم در ميانمار درباره
تلاش براي صلح جهاني گفت: وضعیت جاری جهان یک چالش برای رهبران سیاسی، معنوی و مذهبی است. ما رهبران مذهبی به سهم خود مسئول کمک به اشاعه آموزش های ادیان مربوطه خود به مردم برای کاهش تنش و درگیری هستیم.
هر دینی چه بودائی، مسیحیت، اسلام، هندویسم، جینیسم، یهود، سیک و چه کنفسیوس پوسته خارجی و هسته درونی خود را دارد. پوسته بیرونی شامل اعلام بیعت، انجام عبادت، برگزاری مراسم و سنن مذهبی می‌باشد که هر دین را نسبت به دین دیگر متفاوت می کند. هسته درونی دربرگیرنده احسان، اخلاقیات، تمرکز، تعادل ذهن و بصیرت می باشد که جوهر زندگی انسان و زمینه مشترک برای هدایت انسان‌ها به همزیستی صلح آمیز است.
این یک وجه مشترک است که همه رهبران مذهبی باید مؤکداٌ به پیروان خود آموزش دهند تا آنها را به کار ببندند. چنانچه اهمیت درستی به جوهره ادیان داده شود، عشق پاک، بردباری، بخشش و شفقت ایجاد شده و در این‌صورت درگیری و خشونت به حداقل کاهش خواهد یافت.

این  چیزی است که ما به آن "داما" می گوئیم. آنچه ما "داما" می خوانیم ربطی به بودائی، هندوئیسم، جینيسم، سیک، اسلام یا هر "ایسم" دیگر ندارد.
 
"داما" یک حقیقت ساده است که به ما کمک می‌کند:
(1)    حقیقت هدف مشترکمان را درک کنیم،
(2)    حقیقت راهکار برای همه مشکلات را درک کنیم، و
(3)    حقیقت برای جوهر مشترک را درک کنیم.
قابل ذکر است که در اولین پیام ویژگی‌های شریف ده گانه که بودا به متصدیان دولتی پیشکش نمود تا رهبران خوبی شوند، ذیلاٌ می‌آید:
 
 "دانا" (سخاوت)
دانا یعنی اهدا کردن دارائی خود و سهیم کردن دیگران در قدرت اصیل خود. این روزها، اشتیاق برای کسب قدرت، نفوذ و ثروت ریشه جنگ‌ها و تنش است. با فراگیری مفهوم اهدا، ما باید نسبت به میلیون‌ها انسان که در خط فقر زندگی می‌کنند و از بیماری در رنج هستند ترحم نشان دهیم.

"سیلا" (نظم)

سیلا به معنی عدم انجام اعمال شر و بیان سخنان ناثواب می باشد. هر رهبری باید اخلاقیات را رعایت کرده تا یک رهبر خوب شود. به این ترتیب، او می‌تواند کیفیت زندگی خود را تعالی بخشد. خط و مشی‌های خارجی ملت‌ها عمدتا مبتنی بر منافع خودخواهانه است که فاقد بعد اخلاقی می‌باشد. اخلاق پایه بالندگی اعمال شایسته است.

"نک خاما" (دست کشیدن)

یک رهبر باید وقت، پول، قدرت و لذایذ جسمانی خود را برای آسایش کشور و مردمش ترک کند. تا زمانی که او در این امر کوتاهی کند، قادر نخواهد بود به منافع مردم خود در حد مطلوب خدمت کند.
 
"پانا" (خرد)

زدودن (از بین بردن) جهل، درک حقیقت، دیدن ماهیت واقع‌گرایانه و بازنگری بینش صحیح برای رهبر جهت اتخاذ تصمیم متعادل بسیار حائز اهمیت است. یک رهبر خوب نباید نسبت به بذل توجه به انسان‌های خردمند برای سطح بالای دانش و خرد تردیدی به خود راه دهد. خرد با راهنمائی آگاهی و مجاهدت برای تصمیم گیران ارزشمند است.

"ویری یا" (همت)
همت یک رهبر باید درست، صلح آمیز و مفید به حال خود و دیگران باشد. کوشش ثابت قدم بدون مسامحه در تلاش و پشتکار کمال همت درست است همانطور که شیر آخرین تقلای خود را به کار می گیرد چه کار کوچک باشد و چه بزرگ.

"خانتی" (صبر)

یک رهبر مذهبی یا سیاسی باید در هر وضعیت، چه خوب و چه بد، صبور و شکیبا باشد. او باید در برابر تمجید و تنقید بی تفاوت باشد. زمین هیچ نشانی از عشق یا نفرت نسبت به همه آنچه بر روی آن قراردارد نشان نمی دهد و همه را تحمل می‌کند چه تمیز و خوب باشند و یا کثیف و چرک. رهبر باید همه آنچه نسبت به او انجام می شود را تحمل کند، چه موجب سربلندی و چه تحقیر او شود.

"ساکا" (حقیقت)

یک رهبر نباید هیچ دروغ آگاهانه به خاطر ثروت و قدرت ابراز کند. آنها نباید در برابر امیال، خشم، ترس و توهم تزلزل نشان دهند. او باید کمال حقیقت که فقط راستگوئی است برقرار کرده و از دورنگی و فریب در گفتار اجتناب کند.

دومین پیام شامل ده دستورالعمل رفتاری است که  پادشاهان و سران حکومتها را توانمند می‌سازد تا رهبران خوبی شوند. "این دستورالعمل ها حقیقتا رهنمودهای جهانی و برنامه مشترک همه رهبران مذهبی، سیاسی و اجتماعی هستند تا با پیروی از آنها با یکدیگر همگام باشند." مقاله ویژگی‌های دهگانه را چنین معرفی می کند: عزم، مهربانی محبت آمیز و بردباری.
اگر رهبران مذهبی و سیاسی خود را به این ده ویژگی متصف کنند، می توانند دنیايی بهتر با ناملایمات کمتر برای مردم فراهم کنند. این ده صفت عبارتند از گذشت، اخلاق، ترک دنیا، درستکاری، ملاحظه کاری، زهد، عدم ستیزه جوئی، خدم خشونت، صبر و عدم ستیزه جوئی.

هسته اصلي همه اديان خدمت به بشريت است


آيت الله محمد علي تسخيري؛ عضو شوراي عالي تقريب مذاهب اسلامي در این نشست گفت:
هسته همه اديان محبت و شناخت حقيقت است و همه اديان به دنبال حقيقت هستند. اصول حقيقت نابي كه در بوديسم مطرح است، در روايات متعدد اسلام آمده است. در اسلام دين غير از عشق به كمال مطلق نيست. عشق نهفته انسان به كمال و كمال مطلق هدف همه اديان است. اين عشق بايد در ظاهر و باطن انسان تجلي يابد. حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) مهم‌ترين هدف انبياء را تجلي جوهر مطلوب نفس انسان در رفتار ظاهري او ، مي‌داند.
ابعاد فطري انسان مانند عقل، عاطفه در وجود هر انساني وجود دارد و با تقويت روش بهره‌گيري از آن منجر به ارائه صحيح آن در رفتار فرد مي‌شود.

انحرافات، اهداف سياسي، منافع شخصي و همه اين موارد زمينه انحراف انسان از حقيقت را فراهم مي‌سازد. مسيحيت دين محبت و دفاع از مستضعفين است.. ولي در اثر انحراف به جايي رسيد كه به سمت كشتن انسان و غارت بشر حركت كرد. يهوديت نيز دين محبت و اخلاص به خداست و ديني است كه براي نجات انسان‌ها آمده است، ولي متأسفانه در اثر انحراف به شكل صهيونيسم در آمد كه حركت ضد انساني و ضد تمدني است.

اسلام دين محبت و رحمت است. پيامبر (ص)  رحمت و هديه خداوند متعال به كل بشريت است. اسلام دين صلح و تكامل انسان، دين تعاون است. ولي متأسفانه اهداف شخصيِ گروهي اسلام را به شكل ديگري در آورده و موضوعاتي را به آن نسبت داده كه هيچ ربطي به اصل اسلام ندارد. مثلاٌ فرقه خوارج در نتیجه جهل و تعصب و انحراف و به شکل یک حرکت خراب‌کار ظاهر شد و حرکت وهابی نیز یک حرکت انحرافی است که ربطی به اصول دین ندارد. در واقع حركتي كه وهابيت در چند صد سال قبل انجام داد، حركتي انحرافي بود و وهابيت همه فرق اسلامي را تكفير كرد.
 
در واقع ريشه همه اديان چه اديان آسماني و چه زميني به فطرت بر مي‌گردد. مشتركات تمدني و مشتركات فطري در سرشت انسان وجود دارد. جهل موجبات بروز مشكلات زيادي شده كه با همكاري هم مي‌توانيم اين مشكلات پديد آمده در جهان را حل كنيم. مطمئن باشيم كه درگيري خشونت در اثر هوي و هوس است. اميدوارم نشست امروز ما  در فضاي رسيدن به حقيقت قدم بردارد.

نقش رهبران مذهبی در گسترش ارزش‌های اخلاقی و معنوی


همچنین پروفسور اينداسارا؛ رهبر بودائي در سري‌لانكا گفت: همکاری بین بودائیان و مسلمانان برای اجتناب از خشونت بسیار سودمند است. رهبران فرقه‌های مختلف باید مشابهت هائی در آموزه های خود جستجو کنند و موجبات درک بیشتر در جوامع مربوطه را برای نیل به این مقصود فراهم نمایند.
دستورالعمل اسلامی می‌تواند به طور همزمان به عنوان قوانین اخلاقی و مذهبی فرض شود و شامل پنج وظیفه به عنوان پنج پایه می شود:

1-    تکرار ایمان به یگانگی مطلق الله:
این وظیفه هر مسلمان است که قبل از هر نماز کلمات زیر را تکرار کند- لاالله الا الله، محمد رسول الله (هیچ خدائی نیست مگر الله و محمد پیامبر اوست). این تکرار تصدیق الله به عنوان تنها خدای متعال را می‌رساند.

2-    نماز روزانه:
برای مسلمانان واجب است پنج بار در روز الله را عبادت کنند. این عبادت از اهمیت زیادی در اسلام برخوردار است و به عنوان کلید بهشت به شمار می‌آید.

3-    صدقه:
دادن صدقه به فقرا و افراد محتاج یکی دیگر از وظایف اساسی همه مسلمانان است. این وظیفه چنان بزرگ است که فقهای مسلمان آن را عبادت خداوند از طریق دارايی می‌دانند.

4-    روزه:
از دیگر مناسک مهم مذهبی که یک مسلمان باید رعایت کند روزه است که طی کل ماه رمضان انجام می‌گیرد. رمضان مناسکی است که به یک مسلمان می‌آموزد رژیم غذائی خود برای یک ماه را کنترل کند و همچنین کلیه نیروهای انگیزشی که به صدمه به او یا هم‌نوعانش منتج می شود، را تحت کنترل درآورد.

5-    حج:
برای هر مسلمان توانمند که بتواند به سفر برود، حج به مکه حداقل یک بار در طول زندگی یک وظیفه مذهبی ضروری در اسلام محسوب می‌شود.
 
هنگامی که توجه خود را به پنج اصل بنیادی فوق الذکر جلب کنیم، در خواهیم یافت که برخی شباهت‌ها در آموزه‌های بودائی وجود دارد.

1-    رفتن به سه پرستشگاه قبل از انجام هر فعالیت مذهبی توسط هر بودائی اجرا می شود.
2-    انجام این عمل هر روز واجب نمی باشد اما به عنوان بودائی آنها باید به سه پرستشگاه رفته و پنج حکم مذهبی را رعایت کنند.
3-    دادن صدقه بسیار مورد تمجید است مورد بحث قرار گرفته است. حتی بودا به عنوان بودی ساتوا هنگام رسیدن به کمال ابتدا اجرای دادن صدقه را انتخاب کرده است.
4-    روزه باید توسط کسی انجام شود که احکام را بیش از پنج حکم رعایت کند. اما این روزه مانند آموزه دیگر ادیان نیست. در بودیسم خوردن غذا از بعد از ظهر تا سپیده دم روز بعد غدغن است. هیچ ماه خاصی برای روزه گرفتن وجود ندارد. اگر کسی آن احکام را رعایت کند او باید قانون روزه را طی دوره رعایت کند.
5-    در مجموعه رستگاری غائی ذکر شده است که چهار مکان وجود دارد که دیدن آنها باید احساسات را در مؤمن برانگیزاند.

 مناسبات اسلام و بوديسم

همچنین حجت الاسلام دكتر ابوالحسن نواب؛ رئيس دانشگاه اديان و مذاهب دیگر سخنران گفت:
مسلمانان و بودائیان بیش از یک سوم جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، که این دو مکتب باید در جهت طراحی برای آینده روشن‌تر تلاش کنند. مناسبات ایران و بودیسم برای همه شما بودائیان روشن است. پادشاهان ایران به گسترش بودیسم در آسیا کمک زیادی کرده‌اند. در رابطه با مناسبات اسلام و بودیسم نیز هم در متون قدیم اسلامی راجع به بودا مطالب زیادی آمده و بودیسم معرفی شده است و هم در تعالیم بودائیان در قرن دهم میلادی از اسلام یاد شده است و اسلام را به طور جامع و کامل معرفی کرده‌اند.
 
آنچه در اسلام به عنوان جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس و خودسازی نام برده می‌شود به دلیل اهمیت بالای آن است که با این عنوان یعنی جهاد اکبر از آن یاد می‌شود. آنچه که بودا به عنوان معارف خودسازی دارد در اسلام نیز وجود دارد.
سابقه روابط اسلام و بودائیان چه در کشورهایی که مسلمانان اکثریت داشته و چه در کشورهایی که بودائیان اکثریت داشته‌اند روشن است و آنچه که امروز مهم است طراحی برای آینده روشن‌تر است. مسلمانان و بودائیان بیش از یک سوم جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهند، لذا ما دو مکتب باید در جهت طراحی برای آینده روشن‌تر، زندگی در کنار همدیگر و نجات بشریت تلاش کنیم تا زندگی بشر در یک مسیر اخلاقی قرار گیرد.

اتحاد رهبران اديان براي مقابله با خشونت


مانك ويبولپاتتاناكيت؛ رهبر بودایي در تايلند نیز گفت: هر ديني كه داريم، چه اسلام، چه سيك، و در هر كشوري كه زندگي مي‌كنيم، آنچه مهم است، اينكه ما بايد زندگي مسالمت‌آميز با يكديگر داشته باشيم. ما پيرو پيامبران الهي هستيم و فرقي ندارد كه بودايي باشيم يا مسلمان، ما انسان هستيم و آنچه از تعليمات بودايي بدست مي‌آيد، اينكه با بايد با هم وحدت داشته باشيم و با هماهنگي و مسالمت‌آميز در كنار يكديگر زندگي كنيم، تا به سعادت ابدي برسيم. مسلمانان، بودائيان و مسيحيان بايد با هم دوست باشند و نبايد از هم جدا باشيم. اگر ما دينداران با هم نباشيم، موجب تنفر از دين را بوجود مي‌آوريم. بودا به با فرموده كه بايد با هم هماهنگي داشته باشيم و دلسوز هم باشيم. همه ما موجودات جهان هستيم و بايد به دين خود تكيه كنيم و به آنان كه نيازمندند كمك نمائيم. تفاوتي ندارد كه به چه افرادي و چه فرقه‌اي كمك مي‌كنيم، مهم ياري رساندن است. ما براي سيلي كه در سري‌لانكا  آمد، كمك فرستاديم و ما بودائي ها با هم اختلاف نداريم و دوست نداريم كه به هيچ فردي آزار و اذيت برسانيم.
 
بودا به ما آموخته است كه از هوا و هوس پرهيز كنيم و حب و بغض نداشته باشيم. به دنبال مقام بودن و حب و بغض داشتن موجبات جنگ را فراهم مي‌آورد و اگر ما به تعاليم بودا توجه كنيم و نسبت به ديگران محبت داشته باشيم، مي‌توانيم زمينه ساز صلح در جهان باشيم و زندگي مسالمت‌آميزي داشته باشيم.

مردم ايران، مردم مسلمان و خوبي هستند و  اين سه روزي كه در ايران هستم، با مردم گفتگو كردم و مهرباني را در چهره آنان ديدم. با اينكه با لباس بودايي به ايران آمدم، با مشكلي مواجه نشدم و مردم ايران وقتي ما را ديدند، ابراز خوشحالي كردند.
آرزو دارم ما و شما با هم متحد و وحدت داشته باشيم و اين همان چيزي است كه بودا از ما مي‌خواهد. اگر اينگونه باشيم، هيچ رفتار خشونت آميزي در جهان رخ نمي‌دهد.

رهبران اديان پيروان خود را به اعتدال فرابخوانند

دكتر حسن بلخاري؛ مدیرگروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران اظهار داشت: بشر به اين نكته رسيده است كه تنها اديان قادر به ايجاد فضاي صميميت و به دور از خشونت هستند امیدوارم که اینگونه نشست‌ها برای نزدیک کردن ادیان در جهت جلوگیری از خشونت موثر باشد. قرن بیست و یک قرن سرسپردن بشر به دین و وجه محبت‌آمیز آن باشد.
اسلام حتی خشونت بر حیوان را روا نمی‌داند. اولین اصل از فضایل پنج‌گانه بودیسم عدم خشونت و آزار رساندن به جانداران است. ما کسانی که امروز به اسم بودا به مسلمانان حمله می‌کنند را بودایی نمی‌دانیم کما اینکه داعشی‌ها را مسلمان نمی‌دانیم.
 
بودا پس از شش سال رياضت، طريق ديگري به نام اعتدال را براي درك حقيقت در پيش گرفت. او به زير درخت «بوده گايا» به مراقبه نشست و سوگند خورد تا به روشنگري يا مردن نرسد از جا برنخيزد. سرانجام بعد از هفت هفته كه بدنش چنان نحيف شده بود كه پوستش به استخوان رسيده بود، به اين مسئله رسيد كه راه اعتدال و عدم افراط و تفريط را برگزيند.  
بُن مايه اديان يكي است و تفسير بشر بر بنياد هوي و هوس خشونت را بوجود مي‌آورد. اسلام و بوديسم در مسئله اعتدال با هم، هم داستان‌اند.  لذا رهبران ادیان اسلام و بودا باید پیروان خود را به اعتدال و عدم خشونت فرا بخوانند.

بشر از فقدان معنویت در رنج و عذاب است

آيت الله دكتر سيد مصطفي محقق داماد؛ رئيس گروه اسلام فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران نیز گفت: گذشته از رنج‌هایی که بشریت در طول تاریخ با آن روبه‌رو بوده دنیای کنونی ما از مسائل بسیاری از قبیل بیماری‌های مسری، تغییرات شرایط اقلیمی، کمبود مواد غذایی و حوادث غیرمنتظره رنج می‌برد. آنچه از همه مهم‌تر است و باعث شده که بهشت را از بشریت بگیرد، همان جهنمی است که بشر به دست خود ساخته و آن چیزی جُز فقدان معنویت نیست.
 
جنايات تفكيري‌ها به نام دين صورت گرفته است. بشر از فقدان معنویت در رنج و عذاب است، امّا سؤال این است که باید چه کنیم که این درد را درمان کنیم؟ و چه کسی در این رابطه مسئولیت دارد؟ شاید حاضران در این جلسه تنها راه نجات را دین بدانند که می‌تواند برای بشریت معنویت به وجود بیاورد. این پاسخ خوبی است اما سؤال این است که مفسر دین در این راستا چه کسی است و برداشت‌ها باید به چه صورتی باشد.
بسیاری از مسائل به نام دین انجام می‌شود و بچه‌های دیگران را به نام دین فربه می‌کنند. گاهی به نام دین در هند چندین بار به جان هم می‌افتند و کشتار می‌کنند. عدّه‌ای به نام دین تحصیل را برای دیگران ممنوع می‌کنند و به همین دلیل گاهی دین نمی‌تواند راهگشا باشد، بلکه مشکل‌ساز می‌شود.

بهتر است به جای بحث بر سر ادیان، تعقل بر فهم دینی را اصل قرار دهیم و اصول عقلانی را پیش‌زمینه دینی قرار دهیم. قبل از ورود به دین باید بپذیریم که یک انسان زنده عاقل هستیم.
در واقع، اگر بودا امروز زنده بود و قرار بود دست مرا بفشارد و به دین خود درآورد، قبل از رفتن به خانه او باید خود را انسان عاقل و آزادی بدانم و اگر تعالیمی به من داد که با اصل دوستی، آرامش و بهینه‌سازی مطابقت نداشت، از اول وارد آن نمی‌شوم.
در هر دین اگر به صرف گرایش‌های احساسی وارد دین شویم، گرفتار جنایت می‌شویم. مسیحیت روزی فریاد زد بدون تعقل ایمان بیاورید و نتیجه آن را در فجایع آدم‌سوزی قرون وسطی دیدیم.
بنابراین قبل از گرایش به دین به تعبیر قرآن بايد بصیرت با جلو برویم. به دوستان پیشنهاد می‌کنم نگاهی به اسلام شیعی داشته باشند و همچنین از سازمان فرهنگ و ارتباطات می‌خواهم برای بازخوانی الهیات تشيع به دنیای ادیان تلاش کند.

همكاري بين مسلمانان و بودائيان براي مقابله با خشونت و افراط گرايي

مانك دامارانسي ؛ مشاور رئيس جمهور سري‌لانكا در امور بوديسم در سخنانی اظهار کرد: علل خشونت و افراط گرائی پیچیده و چند بعدی می باشند و استراتژی ها برای برخورد با آنها نیز باید چنین باشد. هر تلاش برای مقابله با خشونت و افراط گرائی نیازمند "روش جامع" خواهد بود زیرا استراتژی ها باید مسائل درازمدت تر چون توسعه و بهبود منبع  مشقات اجتماعی و اقتصادی، پیشگیری از افراطی گری فزاینده و همچنین مسائل کوتاه مدت تر مانند امنیت، برخورد با شورشیان و خشونت طلبان و غیره را مورد بررسی و توجه قراردهند. این استراتژی ها باید از طریق مشارکت موثر در سطوح مختلف از سطح ملی تا فردی اجرا شود. لازم است بررسی کنیم که چگونه مسلمانان و بودائیان می توانند با هم یک مشارکت موثر برای مقابله با خشونت و افراطی گری را توسعه دهند. این استراتژی ها باید عمدتا با تمرکز بر اهداف قابل حصول به فعلیت برسد.
دین اسلام مشترکات بیشتری با مسیحیت و یهود دارد. اسلام و بودیسم دو دین متفاوت هستند که آموزه های آنان از نظر شناخت عقیدتی و متافیزیکی متفاوت هستند. معذالک، زمینه های بسیار، خصوصا در زمینه آموزه های اخلاقی، وجود دارد که در آنها ادیان بزرگ ارزشهای مشترکی دارند. همکاری بین هر دو ساختار سازمانی عمدتا از طریق درک و احترام متقابل قابل حصول است. بعلاوه، ما باید جمع گرائی فرقه ای-مذهبی را به عنوان واقعیتی که بتوانیم باسانی راه را برای مقابله را خشوند و افراط گرائی هموار سازیم، گسترش دهیم.
کثرت گرائی؛ شخص این حق را دارد که باور کند راه او تنها حقیقت است درحالی که پذیرش اینکه تعدد فرهنگ ها، مذاهب و عقاید در یک فضای عمومی حق مشابه ای برای همزیستی بدون هیچ درگیری و تبعیض و پذیرش اینکه این پدیده اجتماعی یک حقیقت جهانی است دارند.
کثرت میتواند درون فرقه ای-مذهبی و همچنین فرا فرقه ای-مذهبی باشد. ما مایلیم تاکید کنیم که "تحمل" نمی تواند اصطلاح درست و مفهوم صحیحی برای استفاده در این زمینه باشد.

کثرت در برابر تحمل
•    تحمل متضمن این است که پیروان دیگر عقاید به طور گسترده و حتی به طور کامل منحرف بوده و مستحق ترحم می باشند.
•    تحمل نظر شخص نسبت به نظر دیگران را رجحان می بخشد.
•    تحمل ذاتا خودبینانه است.
•    کثرت از تواضع و تنفر از قضاوت کوته فکرانه درمورد دیگران زاده می شود.
•    تحمل تنوع را چیزی مثبت و حقیقتی جهانشمول نمی داند.
•    مفهوم کثرت گرائی فرقه ای-دینی بخشی از آموزه های اسلامی و بودایی است. اجازه دهید کثرت گرائی را در پرتو آموزه های اسلامی و بودائی مورد بررسی قراردهیم.

اسلام و کثرت گرائی؛ اما این بعد کثرت گرایانه آموزه های اسلامی در زمان ما با وجود اهمیت حیاتی آن برای جامعه کمتر مورد توجه قرارگرفته است.  در دنیای تابع سیاست جهانی سازی و گاهی دوقطبی نیاز مبرم برای درک مناظر کثرت گرائی آموزه های اسلامی به منظور پرورش محیطی با همزیستی صلح آمیز و همسازی در جامعه وجود دارد. آیات چندی در قران وجود دارند که بر تنوع انسانی مانند تفاوتهای اجتماعی، بیولوژیکی و دینی تاکید دارند. از نظر قران همه انسانها از یک روح برخواسته اند اما آنها با تفاوتهائی بوجود آمده اند. آیه زیر به زیبائی تنوع انسانی را به تصویر می کشد:
"ما شما را از نر و ماده بیافریدیم و شما را جماعتها و قبیله ها قرار دادیم. تا یکدیگر را بشناسید. البته گرامی ترین شما نزد خدا با تقوی ترین شماست. خدا دانا و کاردان است." (سوره حجرات-آیه 13)

این آیه نشان می دهد که تنوع بخشی طبیعی از جامعه انسانی و برای هویت انسانی مهم است. اصالت یک انسان بستگی به اعمال او دارد و خداوند تنها موجودی است که می تواند در مورد تقوا و اصالت انسان قضاوت کند.

قران تنوع جوامع مذهبی را نیز مورد تاکید قرارمی دهد آنجا که می فرماید خدا جوامع گوناگون را به صورت هدفمند خلق کرده است یا اینکه او می توانست همه انسانها را یک ملت قراردهد. خداوند می فرماید: "ما برای هر ملتی راه و طریقی مقرر داشتیم و اگر خدا می خواست مه را یک امت قرار می داد، اما خواسته شما را به آنجه در کتاب فرستاده آزمایش کند. پس در کارهای نیک سبقت گیرید که بازگشت همه بسوی خداست و در آنجه بنمایید شما را آگاه خواهد ساخت." (سوره مائده-آیه 48)

با شناخت تنوع ایمان و ملتها قران به ما می آموزد عقیده خود را به دیگران تحمیل نکنیم، بلکه اصرار دارد تفاوتها را بپذیریم آنجا که می فرماید: "در دین اکراهی نیست." (سوره بقره-آیه 256) در آیه دیگر می خوانیم: "دین شما از آن شما. و مرا دین خودم." (سوره الکافرون-آیه 6) بعلاوه، قران کریم در رابطه با برخورد با ادیان دیگر به روشنی بیان می دارد که: "و به آنانی که به غیر از الله متوسل می شوند اهانت نکنید." (108-6) بنابراین، آموزه های قران در مورد کثرت در جامعه انسانی بسیار روشن است. زندگی و آموزه های پیامبر عظیم الشان اسلامی بهترین مثالهای روش و اعمال تنوع گرایانه در اسلام را مقرر می دارد. از جنبه تاریخی، نمونه های بسیاری وجود دارد که پیامبر شفقت و احترام بسیار برای مردم ادیان دیگر نشان داد و با مخالفین خود با احترام برخورد کرد. برای نمونه، هنگامی که هیئت عالیرتبه مسیحی از نجران آمدند تا پیامبر را در مدینه درگیر مباحث علوم الهی نمایند، اعضای آن اجازه یافتند اعمال مذهبی خود را درون مسجد انجام دهند.
 
متشابهاٌ، طی پیمان هد یبیه، پیامبر نگرش بسیار کثرت گرایانه ای نشان داد و تقاضای به ظاهر تلخ قریش را بدون اینکه پیامبری او را به رسمیت بشناسند، پذیرفت.  حادثه فتح مکه نمونه دیگر نگرش کثرت گرایانه و انسانی پیامبر است. پس از فتح مکه او نه تنها مردم مکه را مورد عفو عمومی قرارداد بلکه همچنین اعلام نمود خانه سرسخت ترین دشمنش ابوسفیان مکانی امن برای کسانی است که به آن پناه برند، جدای از اینکه چه کسی اسلام را پذیرفته و چه کسی نپذیرفته است. نمونه‌های بسیار دیگر در زندگی و آموزه های پیامبر عظیم الشان اسلام وجود دارد که به ما کمک می کند احترام و شناخت اسلام از کثرت گرانی در جامعه را درک کنیم. این آموزه ها و اعمال منبعی برای الهام برای تمدن انسانی در همه زمانها است.  
بودیسم و کثرت گرائی؛ بودیسم عمدتا بر چهار حقیقت شریف/اصیل و چهار مفهوم "براهما ویهارا" مبتنی می باشد. این چهار حالت رفیع ذهن که توسط بودا آموزش داده شد عبارتند از:
•    (متا) عشق یا مهربانی محبت آمیز
•    (کارونا) شفقت
•    (مودیتا) سرور دلسوزانه
•    (آپک ها) متانت

راه زندگی بودائیان صلح، مهربانی محبت آمیز و خردمندی است درست مطابق با آنچه در هند قدیم بود. بودا شرح /توضیح داد که همه مشکلات و رنج های ما ناشی از حالتهای آشفته و منفی ذهن است و اینکه همه اقبال خوب ما ناشی از حالت صلح آمیز و مثبت ذهنن است.  او روشهائی برای غلبه بر ذهن منفی ما مانند خشم، حسد و جهل و پرورش ذهن مثبت مانند عشق، شفقت و خردمندی را آموخت. از این طریق ما صلح و سعادت پایدار را تجربه خواهیم کرد.
 
طبق براهما جالا سوتا (دیگا نیکایا – تری پیتاکا) سیدارات ها گات هاما به وارستگی دست یافت و در جامعه ای که در آن 62 مکتب فلسفی مذهبی رواج داشت به یک بودا تبدیل شد. او هرگز برخوردی با هیچیک از آن گروه های مذهبی نداشت. برعکس، او روابط بسیار دوستانه و صمیمانه با برخی از رهبران مذهبی غیربودائی زمان خود حفظ کرده بود. چولا ساکولودا آئی و واچ چاگوتها دو رفیق پاریبرا آجاکای بودا بودند. آنها درک و احترام متقابل عالی برقرارکرده بودند.
مراجعه اولیه به نظرات بودا در مورد کثرت گرائی مذهبی به مفهوم سیاسی در اخلاقیات امپراطور آشوکا یافت می شود:
"همه ادیان باید همه جا وجود داشته باشد زیرا همه آنها در پی خویشتنداری و پاکی قلب هستند." (فرمان روک شماره ب 7)

"ارتباط بین ادیان خوب است. انسان باید به معتقدات اعلام شده توسط دیگران گوش داده و به آنها احترام بگذارد. محبوب خدایان، پادشاه پی یاداسی (امپراطور آشوکا) مایل است که همه اعتقادات ادیان دیگر را فراگیرند." (فرمان روک شماره ب 12)

من بودائی هستم. بنابراین، بودیسم تنها حقیقت و تنها دین برای من است. برای دوستان مسیحی من، مسیحیت تنها حقیقت و دین است. برای دوستان مسلمان من، اسلام تنها حقیقت و دین است. ضمنا، من برای دوستان مسیحی و مسلمان خود احترام قائل بوده و آنان را تحسین می کنم.
بودا ارزش‌های عالی زیر را که لازمه حفظ هماهنگی اجتماعی و مقابله با خشونت و افراط گرائی است را آموخت.

دین پژوهی چه کمکی می‌‌تواند به نفی خشونت کند

دکتر خلیل قنبری؛ عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب دیگر سخنران نیز گفت: موضوعی که برای بحثم انتخاب کرده ام این است که پاسخم به اختصار تمام این است که اگر دین پژوهی بتواند نشان دهد که دینداران و به طور خاص توده مردم «می‌‌دانند» که دارای نقطه مشترکی(common core ) اند آنگاه می‌‌توان گفت دین پژوهی می‌‌تواند یا توانسته به نفی خشونت کمک کند. و اما چرا گفتم به طور خاص توده مردم(layman)؟ همان طور می‌‌دانید، دینداران سطوح مختلفی دارند؛ عالمان دینی(religious scholars ) و توده مردم (layman) و از این میان، این توده مردم اند که بدنه اصلی دینداران را تشکیل می‌‌دهند. بنابراین، پاسخم این است که به طور خاص دینداران کوچه و بازار باید به روشنی نقطه مشترکی میان خود بیابند و دین پژوهی مدعی است که یک چنین نقطه مشترکی را در اختیار توده مردم قرارداده است.

اینک وقت طرح این پرسش است که آیا نقطه مشترکی میان ادیان می‌‌توان یافت یا نه؟ آیا تودم مردم درک روشنی از آن نقطه مشترک دارند یا نه؟ و پرسش دیگر آن است که کدام حوزه معرفتی( field knowledge) یا رشته علمی(discipline) می‌‌تواند از آن نقطه مشترک سخن بگوید؟ به نظرم باید میان دو حوزه معرفتی یا دو دسته از رشته های علمی فرق گذاشت.
حوزه معرفتی ای به نام علوم دینی(religious science)که دارای رشته های مختلفی مانند کلام( theology)، اخلاق(ethics)، فقه (jurisprudence) و عرفان (mysticism ) است و حوزه معرفتی ای(field knowledge) به نام دین پژوهی که دارای رشته های علمی ای به نام جامعه شناسی دین، روان شناسی دین، تاریخ ادیان و فلسفه علوم دینی (philosophy of religious science) است.

به نظرم حوزه معرفتی ای به نام علوم دینی یعنی کلام، فقه، عرفان و اخلاق به این پرسش پاسخ نمی‌‌دهد بلکه حوزه معرفتی ای به نام دین پژوهی یعنی شاخه هایی به نام تاریخ ادیان، جامعه شناسی دین و فلسفه علوم دینی به این پرسش پاسخ می‌‌دهند.

اینک ببینیم آیا دین پژوهی توانسته است نقطه مشترکی میان ادیان بیابد یا نه و اگر یافته است آیا آن نقطه مشترکی است که مردم کوچه و بازار به آسانی آن را «فهم» کنند؟ به نظرم دین پژوهی راه طولانی ای را برای یافتن نقطه مشترک همگانی و متعارف ( public/ Common Sense ) پشت سر گذاشته است. اجازه دهید در توضیح این مطلب از دو دوره ای سخن بگوییم که دین پژوهی تا به امروز پشت سر گذاشته است.

دین پژوهی در دوره نخست در اولین گام نشان داد که مرزهای میان ادیان قراردادی (conventional) اند نه واقعی(real)؛ یعنی اگرچه در نگاه نخست ادیان متکثر و متنوع اند و به دو خانواده شرقی و غربی تقسیم می‌‌شوند اما همه آنها را می‌‌توان ذیل یک خانواده گردآورد و شرقی و غربی بودن ادیان سبب تمایز ماهوی میان آنها نمی‌‌شود. دین پژوهی برای اثبات وحدت میان ادیان در یک نگاه کلی ابعاد مختلف ادیان را به دو بُعد باطنی (internal/esoteric) و ظاهری (exoteric/external) تقسیم کرد و نشان داد که اگر اختلافی و تکثری هست تنها در بُعد ظاهری ادیان است و ادیان در بُعد باطنی وحدت و نقطه مشترک دارند.

دین پژوهی ادعا کرد که اخلاق، شعائر و مناسک، الاهیات و شریعت بُعد ظاهری ادیان را می‌‌سازند و این عناصر سبب تکثر و اختلاف شده اند اما تجربه دینی(religious experience)یا تجربه عرفانی(mystical experience ) بُعد باطنی ادیان را می‌‌سازد و همه ادیان تجربه دینی و عرفانی واحدی دارند. و از این حیث فرقی میان ادیان شرقی برای مثال بودیسم و ادیانی غربی برای مثال اسلام وجود ندارد. دین پژوهی مقایسه ای (comparative study of religion ) در این دوره آثار زیادی با این رویکرد از خود بجا گذاشته است. برای مثال، ایزوتسو(Toshihiko Izutsu) صوفیسم و تائویسم (Sufism and Taoism) را نوشت. سوزوکی ( Suzuki) ذن بودایی و مسیحیت را نوشت. ویلیام جیمز (Willam James ) تنوع تجربه دینی (The varieties of religious experience ) را نگاشت و نشان داد که همه ادیان تجربه دینی مشترکی دارند. اولین اندرهیل( ) به تبیین تجربه دینی مشترک میان ادیان پرداخت. ردلف اتو( Rudolf otto) عرفان شرقی و غربی را نوشت. والتر استیس( Walter Terence Stace) نیز در زمان و سرمدیت(time and eternity) و عرفان و فلسفه(Mysticism and Philosophy) در جستجوی پیدا کردن این نقطه مشترک است. علاوه بر این، سنت گرایان( Traditionalist) بر این نقطه مشترک تاکید دارند؛ متفکرانی مانند کوماراسوامی، شومان و هیوستین اسمیت در همین راستا اندیشه ورزی کرده اند. این جریان به حدی قوی بود که در «پارلمان ادیان جهان» ( parliament of the world's religions ) وقتی خواستند از نقطه مشترک ادیان سخن بگویند بر تجربه دینی و عرفانی به عنوان نقطه مشترک تاکید کردند.

اما به دو دلیل دین پژوهی در این پروژه ناکام بود. به اختصار تمام به آن دو دلیل اشاره می‌‌کنم. دلیل نخست. دین پژوهی ای که بر تجربه عرفانی مشترک تاکید دارد مبتنی بر رویکرد ذاتگرایانه ( essentialist approach ) است و این در حالی است که رویکرد ساختگرایی( constructive approach)یا رویکرد ذاتگرایی را از صحنه بیرون کرده است یا در حال بیرون کردن است؛ طبق ساختگرایی نه تنها ادیان در بُعد ظاهری ( exoteric/external ) متکثر و متنوع اند بلکه در بُعد باطنی (internal/esoteric ) نیز متنوع و متکثر اند. استیون کتز( Steven T. katz) نماینده این رویکرد است. اما دسته ای از ساختگرایان برای مثال جان هیک برآنند که همچنان می‌‌توان از نقطهمشترک ادیان سخن گفت. او داستان فیل و تاریکی به روایت اسلامی و داستان فیل و نابینایان به روایت جینه ای و بودایی را از سنت های دینی بیرون کشید و نشان داد که در بن تکثر و تنوع، وحدت وجود دارد. دلیل دوم. نقطه مشترکی که ذات گرایان یا ساختگرایانی مانند جان هیک از آن دفاع می‌‌کنند، بر فرض قابل دفاع بودن، نقطه مشترکی نیست که در ساحت آگاهی مردم کوچه و بازار جاری و ساری باشد؛ دینداران کوچه و بازار پاک از آن بی‌‌خبر اند. لذا می‌‌توان گفت نقطه مشترکی که دین پژوهی در این دوره از آن سخن می‌‌گوید تنها شرط لازم ( necessary condition ) است اما شرط کافی نیست زیرا نقطه مشترکی می‌‌تواند درمان درد باشد که دم دستی باشد. و دین پژوهی مبتنی بر تفسیر ذاتگرایانه و یا ساختگرایانه در یافت این نقطه مشترک ناکام بوده است.

خوشبختانه دین پژوهی دوره نخست را پشت سر گذاشته است و وارد دوره دومی شده است. مشخصه دین پژوهی در دوره دوم آن است که در ساحتی غیر از تجربه دینی(religious experience ) و تجربه عرفانی ( mystical experience ) نقطه مشترک پیدا کرده است. ویژگی این نقطه مشترک آن است که نه تنها عالمان دینی آن را فهم می‌‌کنند بلکه مردم و کوچه بازار نیز کاملا با آن آشنا هستند. نقطه مشترک مذکور عبارت است از اخلاق (morality). این دستاورد دین پژوهانه تا آنجا اهمیت داشت که در گفتمان «پارلمان ادیان جهان» شیفت پارادایمی ایجاد کرده است؛ پارلمان ادیان اکنون بجای تکیه بر تجربه دینی و عرفانی جهانی بر اخلاق جهانی تاکید دارد و فیلسوف آلمانی، هانس کونگ از طلایه داران ( pioneer) این رویکرد در «پارلمان ادیان جهان» است.

در این دوره از سه دین پژوه می‌‌توان نام برد نقش مهمی در تئوریزه کرده این وجه مشترک ادیان داشته اند. در اینجا به ترتیب تاریخی به آنها اشاره کنم. اولی فیلسوف آلمانی کارل یاسپرس(karl Jaspers )است. دومی فیلسوف دین جان هیک ( Jhon Hick) است و سومی مورخ ادیان کرن آرمسترانگ ( Karen Armstrong) است. کارل یاسپرس برای اولین بار این تئوری را مطرح کرد که همه ادیان بزرگ در یک دوره زمانی ظهور کرده اند. او نام این دوره را عصر محوری(Axial Age ) نام نهاد؛ محور این عصر آن است که تحول معنوی در انسان پدید آمده است. جان هیک تحول معنوی مذکور را تئوریزه کرد و گفت حادثه تازه این دوره آن است که انسان از خودمحوری( egoism) گریزان است. کرن آرمسترانگ منطق عصر محوری را به تفصیل تئوریزه کرد. به اختصار تمام به نظر آرمسترانگ عصر محوری مبتنی بر قاعده طلائی (golden rule) است و این قاعده اخلاقی نقطه مشترک ادیان است و این نقطه مشترکی است که مردم و کوچه و بازار با تکیه بر عقل عرفی( common sense) آن را فهم می‌‌کنند.

اجازه دهید در تایید این یافت دین پژوهانه سخنم را با اشاره به گفت گویی به پایان ببرم که بودا (Buddha) با شاه کوسله داشت. بودا در این گفت و گو قاعده طلایی را بر فهم متعارف ( common sense) مبتنی کرده است. در تاریخ آمده است که یکی از پیروان پیش نشین بودا، پَسینَدی شاه کوسله روزی به این نکته اشاره کرده بود که او و همسرش به تازگی به اینجا رسیده اند که هیچ چیز برای شان عزیزتر از خودشان نیست. روشن بود که بودا نمی‌‌توانست با آنها هم اندیشه باشد اما نه شاه را ملامت کرد و نه وارد بحث انتا ( Noself) شد. به جای آن از پسیندی خواست که به این نکته توجه کند: اگر او فهمیده که برایش چیزی عزیز تر از خود او وجود ندارد دیگران هم باید چنین احساسی داشته باشند. با توسل به این فهم عرفی بودا می‌‌گوید شخصی که خود را دوست می‌‌دارد نباید به خود دیگران آسیب برساند.

کوتاه سخن آنکه برای نفی خشونت به لحاظ نظری باید نشان داد که ادیان نقطه مشترک دارند و این نقطه مشترک باید چنان باشد که نه تنها برای عالمان دینی بلکه برای دینداران کوچه و بازار نیز قابل فهم باشد؛ برای مثال نه تنها عالمان بودایی و عالمان مسلمان بلکه مردم بودایی و مسلمان نیز باید به روشنی دریابند که تمایز ماهوی میان یک بودایی و مسلمان وجود ندارد و دین پژوهی با طرح اخلاق جهانی و قاعده طلایی از نقطه مشترکی سخن می‌‌گوید که توده مردم به روشنی تمام آن را فهم می‌‌کنند

تشيع تنها مذهب اسلامی است که هیچ گاه آغازگر جنگ با سایر ادیان نبوده است

همچنین حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین ابوالقاسم جعفری؛ عضو هيأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در سخنانی اظهار داشت: این گفتگوها در زدودن خشونت‌های بین ادیان بسیار مؤثر خواهد بود چرا که رهبران ادیان به عنوان الگوهای هر دین زمانی که راه گفتگو و تعامل با یکدیگر را پیش بگیرند لاجرم پیروان ادیان نیز از آنان پیروی خواهند کرد و به جای مشاجره، خشونت و جنگ تلاش می‌کنند مشکلات خود را با گفتگو و تعامل با یکدیگر حل کنند. بر همین اساس برگزاری این گونه نشست‌ها به عنوان نمونه‌ای از این گفتگوها و اشاعه گفتگو میان رهبران ادیان و انتشار آن در میان جوامع است.

در بیشتر موارد خشونت‌ها و اختلافات ادیان به دلیل مداخله گروه‌های سیاسی با هدف تأمین منافع محدود خود در تفرقه افکنی میان ادیان است، افزود: به طور حتم ترویج دادن این اختلاف‌ها به هیچ وجه منشأ دینی و مذهبی ندارد، لذا باید گروه‌ها و کمیته‌هایی برای تنویر افکار عمومی شکل بگیرند و این اندیشه را در جوامع دینی مختلف منتشر کنند که به طور کلی ادیان و پیروان ادیان با یکدیگر تنافر و دشمنی ندارند و دلیل جنگ‌ها و خشونت‌های میان ادیان چیز دیگری غیر دین است.
همان طور که بارها بیان شده است یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبر اسلام بر اساس سخنان خودش مباحث اخلاق و تکمیل کردن اخلاق در جامعه است. به عبارت دیگر در زمانی که پیامبر زندگی می‌کرد و آن زمان را عصر جاهلیت می‌نامیدند اخلاق و اخلاقیات در پایین ترین سطح خود قرار داشت و زمانی که پیامبر اسلام (ص) به پیامبری مبعوث شد و قرار شد اخلاقیات را در جامعه نشر دهد دوره روشنایی در آن عصر شروع شد. وقتی که در زندگی و تاریخ بودیسم تأمل می‌کنیم مشاهده می‌کنیم که بودا نیز قصد داشت مردم را از عصر تاریکی به سمت روشنایی راهنمایی کند. بنابراین به نظر می‌رسد همین نکته یعنی انتقال از تاریکی به روشنایی می‌تواند نقطه مشترکی برای آغاز گفتگو‌های ادیانی و اشتراکات بین دین اسلام و بودا باشد. علاوه بر این به نظر می‌رسد در میان بسیاری از ادیان تنها دین اسلام باشد که به پیروانش توصیه همزیستی با پیروان دیگر ادیان را کرده است و حقوق آن‌ها را در جامعه اسلام به نحوی محترم شمرده است. از پیامبر گرامی اسلام روایتی نقل شده است که ایشان در این روایت به مسلمانان دستور داده است که با یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان هم زیستی مسالمت آمیز داشته باشند و نباید با آن‌ها دعوا و جنگ را شروع کنند.
 
در میان همه مذاهب اسلام مذهب شیعه تنها مذهبی است که در تاریخش هیچ جنگ و دعوای مذهبی با دیگر ادیان یافت نمی‌شود به طور مثال اولین جنگی که میان مسلمانان و بودائیان در هند اتفاق افتاد و حاصل آن کشته شدن تعداد زیادی از بوادئیان به دست مسلمانان بود توسط شیعیان به راه نیفتاده بود و شیعیان در آن جنگ هیچ نقشی نداشتند اگر چه فرمانده آن جنگ سلطان محمود بود که یک فرد ایرانی بود اما او شیعه نبود و سنی مذهب بود از همین رو او علاوه بر کشتار بودائیان تعداد زیادی از شیعیان را نیز در ایران کشت.

علاوه بر اینکه شیعیان اهل جنگ و درگیری با دیگر ادیان نیستند مهم‌ترین رهبران و به عبارتی امامان آن‌ها به خاطر خشونت دیگران به قتل رسیدند. از همین رو آنگونه که در آخر الزمان شیعه و بودا ترسیم شده است در آن زمان هیچ کشت و کشتاری، جنگ و دعوایی نخواهد بود و این یکی دیگر از نقاط مشترک بین بودائیان و شیعیان است.

به هر حال گفتگو و تبادل اندیشه میان رهبران دینی ادیان مختلف اهدافی را محقق خواهد کرد که تلاش برای نجات جامعه انسانی، کاهش بحران میان پیروان ادیان، درک متقابل دینی و اعتقادی و همچنین آشنایی ادیان از وضعیت یکدیگر و همچنین همدلی پیروان نسبت به مقدسات هم، تفاهم و درک متقابل صادقانه بدون جنجال و هیاهو، تلاش برای نجات جامعه انسانی، کاهش بحران میان پیروان ادیان، درک متقابل دینی و اعتقادی ادیان از یکدیگر و همچنین تفاهم و درک متقابل صادقانه و به دور از هر گونه جنجال و هیاهو از مهم‌ترین آن‌ها است.
برنامه‌ریزی‌های مشترک ادیان برای گسترش صلح جویی در بین پیروانشان و چاره اندیشی در مورد موضوع‌هایی که منافع کل پیروان را تهدید می‌کند را از دیگر اهداف این گفتگوهای ادیانی برشمرد، و افزود: احیای روحیه ظلم ستیزی و گسترش صلح مبتنی بر برابری، ممانعت از تبدیل شدن ضد ارزش‌ها به ارزش‌ها و همچنین اتخاذ مواضع مشترک علیه بی دینان یا سوء استفاده کنندگان از دین نیز در چارچوب همین اهداف قرار دارد.
ما سعی می‌کنیم که مردم در ساحت معنویات و اخلاقیات رشد بدهیم و اسلام اولین دینی است که در جهان هم‌زیستی را بین ادیان ترویج داده است و پیامبر اسلام(ص) از پیروانش نخواستند که با پیروان ادیان دیگر وارد جنگ شوند.

اگر رهبران دینی را به گفتگو با هم ترغیب کنیم، این گفت‌وگوها می‌تواند برکاتی داشته باشد و پیروان ادیان بدانند آ‌ن‌چه که از خشونت رخ می‌دهد، منسوب به دین نیست و گروه‌های سیاسی با منافع محدود بین پیروان ادیان مختلف اختلاف ایجاد می‌کنند
 
بيانيه پاياني

گفتگوی چندجانبه اسلام و بودیسم، به میزبانی مرکز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌های اين سازمان و با حضور رهبران عالی‌رتبه و اندیشمندان بودایی از کشورهای سریلانکا، میانمار و تایلند و اندیشمندان مسلمان از جمهوری اسلامی ایران با عنوان اصلی «همکاری مسلمانان و بودايیان برای مقابله با خشونت و افراط‌گرایی» روزهای 9 و 10 دی ماه 1393 در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (تهران) و دانشگاه ادیان و مذاهب (قم) برگزار شد.

اندیشمندان و متفکران مسلمان و بودایی در جلسات افتتاحیه و علمی گفت‌وگوها، ضمن محکوم كردن رفتارهای خشونت‌آمیز و افراط‌گرایانه تلاش و همکاری پیروان و رهبران ادیان و مکاتب برای زمینه‌سازی صلح توأم با عدالت را ضروری دانسته و بر نکات زیر تأکید کردند.
- تأکید بر همزیستی مسالمت‌آمیز و تلاش برای جهانی عاری از خشونت و افراط‌گرایی
- لزوم توجه و محترم شمردن مقدسات و آموزه‌های ادیان و مکاتب
- محکوم كردن رفتارهای خشونت‌آمیز و افراط‌گرایانه که به نام دین در جهان رخ می‌دهد
- تأكيد بر اتخاذ مواضع مشترک علیه بی‌دینان و همچنين اتحاد و همدلی بین پیروان ادیان و مکاتب به منظور رفع مشکلات جهان امروز
- ضرورت برنامه‌ریزی مشترک بین عالمان و رهبران مسلمان و بودایی به منظور آگاهی جوامع خود و به خصوص نسل جوان از دین و ارزش‌های اخلاقی
- ضرورت چاره ‌اندیشی درباره مشکلاتی که منافع تمامی ادیان و پیروان آنان را تهدید می‌کند
- ممانعت از تبدیل شدن ضدارزش‌ها به ارزش
- برنامه‌ریزی به منظور آموزش جوانان و نسل جدید
- همزیستی مسالمت‌آمیز همه پیروان ادیان بدون هرگونه خشونت و افراطی‌گری
- تبادل علمی برای مفاهمه بیش‌تر بین اسلام و بودیسم برای اشاعه صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز بین پیروان ادیان
- ایجاد رابطه نزدیک‌تر به منظور مقابله با نژادپرستی در محیط کار به منظور بهبود رابطه بین ادیان
- به کارگیری معقول تنوع دینی و فرهنگی در محیط کار
- ایجاد شبکه‌ای در رابطه با نقش ادیان در زندگی عمومی جوامع با تکثر دینی

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها