بازدید 18608

دابق؛ چشم انداز راهبردی داعش

امیر فاطمی‌صدر*
کد خبر: ۴۶۴۳۵۶
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۴۷ 06 January 2015

شماره اول مجله فرقه داعش، در تاريخ 14 تيرماه سال 1393، 5 جولاي 2014 و يك ماه بعد از سقوط موصل، توسط اين گروه و با نام "دابق"به چاپ رسيد. اين مجله، تفسير گر بنيان هاي ديني و عملي تشكيل داعش بوده، و با مطالعه آن مي توان به چرايي تشكيل دولت اسلامي و ضرورت هاي آن، از نگاه بنيان گذاران اين گروه، پي برد. نويسندگان اين مجله، كه به نوعي رهبران فكري اين جريان محسوب مي شوند، با تكيه به موارد مختلف تاريخي و فقهي چرايي تشكيل اين گروه و عمليات ها و فعاليت هاي آن را توضيح، تفسير، و توجيه مي نمايند. نويسندگان مجله، با استفاده از تكنيك هاي روز صفحه آرايي، مجله اي كاملا حرفه اي توليد كرده و در آن اهداف و بلند پروازي هاي خود را تبيين و تشريح مي كنند. تا كنون چهار سري از مجله "دابق" به چاپ رسيده است؛ كه با دقت در محتواي آن و تحليل مناسب، مي توان به شناخت دقيقي از اين جريان و چگونگي مقابله با آن، دست يافت.

با تحليل محتواي چهار شماره از اين مجله، نكات زير قابل احصاء مي باشد:

1. مهمترين مطلبي كه در ابتدا توجه هر خواننده اي را به خود جلب مي كند، نام مجله مي باشد. "دابق نام شهر كوچكي در شمال حلب، در سوريه است، كه مطابق حديث معروفي جنگ آخر الزمان در آن اتفاق خواهد افتاد، و مسلمانان بر روميان (و به طور كلي غرب) پيروز خواهند شد. بنا به گزارش هاي رسيده، اين شهر در سوريه، در اوايل ماه اوت سال 2014 به تصرف داعش درآمده است. البته اين محل داراي اهميت تاريخي موازي ديگري نيز مي باشد؛ چنانكه در سال 1516 ميلادي، جنگي بين عثماني و مملوكان رخ داده است، كه در نهايت با پيروزي عثماني و تحكيم خلافت، به پايان مي رسد. همچنين، در هر دو جلد اول و دوم مجله، سخناني از ابومصب الزرقاوي، رييس پيشين القاعده در عراق، بيان شده مبني بر اين كه اين جرقه جنگ، امروز در عراق زده شده و تا نابودي ارتش صليبي در "دابق" ادامه خواهد داشت. تكرار اين سخنان در هر دو جلد، بيانگر به رخ كشيدن استقلال اين گروه از القاعده اي مي باشد؛ كه رهبران آن به كرات مشروعيت دولت اسلامي شام و عراق، را به چالش كشيده اند. شايد در ابتدا موضوع نبرد در "دابق" به عنوان نقطه مشترك ايدئولوژيك القاعده با داعش تفسير شود، با اين حال، هر كدام از اين گروه ها، رويكرد استراتژيك متفاوتي نسبت به آن دارند. راهبرد استراتژيك فعلي القاعده اين است كه بجاي جنگ همه جانبه با كفار، تمركز خود را بر روي اجراي حملات تروريستي تماشايي و پر سر وصدا قرار دهد. القاعده، در ابتدا به توجيح مفاهيم ايدئولوژيك خود پرداخته، و سپس به نيروهاي غربي و دولت هاي به زعم خود مرتد، حمله مي نمايد. سپس با راه انداختن يك جنگ فرسايشي طولاني مدت و چريكي، به مبارزه با دولت محلي مي پردازد. اين امر، آن چيزي است، كه هم اكنون در يمن، سومالي و صحراي سينا در حال وقوع است. سپس، و بعد از شكست يا ضعيف نمودن حاكميت دولت در مناطق تحت تصرف، القاعده شروع به راه اندازي نهادهايي در مناطق تحت اشغال خود كرده، و آن را جايگزين دولت موجود مي نمايد. در مرحله بعد، خلافت برقرار خواهد شد؛ كه مقدمه و گامي خواهد بود در راستاي جنگ آخر الزماني در "دابق" و پيكار با كافران. در حالي كه نبرد در "دابق"، مرحله پاياني حركت جهادي القاعده مي باشد، گروه داعش خود را به آن نزديك تر مي بيند. داعش، ايجاد قلمرو و كنترل حاكميتي را پيش نياز، و قبل از اقتدار مذهبي مي داند. "دابق" توضيح مي دهد كه چگونه داعش اين سلسله مراتب را نفي كرده و چه مراحل جايگزيني را براي ايجاد خلافت خود تدارك ديده است. روايتي كه داعش از جنگ آخر الزماني مي دهد، در مقايسه با روايت القاعده از آن، محتمل تر و قريب الوقوع تر بوده و اين جريان از هم اكنون در حال آماده سازي براي آن نبرد مي باشد. عده اي از رهبران داعش نيز معتقدند؛ جنگي كه از چندین ماه پیش، در كوباني (مجاور شهر "دابق" ) در حال رخ دادن است؛ در راستاي همين جنگ آخرالزماني است، كه در نهايت 80 كشور جهان عليه داعش متحد شده و در پايان شكست مي خورند. چشم اندازي كه داعش از داستان جنگ آخر الزمان تصوير مي كند، در شماره دوم مجله با عنوان "طوفان" نيز منعكس شده است. خلافت داعش، در اين روايت، كشتي نوحي است كه هر كس بر آن سوار باشد؛ نجات يافته، و ديگران در اين طوفان غرق خواهند شد. از نکات قابل توجه دیگر این مسئله، سوء استفاده از مضامین آخرالزمانی در توجیه مشروعیت حکومت داعش، می باشد. اینان، خود را سربازان وعده داده شده در احادیثی می بینند، که وظیفه نجات جامعه بشری از بی عدالتی و ظلم را دارند. نبرد در سرزمین شامات و شکست سپاه سفیانی، از اتفاقاتی است که برای حضرت مهدی (عج) بیان شده است، و این گروه این مسئله را به نفع خود مصادره می نماید. در شماره چهارم مجله، صراحتا ابوحمزه مهاجر و ابوبکر البغدادي، خود را ياران و ياوران مهدي موعود (عج) ناميده اند.

2. شماره اول اين مجله به زبان هاي انگليسي و ساير زبان هاي اروپايي نوشته شده، و توضيح گر مفاهيم ابتدايي اسلامي مي باشد؛ بنابراين مجله در كنار ارتباط گيري با شرکای عرب، نظري به دوستان بالقوه در جهان غرب نيز دارد. بنابراين همان طور كه از فعاليت چشمگيرش در شبكه هاي اجتماعي برداشت مي شود؛ اين جريان به شدت به دنبال جذب نيرو از كشورهاي غربي است. در اين بين مهاجرين مسلمان نسل دوم و يا اول كه با مشكلات عديده اي در کشور میزبان مانند نژاد پرستي شهروندان غربي، عدم تشكيل زندگي و كار موفق، عدم پذيرش و تضاد با فرهنگ غربي، تبعيض و تحقير مواجه اند، از پتانسيل بالقوه ای جهت جذب به اين فرقه، برخوردارند. اين افراد، مي توانند به عنوان نيروي سرخود، بدون فرماندهي متمركز و با پرچم داعش، دست به اقدامات تروريستي در كشورهاي غربي بزنند. عملیات مسلحانه اي كه يكي از همين افراد برگشتي از سوريه چند ماه پيش در برابر موزه يهودي ها در فرانسه انجام داد، و يا حادثه گروگانگيري اخير در استراليا از جمله اين موارد محسوب مي شود. این سری فعالیت ها، اصطلاحا به عمليات "گرگ تنها" مشهور است. این شیوه شامل یافتن «گرگ های تنها» (افراد دارای تمایلات افراط گرایانه، اما تنها و سازمان نیافته) و استفاده از آن ها برای انجام اقدامات تروریستی در کشورهایی چون کانادا، فرانسه، آمریکا و استرالیا است. العدنانی، از رهبران داعش مدتی پیش در این زمینه گفته بود: «اگر شما می توانید یک آمریکایی، اروپایی، استرالیایی یا کانادایی کافر و یا هر کافر دیگری از کشورهایی که دست به جنگ زده اند را بکشید -از جمله کشورهایی که علیه «دولت اسلامی» وارد ائتلاف شده اند- پس به خدا توکل کنید و به هر شکل و شیوه ای که ممکن است او را بکشید». وی می افزاید: «منتظر توصیه یا فتوای هیچ کسی نباشید. کافر را چه غیر نظامی باشد و چه نظامی بکشید؛ زیرا هر دوی آن ها یکسان هستند. هر دو کافر هستند.» به موازات توسعه عملیات نیروهای ائتلاف ضد داعش در عراق و سوریه، تروریست ها فعالیت خود را در رسانه های اجتماعی نیز افزایش داده اند و مخاطب خود را مسلمانان ساکن غرب قرار داده اند. پیام آن ها به این مخاطبان به گونه اي نيز تغییر کرده است. پیشتر، آن ها با پیام «بیایید و به جنگ بپیوندید» با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کردند؛ اما اکنون آن ها می گویند: «به ما حمله شده، اما شما بی تفاوت نشسته اید». به عبارت دیگر، آن ها سعی دارند در هواداران خود، نوعی احساس شرم به وجود آورده و آن ها را به انجام اقداماتی در کشورهای محل سکونت خود وا دارند.

3. عمده مطالب شماره سوم مجله "دابق"، به مسئله هجرت اختصاص يافته است. اين تاكيد چند باره در شماره هاي "دابق" نشانه هاي چندي در بر دارد. يك، موكول و توجيه نمودن سفر به سرزمين هاي تحت تصرف داعش با انگيزه هاي مذهبي. در اين چارچوب و با تحليل محتواي مقالات هجرت؛ نوعي اجبار جهت اين امر ديده مي شود. در اين روايت، مسلمان واقعي كسي است كه سرزمين و محل سكونت خود را ترک کرده، و به ياري دين خدا مي آيد. اينان، هم رديف مهاجران مكه پنداشته می شوند. مطلب دوم اينكه، اين اصرار به هجرت، نشانگر نياز مبرم داعش به متخصصان رشته هاي مختلف از فنون جنگاوري گرفته، تا مهندسي، پزشكي، كشاورزي و... مي باشد. به عبارت دقيق تر، داعش عزم خود را براي ايجاد يك دولت واقعي با عملكردها و ساختارهاي مدرن جزم كرده و در اين راه از هر كوششي نيز دريغ نمي نمايد. از سویی در تبليغات اين گروه، تصاويري از يك خانه و ماشين مجلل ديده مي شود، و از جهت ديگر، متخصصان را جهت ياري دولت اسلامي دعوت به سفر مذهبي (هجرت) مي نمايد. شايد بتوان اينگونه تصور كرد كه، داعش به هر قيمتي خواستار تكميل كادرهاي تخصصي خود، با هر ابزاري، مي باشد. نويسندگان در جاي جاي مجله به سراغ انگيزه هاي عدم هجرت رفته، و بدانها پاسخ مي دهند. در جايي مسئله مالي مطرح شده كه، غارت؛ توجيه مذهبي (فیع=تاراج کردن بدون جنگیدن) مي شود؛ كه در آن فرد مي تواند از بندگي ديگران فرار كرده، بدون دغدغه معاش به عبادت! بپردازد. در جايي ديگر، مسئله ترس ذهني از هجرت بيان مي شود؛ و با اين مطلب ضمني كه دولت اسلامي حامي آنان است؛ سعي در حذف اين امر دارد. در يك نگاه اجمالي، در اين شماره دابق، هجرت، برابر شفاي قلوب مومنين، اطاعت امر خداوند، از بين رفتن اندوه، ترك نفاق به سوي صداقت و درستي، برابر آمرزش، برابر شيوه ابراهيمي، و در مقابل ترك جهاد و هجرت كه قرين يكديگرند، بدترين گناه عصر جديد، برابر نفاق، داشتن ريا و... دانسته شده است.

4. در شماره دوم مجله، "دابق" افرادي را مخاطب قرار مي دهد كه امكان هجرت به دارالاسلام را نداشته، و از آنها مي خواهد اقداماتي در جهت تسهيل اين موضوع بردارند. اين كار مي تواند با بيعت محلي، يا اعلام وفاداري در مساجد و موسسات مذهبي صورت گيرد. داعش، به پيروان خود مي گويد تا جايي كه ممكن است، اين اعلام وفاداري را از طريق اينترنت و ساير رسانه ها اطلاع رساني كنند و هدف اين کار را نيز ارعاب كفار، مي داند. داعش، استدلال مي كند اين بيعت آنقدر بايستي عام شود كه عمل كساني كه عقب نشسته و بيعت نكرده اند غير طبيعي جلوه داده شود. اين عمل، باعث مي شود كه گروه هاي ديگر اسلامي تعصب را رها كرده و اعلام بيعت كنند. اين رويكرد نشان مي دهد كه براي داعش توسعه در جوامع غير عربي بخشي از استراتژي طولاني مدت آن جهت ثبات و مشروعيت يابي مي باشد. اين درخواست هجرت از مسلمانان، نشان دهنده "سياست خارجي خلافت محور" داعش، نيز مي باشد.

5. مجله "دابق" با مجله القاعده كه در سال 2010 منتشر شد، تفاوت عمده اي دارد. در مجله القاعده تمركز بيشتر بر روي الهام بخشي به تروريست ها جهت حملات تروريستي مي باشد، تا نسبت به مجله "دابق" كه در پي توضيح، تفسير و توجيه مفاهيم ديني بوده و در پي ارائه يك چشم انداز سياسي مي باشد. "دابق" در پي شالوده افكني يك نظم مذهبي خودخوانده تحت عنوان خلافت بوده و سعي در جذب نيروي متخصص خود، تحت عنوان مذهبي "هجرت" دارد. اهميت اين مساله بسيار شايان توجه است. داعش، تجربه راه رفته القاعده را در ذهن داشته و مي داند كه تحكيم و تثبيت آن منوط به داشتن طرفداراني مصمم است. افرادي كه از سويي جهت برآوردن نيازهاي تخصصي در شكل دولت، حاضر به مهاجرت به دولت اسلامي هستند؛ و از سويي ديگر حاضر به انتحار شخصي براي آرمان هاي داعش نيز مي باشد. "دابق" با ارائه استدلالات مذهبي در تشكيل حكومت، هدف ديگري نيز دارد. معرفي خود به عنوان يك دولت قوي و با بنيان هاي نظري كه حداقل مي تواند بواسطه آن از اتهام تروريستي بودن اندكي، فاصله بگيرد. شايد بدين وسيله بتواند حداقل اذهان و افكار جامعه اهل تسنن و حمايت قبايل عرب عراق و سوريه را بدست آورده، و حفظ كند. آوردن توجيهات مذهبي در مجله نشانه هاي ديگري نيز در خود، دارد. "دابق" در پي ارائه توجيهات ديني قوي تر از رقبا مي باشد، تا بدين وسيله جمعي از علما را با خود همراه نموده و علاوه بر حمايت معنوي آن ها، بتواند راحت تر به جذب نيرو پرداخته و حريفان را نيز بدين وسيله از صحنه خارج كند. رقبايي كه در صحنه ميداني در سوريه، مشكلات عديده اي با آنها در تصرف سرزمين دارد.

6. در اين مجله، صفحات اول با تصاوير زرق و برق داري از ابومحمد عدناني، سخنگوي دولت و ابوبكر البغدادي و سخنراني هاي آنها در باب خلافت شروع مي شود. هر دو نفر در باب جهاني بودن امر خلافت صحبت نموده اند. البغدادي از واجب عيني بودن هجرت مهندسان، فقها، پزشكان و... و به عبارتي افراد غير نظامي سخن به ميان آورده است. در واقع، داعش در جهت تشكيل دولتي عمل گرا بوسيله نخبگان حركت مي كند. به خوانندگان مجله گفته مي شود كه پدر، مادر، همسر و فرزندان خود را بياوريد و اين، بدان معني است كه اين گروه واقعا به دنبال پر و بال دادن به قلمرو خود جهت ايجاد كنترلي پايدار بر مرزهاست. با ايجاد حاميان قوي در محدوده تحت حكومت و بوسيله گسترش اقدامات نظامي و حكومتي، داعش خواهد توانست ثبات حكومتي خود را افزايش دهد. در اين مجله، نويسندگان با تفاسير مشخصي از مذهب، اقتدار خود را مشروعيت بخشيده، مواضع خود عليه مخالفان را تبيين نموده و نشان مي دهند كه داعش يك دولت در سايه نيست، بلكه دولتي با سازوكاري تقريبا مدرن است؛ كه نقطه قوت آن فقط در حملات نظامي خلاصه نمي شود. نكته مهمي كه در جاي جاي مجله به چشم مي خورد؛ ادعاهاي داعش بر بازيگر دولتي بودن، توانايي حاكميت داشتن و تجديد نظر جهاني است. در گزارشي كه اخيرا موسسه مطالعات جنگ (ISW) منتشر نموده به اين نكته نيز اشاره شده كه داعش، در رقه وظايف سياسي و مذهبي را توامان به عهده گرفته است. يعني اين گروه علاوه بر مديريت دادگاه هاي شرعي و مدارس مذهبي، ايجاد كارهاي زير بنايي را نيز در دستور كار خود قرار داده است. اين امر در تصاوير مجله مشهود مي باشد.

7. با دقت در مقاله هاي نگاشته شده در مجله نيز، به نكات جالبي دست مي يابيم. طبق مقاله "مفهوم امامت، به معناي روش ابراهيمي است"، زعامت ديني و سياسي هر دو بايستي در يك نفر جلوه گر باشد؛ و آن فرد امام امت است. فردي كه بنا به فرموده پيامبر اكرم (ص) قيام عليه او جايز نيست و بايستي عادل، خوش رفتار و صاحب توانايي اعمال قدرت، باشد. بنا براين رويه، اين گروه تا بدين جا اسلام سياسي را پذيرفته، و سكولاريسم را نفي مي كند. از نظر اينان، اصولا امامت به معناي زعامت توامان سياسي و مذهبي است، و در اثبات اين امر آيات 124 سوره بقره را شاهد مثال مي آورند. در اين بين، نكته جالب اين است كه اصولا سلفي ها با تفسير مخالف بوده و برداشت هاي تحت اللفضي قرآن را معيار عمل قرار مي دهند؛ اما در اينجا اقدام به تفسير راي نموده و بر اساس آن حكم صادر مي كنند. تناقض ديگر اين كه، اينان امام را در جايي فقط مسوول سياست مي دانند؛ با اين حال در جايي ديگر تنها وظيفه رهبر را اجراي احكام الهي و مذهبي بر مي شمرند. در مقدمه اين مقاله نيز به نوعي از تلاش هاي مجاهدين قديمي به خاطر احياء مفهوم "امت" در قلوب جوانان تقدير مي شود؛ اما در ادامه از آنان انتقاد كرده و آن ها متهم مي شوند كه اين مفهوم را تكه تكه و پاره پاره نموده اند. اين انتقاد گرچه به صراحت بيان نشده اما بيشتر به مجاهدين القاعده، برمي گردد. در مقاله ديگري دليل امامت و رهبري حضرت ابراهيم(ع)، اجراي كامل احكام و دستورات الهي تفسير مي شود، و از آن جايي كه دولت اسلامي شام و عراق نيز به دنبال شيوه ابراهيمي است، مشروعيت الهي داشته و حاكمش امام مسلمين است و واجب الاطاعه. اين شايستگي نيز به سهولت بدست نيامده بلكه حاصل انجام هجرت و جهاد در راه خداست؛ گرچه اين سلطه با تغلب و زور بدست آمده است. در ادامه، مفسران معتقدند عملا بعد از تشكيل حكومت اسلامي، هيچ كس حتي امير المومنين و حاكم دولت اسلامي نيز حق لغو حكومت و يا اعاده آن به حالت قبل را نداشته، و هر كس از آن روي برگرداند، از قسمت اعظمي از اسلام خارج شده است. به عبارتي، حكومت بعد از تشكيل، برگشت ناپذير بوده و هر كس برگردد چون از قسمت اعظمي از اسلام خارج شده به نوعي از دين برگشته و مرتد محسوب مي شود. در ادامه، نيز به حديثي از پيامبر اكرم(ص) استناد مي شود، كه در آن حضرتش از رنج و مصايب دوران آخر الزمان سخن گفته و راه نجات را در تاسي به امام مي داند. امامي كه هر كس مشروعيتش را محكوم نمايد محكوم به نيستي و فناست؛ و البته در اينجا يك استثناء در سلب مشروعيت امام جامعه آورده اند؛ و آن تخطي از اجراي احكام الهي است. با اين حال نويسندگان "دابق" هيچ اشاره اي به اين مسئله ننموده اند كه مرجع تشخيص اين امر چه نهاد يا فردي مي باشد.

8. در قسمتي از اين مجله، حديثي از پيامبر اكرم(ص) آورده شده است كه در آن رسول مكرم (ص)، مسلمين را به پنج چيز آگاه مي كند و آن "جماعت، سمع، طاعه، هجرت و جهاد في سبيل الله" است. طبق اين حديث، تا اندازه اي مي توان به مباني حكومتي داعش پي برد. پايه اول جماعت است؛ كه در آن اگر فرد خلاف سياست و نظر جمع كاري انجام دهد، به راحتي از دايره اسلام خارج مي شود.به عبارت ديگر، چنين شخصي، اگر فرايضي مانند نماز، روزه و ساير فرامين را نيز انجام دهد؛ مرتد شده است. دوم، سمع و طاعه است كه هر دو در يك راستا و در چارچوب مورد قبلي تفسير مي گردد. نكته قابل توجه در اين بين يك سويه بودن وظايف و مسووليت هاي مسلمانان نسبت به حكومت اسلامي است و كمتر سخني از وظايف حكومت نسبت به اسلام به ميان مي آيد.

9. قسمتي از مقدمه سري دوم مجله، در ارتباط با با موضوع غزه است. نويسندگان "دابق"معتقدند كه كشورهاي عربي در مقابل جنگ غزه تنها به ايراد سخنان رياكارانه و محكوميت هاي خشك و خالي بسنده كرده اند، ولي داعش در مقابل هر كافري كه مانع رسيدنش به فلسطين مي شود خواهد ايستاد و علت عدم عكس الاعمل فعلي اين گروه به مشكل زمان بر مي گردد و مسلمين براي ديدن عكس الاعمل داعش فعلا بايستي صبر پيشه نمايند. اين صحبت ها، بيش از پيش نشان از سياست تمركز اين گروه درعراق و سوريه داشته، و بيانگر اين مسئله است كه احتمال درگيري داعش در خارج از مرزهاي تحت كنترلش بسيار ضعيف بوده، و بيشتر به دنبال دستاوردهاي نظامي و جذب نيرو و پيرو مي باشد.

10. هر گروهي كه به صورت چريكي به فعاليت هاي نظامي مي پردازد، براي پيشرفت در قلمروهاي تازه به تصرف درآمده و حمايت از جنگجويان نيازمند جذب و اعلام وفاداري گروه هاي محلي، مي باشد. به همين منظور و در راستاي حفظ روابط داعش با قبايل محلي، اين گروه اقدام به راه اندازي دفتر روابط عمومي خود در شهر حلب نموده، و فردي با عنوان "مسوول امور روابط قبيله اي" پيگير اين امور مي باشد. اين تقسيم بندي حرفه اي كار، نشان دهنده حضور زيرساخت هاي سلسله مراتبي جهت تسهيل امور در اين رابطه، مي باشد. اين سلسله مراتب، ممكن است در ساير مراكز تحت حكومت داعش، مانند ايالت هاي عراق جهت تسلط و كنترل بر قبايل با نفوذ نيز تكرار شود. در شماره اول مجله "دابق" عناوين و عكس هاي برخي از اين قبايل نيز آمده است. اين عمل، مي تواند باعث تحريك و تطميع ساير قبايل منطقه اي جهت بيعت شده و كنترل مناطق را راحت تر نمايد. نماينده داعش در اين نشست ها، به شايعاتي پيرامون عقب نشيني داعش و تنها گذاشتن شهروندان واكنش نشان داده و خشن بودن اين گروه را نيز تكذيب كرده است. وي به سران قبايل اطمينان داده كه در صورت وفاداري به "دولت اسلامي عراق و شام"، اين دولت حقوق مالكيت را رعايت كرده، امنيت را برقرار، و مواد غذايي و كالا را براي شهروندان تامين مي كند. نكته حائز اهميت اين است كه كليد اصلي موفقيت داعش در جذب وفاداري غير نظاميان و كنترل بر اراضي تحت قلمرو، همين تامين مايحتاج اوليه مردم و ايجاد نيروهايي است كه سريعا به اعمال قانون مي پردازند. در شماره اول اين مجله، تصاويري از اعدام افرادي مشاهده مي شود كه، اقدام به سرقت در جاده ها مي نمودند. با اين حركات، داعش به طور ضمني به مردم تحت قلمرو خود اين پيام را ارسال مي كند كه داعش خود را در برابر حفظ امنيت (البته با توجه به مولفه هاي مورد نظر خود) مردم، مسوول مي داند. نماينده امور قبيله اي داعش در مقابل اين خدمات، درخواست حمايت از دولت و كمك هاي نظامي و مالي را مطرح مي نمايد. در پايان اين جلسه نيز، بزرگان قبايل تعهد داده و اعلام بيعت مي نمايند. امري كه با اتكا بر آن، رهبران گروه مي توانند ادعا كند كه حمايت قبايل ذي نفوذ در عراق و سوريه را بدست آورده اند.

11. در بحث خلافت، نويسندگان "دابق" موضوع خلافت را مسبوق به سابقه، و شواهد تاريخي مي دانند. اين تمايز مسئله مهمي در مشروعيت يابي تاريخي و موجه نمودن قدرت امروز داعش دارد. به عبارت دقيق تر اين سلسله مراتب تشكيل خلافت، توجيهي مذهبي در برپايي دولت اسلامي است. همچنين در جايي از مجله به اين امر اشاره شده كه چون خداوند اراده كرده است اين دولت برقرار باشد، بنابراين مشروعيت داشته و هر كس مقاومت كند، گردنش شكسته خواهد شد. بنابراين، در اين فلسفه، عمل مقدم بر قدرت، مي باشد. پيروزي هاي نظامي به دليل خليفه بودن بغدادي بوجود نيامده است؛ بلكه پيروزي هاي نظامي عامل خليفه شدن البغدادي و بنابراين تاييد كننده الهي بودن خلافت وي، مي باشد. اين دريافتي كليدي از اين امر مي باشد. بدين معنا، چنانچه سياست گذاران نظامي و سياسي بتوانند در صحنه عملياتي وي را شكست دهند، به نوعي پايه هاي مشروعيت اين نوع خلافت از بين خواهد رفت. در اين حالت، گروه هاي رقيب نيز راحت تر مي توانند مشروعيت اين فرقه را زير سوال ببرند.

12. يكي از نكات اين مجله، معرفي رهبران فكري - عملياتي داعش مي باشد. يكي از اينان زرقاوي است. امثال زرقاوي، به جاي رهبران فعلي القاعده، و به عنوان وارثان "ماموريت خلافت"، به شمار مي روند و به واسطه آن هاست كه خلافت واقعي محقق مي شود. زرقاوي، در زمان حضور در افغانستان در كمپي در غرب اين كشور (نزديكي هرات) مشغول تربيت نيرو (بيشتر اردني) بود، و به نوعي استقلال خود را از بن لادن حفظ كرده بود، به طوري كه پايگاه آموزش نظامي بن لادن در شرق اين كشور بود. اين جدايي بسيار حائز اهميت مي باشد. اين چنين است كه زرقاوي و ميراث خوران بعدي وي، مي توانند ادعاي استقلال از القاعده و ماموريت جهاني داشته باشند. زرقاوي پس از اين دوره كليدي در افغانستان، به كردستان عراق رفته و تا سال 2003 عمليات هاي مخوف راديكالي و طائفه اي را بر خلاف مشي و نظر بن لادن در عراق، پي مي گيرد. زرقاوي در نامه اي كه در فوريه 2004 توسط آمريكا كشف شد، منطق جهاد خود در عراق را براي بن لادن شرح داده، و هدف خود از كشتار شيعيان و نيروهاي امنيتي را بيدار كردن اهل سنت، قبل از نابودي آنها توسط صابئين (شيعه) مي داند. اين جدايي فكري و عملي القاعده از داعش امر مهمي به شمار مي رود. بنا به ادعاهاي مجله، ابوبكر البغدادي، هيچ بيعتي با بن لادن نداشته و بنابراين حق تشكيل دولت جداگانه را داراست. لازم به دكر است كه، القاعده داعش را به بيعت شكني متهم كرده و بنياد داعش را از اساس نامشروع، مي داند.

13. رهبران داعش در "دابق"، ديگر رهبران جامعه اسلامي را نيز مورد انتقاد خود قرار داده و منحرف مي داند. مجله به طور مشخص به اسماعيل هنيه و مرسي، رهبران حماس و اخوان المسلمين، اشاره مي نمايد، و آنها را متهم مي كند كه قوانين شريعت را براي دستيابي به قدرت، زير پا گذاشته و اميد واهي در دل مسلمانان ايجاد مي نمايند. اين امر نشان دهنده اين مطلب است كه، رهبران فعلي داعش نيز تمايل چنداني به همزيستي مسالمت آميز با ديگر فرق و حتي با ديگر رهبران سني مذهب منطقه، ندارند. محكوم نمودن ساير رهبراني كه ادعاي اسلام سياسي را دارند، بدين معناست كه اين گروه بواسطه توسعه نظامي، بجاي تعامل فرهنگي - سياسي، بدنبال تثبيت نفوذ خود در منطقه مي باشد. گروه آخري كه در نهايت مورد انتقاد قرار مي گيرد، جبهه النصر‌‌ه مي باشد كه در 7 ژانويه 2014 حملاتي را عليه داعش در منطقه ادلب و حلب سامان داد، و هم اكنون نيز در جبهه هاي مختلف با اين گروه درگير است.

14. در هر شماره داعش قسمتي با عنوان "دولت اسلامي در كلام دشمن" اختصاص يافته است. ايجاد اين قسمت كاملا هوشمندانه صورت مي پذيرد و دلايل چندي بر آن مترتب است. مورد اول، آنكه در اين قسمت كه بيشتر سخنان مقامات آمريكايي و غربي منتشر مي شود به قدرت و شوكت داعش اذعان شده، و داراي اين پيام است كه اي مسلمين و مخالفان آگاه باشيد، كه ابرقدرت آمريكا نيز وجود دولت اسلامي را به صورت غير رسمي به رسميت شناخته و در برابر آن تسليم گشته است. اما نكته مهم تر از اين پروپاگاندا، استفاده از اين امر در توجيه موضوع"خلافت" است. نظريه پردازان داعش، قدرت، شوكت و تمكين، را از لوازم خلافت برمي شمارند؛[1] و در توجيه بدست آوردن اين سه به سخنان دشمنان استناد كرده و مخالفان داخلي را منكوب مي نمايند. يكي از قاعده هاي فقه سياسي اهل سنت "الحكم لمن غلب" است. اينان معتقدند بنابر اين سنت و با توجه به تشكيل اين دولت، ديگران بايستي در برابر آن زانو زنند.

15. در مورد داستان قتل جيمز فولي، و انتشار آن در "دابق"، نكات چندي به ذهن متبادر مي شود. اول اينكه ابهامات زيادي در مورد كشته شدن فرد مورد نظر در آن تاريخ وجود دارد. چنانكه "بثینه شعبان"، مشاور سیاسی و رسانه‌ای بشار اسد می‌گوید:‌ "جیمز فولی" یک سال پیش توسط ارتش آزاد دستگیر، به داعش فروخته، و سپس کشته شده بود. دمشق، اطلاعات کافی در این زمینه دارد و مدارک آن را به سازمان ملل نیز ارائه داده است. همچنين در مورد كشته شدن فرد در آن فيلم، نيز موارد مبهمي وجود دارد. مسائلي مانند ماكتي بودن جسد آخر فيلم، عدم وجود استرس در فرد قبل از كشته شدن، نبريدن چاقو هنگام قتل و پلاستيكي بودن چاقو، و... مسايلي از اين دست، صحت اين واقعه را زير سوال مي برد. اما جداي از صحت اين موضوع، داعش در دلايل اين قتل، مواردي مانند دربند بودن مسلمانان در آمريكا، بمباران مناطق مسلمان نشين، لشگر كشي ارتش آمريكا به سرزمين هاي اسلامي و... را ذكر نموده است، كه در چارچوب همان نمايش معروف معرفي خود به عنوان ناجي مسلمانان و جا زدن دولت اسلامي به عنوان سربازان موعود را دارد. در تصوير ذبح فولي، وي لباس قرمز رنگي در تن دارد كه تداعي گر زندانيان گوانتانامو مي باشد. در واقع این حرکت، در ادامه سياست كسب مشروعيت، مي باشد.

16. از اتفاقاتی که در این مجله منعکس گردیده، تصویر برداری کاملا حرفه ای از تخریب قبور و زیارتگاه ها می باشد. اين امر مسبوق به سابقه تاريخي بوده و به دوران شكل گيري وهابيت بر مي گردد. سابقه اين امر را می‌توان به لحاظ تاریخی در اقدامات مشابه بوسیله رژیم آل سعود براساس فکر وهابی بین سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۵ میلادی یافت که طی آن، رژیم مذکور به تخریب قبور اهل بیت و حتی صحابه حضرت محمد (ص) و انهدام مساجد و خانه اولیاء مبادرت نمود. امین الریحانی در کتابش «تاریخ طولانی حدیث و ملحقات آن» (ص: ۲۸و۲۹) می‌نویسد: «یکی از اتفاقات مهمی که در این راستا به وقوع پیوست، دستور قطع درخت «الذیب» در منطقه «الجبیله» توسط محمد عبدالوهاب بود که مردم به آن تبّرک می‌جستند. پس از آن بود که پیروان و یاران عبدالوهاب دست به تخریب گنبد‌ها و مقبره‌های مربوط به اصحاب حضرت پیامبر (ص) گشودند». اين امر بزرگترين و مهمترين ضربه اي است كه بعد از ريخته شدن خون مسلمين بي گناه به جامعه اسلامي وارد مي شود. اصولا مقابر و ابنيه تاريخي هر ملت و كشور به مثابه نمادهايي شناخته مي شود، كه هويت جمعي و ذهنیت تاریخی يك ملت را شكل مي دهد. اين نمادها در طول تاريخ، مردمان يك امت و ملت را يكپارچه كرده و از تفاوت ها مي كاهند. با اين اقدامات، نسل هاي بعد ريشه هاي هويتي خود را از كجا و چگونه بايد جستجو كنند؟

17. از نکات تاسف برانگیزی که در این مجله به چشم می خورد، توجیه نمودن سخیف و بی پایه غارت ها، کشتارها و خونریزی ها با نام دین و مذهب می باشد. به عنوان مثال در شماره چهارم مجله غارت اموال مسلمين توجيه شده و بدتر آنكه اين امر منسوب به پيامبر (ص) شده، و محبوب ترين ثروت و ناب ترين درآمد، معرفی مي گردد. هدف رسالت پيامبر(ص) با اين حديث احتمالا مجعول كه "روزي من در سايه نيزه ام قرار داده شده است"، بسط توحيد، در سايه شمشير است. همچنین در اين شماره در توجیه به بردگي گرفتن زنان و دختران ايزدي، ابتدا كفر آن ها توجيه شده و حليت آن ها ثابت مي گردد. و یا در جایی دیگر نويسنده در مقاله ای، به صراحت به اين مطلب اشاره مي كند كه به بردگي گرفتن كافران عين شريعت است و مخالفان آن مرتد به شمار مي روند. در سخناني كه از عدناني، سخنگوي داعش آمده است، نيز به صراحت وعده به بردگي كشيدن صليبيون آمده است. همچنين، در مقاله "مجازات در مقابل خيانت قبیله شعيتات" نيز صحنه ديگري از توجيه مذهبي كشتار مخالفين به دليل نقض پيمان، دیده می شود. بدون اينكه به دلايل اين نقض پيمان اشاره اي گردد، كشتار آنها با دلايل ديني توجيه شده و بدتر آنكه در آن، به داستان مجعولي از پيامبر، كه سند دقيقي هم براي آن آورده نشده، اشاره مي گردد. نكته مهم اين است كه اين حملات گرچه به اسم داعش و دولت اسلامي صورت مي گيرد؛ ولي در هر حال حمله كنندگان، قطعا از قبايل منطقه مي باشند. اين امر، بدان معناست كه جدا از جنگ هاي مذهبي، منطقه با اين اقدامات دچار جنگ هاي قبيله اي نيز خواهد شد. شايد بتوان اميد داشت كه روزي آتش جنگ فرقه اي- مذهبي را كم دامنه نمود، ولي با توجه به وجود روحيات و تعصبات قبيله اي، آتش نزاع همچنان پابرجا خواهد ماند، و بايد براي آن فكري دگر كرد. تصاوير خوفناكي كه از تخريب و كشتار اين قبيله به تصوير درآمده است، در راستاي همان سياست قديمي پيروزي با ايجاد رعب (النصر بالرعب) و جلوگيري از خيانت ديگر قبايل می باشد.

18. از مطالب ديگر اين مجله، ادعاهاي تكراري بر عليه ايران، حزب الله و روسيه مي باشد. تحليل هاي كاملا عاميانه كه متاسفانه همين افراد عامي، نيز مي پذيرند. در مقاله ای که در شماره چهارم مجله به چاپ رسید، ايران با همكاري آمريكا و غرب در حال احياي امپراتوري باستان خود از ماوراءالنهر تا شام و كرانه هاي مديترانه، مي باشد. دابق با اين مطلب به نوعي سعي در بزرگ جلوه دادن تهديد ايران داشته و حتي در جايي به سخنان مقامات امريكايي (هنري كسينجر) نيز اشاره مي نمايد. در اين مقاله، نويسنده با زيركي خاصي در ادامه به نكته اي اشاره مي كند که در خور تامل می باشد. آن نكته، همان امكان سازش غرب، با دولت اسلامي عراق و شام مي باشد. نويسنده سعي مي كند با حفظ همان پرستيژ قدرتمند خود، به آمريكا توصيه نمايد كه مانند بوش اشتباه جنگ عراق و افغانستان را تكرار نكند. اين ايران شيعه است كه تهديد منطقه بوده، و نظريه پردازان خود شما نيز به اين امر اذعان نموده اند. اگر شما با ما كه دولت سني اسلامي هستيم، قرارداد متاركه جنگ امضا كنيد؛ ما نیز به آن وفادار بوده و مي توانيد بر ايران متمركز شويد. نكته جالب اينجاست، كه در جاي ديگر اين "قرارداد متاركه جنگ" توجيه مذهبي نيز شده و منتسب به حديثي مي گردد. اين درخواست محترمانه سازش و تسلیم، به نوعي نشان ضعف اين جريان، علي رغم تمام پروپاگاندا و تبليغات آن مي باشد. سری پاياني اين مجله، كه با ادعاي حمله عليه مسيحيان است، در خود علائم ترس و تسليم در بر دارد.

نويسندگان مجله "دابق" در اين نشريه، به توضيح مفاهيم ايدئولوژيك تشكيل دولت ادعايي خود، سازوكارهاي آن، توجيه عمليات هاي نظامي و افق چشم انداز برنامه هاي راهبردي خود پرداخته است. به عنوان نتيجه گيري، داعش در اين مجله، سعي در تصوير نمودن خود به عنوان يك دولت موفق كارآمد، با سازوكارهاي مدرن دارد. دولتي كه قادر است رقيبان را شكست داده، نيازهاي مردمان تحت سلطه خود را تامين نمايد و در جايي كه لازم باشد با قوه قاهره منويات خود را به پيش ببرد. همچنين "دابق" پر از ادعاهاي واهي مبارزه با غرب مي باشد؛ و علت اصلي نام گذاري مجله نيز بر همين اساس مي باشد. اين ادعاها، در حالي است كه تيري عليه غرب از سلاح هاي داعش شليك نشده و در جايي از مجله نيز از سر سازش با دول ائتلاف، نيز سخن به ميان آمده است. راهبرد اصلي اينان، همان سياست پيشروي از طريق ايجاد رعب مي باشد و در توجيه آن به خطا به احاديث آخرالزماني مانند "النصر بالرعب" كه در مورد ياران امام زمان (عج) كه با تفسير كاملا متفاوتي است؛ نيز استناد مي كنند. گرچه دابق، سعي در توجيه مذهبي حركت شوم خود دارد، با اين حال بر هيچ كسي پوشيده نيست كه اهداف سياسي و قوميتي ناشي از زياده خواهي در آن نهفته است. امري كه بايستي با درايت سياست مداران و ناكام گذاشتن آنان در صحنه عمليات نظامي و سياسي مرتفع گردد.



[1]. (ولا شك أن الخلافة تحتاج إلى شيء من القوة والشوكة والتمكين، وهذا حاصل في الدولة الإسلامية بشهادة العدو قبل الصديق)


* كارشناس روابط بين الملل

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار