انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در دو دور در اسفند ۱۳۹۴ و اردیبهشت ۱۳۹۵ برگزار خواهد شد؛ بنابراین، تا انتخابات مجلس راه زیادی مانده، ولی ظاهرا همه از همین روزها به فکر افتادهاند تا طرحهای خودشان را برای انتخابات مجلس عملی کنند. انتخابات مجلس دهم هر چقدر هم که دور باشد، صندلیهای سبز بهارستان، همه را به تلاش انداخته است تا بتوانند در انتخابات آینده پیروز نهایی باشند.
به گزارش «تابناک»، اسفند ۹۴ انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و هنوز بیش از یک سال تا آن انتخابات مانده، ولی اخبار این انتخابات داغ داغ است. درباره رویکرد اصلاحطلبان و اصولگرایان در صحنه انتخابات سؤالات و گمانهزنیهای زیادی به وجود آمده است؛ اصلاحطلبان چه میکنند؟ اصولگرایان و یا مستقلها چطور؟
ناطق نوری برای انتخابات خواهد آمد؟ آیا او محوریت اصولگرایان را بر عهده میگیرد یا در لیست اصلاحطلبان و اعتدالیون قرار میگیرد؟ آیا اصولگرایان به اجماع میرسند؟ آیا عارف سرلیست اصلاحطلبان خواهد شد؟ و... اینها سؤالاتی است که بسیاری از فعالان سیاسی و تحلیلگران در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند.
در همین زمینه محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه در گفتوگو با تابناک، به بررسی مسائل انتخابات آینده مجلس و همچنین رویکرد انتخاباتی اصلاحطلبان پرداخته است.
تقریباً یک سوم از عمر دولت یازدهم میگذرد، شما عملکرد دولت را به عنوان یک اصلاحطلب چگونه ارزیابی میکنید؟ هر دولتی که روی کار میآید، در انتخابات یکسری شعارهایی میدهد، ولی هنگامی که به قدرت میرسد با موانعی روبه رو میشود که باعث میشود نتواند به شعارهایی که قبل از انتخابات میداده، عمل کند. دولت آقای روحانی نیز از این جهت مستثنی نبوده است. دولت یازدهم نیز نتوانسته است به همه شعارهایش صد درصد عمل کند. البته هیچ دولتی هم به تمام شعارهاش عمل نکرده است. مهم این است که دولت از اصولی که بر آن ایستاده است، عدول نکند؛ همان طور که حضرت امام از اصولش عدول نکرد.
به نظر شما این دولت از اصولش عدول کرده یا همچنان به شعارهایی که میداده، پایبند است؟ دولت احمدینژاد از اصول خود کاملا عدول کرد. مثلا دولت قبل، یک اصولی را برای خودش بنیان گذاری کرد و از آن عدول کرد. نمونه این عدول که از آن نام میبرم، اصل عدالت بود که دولت بر آن پای میفشرد؛اما در نهایت اصل عدالت و پافشاری بر آن به این همه سوءاستفاده و اختلاس تبدیل شد.
در مورد آقای روحانی عقیده من این است که ایشان از آن اصولی که دولت اعتدال را به وجود آورده است، بر آن ایستاده و عدول نکرده است. حتی موضع گیریهای ایشان نشان میدهد که محکم بر اصول خودش ایستاده است.
البته طبیعی است کسانی که در انتخابات شکست خوردهاند (چه اصولگرایان در برابر اصلاحطلب یا برعکس) سعی میکنند با سنگ اندازی کار دولت را با شکست مواجه کنند که این یک امر طبیعی در عالم سیاست است.
چه کسانی برای دولت یازدهم سنگ اندازی میکنند و نمیگذارند کار کند؟ برای مثال اکثر نمایندگان مجلس نهم چون در انتخابات شکست خوردند. در این میان بعضی از آن اکثریت شکست خورده در حال سنگ اندازی برای شکست دولت یازدهم هستند.
خوب اگر مردم ببینند این مجلس عملکرد مناسبی نداشت در انتخابات آینده به آنها رأی نخواهند داد. نظر شما در این مورد چیست؟ مجلسی که دغدغهاش حجاب، امر و به معروف و نهی از منکر و.. است، ولی در برابر مسائل اصلی کشور بیتفاوت باشند، نمیتواند منافع ملی را مراقبت نماید. در مجلسی که در آن شعار افراطی داده شود، طبیعی است که دولت اعتدال با این مجلس نمیتواند کار کند. من موافقم که دولت تمام تواناییهایش را بگذارد که مجلس آینده به گونهای انتخاب شود که در راستای دولت باشد و یا حداقل یک توافقی بین دولت و مجلس حاصل شود. اینکه بین مجلس و دولت تعارض باشد، ضربه را خود کشور میخورد.
عدهای مطرح میکنند که دولت همه مشکلات را به گردن دولت قبل میاندازد و این درست نیست؟ اینکه دولت آقای روحانی دولت قبل را متهم میکند، یک واقعیت است و بحث اتهام نیست. دولت قبلی این همه مشکلات را برای کشور ایجاد کرده است. خود اصولگراها نیز این امر را بیان میکنند و انکار هم نمیکنند. حتی این مجلس فعلی نیز بر سر همین مسائل با دولت قبل مشکل داشت. دولت قبل نفت را ۱۴۰ دلار فروخت، اما معلوم نیست که پول آن کجاست. دولت قبل باعث ایجاد تحریمها شد که ضررهای بزرگی برای اقتصاد کشور به وجود آورد.
من قبول ندارم که دولت روحانی دولت احمدینژاد را مقصر میداند، بلکه دولت قبل یک مانع برای ادامه کار دولت جدید است.
اما به هر حال برخی معتقدند این دولت هم از شعارهایش عدول کرده است؟
نمیشود همیشه دولت را متهم کرد که به وعدههای که داده، عمل نکرده است. بخشی از وعدههای دولت به عهده سایر نهادهاست. به عنوان مثال، آزادی زندان سیاسی فقط به دولت مربوط نیست، بلکه سایر نهادها باید با دولت همکاری کنند. حالا اگر سایر نهادها همکاری نکنند، دولت باید چه کاری انجام دهد.
هرچند البته اصلاحطلبان از این دولت حمایت کردند، انتظارات ما اصلاحطلبان غیر از این بود. من معتقدم این دولت تا الان به بخش عمدهای از وعدههای را که داده است، عمل کرده و اگر عمل نکرده، مانع خود دولت نبوده است. بلکه مشکلات بیرونی بوده یا از مشکلاتی است که از دولت قبل به ارث برده است.
شما از دخالت دولت در انتخابات آینده مجلس سخن گفتید. این در حالی است که عدهای مطرح میکنند که اگر دولت در انتخابات شرکت کند، یعنی به دنبال وکیل الدوله است. حتی بعضی از اصلاحطلبان متقدند که دولت نباید در انتخابات شرکت کند، چرا که دولت فقط مجری انتخابات است.
دولت واقعا مجری برگزاری انتخابات است. طبیعی است که دولت به گونهای در انتخابات شرکت کند و تدبیر کند که آن کسانی که با سیاستهای دولت نزدیک است در انتخابات پیروز شود. در واقع دولت مجری انتخابات است و نباید در انتخابات دست ببرد و تقلب به هر شکلی ممنوع است. اما اینکه دولت فضای کشور را به گونهای فراهم کند که مردم که به پای صندوق بیایند و به کسانی رأی دهند که با دولت همراه باشد اشکال ندارد.
حضور اصلاحطلبان در انتخابات آینده چگونه خواهد بود؟ الان معلوم نیست که محور اصلاحطلبان در انتخابات آینده کیست و هنوز هم مشخص نیست. در واقع بحثهای جزئی نشده است که تاکتیک اصلاحطلبان چیست. از اینکه اصلاحطلبها در انتخابات و یا هر انتخاباتی به طور جدی شرکت میکنند این یک واقعیت است. بنده خودم در هر شرایطی که فراهم شود در انتخابات شرکت میکنم. انسان برای اینکه نظر خود را نشان بدهد و سرنوشت کشورش را تغییر دهد بهترین مکان صندوق رأی است. هر کس با صندق رأی قهر بکند با سرنوشت کشورش قهر کرده است. این حرف و مبنای اصلی اصلاحطلبان است که قهر با صندوق رأی، خلاف اصل اصلاحطلبی و ملی و اسلام است، زیرا اسلام هم از انسانها خواسته است که سرنوشت خودشان را تعیین کند. امروز هم سرنوشت با صندوق رأی مشخص میشود.
مهمترین دغدغه اصلاحطلبان برای انتخابات آینده چه میدانید؟ موضوع تأیید صلاحیت نیز به عنوان یک دغدغه اصلاحطلبان وجود دارد. برخورد شورای نگهبان با اصلاحطلبان در انتخابات گذشته چه ریاست جمهوری و... مورد قبول نیست. این اعتقاد را به شورای نگهبان داریم که نظر استصوابی خودش را این گونه اعمال نکند. البته به هر حال هیچ یک از اینها باعث نمیشود که اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکنند.